به گزارش «فرهیختگان»، تقریبا یک ماه دیگر جو بایدن، رئیسجمهور منتخب آمریکا راهی کاخ سفید میشود تا برای یک دوره چهارساله، ایالاتمتحده آمریکا را مدیریت کند. هفتههاست درباره اینکه او چه سیاستی را دربرابر متحدان، رقبا و دشمنان آمریکا در پیش خواهد گرفت، در محافل و اندیشکدههای خارجی گفتوگو و اظهارنظر میشود. یکی از مهمترین مسائل مورد توجه تحلیلگران در سیاست خارجی آمریکا، که دولت بایدن توان بازیگری درباره آن دارد، آینده توافق هستهای ایران (برجام) است. «مرکز امنیت نوین آمریکا (CNAS)» یکی از اندیشکدههایی است که در هفتههای گذشته به بررسی سیاستهای احتمالی یا اقداماتی که دولت بایدن باید در مواجهه با برنامه اتمی ایران دستورکار خود قرار دهد، پرداخته است. این مرکز در میانه آذرماه به میزبانی «ریچارد فونتین» مدیر عامل CNAS بحثی درباره آینده روابط ایالاتمتحده و ایران در دوران بایدن، با حضور رابرت مالی، مدیرعامل گروه بحران بینالمللی و ایلان گلدنبرگ، مدیر برنامه امنیت خاورمیانه CNAS، به همراه دو همکار فعال وی در حوزه خاورمیانه برگزار کرد.
معرفی مرکز امنیت نوین آمریکا
در سایت مرکز امنیت نوین آمریکا (CNAS) درباره این مجموعه آمده که CNAS سازمانی مستقل، دوحزبی و غیرانتفاعی است که در سال 2007 تاسیس شده است. CNAS مدعی است که به گزینههای اصلی استراتژیک ایالاتمتحده که این مرکز بدان پرداخته، «توسط رهبران جمهوریخواه و دموکرات در قوه مجریه و در کپیتول هیل عمل شده است.»
این مرکز سیاستگذاران، متخصصان و مردم را با تحقیق، ایدهها و تجزیه و تحلیلهای مبتکرانه مبتنیبر واقعیت درگیر میکند تا امنیت ملی را شکل دهد و آن را بالا ببرد. این مرکز بخش اصلی ماموریتش را «آگاهی و آمادهسازی رهبران امنیت ملی امروز و فردا» عنوان کرده است.
CNAS با هدف شکل و ارتقا دادن به امنیت ملی و سیاست خارجی آمریکا، دستورکار خود را بهگونهای طراحی کرده است تا به انتخاب رهبران دولت ایالاتمتحده، بخش خصوصی و جامعه برای پیشبرد منافع و استراتژی ایالاتمتحده کمک کند.
مرکز امنیت نوین آمریکا با اشاره به جذب بهترین و درخشانترین دانشمندان از مقامهای برجسته دولت در بخشهای دفاع، کاخ سفید، آژانس اطلاعات مرکزی و همچنین کنگره و بخش خصوصی، مینویسد که «ما از یک شبکه قدرتمند حامی در گوشهگوشه جامعه سیاستگذاری بهرهمند میشویم.»
در مقدمه پنل تخصصی که این مرکز با حضور رابرت مالی و ایلان گلدنبرگ برگزار کراده، آمده است: «با ادامه مبارزات «فشار حداکثری» دولت ترامپ، روابط آمریکا و ایران را پیش از رویکار آمدن تیم بایدن شکل میدهد. باوجود تنشهای موجود بین واشنگتن و تهران، کارشناسان آمریکایی از نزدیک درحال مشاهده نشانههایی هستند که در آینده رخ خواهد داد؛ بهویژه باتوجه به ترور شهید محسن فخریزاده، دانشمند ارشد هستهای ایران و نزدیک شدن به یکسالگی ترور سردار قاسم سلیمانی، دولت بایدن با مجموعهای از مسائل ازجمله درمورد آینده توافق هستهای ایران و فعالیتهای منطقهای تهران درگیر خواهد شد.»
پیش از پرداختن به بخشی از این پنل، باید به سوابق دو عضو اصلی حاضر در آن پرداخت.
