به گزارش «فرهیختگان»، امسال که نمایشگاه کتاب نداشتیم اما در روزهایی که نمایشگاه کتاب برپا بود، امکان نداشت از میان انبوه غرفههای نمایشگاه، غرفه سوره مهر را گم کنید. از بس که استقبال از آن زیاد است. خاطرم هست چند سال قبل که فعالیتهای تبلیغاتی این ناشر بیش از امروزش بود، وقتی در نمایشگاه کتاب قدم میزدم به یکباره با یک صف طولانی مواجه شدم؛ آنقدر طولانی که ابتدای صف مشخص نبود. مشتاقان کتاب برای گرفتن امضا از نویسنده و راوی یک کتاب خاطرات جنگ جمع شده بودند و اینطور صف طولانی شده بود. انتشارات «سوره مهر» سالها توانسته خودش را نزدیک مخاطبانش نگاه دارد و در جایگاه دولتی هم توانسته در قامت عنوان ناشر برتر سال باقی بماند. با این حال آیا مخاطبان کتاب نسبت به هر آن چیزی که در این انتشارات تولید و نشر مییابد، آگاهند؟ اصلا تصویری که از این انتشارات برای مشتاقان کتاب تداعی میشود، حاصل چه نوع سیاستگذاریای است و چگونه میتوان ظرفیتهای کمتر یافتشده «سوره مهر» را فعال کرد؟
روز گذشته علیاکبر شیروانی بهعنوان مدیر انتشارات سوره مهر، جایگزین عبدالحمید قرهداغی شد. شیروانی، چهرهای اهل قلم است و سابقه فعالیت در انتشارات مختلف داشته است. در سه سال گذشته با عنوان معاون تولید انتشارات سوره مهر فعالیت داشته است. با توجه به زمینههای علمی و پژوهشی شیروانی و البته حضور چندسالهاش در کارزار نشر، میتوان گفت که با آمدنش انتظارات و توقعات اهالی کتاب از انتشارات «سوره مهر» بیشتر خواهد شد.
در گزارش پیشرو ضمن آشنایی با ظرفیتهای انتشارات «سوره مهر» با کارشناسان و فعالان حوزه کتاب پیرامون قوت و ضعف این نشر به گفتوگو نشستیم.
قدر خودت را بدان
وقتی لیست ناشرانی که از سهمیه دولتی کاغذ بهره بردند در رسانهها منتشر شد، انتشارات سوره مهر در رتبه هفتم قرار داشت و سهمیهاش 30 برابر کمتر از ناشری بود که در جایگاه اول قرار داشت. ظاهرا سوره مهر از ناشران برتر کشور است و باید مورد حمایت دولتی قرار گیرد اما آنچه در واقعیت رخ میدهد چیز دیگری است. با نگاهی به 10، 15 سال گذشته میتوان گفت حمایتهای دولتی از انتشارت سوره مهر همواره متاثر از اتفاقات و سلایق دولتمردان بوده است. اما مشکل اصلی «سوره مهر» در وضعیت فعلیاش عدم امکانات و حمایت دولتی نیست. مشکل امروز سوره مهر این است که نتوانسته با تکیه بر ظرفیتهای بالای تولید محتوایی که دارد، تصویری جامع و فراگیری بین مخاطبان کتاب پیدا کند. اگر سری به سایت این انتشارات بزنید، در بخشی از اهداف و معرفی آن آمده است که سوره مهر با تکیه بر سوابق درخشان و ظرفیت بالای تولید محتوای خود و با شناخت نیازهای بازار، مشتریان و مخاطبان نسل امروز، محصولات و خدمات نوآورانه را ارائه میدهد. اما رصد حجم انبوه آثار انتشارات سوره مهر حکایت از واقعیت دیگری دارد و با این چیزی که برای معرفی و اهداف این نشر آمده فاصله بسیاری دارد. برای همین است که تصویری که اهالی کتاب از انتشارات «سوره مهر» دارند در یک قاب فریزشده و متکی بر اعتبار و فروش چند کتاب و روایت دوران دفاع مقدس باقی مانده است.
نداشتن دردسر چاپخانه
موضوع چاپخانه برای همه ناشران یک مساله جدی است. ناشر باید حساب دخل و خرج چاپخانه را داشته باشد و بدهکاری به این صنف نداشته باشد، چون اگر این بدهکاری و طلب داده نشود، مشکلات جدیای پدید میآید. ناشری که فعال است و کتابهای زیادی در سال منتشر میکند، باید سهم زیادی از درآمد و پولش را برای چاپخانه بگذارد. اما «سوره مهر» این امکان را دارد که کتابهایش را در چاپخانه سازمان تبلیغات اسلامی به چاپ برساند. امکانی که شاید برای کمتر ناشری فراهم باشد. ناشران بخش خصوصی این مساله را میدانند که چقدر مساله کنارگذاشتن پول برای چاپخانهها مهم است. این هم معطوف به این یکسال اخیر نیست که همه زندگیمان تحتتاثیر وضعیت شیوع ویروس کرونا بوده است بلکه قبل از آن هم صنعت نشر اوضاع خوبی نداشت و داشتیم ناشری که عطای کار در این حوزه را به لقایش بخشید. عمده گرفتاری ناشران هم این بود که به چاپخانهها بدهکار بودند و دیگر از پس بدهکاریهایشان برنمیآمدند. شاید خیلی از ناشران همیشه این مساله را مدنظر داشتهاند که کاش امکاناتی بود تا با خیال راحت کتاب منتشر کنند. مساله بدهکاری به چاپخانه هیچگاه برای «سوره مهر»یها مطرح نبوده است و میتوان گفت یکی از مزیتها و امکانهای اصلی این انتشارات است.
