به گزارش «فرهیختگان»، فرش یکی از مهمترین و زیباترین صنایع دستی ایران است که جایگاه مهمی در اقتصاد کشور بهویژه در صادرات غیرنفتی دارد تا جایی که هویت این محصول در بازارهای بینالمللی با نام ایران عجین شده است. وجود فرش دستبافت ایرانی در سبد خرید گردشگران خارجی و توجه ویژه آنها به این هنر اصیل ایرانی که پیش از این، سالانه ارزآوری قابل توجهی برای کشور بههمراه داشت نشان میدهد که قدرت اقتصادی این صنعت دیرینه در کشور تا اندازهای زیاد است. اگرچه فرش دستبافت جایگاه ویژهای میان خانوارهای ایرانی و همچنین ارزش صادراتی زیادی دارد، اما اهمیت تولید فرشماشینی نیز با وجود قدمت نهچندان زیاد این نوع فرش در کشور قابل تأمل است. قیمت تمامشده فرش دستبافت بسیاری از خانوادهها را بهسمت خرید فرشماشینی سوق داده است. فرشماشینی در سالهای اخیر توانسته جایگاه خود را در کشور بهدست آورد و با طرحهای متنوع و کیفیتهای قابل قبول با سلیقه مردم ایران همخوانی پیدا کرده و سهمی را در سبد کالای خانوارها بهخود اختصاص داده است. با این حال و صرفنظر از تجربه چندصد ساله تولید این محصول در کشور، در حدود سه دهه اخیر و بهواسطه جهانی شدن بازارها و گسترش تجارت بینالمللی، کشورهای دیگری نیز به تولید این محصول روی آوردهاند و خواهان سهمی از بازار جهانی فرش شدهاند. این اتفاق طبیعتا باعث کاهش سهم بازار ایران بهعنوان پرچمدار تولید فرش در بازار جهانی این محصول شده است لذا ضرورت رفع کاستیهای صنعت فرش برای حفظ جایگاه ایران در بازارهای بینالمللی ضرورتی دوچندان دارد.
چالش ماشینآلات وارداتی
درحال حاضر بهطور متوسط بیش از هزار واحد تولیدی فرشماشینی در کشور وجود دارد که متوسط تولید سالانه این واحدهای صنعتی در ایران ۱۲۸ میلیون مترمربع فرش است. عمده فرشهای بافته شده در این واحدها توسط ماشینآلات ساخت بلژیک و آلمان تولید میشود. درواقع معتبرترین سازندگان دستگاههای فرشبافی در این دو کشور فعالیت میکنند. دو شرکت بزرگ «شونهر» و «وندوویل» بزرگترین شرکتهای تولیدکننده ماشینآلات بافت فرش هستند؛ علاوهبر این دو شرکت اروپایی، شرکتهای ریتر، مارزولی، موراتی، بفاما و... چندین شرکت آمریکایی، روسی و ژاپنی نیز بهعنوان تولیدکنندگان دستگاههای بافت فرش در دنیا شناخته شده هستند. اما در میان این شرکتها دو شرکت وندوویل و شونهر در بیش از یک دهه اخیر توانستهاند بازار خوبی را بهلحاظ تنوع بافت زمینه و سرعت تولید و اتوماسیون نسبت به کمپانیهای مشابه بهدست آورند. استفاده از ماشینآلات خارجی در صنعت فرش ایران همواره این نگرانی و چالش را بههمراه دارد که درصورت فرسودگی یا خرابی تجهیزات و قطعات استفاده شده در این ماشینآلات، چگونه میتوان در شرایط تحریم، قطعات مورد نیاز را تامین کرد؟ آیا تخصص لازم برای تعمیر و تولید قطعات ماشینآلات بافت فرش در کشور وجود دارد؟ صنعت فرشماشینی در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته و تولیدکنندگان این صنعت هر روز با طرحها و مدلهای متنوعتری محصولات خود را به بازار عرضه میکنند. این درحالی است که کشورهایی مانند چین، ترکیه و بلژیک نیز در میان کشورهایی که به حوزه تولید فرشماشینی ورود پیدا کردهاند، خوش درخشیده و محصولاتشان به سراسر دنیا صادر میشود. با این حساب چالش ایران در صنعت فرشماشینی، علاوهبر تامین ماشینآلات و قطعات، چالش رقابت با رقبای خارجی نیز است؛ رقبایی که روزبهروز سهم بیشتری از بازار جهانی فرش را بهدست میآورند. در این میان آنچه مسلم است یافتن راهکاری برای حل چالشهای پیشروی صنعت فرش کشور است. اما صنعت فرش دستبافت نیز از این چالشها بینصیب نیست و چهبسا مشکلاتی که در این صنعت وجود دارد، کهنهتر و قدیمیتر است. بهویژه آنکه با ورود کشورهای دیگر به حوزه بافت فرشماشینی، فرشدستبافت ایرانی در بازارهای جهانی، جایگاه منحصر به فردی پیدا کرده که درصورت حل نشدن معضلات این صنعت، آینده پرمنفعتی نمیتوان برای این صنعت پیشبینی کرد.