رابرت مالی
«رابرت مالی» در دولت باراک اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا، دستیار ویژه رئیسجمهور و هماهنگکننده کاخ سفید در امور خاورمیانه بود. وی از فوریه 2014 تا ژانویه 2017 در شورای امنیت ملی آمریکا خدمت میکرد. مالی بهصورت تخصصی در زمینه درگیریهای رژیمصهیونیستی و فلسطین نوشته است. وی دستیار ویژه بیل کلینتون در زمان ریاستجمهوریاش و عضو تیم صلح ایالاتمتحده بود و به سازماندهی اجلاس 2000 کمپ دیوید کمک کرد. در مارس 2014، شورای امنیت ملی اعلام کرد مالی جایگزین فیلیپ گوردون بهعنوان دستیار ویژه رئیسجمهور و هماهنگکننده کاخسفید برای خاورمیانه، شمال آفریقا و منطقه خلیجفارس میشود. مالی در مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 عضو تیم مذاکرهکننده اصلی ایالاتمتحده در توافق هستهای بود. او پس از پایان دولت اوباما، به «گروه بینالمللی بحران» بازگشت و بهعنوان رئیس این گروه فعالیت کرد. باراک راوید در یادداشتی با عنوان «تیم بایدن در خاورمیانه ممکن است شباهت زیادی به تیم اوباما داشته باشد» در وبسایت خبری معتبر اکسیوس در آمریکا 18 نوامبر (28 آبان) درباره رابرت مالی مینویسد که از «مالی، بهعنوان مذاکرهکننده احتمالی ایران در دولت جدید نام برده میشود.
ایلان گلدنبرگ
«فرهیختگان» در شماره ششم مهرماه در گزارشی با عنوان «طراح ایده هوشمندسازی تحریم ستاد بایدن» به معرفی کامل ایلان گلدنبرگ و نقش او در ترسیم خطوط سیاست خارجی ستاد بایدن پرداخته بود. از او بهعنوان یکی از مشاوران اصلی بایدن در امور مربوط به ایران و برنامه جامع اقدام مشترک یاد میشود. گلدنبرگ لیسانس مطالعات بینالملل از دانشگاه پنسیلوانیا و فوقلیسانس بینالملل از دانشکده امور بینالملل دانشگاه کلمبیا را دارد. او کارشناس سیاست خارجی و دفاعی باتجربه در زمینه برنامه هستهای ایران، درگیریهای رژیمصهیونیستی و فلسطین و چالشهای گستردهتر پیشروی خاورمیانه است. پیش از مرکز امنیت ملی نوین آمریکا، او در سالهای 2009 تا 2012 بهعنوان مشاور ویژه در خاورمیانه و سپس بهعنوان رئیس تیم ایران در دفتر معاون وزیر دفاع فعالیت میکرد. گلدنبرگ بخشی از تیم جان کری، وزیر خارجه اسبق آمریکا بود که مذاکرات ناموفقی را بین رژیمصهیونیستی و فلسطین در سالهای ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ مدیریت میکرد. وی اگرچه عضو تیم مذاکراتی آمریکا در توافق هستهای با ایران نبود، ولی بخشی از یک گروه کوچک بود که روی این مساله سالها قبل از اینکه مذاکرات هستهای با ایران جدی شود، کار کرده است. از سال 2012 تا 2013، گلدنبرگ بهعنوان یک کارمند ارشد حرفهای در کمیته روابط خارجی سنا که مسائل خاورمیانه را برای کری و منندز پوشش میداد، خدمت کرده است.
گفتوگوی قابلتامل درباره ایران
در پنلی که مرکز امنیت نوین آمریکا بهصورت ویدئویی برگزار کرد، ریچارد فونتین مدیرعامل CNAS این سوال را مطرح میکند که «ترامپ تحریمهای اتمی ایران را در فهرست تحریمهای تروریستی قرار داده است. آیا این اقدام، برداشتن تحریمها توسط بایدن را سختتر میکند؟» رابرت مالی در پاسخ به این سوال میگوید: «فکر نمیکنم این موضوع مشکلی ایجاد کند.» او اضافه میکند: «من نمیگویم بایدن یکشبه میتواند تمامی تحریمها را بردارد، اما درصورتیکه به این نتیجه برسد که برداشتن تحریمها کار درستی است، میتواند این کار را انجام دهد.» در این پنل گلدنبرگ به گزارش چندماه پیش مرکز امنیت نوین خاورمیانه اشاره میکند و میگوید: «ما چندماه قبل پیشنهاد دادیم که هر دولتی سر کار بیاید، باید اقداماتی جهت کاهش تنش بین دو کشور انجام دهد. آن زمان با درنظر گرفتن احتمال پیروزی ترامپ بهعنوان رئیسجمهور در دور دوم، پیشنهاد اقداماتی جهت کاهش تنشها را دادیم، اما با آمدن بایدن و پیامهایی که از طرف تهران ارسال شده، بهنظرم بازگشت کامل به همان برجام اولیه، سادهترین و محتملترین اقدام از هر دو طرف است.»