ساماندهی خروجی دفاتر حوزه
برای درک وضعیت و البته نقاطضعف «سوره مهر» سراغ چند فعال حوزه نشر رفتیم که پیشتر در این انتشارات فعالیت داشته و از نزدیک با مسائل آن آشنایی دارند. اکثر این کارشناسان براین اتفاقنظر داشتند که عمده کتابهای سفارششده به سوره مهر، از دفاتر زیرنظر حوزه هنری ارسال میشوند؛ دفاتری همچون دفتر طنز، دفتر آفرینشهای ادبی، دفتر ادبیات پایداری و... این دفاتر به خاطر بهرهمندی از فضای نشر و چاپخانه سوره مهر، محتوای خود را به سوره مهر ارسال میکنند. نکته قابلتامل ماجرا این است با وجود اینکه این کتابهای سفارش شده، حجم زیادی از فضا و توان نشر سوره مهر را اشغال میکنند اما هیچ جایگاهی در بازار کتاب ندارند. علت اصلی چنین ضعفی این است که در مبادی ورودی سوره مهر، اتاق فکر و فیلترینگ دقیقی برای انتشار این آثار وجود ندارد. واضح است که رسالتی که این دفاتر در تولید محتوا دارند با آنچه یک ناشر باید به دنبال آن باشد متفاوت است. طبیعی است که ناشر باید نگاه دقیق و جامعی به بازار فروش کتاب داشته باشد و نیاز مخاطب را در نظر بگیرد و برای شکلهای مختلف از محتوا، برنامه ویژهای طراحی کند؛ درحالی که دفاتر به دنبال تولید محتوا بدون شناخت بازار کتاب هستند. یکی از مواردی که مدیران جدید انتشارات «سوره مهر» باید مدنظر قرار دهند این است که ابتدا مبادی ورود کتابهای در صف انتشار را بررسی کنند و در مرحله بعد برای هرکدام از این آثار متناسب با جایگاهی که در بازار کتاب دارند، برنامهریزی کنند.
فراموشان داستان و شعر
یک زمانی اعضای دفتر شعر و دفتر طنز در حوزه هنری رفتوآمدهای زیادی داشتند. شاعران با تفکرهای مختلف دور هم جمع میشدند. در دهه 80 و اوایل دهه 90 اوج کار دفتر طنز حوزه هنری بود و خروجی کار این دفتر معمولا به سمت انتشارات سوره مهر میآمد و کتابهای مختلفی در این انتشارات با موضوع شعر طنز منتشر میشد که خروجی مناسبی بود و مخاطبان خاص خودش را داشت. چیزی که الان جایش خالی است و دیگر از آن شعرهای طنز که منتشر میشد و مخاطبان برای خرید آن کتابها صف میبستند خبری نیست.
شاید یادتان باشد یک زمانی نویسندگان و شاعران مطرح ادبیات ایران در سوره مهر مینوشتند و برای مخاطبان رمان و داستان و شعر، رجوع به این انتشارات برای خرید کتابهای نویسنده موردعلاقهشان، یک مساله اصلی بود. اما انگار چند سالی است که از آن همه شاعرانگی و داستانهای جذاب هیچ خبری نیست. شاید شکلگیری این روند را اینگونه توجیه کرده بودند که رسالت اصلی سوره مهر بر انتشار کتابهای دفاع مقدسی بوده است اما با یک نگاه به کتابهایی که از ابتدا در حوزه داستان در این انتشارات منتشر میشد مثل کتابهای رضا امیرخانی، محمدرضا بایرامی و احمد دهقان متوجه میشویم که از ابتدای فعالیت این نشر فقط متکی بر انتشار کتابهای دفاع مقدسی نبود، بلکه دایره نویسندگان حوزه هنری خیلی وسیعتر از اینی بود که امروز شاهدش هستیم. نویسندگانی که با افتخار برای سوره مهر مینوشتند کمکم از این انتشارات دور شدند.
