به گزارش «فرهیختگان»، روی کاغذ میتوانست موفقترین برنامه سال 99 باشد. ترکیب شهاب حسینی و نوید محمدزاده و حتی وحید جلیلوند روی صحنه و حضور سروش صحت بهعنوان نویسنده در پشت صحنه همه چیز را آماده میکرد تا تماشاگر با یک برنامه کمنظیر گفتوگومحور و سرگرمکننده روبهرو باشد. قسمت اول برنامه اینترنتی «همرفیق» پس از تبلیغات متعدد منتشر شد و در همین زمان کوتاه تا لحظه نوشتن گزارش توانسته واکنشهای مختلف و گاه متناقضی را به همراه داشته باشد. جالب اینجاست که محور اصلی همه این واکنشها هم شهاب حسینی است. بازیگر محبوبی که اتفاقا کارش را با اجرا در تلویزیون و برنامه «اکسیژن» آغاز کرده و حالا بعد از 22 سال مجدد به عرصه اجرا روی آورده است. اجرای شهاب حسینی، هزینههای ساخت برنامه، دستمزد نوید محمدزاده برای حضور در این برنامه و مقایسهاش با برنامههای مشابه داخلی و حتی خارجی اصلیترین موضوعاتی بودند که در این دو سه روز درباره آنها بحث شده است.
قسمت اول برنامه همرفیق شاید توقع خیلیها را برآورده نکرده باشد و ممکن است بعضیها هم از آن خوششان آمده باشد اما واقعیت این است که پخش تنها یک قسمت نمیتواند معیار مناسبی برای قضاوت باشد حتی اگر آن قسمت حکم گل نهایی را داشته باشد و قرار باشد که مخاطب را دنبال خودش بکشاند. برنامه همرفیق ممکن است شما را یاد نمونههای خارجی یا حتی «دورهمی» و «کافه آپارات» فریدون جیرانی بیندازد، اما شبیه هیچکدام نیست. البته این بیشباهتی قرار نیست یک ویژگی مثبت باشد و بیشتر یک خصوصیت برای یک برنامه تازهوارد است. «همرفیق» به کارگردانی شهاب حسینی و بنا به گفته سازندگانش قصد دارد به جای بحثهای سیاسی و چالشی، از رفاقتها بگوید و سراغ میهمانهای ویژهای برود که کمتر در برنامههای گفتوگومحور حضور داشتهاند. باید منتظر بمانیم و ببینیم در ادامه قرار است چه میهمانهایی در این برنامه حضور داشته باشند. میهمانهایی که متناسب با توقعات بیننده قسمت اول و در حدواندازههای نوید محمدزاده باشند.
انتخاب درست، اجرای نادرست
شهاب حسینی اگر در شبکه چهار و ساعت یک نیمه شب هم برنامه اجرا کند باز هم مخاطبان زیادی پای آن برنامه مینشینند. بدون تعارف محبوب است و دوست داشتنی و این محبوبیت صرفا به دلیل ظاهر یا تیپ و چهره خوبش نیست که از او زیباتر و خوشتیپتر هم در این سالها آمدند و ناکام از تلویزیون و سینما رفتند و کسی آنها را به یاد هم نمیآورد. شهاب حسینی در دو دهه اخیر مجموعهای از رفتارها و گفتارها را داشته است که پیش از این و در روزهای جشنواره فیلم فجر مفصل در همین «فرهیختگان» به آن پرداختیم. شهاب حسینی جزء معدود هنرمندانی است که میداند کجا ایستاده و نسبتش با مردم و حتی حاکمیت و مسائل سیاسی را حفظ کرده است. البته این حفظ نسبت به معنی خنثی بودن نیست و هرجا که تشخیص داده وارد صحنه شده و واکنشهایی هم داشته است. حتی اگر از سوی همصنفهای خود هم اعتراض شنیده باشد. شهاب حسینی قبل از دریافت جایزه کن با بعدش تفاوت چشمگیری نداشته است و شاید حضورش در فیلمهای اولی و کارگردانان جوان و فعالیتش بهعنوان تهیهکننده یا کارگردان ازجمله این تغییرات باشد.