رابرت مالی که در مذاکرات هسته ای با ایران در کنار جو بایدن همواره در میز مذاکرات با ایران حضور داشت، خروج از این توافق ازسوی ترامپ را نادرست میدانست و اکنون نیز میگوید اساسا سیاست ترامپ دربرابر ایران نتیجهای نداشته و تهران نیز رفتارش را تغییر نداده است: «ایران باید در اولویت قرار بگیرد، زیرا بهطور کلی در اولویت نیست. اولویت اصلی چین است، به همین خاطر مساله ایران باید هرچه سریعتر حل شود. واقعیت این است که فشار حداکثری ترامپ نتیجه موردنظر را درپی نداشته و ایران رفتارش را عوض نکرده است.»
او در ادامه به نکته قابلتوجهی اشاره میکند و میگوید: «البته ترامپ نشان داد که آمریکا بهتنهایی پتانسیل بالایی [برای فشار بر ایران] دارد، اما باوجود این، اگر ما بخواهیم از پتانسیل و اهرم فشاری که ترامپ به وجود آورده استفاده کنیم، ایران هم در عوض حتما امتیازات بیشتری میخواهد و موجب میشود مذاکرات دوباره وارد پروسه طولانی شود.»
مالی معتقد است که ترامپ برای آمریکا یک پتانسیل ایجاد کرد تا هر زمانی که اراده کنند، بتوانند علیه ایران فشار اعمال کنند. او معتقد است اینکه در شرایطی آمریکا نخواهد فشار تحریمها را علیه تهران اعمال کند، بهمعنای از بین بردن این اهرم نیست: «همانطور که ایلان گلدنبرگ در جای دیگر اشاره کرد این پتانسیل و اهرم فشار بهوجودآمده همیشه موجود است و ما میتوانیم از آن در آینده استفاده کنیم. استفاده نکردن از آن بهمعنی از دست دادن این اهرم فشار نیست.»
در ادامه این برنامه ویدئویی، گلدنبرگ برای دستیابی به توافقی سریع پیشنهادهایی دارد. او میگوید: «ما مجبور نیستیم الان به مساله غروب آفتاب بپردازیم. این مساله سر جای خودش هست تا بعدا. در آینده هم اینطور نیست که ایران با فرارسیدن غروب آفتاب هر کاری دوست داشت، بتواند بکند. ما باید مساله ایران را منطقهای ببینیم. برای مثال اگر ایران و کشورهای حاشیه خلیجفارس در ابتدا بتوانند توافق کنند که در امور داخلی یکدیگر دخالت نکنند، بهعنوان مثال عربستان از مجاهدین خلق [منافقین] حمایت نکند و ایران هم از حمایت گروههای شرق عربستان دست بردارد، پیشرفت خوبی حاصل خواهد شد. همچنین کاهش تنشهای دریایی در خلیجفارس بین ایران و آمریکا هم میتواند قدم روبه جلوی خوبی باشد.»
او بازگشت به برجام را ساده نمیداند و میافزاید: «نکته دیگر اینکه درست است که حتی بازگشت به برجام راحت نیست، اما این راه درحال حاضر سادهترین راه است و اوضاع هرچقدر هم پیچیده باشد، از سال 2015 که هیچ راهکار مشخصی وجود نداشت، بهتر است.» گلدنبرگ، برجام هستهای را دریچهای برای برجامهای بعدی میبیند و میگوید: «اگر مساله هستهای ایران حل شود، میتوان انرژی بیشتری روی مسائل منطقه گذاشت که به نظر مساله یمن آمادهترین آنها برای حل شدن است.»