در مورد کتابهای شعر هم همین اتفاق وجود داشت. مدیریت قبلی این انتشارات بر این مساله اعتقاد داشت که در حوزههای رمان و داستان خیلی لازم نیست کتاب منتشر شود. در حوزه شعر شاید تنها کتاب قوی را باید کتابهای فاضل نظری دانست و کتاب دیگری منتشر نمیشود. اما در گذشته خیلی از شاعران فقط دوست داشتند کتابهایشان در سوره مهر منتشر شود. چه شاعران جوان چه شاعران پرآوازه اکثریت کارشان را با سوره مهر شروع کردند. مطمئنا با توجه به امکاناتی که در سوره مهر وجود دارد و با توجه به عقبه پر از کتابهای خوب، این انتشارات میتواند مرجع مناسبی برای کتابها در حوزههای مختلف باشد. به قول یکی از دوستان سینمایی، سوره مهر زمانی کتابهای مرجعی را در حوزه سینما منتشر میکرد که شاید هیچ ناشر سینمایی آن زمان توجهی به این مدل کتابها نداشت. مطمئنا این انتشاراتی که زمانی برای خودش یک مرجع مهم در همه حوزهها بود میتواند دوباره به روزهای اوج برگردد؛ آن هم با چاپ کردن کتابهایی با کیفیت.
نادیده گرفتن ذائقه مخاطب
مطمئنا شناخت بازار هدف برای یک انتشارات مساله مهمی است اینکه بداند مخاطبش از چه کتابی خوشش میآید و چه ذائقهای دارد و با توجه به همان ذائقه کار کند و کتاب منتشر کند اما این مساله روی کاغذ برای این انتشارات هم مهم بود اما از یک جایی فراموش شد و شاید دیگر به دنبال این نرفتند که مخاطب را در نظر بگیرند و فقط کتابها را بدون هدف منتشر کردند. اینکه کمیت کار یک انتشارات زیاد باشد تا جایی نشان از موفقیت دارد اما وقتی کیفیت کتابها پایین باشد، دیگر مخاطب هم نخواهد داشت. شاید یکی از دلایل کمتوجهی به این انتشارات در سالهای اخیر، به خاطر این باشد که در «سوره مهر» به مخاطب اهمیتی داده نمیشود. فاطمه یکی از مخاطبان همیشگی این انتشارات بوده است و اکثر کتابهای این انتشارات را مطالعه کرده است و به قول خودش میتواند بهعنوان یک کارشناس در مورد کتابها صحبت کند. او میگوید: «حدودا 10 سال است که کتابهای این انتشارات را در حوزههای مختلف رصد میکنم. ببینید برای اینکه یک مخاطب کتاب را دوست داشته باشد، فاکتورهای زیادی لازم است مثلا یکی از این فاکتورها، ویراستاری مناسب کتاب است که خیلی میتواند بر مخاطب حرفهای کتاب تاثیر بگذارد. کتابهای سوره مهر در سه یا چهار سال اخیر از منظر ویراستاری بسیار، ایراد دارد. کتاب را به لحاظ تصویری و جلد مناسب تحویل مخاطب میدهند اما درنهایت میبینیم که آنقدر ویراستاری کتاب نامناسب است که مخاطب از یک جایی دیگر کتاب را ادامه نمیدهد. در سالهای اخیر این مساله آنقدر زیاد شده است که من بهعنوان یک مخاطب اصلی این انتشارات سعی میکنم دیگر به سمت کتابهای این انتشارات نروم. مثلا کتاب نقاشی قهوهخانه را میتوانم مثال بزنم که با ویراستاری نامناسبی منتشر شده؛ در مورد کتابهای حوزه خاطرات دفاع مقدس هم بعضا این اتفاق وجود دارد.»
حقالتالیف نویسندگان
بر کسی پوشیده نیست که ناشر باید حقالتالیف نویسنده را بعد از فروش کتاب در همان چاپ اول بدهد و با توجه به توافق با نویسنده، اگر قرار است از چاپهای بعدی هم سهمی داشته باشد باید طبق قرار، این کار انجام شود، اما ما نویسندگان زیادی داریم که به خاطر نگرفتن همین حقالتالیفها، حقشان ضایع شده است و نتوانستهاند به این حق برسند. شاید از ناشرانی که مدل فکریشان متفاوت است این توقع را داریم که در پرداخت حقالتالیف نویسندهها درست عمل کنند، اما در «سورهمهر» هم این مساله را شاهدیم و جریان به سمتی رفت که نویسندگانی مثل محمدرضا بایرامی یا داوود امیریان بعد از 6 سال هم نتوانستند به حقشان برسند و طبیعتا ارزش پولی هم که دریافت میکردند، همینطور کم و کمتر میشد. اما برای سوره مهر، بازهم حوزه هنری وارد میدان شد و قرار شد حقالتالیفها را آنها پرداخت کنند، مسالهای که بسیار مهم است و میتواند بار زیادی را از دوش انتشارات بردارد. این اتفاق چند سال پیش توسط مومنیشریف که رئیس وقت حوزه هنری بود از دوش انتشارات برداشته شد و دلیل اصلیاش شکایتهایی بود که نویسندگان به خاطر دریافت نکردن حقالتالیفشان داشتند.
