به گزارش «فرهیختگان»، محمد شریفانی، مسئول نهاد نمایندگی مقاممعظمرهبری در دانشگاه آزاد اسلامی همزمان با فرارسیدن ایام گرامیداشت وحدت حوزه و دانشگاه در گفتوگویی با «فرهیختگان» به بررسی ابعاد گوناگون ارتباط این دو نهاد علمی پرداخته و 11آسیب پیشروی تعاملات حوزه و دانشگاه را برشمرده است که در ادامه میخوانید.
وحدت دو نهاد علمی حوزه و دانشگاه چه ضرورتهایی دارد؟
وحدت حوزه و دانشگاه یعنی همکاری، خوشبینی و اعانت و استفاده دو شعبه علم و دین از یک موسسه. زمانی به ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه پی خواهیم برد که به خطر اختلاف و جدایی پی ببریم. پیامبر(ص) در ضرورت وحدت فرمودند: «ایاکم و البغضا فانها الحالقه لدینکم» از اختلاف پرهیز کنید که اختلاف همچون یک تیغ تیز در دست اختلافکنندگان است. اختلاف، دین را تیغ میکشد یعنی از اساس و پایه از پای درمیآورد. وقتی جامعه از دین تهی شد حمله و سلطه بیگانگان حتمی است.
بهرهگیری از این ارمغان بلند آسمانی یعنی موسسه علم و دین، که از برکت انقلاب اسلامی نصیب شده در بند رفع سوءظنها، درکهای غلط از همدیگر، تنگنظریها و ایجاد فضای تعامل، تفاهم، همدلی و همگرایی است. برای رسیدن به این جایگاه توجه به نقاط امید و بیمهای پیشرو ضروری است. در این 40 سال هجمه زیادی به انقلاب وارد شده است، با این حال وقتی امروزه با نگاه واقعبینانه به وحدت این دو نهاد توجه میکنیم، این اتحاد از سطح ایدهآل آرمانی که اوایل انقلاب مطرح بود خارج و به واقعیات اجتماعی نزدیکتر شده است. امروزه مساله وحدت با مسائل بنیادین و جدیتری ارتباط پیدا کرده است؛ ازجمله بحث دین حداقلی و حداکثری، بحث دین و سیاست و ارتباط آنها با همدیگر، بحث حاکمیت دین و عدم حاکمیت آن که ارتباط جدی با وحدت حوزه و دانشگاه دارد.
وضعیت تحقق این آرمان بزرگ را در دهههای اخیر چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر با دیدگاه منصفانه مساله وحدت حوزه و دانشگاه را مورد ارزیابی قرار دهیم به توفیقات فراوانی دست خواهیم یافت؛ توفیقات در حوزه مباحث فکری بینشی اعم از آموزش و پژوهش. مثل برداشته شدن دیوار پولادین که قبل از انقلاب میان حوزه و دانشگاه وجود داشت که تا مرز تکفیر و تفسیق پیش میرفت.
امروزه تبادل استاد، طرحهای مشترک پژوهشی و تبادل اطلاعات بهطور نسبتا گسترده بین این دو موسسه برقرار است. از برکات این وحدت کاهش فاصلهها بهلحاظ شیوههای آموزشی و همگرایی در حوزه پژوهش و تحقیق بین این دو نهاد علمی، شکلگیری و پیدایش رشتههای جدید علمی و دانشهای میانرشتهای است. ارمغان دیگر این وحدت طرح وسیع و گسترده مباحث علومانسانی اعم از جامعهشناسی، روانشناسی، حقوق، مدیریت، علوماجتماعی و فلسفههای مضاف در حوزهای علمیه است. بخشی از کارنامه موفق این تعامل در حوزه شناختی، تلاش گسترده در راستای تولید اندیشه و فکر و نشر صدها مجله، کتاب، تاسیس مراکز آموزشی پژوهشی با همکاری حوزه و دانشگاه تنظیم مواد و برنامههای درسی و بهطور کلی بهرهگیری از تجربیات فراوان این دو نهاد است که نیاز به یک جامعه آماری دقیق در این زمینه دارد.