خلأ فناوری در صنعت فرشدستبافت
صمد سعیدیکیا، یکی از فعالان صنعت فرشدستبافت که بیش از 4 دهه از عمر خود را در این صنعت سپری کرده است در گفتوگو با «فرهیختگان» میگوید: «یکی از مهمترین مشکلات کنونی در صنعت فرش دستبافت مشکلات فرآیندهای تولید پشم است.»
به گفته وی درحال حاضر یکی از مشکلات تولید پشم، پشمچینی سنتی است که بهرهوری بسیار پایینی دارد درحالی که برای حفظ جایگاه فرشدستبافت ایرانی باید بهسمت پشمچینی درست و علمی حرکت کرد. دستیابی به فناوری و تکنولوژی پشمچینی درست، علاوهبر ایجاد ثروت به حفظ محیطزیست نیز کمک میکند. مشکل بعدی در فرآیند پشمچینی، موضوع پشمشویی و هدررفت منابع آبی است. درواقع از آنجایی که مرحله پشمشویی همچنان به شیوه سنتی و قدیمی انجام میشود، منابع آبی زیادی هدر میرود و از طرف دیگر امکان روغنگیری از پنبهدانهها وجود ندارد. این درحالی است که یکی از نیازهای اصلی صنعت تولید لوازم آرایشی و بهداشتی، روغن پنبهدانه است.
وی با اشاره به چالشهای صنعت فرشماشینی نیز میگوید: «مهمترین چالش موجود در صنعت فرشماشینی وابستگی به مواد اولیه وارداتی و تامین تجهیزات و قطعات ماشینآلات مورد استفاده در این صنعت است.»
سعیدیکیا معتقد است که فرشماشینی در ایران، بیشتر با سلیقه ایرانیان سازگار است درصورتی که اکنون، کشورهایی که به حوزه تولید فرشماشینی ورود پیدا کردهاند، علاوهبر تامین نیاز خود، مطابق با سلیقه مردمان سایر کشورها نیز فرش تولید میکنند. این امر موجب میشود تا بازارهای هدف بیشتری داشته باشند. درحالی که ایران در این میدان نتوانسته جایگاه خود را بهدست آورد و مقاصد صادراتی خود را افزایش دهد. طبیعی است که جهان بهسمت مدرن شدن حرکت میکند و کشورهایی که اکنون مقاصد صادراتی ایران هستند درصورت ادامه این روند بهسمت تولیدکنندگان دیگری گرایش پیدا میکنند که تولیدات آنها تنوع بیشتری دارد و با سلیقه آنها سازگارتر است. به گفته این فعال صنعت فرش، خلاقیت، نوآوری و فناوری رمز موفقیت در صنعت فرش است که باید بهدست متخصصان و دانشآموختگان، به این صنعت تزریق شود.
ایجاد کانون هماهنگی دانش، صنعت و بازار فرش
با طرح مشکلات و چالشهای صنعت فرش در کشور، بهتر میتوان ظرفیتهای موجود برای حل این چالشها را بررسی کرد. اگرچه به گفته کارشناسان و فعالان این صنعت، مشکلات صنعت فرش بیش از آن چیزی است که در این گزارش ذکر شده، اما تمامی صاحبنظران این حوزه بر این امر اتفاق نظر دارند که صنعت فرش به کمک شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها میتواند به بالندگی رسیده و چالشهای موجود را حلوفصل کند.