ضرر به جای سوددهی
مطمئنا در مجموعهای مثل حوزه هنری، کتاب و فیلم باید جزء مواردی باشد که برای این سازمان سوددهی داشته باشد. در هر مجموعهای، بعد از ثبات چند ساله، مراکزی را دایر میکنند که این مراکز بتواند برای سازمان مربوطه سوددهی داشته باشند. در حوره هنری هم همین اتفاق افتاد و انتشارات سوره مهر برای همین مساله ایجاد شد. درست است که ردیف بودجه برایش در نظر گرفته شد اما مطمئنا بعد از چند سال کار دیگر نباید به آن بودجه احتیاج پیدا کند و خودش باید هزینههایش را تامین کند و در کنار این مساله سوددهی هم داشته باشد. سوره مهر بودجه دومیلیاردی دارد، بودجهای که اگر برای هر ناشری این ردیف بودجه در نظر گرفته شود، میتواند کتابهای با کیفیت زیادی را منتشر کند. حالا فکر کنید که در سوره شاید همین دومیلیارد فقط حقوق کارمندان باشد. فروشگاه سوره در خیابان انقلاب فروش کتاب بسیار پایینی دارد و با فروش لوازم دیگر توانسته به کار خودش ادامه دهد. اما اگر میخواهید بدانید فروش کتاب در این انتشارات چگونه است باید سری به خیابان سمیه و فروشگاه این انتشارات بزنید تا سکوت و سکونی که بر این فروشگاه حاکم است را ببینید. یادم میآید یک ناشر خصوصی کتابی در مورد داعش منتشر کرده بود و چقدر برای کتاب، تبلیغات مختلف انجام داد. کاری که شاید در سوره اصلا جدی گرفته نمیشود. اما در گذشتهای که دور نیست و کتاب دا منتشر شد با توجه به تبلیغاتی که برای این کتاب انجام گرفت، دیدیم که حتی در سینما هم از هرکسی در مورد کتاب دفاع مقدسی سوال میکردی حتما دا را نام میبرد. این مساله نشان میدهد که چقدر بحث تبلیغات میتواند در سود و فروش کتابها تاثیرگذار باشد. مسالهای که در سوره مهر چند سالی است فراموش شده است. انتشارات سوره مهر در نقطه فعلی باید به سمت توسعه فضای فروشگاهی برود. سوره مهر با تکیه بر ظرفیتهای محتوایی که دارد میتواند جایگاه ویژهای در سبد فروشگاهی کشور داشته باشد.
ناشر برتربودن متوالی در چند سال و مساله چاپ کتاب در خارج از ایران
سوره مهر سالهاست که بهعنوان ناشر برتر انتخاب میشود و این مساله نشان میدهد ظرفیتهای زیادی در این انتشارات وجود دارد؛ ظرفیتهایی که جدی گرفته نمیشود. بگذارید نگاهی به این ملاکها بیندازیم و دوباره به بحث خودمان برگردیم. ملاک انتخاب ناشر برتر براساس این شاخصها است: «تعداد عنوانهایی که ناشر، حق نشر آن را براساس قرارداد به یکی از ناشران خارجی واگذار کرده است (اعتبار قرارداد از سوی داوران ارزیابی میشود)، تناسب کتابهای ناشر با نیازهای علمی و فرهنگی جامعه، کیفیت ارائه آثار از حیث امور ویرایش فنی، حروفچینی، صفحهآرایی، گرافیک، کیفیت تولید (چاپ، مواد و صحافی)، تعداد کتابهایی که بهعنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، جایزه جلال آلاحمد یا پروین برگزیده شدهاند، تعداد کتابهایی که در جشنوارههای معتبر داخلی )اعم از دولتی و غیردولتی) جایزه گرفتهاند، نوآوری و ابتکارات مرتبط با ترویج، توزیع و توسعه نشر کشور (اعم از سایت، نشریه، نقد کتاب، رونمایی و حضور در بازارهای جهانی)، همچنین بهرهمندی از گروههای کارشناسی یا هیاتعلمی (بهتناسب موضوع فعالیت ناشر)، انتشار کتابهای تالیفی ارزشمند نفیس، با رویکرد فرهنگ و هنر ایرانی- اسلامی، انتشار کتابهای تالیفی مرجع در حوزههای گوناگون، پاسداری از زبان فارسی و توجه به ویرایش ادبی، بهخصوص در آثار ترجمه و فعالیت تخصصی موثر در یک یا چند حوزه با موضوع مشخص.» ناشری که همه این شاخصها را دارد و سالها بهعنوان ناشر برتر انتخاب میشود مطمئنا میتواند تواناییاش را بیش از پیش کند. یکی از تواناییهایی که باید در سوره مهر بیش از همیشه جدی گرفته شود مساله چاپ کتاب در خارج از ایران است با توجه به مزیتهایی که این انتشارات دارد. بسیار میتواند در این حوزه تاثیرگذار باشد و در منطقه و کشورهای فارسیزبان و حتی در آمریکا و اروپا این کار را انجام بدهد.