نمیتوانیم تضمین بدهیم
یکی از نگرانیها درمورد بازگشت مجدد آمریکا به برجام، وضعیت تحریمها است. آیا اگر رئیسجمهور بایدن به برجام بازگردد و با نقض عهدهایی شبیه اوباما، در خوشبینانهترین حالت این توافق را حفظ کند، تضمینی وجود دارد که رئیسجمهور بعدی آمریکا نیز چنین کاری کند و تحریمها را بازنگرداند؟ پاسخ این سوال «خیر» است. رابرت مالی در اینباره میگوید: «واقعیت این است که حساب زیادی نباید روی اهرم فشار بهوجودآمده باز کرد، زیرا ایران میداند تحریمها قابلبازگشت هستند و ما هیچ ضمانتی درجهت عدم بازگشت تحریمها نمیتوانیم بدهیم.» در اسفند سال 93 یعنی چندماه مانده به حصول توافق برجام، 47 سناتور آمریکایی در نامهای به مقامات ایران، نوشتند که «با مشاهده مذاکره هستهای شما با دولت ما، احساس کردیم شاید شما سازوکار قانونگذاری ما را کاملا درک نکردهاید... هر چیزی که توسط کنگره تصویب نشود، تنها یک توافق اجرایی است. رئیسجمهور بعدی میتواند چنین توافقی را با حرکت یک خودکار لغو کند و کنگرههای بعدی میتوانند مفاد توافق را در هر زمانی تغییر دهند.»
تضمین بیتضمین
حالا اما ریچارد فونتین، مدیرعامل CNAS میگوید حتی تصویب کنگره هم نمیتواند مانع بازگشت تحریمها شود. او افزود: «حتی اگر برجام تبدیل به یک پیمان شود و در کنگره نیز تصویب شود، بازهم تضمینکننده عدم خروج آمریکا و بازگشت تحریمها نیست زیرا تاریخ نشان داده در زمانی که جورج بوش از پیمان 30ساله ABM و ترامپ از INF خارج شدند، کنگره در مقابل آنها ایستادگی نکرد.»
در بخش دیگری از این گفتوگو، گلدنبرگ به نکته قابلتوجهی اشاره میکند. با وجود تمرکز دونالد ترامپ بر ایران و تمرکز مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا بر فشار حداکثری بر تهران و اظهارات عجیب و غریب ترامپ درباره حضور فوری ایران برای توافق درصورت پیروزیاش، گلدنبرگ میگوید اصلا در انتخابات، خاورمیانه مساله نخست سیاست خارجی آمریکا نبود. او بر همین اساس تاکید دارد «ما باید هرچه سریعتر مساله ایران را حل کنیم در غیر این صورت چالشهای بیشتری با چین خواهیم داشت.»
بهجز این پنل تخصصی، در هفتههای گذشته رابرت مالی، گفتوگوهایی با رسانههای مختلف درباره سیاست خارجی بایدن در مواجهه با ایران داشته که بررسی آن قابل توجه است. او در گفتوگو با روزنامه فرانسوی لوپوئن گفته است: «ایرانیها دیگر به دولت ایالات متحده اعتمادی ندارند و میدانند تعهدات یک رئیسجمهور، توسط رئیسجمهور بعدی به آسانی نقض میشوند.» او با رصد اظهارات مقامات ایرانی درباره احیای برجام گفته است: «بهرغم تمام این مشکلات، بهنظر میرسد هر دو طرف به احیای برجام تمایل دارند.»
او در مصاحبه با فایننشالتایمز نیز درباره اخذ غرامت بهدلیل ضررهای ایران از برجام گفته است: «شروع مذاکرات کار سختی است زیرا هر موضوعی که مطرح شود، اختلافنظرهای زیادی بین دو طرف ایجاد خواهد شد. بهنظر بعید میرسد دولت بایدن با پرداخت غرامت به ایران بهدلیل خروج ترامپ از توافق هستهای و مشکلاتی که در نتیجه این سیاست ایجاد شد، موافقت کند. از طرف دیگر من تصور نمیکنم بایدن بتواند با سرعت تمامی تحریمهای وضعشده توسط دونالد ترامپ را لغو کند ولی هنوز امکانات زیادی برای برداشتن گامهای معنادار و نشان دادن حسننیت آمریکا در بازگشت به توافق و شروع مذاکرات با ایران دارد.»