در همرفیق اما شهاب حسینی در قامت یک مجری ظاهر نشده است. خودش دلیل حضورش را اینچنین گفته است: «فهمیدم تاثیرگذاری در حضور در اینجا و ارتباط چهرهبهچهره با شما بیشتر است تا بازی در یک سریال یا فیلم و ایفای یک نقش.» قرار نیست شهاب را با مجریان دیگری مانند فرزاد حسنی، رضا رشیدپور یا حتی مهران مدیری مقایسه کنیم. شهاب حسینی در قیاس با خودش هم عقبتر است. یکبار دیگر صحنه ورودش روی صحنه و دکور همرفیق را به یاد بیاورید. بیشتر شبیه به دامادهایی بود که وارد مجلس عروسی میشدند. از تشویقهای شدید و طولانی حضار خجالت میکشید و همین باعث میشد که نتواند واکنش قابل شنیدن و رسمی به این تشویقها داشته باشد. کشیدن مدام دستها روی هم و خندههای مکرر و حتی بیدلیل شهاب در طول اجرا نشان از خجالتی بودن یا شاید عدم تسلط او بر کار اجرا میداد.
یکی از شانسهای بزرگ شهاب حسینی در اولین قسمت برنامهاش شاید حضور نوید محمدزاده بود. بازیگر محبوبی که طرفدار دارد و بازیگر قابلی است و شاید برای اینکه پولی که میگویند گرفته حلال شود انرژی زیادی گذاشت و بیشتر از یک میهمان معمولی حرف زد. نوید حتی نیازی به سوالات شهاب حسینی هم نداشت و خودش میدان را بهدست گرفته بود. حتی وقتی جلیلوند هم آمد قصه تفاوت چشمگیری نکرد. ترس علاقهمندان به شهاب حسینی از این است که در قسمتهای بعدی اگر میهمانها مثل نوید محمدزاده نبودند چه اتفاقی برای برنامه میافتد؟ شهاب حسینی اهل گفتوگوهای پینگپنگی نیست حتی اگر خودش میهمان باشد چه برسد به اجرا و پرسیدن سوالات. توقع اینکه در فاصله پخش قسمت اول و دوم همرفیق، اتفاق خاصی برای شکل اجرای شهاب حسینی بیفتد بعید و دور از ذهن است اما این احتمال میرود که این یخ رفتهرفته باز شود و شاهد تسلط بیشتری از سوی برنده جایزه بهترین بازیگر جشنواره کن 2016 باشیم.
رکورد بیننده؟
براساس آماری که روابطعمومی نماوا منتشر کرده «همرفیق» در اولین قسمت خود توانست با ۲۱میلیون دقیقه تماشا در۲۴ ساعت رکورد بازدیدهای این پلتفرم را جابهجا کند و در صدر پربازدیدترین برنامههای نماوا قرار بگیرد. با توجه به اینکه مدت زمان قسمت اول، 85 دقیقه بود میتوان محاسبه کرد که چندین بار این قسمت دیده شده و معمولا این تعداد را ضربدر 2.5 نفر میکنند. عدد قابل توجهی به نظر میرسد که دلیل اصلیاش بیشک حضور شهاب حسینی و نوید محمدزاده است نه فرم یا دکور یا حتی حضور گروه موسیقی بمرانی. به نظر میرسد این تعداد بیننده برای همرفیق ثبت شود و برنامه و میهمانی نتواند آن را جابهجا کند. شاید حضور محسن چاوشی که خبرش منتشر و بعد تکذیب شد میتوانست این عدد را تغییر دهد.