«سوره مهر» بدون بودجه دولتی میمیرد
رضا یزدانی، شاعر جوان حرفهای جالبی درمورد سوره مهر دارد. مسالهای که شاید خیلی از شاعران و نویسندگانی که با سوره مهر کار کردهاند و کتابهایشان در این انتشارات منتشر شده است با آن مواجه هستند و گلایههایشان را بارها مطرح کردهاند، بهبهانه تغییر مدیر نشر به سراغ یزدانی رفتیم و او هم صحبتهایش را در چند بخش مطرح کرد.
انتشارات سوره مهر را در حوزه هنر، ادبیات و اندیشه میتوان جزء نشرهای تاثیرگذار و جریانساز قلمداد کرد. انتشاراتی که از یک سو بودجه و حمایتهای کلان دولتی مانع تعطیلی آن میشود و از سوی دیگر قدرت رسانهای پشتسر آن میتواند تکیهگاه محکمی برای ادامه حیاتش باشد.
فعالیتهای دو دهه اخیر این نشر نشان داده است که تمرکز اصلیاش روی آثار حوزه تاریخ دفاع مقدس و انقلاب است و در این حوزه به برندسازی قابل قبولی رسیده است. اما نباید فراموش کرد مهمترین قدرت رسانهای که توانسته است سوره مهر را به این جایگاه اجتماعی برساند، تقریظهای مقاممعظمرهبری بر تعداد قابل توجهی از کتابهای این نشر است. قدرت رسانهای که قسمت هیچ نشری نشده است. هرچند بهصورت انگشتشمار بعضی از آثار نشرهای دیگر هم از تقریظ رهبر کتابخوان انقلاب بهرهمند شدند اما در برابر تعداد آثاری که در سوره مهر این موفقیت را کسب کردند، ناچیزند.
از طرف دیگر از آنجا که این انتشارات دارای یک بازوی کارشناسی در قالب حوزه هنری است، تولیدات آن نیز از غربالگری کارشناسان این نهاد نیز بهرهمند میشود. بازویی که برای نشرهای دیگر هزینهبردار است اما برای سوره مهر نه.
وقتی یک انتشارات از چنین پشتوانه مالی و رسانهای و محتوایی برخوردار است، قطعا نمیتواند به نشر آثار محدودی بپردازد و باید دایره فعالیتش را گسترده کند. انتظاری که در نشر سوره مهر تا حدود زیادی برآورده شده بهطوری که به نقل از مسئولان این نشر، روزانه یک کتاب به چاپ میرسانند.
یکی از معضلات و ایرادات نشرهای دولتی عدماهتمام کافی برای تبلیغ و درنتیجه فروش آثار آنهاست. چراکه وظیفه یک نشر دولتی صرفا چاپ اثر است و تعهدی برای به چاپ چندم رساندن آنها ندارد؛ البته خاصیت مدیران و کارمندان و بودجههای دولتی همین است؛ تعهد به وظیفه بدون تعهد به نتیجه.
بنابراین وقتی یک نشر دولتی سالانه ۳۶۵ عنوان کتاب به چاپ میرساند نباید انتظار داشت همه این کتابها را لااقل به چاپ دوم برسانند. چون نه وقت و امکانات کافی دارند و نه حتی در صورت به فروش نرفتن چاپ اول ضرری متوجه نشر میشود. همین است که هست!
پس ناشر دولتی ما نهایتا میتواند سالانه برای چند عنوان کتاب محدود مانور رسانهای بدهد. ملاک انتخاب آن چند عنوان نیز غالبا خود مولف است و در بعضی موارد خود اثر. نمونه عینی این ادعا تمرکز رسانهای سوره مهر در حوزه شعر بر کتابهای فاضل نظری است. البته نه فقط فاضل نظری بلکه هر کتاب شعری که این شاعر معروف، تایید کند نیز وارد گردونه مانور تبلیغی میشود. کتابهایی تحت عنوان «شعر معناگرا» که آثار حلقه شاگردان اوست. در مرحله بعد آثار سعید بیابانکی و ناصر فیض را هم میتوان جزء کتابهای شعری بهحساب آورد که برای سوره مهر مهم هستند.
پس شاعر یا نویسندهای که در این دایره نگنجد، حتی اگر کتابش توسط سوره مهر چاپ شود باید خودش برای تبلیغ و حتی پخش کتاب زحمت بکشد وگرنه کتابش در انبار سوره مهر خاک میخورد. چیزی که در نشرهای حرفهای و البته خصوصی مشاهده نمیشود.
هرچند بعضی مولفان بهشخصه توانایی تبلیغ کتاب خود را دارند اما غالبا از چنین قدرتی برخوردار نیستند و درنتیجه آثار آنها محکوم به خاک خوردن هستند.
بهنظر میرسد سوره مهر با این روندی که در پیش گرفته انتشاراتی ضررده است که بدون بودجههای دولتی یک روز هم نمیتواند دوام بیاورد. پس یا باید به فکر کاهش نشر آثارش باشد یا با گسترش سازمانی خود و ایجاد معاونتهای موضوعی، تمرکز اصلیاش را به تبلیغ کتابهای خود اختصاص بدهد. مثلا برای حوزه شعر کارگروهی تخصصی تشکیل بدهد که از مرحله پیش از چاپ برنامهریزیهای رسانهای و ترویجی برای هر کتاب شعری که منتشر میشود، انجام دهد و تمام تمرکزش فقط به این حوزه معطوف باشد.