در این راستا چندی پیش سورنا ستاری، معاون علمی و فناوری رئیسجمهوری با بیان اینکه صنعت فرش کشور از واردات ماشینآلات بینیاز میشود، تاکید کرد که حوزه فناوری روی فرشماشینی متمرکز شده است و داخلیسازی ماشینآلات، تجهیزات و تولید مواد اولیه که رقم واردات آن قابل توجه است را مورد توجه قرار داده تا این صنعت در داخل کشور ایجاد شود. در این راستا نیز چند شرکت دانشبنیان تاکنون اقدام به تولید قطعات دستگاههای فرشماشینی کردهاند. در سال 91، ستاد راهبردی نقشه جامع علمی کشور با هدف تقویت ارتباط صنعت و مراکز علمی، پژوهشی و فناوری، تأسیس و فعالیت کانونهای هماهنگی دانش، صنعت و بازار را تصویب کرد. کانونهای هماهنگی دانش، صنعت و بازار از جمله ظرفیتهای قانونی ایجاد شده در زیستبوم نوآوری کشور هستند که توانستهاند نقشی موثری در ایجاد ارتباط میان بخشهای تولیدی کشور (صنعت)، بخش توزیعی (بازار) و مراکز تولید علم و دانش برقرار کنند. این کانونها که در ابتدا با استفاده از ظرفیتهای دولتی تاسیس شدند، مسیر خود را با تمرکز بر بخش خصوصی اصلاح کردند. یکی از کانونهای ایجادشده، کانون هماهنگی دانش، صنعت و بازار فرش است. درحال حاضر کانون فرش، کانونهایی در حوزههای گندم، آرد و نان، جواهرات و سنگهای قیمتی، گل محمدی و گیاهان معطر، حملونقل ریلی شهری، تجهیزات و مواد آزمایشگاهی ایران ساخت، رنگ و رزین، زنبور عسل و آبزیان درحال فعالیت هستند. به گفته مدیرکل دفتر هماهنگی دانش، صنعت و بازار، توسعه فعالیت این کانونها میتواند حوزههای متعدد و گسترده اقتصادی را ترغیب کند که از تکبعدی بودن بهسمت برقراری ارتباط مثمرثمر با بخشهای دیگر از جمله صنایع مختلف و دانشگاهها گام بردارند.
رقابت ناسالم؛ مانع ورود نوآوری به صنعت فرش
حسام زندحسامی، مدیرکل سابق دفتر نوآوری و کسبوکارهای نوین معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری و مدیر پژوهشی دانشکده مدیریت واحد علوم و تحقیقات در گفتوگو با «فرهیختگان» با اشاره به ایجاد کانون دانش، صنعت و بازار فرش در زیرمجموعه معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری میگوید: «هدف از تشکیل این کانون اتصال شرکتهای دانشبنیان به صنعت فرش بوده است، اما بهدلایل متعددی این هدف محقق نشده است.»
به گفته وی صنعت فرش در ایران یک صنعت بسیار کهن است که نسلبهنسل و از پدر به فرزند رسیده است و بهصورت کاملا سنتی اداره میشود. لذا افرادی که در این صنعت فعالیت میکنند عموما نگاه استراتژیک و بلندمدت به فرش ندارند و اکثر قریب به اتفاق آنها بهدنبال منافع مالی و کسب سود در کوتاهمدت هستند. درنتیجه دربرابر ورود نوآوری و خلاقیت به صنعت فرش مقاومت میکنند و تمایلی برای تغییر نگاه به صنعت فرش ندارند.
وی میافزاید: «وجود رقابت ناسالم در میان فعالان صنعت فرش نیز یکی دیگر از آفتهای این صنعت بهشمار میرود. همین امر موجب شده تا فاصله عمیقی میان بدنه علمی و اساتید دانشگاهی رشته فرش و فعالان این صنعت بهوجود بیاید و عموما اساتید دانشگاهی که سالهای زیادی از عمر خود را به مطالعه و تحقیق درمورد فرش پرداختهاند، تمایلی برای ورود به این صنعت ندارند. چراکه جو حاکم بر فعالان این صنعت و نگاه سنتی و کاسبکارانه آنها با دید علمی به این صنعت، مغایرت دارد.»
عدمرعایت مالکیت معنوی فرش
زندحسامی، یکی دیگر از آفتهای صنعت فرش را عدمرعایت مالکیت معنوی میداند و با اشاره به جایگاه ایران در تجارت فرش میگوید: «در سالهای گذشته ایران در جایگاه اول صادرات فرش در جهان قرار داشت اما متاسفانه اکنون رتبه ایران در صادرات این کالا، به زیر 17 رسیده و صادرات از 53 درصد به 7 درصد کاهش یافته است. این تنزل، حاصل نبود نوآوری و خلاقیت در صنعت فرش است. درحالیکه اکنون کشورهایی مانند پاکستان، افغانستان، هند و چین به صنعت تولید فرش ورود پیدا کرده و حتی محصولات تولیدی این کشورها به ایران نیز صادر میشود و در فروشگاههای معتبر فرش ایران با نام فرش ایرانی به فروش میرسد که دلیل این اتفاق نبود یک استاندارد جامع برای تولید فرش در کشور است.»