ضعفهای آشکار، قوتهایی که باید تقویت شوند
پس از پایان تماشای قسمت اول برنامه همرفیق چندین سوال در ذهن مخاطب شکل میگیرد. اول اینکه صرف این هزینه و دکور صرفا برای این است که حال و هوای مردم عوض شود؟ اصلا دلیل حضور مردم بهعنوان تماشاچی در استودیو چیست؟ به جز بخش جایزه، چه تعاملی با مردم حاضر در برنامه میشود؟ صرفا قرار است نقش تعدادی کفزن، سوتزن یا افکتهای جاندار صوتی را بازی کنند؟سوال دیگر این است که کارگردان این برنامه دقیقا چه نقشی دارد؟ یعنی چه وجه تمایزی با برنامههای دیگر دارد؟ مثلا اگر به جای شهاب حسینی، فرد دیگری کارگردان این برنامه بود شاهد چه چیزهایی نبودیم؟ کارگردان تلویزیونی در این نوع برنامهها نقش اصلیتری دارد. چینش میهمانها و گروه موسیقی و شاید زمانبندی بخشهای برنامه از وظایف کارگردان این برنامه است. مساله مهم و ضعف اصلی قسمت اول همرفیق، ریتم یکنواخت و کند آن است. وقتی در حین تماشای یک برنامه متوجه گذشت زمان نشوید یعنی آن برنامه توانسته مخاطب را با خود همراه کند. اما مخاطب در طول زمان پخش همرفیق، بارها به ساعت نگاه میکند تا ببیند چقدر از برنامه گذشته و چقدر از برنامه مانده است. نقد دیگر به قسمت اول، تعارفهای متعدد و روی اعصابی بود که پیش از این در برنامه دورهمی مدیری هم شاهدش بودیم. احتمالا در قسمتهای بعدی هم شاهد این تعارفها و تبریک جایزه کن 4 سال پیش حسینی خواهیم بود. نزدیک به هفت، هشت دقیقه از قسمت اول به این تعارفات گذشت. نکته دیگر که محل اختلاف بین مخاطبان بود حضور گروه موسیقی بمرانی بود. موسیقی خاصی که موافق و مخالفانی هم دارد اما نتوانسته جای خودش را در برنامه پیدا کند. نواختن موسیقی در ابتدا و انتهای برنامه منطقی و ضروری است اما برای بخشهای میانی انگار فکری نشده است. در کنار این سوالات و ضعفها اما صرف ساخت چنین برنامههایی در شرایط اقتصادی فعلی، هرچند با حضور پررنگ اسپانسر، قابل تقدیر و ارزشمند است. به هر حال جای خالی چنین برنامههایی در تلویزیون بهشدت حس میشود و یکجایی باید این بار را به دوش بکشد. دکور برنامه همرفیق به اندازه است، نه شلوغ کرده و نه میخواهد از طریق صحنه، به مردم حرفهای فلسفی و مهم منتقل کند.
آقای صداوسیما بیدار شو!
احتمالا اکثر افرادی که گفتوگوی شهاب حسینی و نوید محمدزاده را روی گوشی یا تبلت و پلتفرمهای خودشان میدیدند به این فکر میکردند که چرا نباید چنین برنامهای را از شبکههای تلویزیونی خودمان ببینند؟ با احترام به همه هنرمندان، فقط نمیشود امیر تاجیک و بهنوش بختیاری و مهران رجبی را در تلویزیون دید. شاید توقع اینکه گروه موسیقی و ساز روی صحنه از تلویزیون پخش شود بیراه باشد اما واقعا قسمت اول همرفیق چه چیزی داشت که تلویزیون نمیتوانست آن را فراهم کند. اسپانسر این برنامه پیش از این در تلویزیون فعالیت چشمگیری داشت و شهاب حسینی هم که اصلا از تلویزیون چهره شد. حرفهایی هم که زده شد بهجز چند جمله قابل پخش است. البته با توجه به چیزهایی که در روزهای اخیر در برنامههای تلویزیونی و مشخصا برنامه «طبیب» شبکه سه دیدیم و شنیدیم آن چندجمله هم نباید حذف شوند. در وضعیت فعلی، واجبتر از اچ دی کردن، ساختن برنامههای جذاب بود. قابلمهها و بشقابهای گرانقیمت خالی، بیشتر از اینکه افتخارآمیز باشند مایه تمسخر هستند و حسرت. اگر در برنامههای تلویزیون، مردهای کتوشلوار پوشیده جوایز میهمانها را میآورند در همرفیق این وظیفه بر دوش خانمهای آرایش کرده و خوشپوش گذاشته شده است. تماشاگران حاضر در برنامه هم موقع دست زدن و همراهی موسیقی میتوانند کمی به بدن خود تکان بدهند و دستانشان را بازتر کنند. باور کنید تفاوتهای دیگری دیده نشد!
احتمالا در آینده شاهد حضور چهرههایی مانند پژمان جمشیدی و سام درخشانی یا براداران قاسمخانی و حتی ورزشکاران مشهور در این برنامه باشیم و خواهناخواه همه این میهمانها با نوید محمدزاده و قسمت اول مقایسه میشوند. «همرفیق» برنامه فوقالعاده و درجه یکی نبود اما چنان میدان، خالی از برنامههای سرگرمکننده و جذاب و پر از چهرههای تکراری است که اندک تغییری میتواند مخاطبان تشنه را به دنبال خودش بکشاند. هر شبکه یک همرفیق و یک برنامه جذاب میخواهد، این از بدیهیات است.
* نویسنده: سیدمهدی موسویتبار، روزنامهنگار