در حوزههای دیگر هم وضع به همین منوال است. وگرنه چاپ رفع تکلیفی کتاب نهتنها کمکی به فرهنگ عمومی نمیکند بلکه اتلاف و اسراف بیتالمال است.
نگاه هنرمند: به رشتههای هنری بهعنوان موشکهای نقطهزن نگاه کنیم
بسیاری از اهالی هنر فعال در حوزههای نمایش، سینما، موسیقی و هنرهای تجسمی بر این اذعان دارند که انتشارات سوره مهر در تمام این سالها آثار متنوعی از کتابهای هنری روانه بازار نشر کرده است. به گفته اکثر کارشناسان، این کتابها چه در حوزه ترجمه و چه آثار تالیفی از سرآمدان حوزههای تخصصی خودشان هستند و بهعنوان منابع دانشگاههای هنری کشور استفاده میشوند. اما چه میشود که خوانندگان کتابهای سوره مهر، تصویر ذهنی دقیق و همهجانبهای از این انتشارات ندارند. گویا اهالی کتاب، فقط این انتشارات را بهعنوان ناشر تخصصی حوزه ادبیات دفاع مقدس و خاطرهنویسی جنگ میشناسند.
عبدالحمید قدیریان، نقاش، طراح صحنه و کارگردان هنری و از هنرمندان قدیمی فعال حوزه هنری است. او سالها در این حوزه بهصورت تخصصی فعالیت کرده و قلم زده است. با این هنرمند درمورد دلایل فراموشی و ناشناخته ماندن مجموعه آثار تخصصی انتشارات سوره مهر صحبت کردیم. آنچه میخوانید مشروح صحبتهای قدیریان است: «انتشارات سوره مهر پیشانی حوزه هنری است و تمام فعالیتهایی که در حوزه انجام میشود در فضای انتشارات میتواند نمود داشته باشد و معرفی شود. بهنظر میآید باید حوزه هنری نگاهی دوباره به مباحث فرهنگی و هنری داشته باشد. شخصا در این سالها با مدیران حوزه هنری جلسهای نداشتم ولی وقتی به تولیدات مجموعه نگاه میکنم و جهتگیری را میبینم احساس میکنم که قدری بنیادیتر باید به مباحث فرهنگی نگاه کنند. وقتی میگوییم ما در جنگ نرم قرار داریم و دشمن هم هجمههای شدید و ویرانکنندهای را برای به انحراف کشیدن ارواح جوانان ما ایجاد میکند، ما نیز باید خود را مسلح کنیم. ما معمولا کنشی در بحثهای فرهنگی نداریم و حالت ما واکنشی است که آن هم نیز بیشتر در فضای سیاسی رقم میخورد. به همین دلیل روزبهروز نزول فرهنگی داریم و به تکرار اشتباهات خود ادامه میدهیم و حرکت بنیادین بهمعنای بسترسازی برای یک حرکت عمیق و درازمدت در برنامهریزیهای ما دیده نمیشود.
معتقدم در زمینه مسائل فرهنگی حوزه انقلاب باید یک سلسله بحثها داشته باشیم، باید ببینیم جهتگیری فرهنگی ما چیست و به کدام سمت حرکت میکنیم؟ هدفی که رهبری بر آن تأکید دارند، حرکت بهسمت ایجاد تمدن است، تمدنی ایرانی و اسلامی. ما چقدر در مسیر ایجاد این تمدن کار میکنیم و زیرساختها را آماده میکنیم؟ مهم این است که خدا امکانات زیادی برای ما ایجاد کرده، ولی آیا ما از این امکانات استفاده میکنیم؟ در سوره مهر، یک کار خوبی که انجام شد جمعآوری خاطرات و بحثهایی است که در قالب رمان و زندگینامه رزمندگان و جانبازان و شهدای دفاع مقدس انجام گرفت و به چاپ رسید. این بدین معناست که ما از یک معدن طلا که خداوند با ایجاد صحنهای هشتساله ایجاد کرد، بهره گرفتیم و از آن استخراج میکنیم. آیا زمان آن نرسیده که با فرآوری داشتههای اصیل ایرانی و اسلامی، تبیین درخور ایجاد تمدن مورد نظرمان را داشته باشیم و آن را تبدیل به تولیدات فرهنگ کنیم.
جایگاه فرهنگ، بهمعنای زیربنای تمدن است و زیربنای فرهنگ، ایمان جامعه است؛ ایمانی که هرچه بیشتر بر صراط حق منطبق باشد، فرهنگ و در ادامه تمدنی عظیمتر و متعالیتر ایجاد خواهد کرد. اگر بخواهیم بهسمت این هدف برویم باید نگاه فرهنگی و ایمانی خود را بازنگری کنیم. باید به هنر و رشتههای مختلف هنری بهعنوان موشکهای نقطهزن نگاه کنیم، موشکهایی که به همه دنیا بتوان آنها را ارسال کرد و شاهد تأثیرات فرهنگی آنان درجهت بسترسازی و شکوفایی تمدن اسلامی بود. اگر بخواهیم به این سمت برویم باید نگاه فرهنگی خود را بازنگری کنیم و برای آن اهمیت قائل شویم.