به گفته وی اصلیترین عناصر تولید فرش طراح و بافنده فرش هستند این درحالی است که هرساله جایزهای بهعنوان جایزه فرش برتر به مالک بهترین فرش بافتهشده در کشور اهدا میشود بدون آنکه طراح و بافنده فرش شناخته شوند و جایزهای به آنها اهدا شود. درواقع اتفاقی که در این راستا رخ میدهد آن است که افراد و فعالان متمول صنعت فرش، فرشی را با قیمت گزاف خریداری کرده و در جریان برگزاری نمایشگاه، فرش را در معرض دید عموم قرار میدهند. درنهایت نیز مالک فرش که نه طراح و نه بافنده آن بوده، جایزه فرش برتر را دریافت میکند. این یعنی، عدمرعایت قانون مالکیت معنوی. مضاف بر این، در صنعت فرش امضای بافنده مفهوم ندارد. فرض کنید یک طراح و بافنده، تابلوفرش نفیسی را تولید کرده و امضای خود را روی فرش بافتهاند. فعالان صنعت فرش میدانند که امضای فرش به تنهایی میتواند قیمت فرش را چند ده میلیون تومان افزایش دهد. حال یک شخص یا صاحب یک برند فرش، تابلوفرش مذکور را خریداری کرده و پس از رفوگری و بازکردن گره فرش، امضای فرش را پاک کرده و امضای خود را پای تابلوفرش میبافد و به همین سادگی مالک تابلوفرش میشود.
تجهیزات نو آفتزا است
مدیرکل سابق دفتر نوآوری و کسبوکارهای نوین معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری با اشاره به ضرورت ایجاد صنایع خلاق میگوید: «در صنعت خلاق باید ایدههای نو وجود داشته باشد، نه تجهیزات و ماشینآلات نو. معتقدم که تجهیزات نو، آفتزا است و متاسفانه بهدرستی از آن استفاده نمیشود. درحال حاضر برخی از فعالان صنعت فرش ماشینآلاتی را از آلمان و بلژیک خریداری کردهاند که فرشماشینی را کاملا شبیه فرش دستبافت تولید و به اسم فرش دستبافت به کشورهای دیگر صادر میکند. شباهت این فرشها به فرش دستبافت بهحدی است که تمایز آن برای متخصصان و کارشناسان فرش هم بسیار سخت است.»
زندحسامی میافزاید: «فضای حاکم بر صنعت فرش کشور این امکان را برای جوانان و تحصیلکردههای دانشگاهی فراهم نمیکند تا ایدههای خلاقانه و فناوریهای نو را به این صنعت ارائه دهند. این درحالی است که صنعت فرش در بخشهای مختلفی، به ورود شرکتهای دانشبنیان و استارتاپها نیاز مبرم دارد. برای مثال درحالی که ظرفیت تولید ابریشم مرغوب در منطقه تربتحیدریه وجود دارد، اما بهدلیل نبود تکنولوژی ریسندگی ابریشم، سالانه ابریشم مورد نیاز صنعت فرش از کشورهای دیگر وارد میشود.»
به گفته وی شناسنامهدار کردن فرش برای جلوگیری از سوءاستفاده و حفظ مالکیت معنوی یکی از بسترهای موجود در صنعت فرش است که فرصت خوبی در اختیار فعالان زیستبوم فناوری میگذارد. تکنولوژی هلوگرامهای مخفی که در بطن فرش پنهان است، میتواند به حفظ مالکیت معنوی کمک کند و اگر فردی مدعی تقلبی بودن فرش را داشت، این هلوگرام هویت و اصالت فرش را تایید کند.»
وی معتقد است که در قرن حاضر نمیتوان فرش را تنها بهعنوان یک کالای صادراتی درنظر گرفت، بلکه فرش ایرانی میتواند هویت و فرهنگ کشور را منتقل کند. در این راستا واقعیت افزودن یکی از تکنولوژیها و فناوریهایی است که میتواند در صنعت فرش مورد استفاده قرار گیرد. فرض کنید فرشی با نقش جنگ چالدران بافته و صادر شده است. اگر نرمافزاری طراحی شود که با قراردادن موبایل مقابل فرش، امکان حرکت نقوش فرش برای بیننده فراهم باشد، درواقع فرهنگ و هویت ایران همراه با فرش صادر شده است. فناوری بلاکچین نیز یکی از فناوریها و تکنولوژیهای پیشرفتهای است که میتوان از آن برای شناسنامهدار کردن فرش ایرانی استفاده کرد.
* نویسنده: زهرا فریدزادگان، روزنامهنگار