به گزارش «فرهیختگان»، یکی از شاخصهای اصلی اجتماعی در هر دولت و ملتی، مساله ازدواج و طلاق است. به این صورت که اگر رفاه اجتماعی و وضعیت اقتصادی و فرهنگی، شرایط مساعدی داشته باشد و مدیریت کشور در مسیر خوبی حرکت کرده باشد و در آن ثبات حاکم باشد، جوانان رغبت بیشتری برای امر ازدواج خواهند داشت و طبیعتا در یک چنین شرایطی آمارها هم صعودی خواهد بود. درمقابل هم اگر جمیع شرایط بیانشده وضعیت مناسبی نداشته باشند، این آمارها روندی نزولی را طی خواهند کرد. در اظهارات و شعارها هم همیشه تشویق به ازدواج و فرزندآوری پای ثابت بودهاند اما اینکه گشایش و تسهیلاتی برای این امر صورت گرفته باشد، حداقل از زبان آمار چنین نبوده است. براساس اطلاعات موجود از سال 92 تا 98 میزان ازدواجها در کشور با شیب تندی نزولی بوده است. بهطوری که در این دوره هفتساله، چیزی حدود 33 درصد کاهش در میزان ازدواجها داشتهایم و از 793 هزار و 815 ازدواج در سال 92 به 530 هزار و 225 ازدواج در سال 98 رسیدهایم! در ارتباط با طلاق هم نشانی از امیدواری نیست و در همین بازه چیزی حدود 3.5 درصد به میزان طلاقها اضافه شده است. در میزان ولادتها هم طی سالهای 92 تا 98، همین روند نزولی ادامه داشته است. درحالیکه در سال 92، چیزی حدود یکمیلیون و 471 هزار تولد در کشور ثبت شد، در سال 98 این مقدار به یکمیلیون و 196 هزار تولد رسید.