باید برای این مساله یک مثال بزنم که اگر جدی گرفته شود، میتواند تاثیرگذار باشد. یک تجربه خوبی که در کشورمان داشتیم، حمایت رهبری از تولید سلولهای بنیادی بود. با حمایت ایشان اهل علم با آزمون و خطاهای بسیار توانستند به موفقیتهای بزرگی برسند و راه را باز کنند. آنها چیزی را از عدم بهوجود نیاوردند، بلکه توانستند توانمندی بالقوه یک سلول را شناسایی و تولیداتی را از آن داشته باشند. در بحث فرهنگ برای بسترسازی تمدن اسلامی نیاز به یک چنین نگاهی داریم یعنی نگاهی که در رویان اتفاق افتاد. نگاهی که در کشف ابعاد فرهنگ ایرانی و اسلامی که در 1400 سال گذشته مغفول مانده سعی کند و تبیین جدیدی منطبقبر قرآن از اسلامی که امام خمینی(ره) مطرح کردند بهدست آورد. این اتفاق باید بیفتد و بعد میتوان در راستای آن تولید اثر کرد.
درست است که ما در جنگ رسانهای هستیم و باید در مباحث سیاسی، فرهنگی روز جوابگو باشیم و همچنین درست است که باید در جمعآوری ارزشهایی که در دفاع مقدس و دوران انقلاب رخ داده، تلاش کنیم، ولی باید در کنار این رفتارها هستهای شکل بگیرد تا مسیر پیشرو را قرآنی تبیین و روش مفهوم به فرم را شناسایی کنند؛ قاعدتا بهنظر میآید حوزه هنری باید مرجع این رفتار شود تا پایههای تمدنی را در بعد تئوری و تصویری سامان دهد و تولید اثر کند. درحال حاضر به روزمرگی افتادیم و خود را تکرار میکنیم چون با پایههای فکری به تولیدات هنری خود نگاه نمیکنیم، همواره احساسی جلو میرویم. اینگونه رفتارها جوابگو و بسترساز تمدن نیست.
بهعنوان یک هنرمندی که در این سالها در مسیر اهداف انقلاب کار کرده و سعی کردم سرباز کوچکی باشم، توصیه میکنم در کنار مسائل سیاسی و استخراج ارزشهایی که در دامن دفاع مقدس و انقلاب رخ داده و باید ثبت شود، باید گروهی تشکیل دهیم که این گروه پایههای فکری و ایدئولوژیک مبانی هنری را کار کند یعنی یک چیزی همانند رویان که مثال زدم. باید بهگونهای حرکت کنیم که با تغییر سیاستهای سیاسیون مجبور نباشیم مسیر خود را عوض کنیم. ما یک دوران طلایی در اوایل جنگ در حوزه هنری داشتیم. تولیدات هنر انقلاب در بطن جامعه نمود مستقیم داشت. این دوره را لمس کردیم.
اگر یک بررسی انجام دهیم درمییابیم که با تغییر سیاست سیاستمداران ما هم مسیر خود را عوض کردیم. من بهعنوان هنرمند چرا بهدنبال سیاسیون مسیر خود را عوض میکنم؟ چون پایههای فکریام ضعیف است. متأسفانه ما در جامعهای زندگی میکنیم که دموکراسی پاشنه آشیل آن است؛ و سیاسیون از این فضا استفاده میکنند و با تبلیغات و فضاسازی، نظرات خود را بر جامعه اعمال میکنند و جامعه را «طبق مشاهدات چند دهه گذشته» از مسیر اصلیاش منحرف میکنند. ولی چرا هنرمندان که از آنان انتظار میرود، بهدنبال سیاسیون حرکت میکنند؟ باید علت را در نداشتن تبیین درست منطبق بر قرآن جستوجو کرد. جایگاه قرآن بهمعنای اینکه برای ما مسیر و مقصد تبیین کند، در آثار و تفکرات ما خالی است. اسلام ما با نگاه قرآنی بسیار فاصله دارد.»
نگاه نویسنده: سهم واقعی سوره مهر در بازار کتاب
میثم رشیدیمهرآبادی، نویسنده و خبرنگار حوزه کتاب در متنی که برایمان نوشته است بیشتر به مسیر پیشروی علیاکبر شیروانی مدیر جدید انتشارات سوره مهر پرداخته است. مسیری که به تعبیر او حرکت روی طناب است: «دیروز بعد از مدتها به ساختمان اصلی حوزه هنری رفتم. خبر انتصاب مدیر جدید انتشارات سوره مهر بیشتر از آنکه خوشحالم کند من را به فکر فرو برد. انتصاب برادرم علیاکبر شیروانی به مدیرعاملی یکی از بزرگترین بنگاههای انتشاراتی کشور، حرکت روی طنابی است که بینندگان را به شعف وامیدارد اما برای کسی که قرار است همه توان و تمرکزش را صرف آن کند، پر از نکتههای ظریف و پرمخاطره است.