وحدت حوزه و دانشگاه در عرصه فرهنگی چه نتایجی داشته است؟
رسیدن به ادبیات مشترک، درک متقابل این دو نهاد مقدس نسبت به همدیگر و ایجاد علقه عاطفی و معنوی، حضور خیل عظیمی از دانشگاهیان در جمع حوزویان و گرایش به تحصیلات و مطالعات حوزوی و بالعکس حضور عالمانه و معنوی حوزویان در جمع دانشگاهیان که به تبع این تعامل زمینه تولید صواب و پیدا کردن مسیر درست را فراهم میآورد، اینها بخش دیگری از این کارنامه قابلتوجه است که درخور عنایت است. به برکت این ادبیات مشترک و حضور معنادار این دو نهاد بین یکدیگر بود که خیل عظیم فارغالتحصیلان این دو نهاد با طیکردن مراتب علمی حوزه و دانشگاه، محققان و اساتید مفید و موثری به ساختار مسائل حکومتی، اجرایی، قضایی و تقنیمی تزریق شد. همکاری جدی این دو مجموعه موثر توانست قدمهای بزرگی در راه تثبیت انقلاب اسلامی برداشته و زمینه را برای ساختن تمدن نوین اسلامی فراهم آورد. ولی باید بدانیم باوجود ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه در ابعاد مختلف و بهرغم توفیقات نسبتا بالایی که در طول 40 سال انقلاب به او رسیدهایم همچنان در نیمهراهیم و مشکلات فراوانی در این زمینه باعث افزایش واگرایی و آسیبهای جدی به بدنه این دو نهاد شده است.
آسیبهای پیشروی وحدت حوزه و دانشگاه را چه میدانید؟
این موضوع را در 11 محور میتوان دستهبندی کرد. آرمانها و ایدههای متفاوت و نرسیدن به اهداف مشترک و متعالی نظام تمدنی، ناکامیها در بخشی از مسائل حکومت دینی، احساس ناصحیح بر عدم توازن در کسب پایگاههای اجتماعی، تفسیرهای غلط و افراطی از مساله وحدت حوزه و دانشگاه، جدی نگرفتن اصل مساله وحدت از طرف نخبگان اجتماعی و بعضا مسئولان نظام، سیاستهای نادرست در اتخاذ خطمشی صحیح در مساله وحدت، ارائه نشدن تعریف جامع و کارآمد از مساله وحدت حوزه و دانشگاه، عدم تواضع و ادب بایسته در ارتباط این دو نهاد با یکدیگر و نهایتا بهرسمیت نشناختن این دو نهاد نسبت به همدیگر، عدم درک ضرورت وجود هر دو نهاد برای اداره جامعه علمی و دینی، فقدان فضای گفتمانی مشترک قابل فهم، درک نشدن محدودیتها و نبود ظرفیت تحمل نسبت به همدیگر 11 آسیب پیشروی وحدت حوزه و دانشگاه است.
پیشنهاد شما برای تحقق و نزدیکی هرچه بیشتر این دو نهاد چیست؟
امروزه اگر با نگاه عقلانیت و یک وظیفه شرعی انقلابی به مقوله وحدت حوزه و دانشگاه توجه کنیم باید بهطور جدی و بهدور از منازعات سیاسی و جناحی و ادبیات غیراخلاقی با رعایت اخلاق علمی و سیاسی با برگزاری جدی کرسیهای آزاداندیشی و نظریهپردازی به کیفیتبخشی و تعمیق مساله وحدت حوزه و دانشگاه پرداخت و به این باور رسید که تحولات در عرصه جهانیسازی و جهانیشدن و تمدن نوین اسلامی و حل معضلات و آسیبهای اجتماعی بدون تفاهم و تعامل این دو قشر فرهیخته در عرصههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، دینی و علمی و رسیدن به انتظارات جدید جامعه امکانپذیر نخواهد بود. دبیران هماندیشی باید با یک برنامهریزی جدی و دقیق نشستهای پیدرپی اساتید را با محوریت وحدت حوزه و دانشگاه، راهکارها، آسیبها، امیدها و ناکامیها در بعد آموزش، پژوهش، فرهنگ و معنویت در پیشروی خویش قرار دهند.