آیت‌الله یزدی در حوزه‌های علمیه نگهبان خط ولایت بود؛ او اجازه نمی‌داد امام، رهبری و نظام جمهوری اسلامی ازسوی روحانیون با شعار دین تحت‌فشار قرار گیرند، از همین‌رو در خط‌مقدم برخورد با آیت‌الله شریعتمداری و آیت‌الله منتظری بود که خاطراتی خواندنی در این حوزه از ایشان به ثبت رسیده است.
  • ۱۳۹۹-۰۹-۲۰ - ۱۱:۱۵
  • 00
۷۰ سال دفاع از نهضت امام(ره)

به گزارش «فرهیختگان»، محمد رحمانی، تاریخ‌پژوه و نویسنده کتاب خاطرات آیت‌الله یزدی طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: آیت‌الله محمد یزدی مردی مبارز و مجاهد و از حواریون خمینی کبیر و یاران وفادار رهبر انقلاب، صبح دیروز چهارشنبه، 19آذر 1399 از میان زمینیان رخت بست. پدربزرگش «محمد» از روحانیون خوشنام اصفهان بود، پدر شیخ‌محمد یعنی شیخ‌علی هم راه تبلیغ دین را درکنار کار و تلاش پیش گرفت.

شیخ‌محمد در سال 1310 متولد شد و در کودکی شاهد مشقت‌های پدر به‌عنوان یک روحانی بود؛ در خاطراتش برای ما شرح می‌داد که روزی عبای پدرش را پاسبان‌های رضاشاه قیچی کردند اما هیچ‌کدام از این مشقت‌ها باعث نشد راه محمد در طلب علم و معرفت در حوزه‌های علمیه متزلزل شود. تحصیل را در مدارس علمیه اصفهان شروع کرد، وی به اصفهان قانع نبود، می‌خواست به قم برود و در مدار آموزش مراجع و اساتید بزرگ قرار گیرد، به هر نحوی بود پدر و مادر را راضی کرد تا راهی قم شود .

در قم از محضر علمای بزرگی بهره برد حتی یک‌بار آیت‌الله بروجردی از او آزمون گرفت که از پاسخ استاد سربلند خارج شد. هرچند آیت‌الله یزدی کلاس تمام بزرگان حوزه را تجربه کرد اما جذب علم، مرام و اخلاق و مسلک آقاروح‌الله خمینی شد. آنقدر دلداده او شد که تبدیل به شاگرد ثابت آیت‌الله شد و سرانجام از استاد اجازه اجتهاد گرفت. آیت‌الله یزدی دست به قلم هم بود؛ ده‌ها کتاب نتیجه تحقیقات علمی او است؛ «حسین‌بن‌علی را بهتر بشناسیم» «اُسُسُ الایمان فی‌القرآن» و «نُبذ من المعارف الاسلامیه» از همین جمله هستند.

اما محمد یزدی در منبر وعظ، یک انقلابی تمام‌عیار بود، او جزء روحانیون جوانی بود که مبشر خط و نگاه خمینی بود، هنگامی که امام به نجف تبعید شد خود را به استاد رساند، اما استاد به او توصیه کرد تا سنگر حوزه علمیه قم را رها نکند.

آنقدر ساواک را کلافه کرد که مجبور شدند او را تبعید کنند؛ از سال 52 تا آستانه پیروزی انقلاب او مدام یا در تبعید بود یا در زندان پهلوی! ابتدا به کنگان، سپس به بوشهر، رودبار، بندرلنگه، اسلام‌آباد غرب و کرمانشاه؛ با همه این شرایط تمامی اسناد برجای مانده از پرونده ساواک وی حکایت از استقامت شیخ داشت. جالب است همه‌جا او منشأ اثر و تغییر شد و در این میان دوستان نازنینی همچون شهیدعاشوری یافت که خاطرات خواندنی از آن دوره به‌یاد مانده است.

اما خدمات او در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در ترویج مرجعیت آیت‌الله خمینی، دفاع از او و خلع شاه از سلطنت و باطل اعلام کردن قسم مذهبی وفاداری به شاه ازجمله مهم‌ترین اقدامات یزدی و یارانش در پیش از انقلاب بود.

یزدی پس از پیروزی انقلاب ازجمله مهم‌ترین مسئولان کمیته استقبال از امام‌خمینی(ره) بود، با وجود آنکه منزلی مجهز و اعیانی برای امام تهیه شده بود، امام از اقامت در این منزل پرهیز کرد و در منزل شاگرد و یار خود یعنی آیت‌الله یزدی مستقر شد.

 یزدی در بنیان‌نهادن دادگاه‌های انقلاب همت گذاشت. آیت‌الله یزدی اگرچه در جو انقلاب شاهد فشارهایی برای صدور احکام اعدام بود اما با وسواس تمام برخورد می‌کرد و معتقد بود مطابق نظر امام‌خمینی تنها کسانی مستحق مرگ هستند که مستقیما در مرگ و کشتار نقش داشتند و از همین‌رو منتقد جدی رویه‌های تند امثال خلخالی بود.

آیت‌الله یزدی در کرسی خبرگان قانون اساسی نقش چشمگیری را در تصویب اصل ولایت‌فقیه داشت و بعدها در مجلس شورای اسلامی درمقابل جریان‌های غیرهمسو همچون بنی‌صدر ایستاد و به‌عنوان نماینده مشترک آیت‌الله بهشتی، مجلس و شهیدرجایی به‌عنوان نخست‌وزیر در هیات حل اختلاف سه‌نفری معرفی شد.

 آیت‌الله یزدی در حوزه‌های علمیه نگهبان خط ولایت بود؛ او اجازه نمی‌داد امام، رهبری و نظام جمهوری اسلامی ازسوی روحانیون با شعار دین تحت‌فشار قرار گیرند، از همین‌رو در خط‌مقدم برخورد با آیت‌الله شریعتمداری و آیت‌الله منتظری بود که خاطراتی خواندنی در این حوزه از ایشان به ثبت رسیده است.

همه آنچه خواندید سرفصل‌هایی از کتاب زندگی و خاطرات آیت‌الله یزدی است، اگرچه این کتاب پیش‌تر در سال 1380 توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده بود اما بنا به نظر مرحوم حسینیان قرار شد با اصلاح، ویراشی نو و اضافه‌کردن مصاحبه‌های جدید و پژوهش‌های مستند به پرونده ایشان، کتابی جدید توسط معاونت تاریخ شفاهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی تقدیم شود.

نگارنده این سطور توفیق پژوهش، تدوین و نگارش این اثر را یافت و شوربختانه در روز پایانی نگارش این اثر خبر فوت این عالم انقلابی و مبارز، بنده و همکارانم را در شوکی عمیق فرو برد؛ قرار بود مجددا خدمت ایشان برسیم و سوال‌هایی را درخصوص برخی ابهامات مطرح کنیم و نهایتا کتاب را در محضرشان رونمایی کنیم، افسوس که این فرصت و توفیق از دست‌مان رفت.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