خیلیها مثل من او را از شاهکارش در مجموعه «تماشای شهر» شناختند. دست نگاه و دل ما را گرفت و همراه با سفرنامههایی به پاریس، استانبول، لندن، بمبئی و سنپترزبورگ برد. علیاکبر شیروانی که تحصیلات تکمیلیاش را در رشته پژوهش هنر گذرانده، ید طولایی در آموزش داستاننویسی، شناخت رمان و آشنایی با سبک، ژانر، مکتب و نویسندگان کلاسیک دارد.
شیروانی تجربه روزنامهنگاری در رسانههای مکتوب کشور را هم کسب کرده و هماینک ویژهنامهای تاریخی برای یکی از روزنامههای پرشمارگان کشور آماده میکند که بسیار خواندنی و جذاب است.
ترکیب این تواناییها در مدیرعامل جدید سوره مهر، من و بسیاری از همکارانم در حوزه رسانه و کتاب را مشعوف کرده و به همان اندازه، انتظاراتمان را نیز بالا برده است. این اولین تغییر و تحول بعد از انتصاب برادر حمزهزاده به ریاست بنیاد کتاب سازمان تبلیغات اسلامی است و باید آن را به فال نیک گرفت اما نباید از این نکته غافل شد که مخاطبان، با توجه به سوابق مدیرعامل جدید، انتظار دارند شاهد رشد چشمگیر سوره مهر در انتشار کتابهایی متنوعتر خصوصا در گونه داستان و رمان باشند.
برادر شیروانی در سالهایی که مدیر تولید این انتشارات بود، تلاشهای زیادی در این حوزه کرد و کتابهای خوبی نیز تولید و منتشر شد اما باید بپذیریم سوره مهر، هیچوقت نتوانست به سهم واقعی خود در بازار کتابهای داستان و رمان دست پیدا کند. رشد چشمگیر کتابهای روایی و تاریخ شفاهی در بین سایر ناشران کشور، هیچگاه نتوانست رتبه اول را از سوره مهر بگیرد اما پرواضح است این انتشارات بزرگ، حتی برای رتق و فتق امور جاری خود هم نیاز دارد که سهم بیشتری از بازار کتاب را به خود اختصاص دهد.
ریلگذاری مسیری که علیاکبر شیروانی میخواهد در آن پای بگذارد هم نکته دیگر و چالشبرانگیزی است که دوستداران سوره مهر را چشمنگران آینده میکند. برادر قرهداغی در دوره مسئولیتش سعی داشت تا حد زیادی از حاشیهها دور بماند و تمام توانش را برای ارتقای وضعیت اقتصادی انتشارات به کار ببرد. برگزاری چندین نمایشگاه مجازی و حتی دخیل کردن ناشران دیگر در عواید اقتصادی این حرکتها در دوره مدیریت او، در روزگاری که حاشیههای اپیدمی اخیر، بسیاری از ناشران را زمینگیر کرده بود، امید تازهای به دل اهالی قلم و مخاطبان بازار کتاب دواند.
برادر شیروانی بیشک بهزودی در برابر نیروهایی قرار خواهد گرفت که از او میخواهند ریلگذاری و سیاستهای سوره مهر را تغییر دهد. از او که سالهاست در این ریلگذاری نقش داشته و بر مبنای آن حرکت کرده است، انتظار میرود با تغییرات اندک اما مهم، سرعت تحولات در مجموعه تحت مدیریتش را بالا برده و با تغییر ریلگذاری، تلاشهای ارزشمند مدیران قبلی این مجموعه خصوصا جناب حمزهزاده را نادیده نگیرد.
رک بودن این قلم در این چند سطر را بگذارید پای علاقهای که به این انتشارات، مدیران و کارکنانش دارد و انتشار هر کتاب قوی و خوشخوان از سوی آن، همانقدر خوشحالش میکند که خدای ناکرده انتشار آثار ضعیف، ناراحت و غمگین. با این همه، چالشهای پیشروی کتاب و کتابخوانی در ماههای آینده، همه مخاطبان و دستاندرکاران این حوزه را از مقداری نگرانی و دلهره برخوردار کرده است و در این میان، شاید هیچ کاری مهمتر از دعا برای گذر موفق از این روزها، نباشد.
برای علیاکبر شیروانی عزیز آرزوی موفقیت داریم و از عبدالحمید قرهداغی گرانقدر انتظار داریم او را در ادامه مسیرش، تنها نگذارد. تضعیف سوره مهر بهعنوان پیشتاز عرصه انتشار فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی، فقط و فقط نیروهای معارض و بداندیش انقلاب و ایران را خوشحال میکند. ما بهرغم همه انتقاداتمان به این انتشارات، قوت و قدرت آن را از خدا طلب میکنیم و همهمان نسبت به تحقق آن، مسئولیم.»
* نویسنده: عاطفه جعفری، روزنامهنگار