به گزارش «فرهیختگان»، سالهای متمادی، آمریکا دارای رتبه برتر دنیا در زمینه تولید علم بود و ازاینرو سلطه بالایی روی کشورهای مختلف داشت. چینیها با اقداماتی که در سالهای اخیر انجام دادهاند، برای بالا کشیدن رتبه علمی خود بسیار تلاش کردهاند و سرانجام این کوششها نتیجه داد و توانستند رتبه نخست تولید علم را در دنیا از آن خود کنند. رقابت تنگاتنگ میان چین و آمریکا به حدی رسید که چالشها و درگیریهای شدیدی در روابط دو کشور به وجود آمد، بهطوریکه تعامل و مشارکت چین و آمریکا در بسیاری از حوزهها با مشکل مواجه شد. مهمترین عامل بروز مشکل در روابط این دو کشور را میتوان به اتهامات وارده از سوی آمریکا نسبت داد. ترامپ دانشمندان و دانشجویان چینی را عاملان اصلی لورفتن اطلاعات علمی آمریکا میداند و همین اتهامات، چینیها را وادار به واکنش کرد و بهدنبال آن، روابط دو کشور تیره و تار شد.
آبی که به جوی اروپاییها میریزد
کارشناسان و محققان برجسته پیشبینی کردهاند که تنشها و درگیریها بین چین و آمریکا، ورود شبکههای تحقیقاتی چین و آمریکا به اروپا برای بهرهمندی از سیستمهای آموزش عالی در قاره سبز را بهدنبال داشته است. این دو کشور بیش از هر کشور دیگری بهطور مشترک روی موضوعات تحقیقاتی و پژوهشی فعالیت میکردند اما سیمون مارگینسون، استاد دانشگاه آکسفورد و مدیر مرکز آموزش عالی جهانی معتقد است که دیگر خبری از این ارتباط تنگاتنگ نیست و بهشدت روند نزولی به خود گرفته است. اما آنچه مسلم است این است که هر دو کشور از کاهش روابط ضربه خواهند خورد و ضربه میبینند، چراکه گویی نیمی از تیم تحقیقاتی را از یک گروه بیرون کشیده باشند. اما هریک از این کشورها به خودی خود قدرتمند هستند و حرفهای زیادی برای گفتن دارند اما شواهد حاکی از آن است که در این میان، اروپاییها از آب گلآلود ماهی میگیرند و از این درگیریها و ضعف روابط برای قدرتمند کردن سیستم تحقیقاتی خود استفاده میکنند.
او در ادامه به این نکته تاکید میکند که چینیها بعد از تیره شدن روابطشان با آمریکا، برای ادامه پیشرفت خود و پیشبرد تحقیقاتشان، بهدنبال همکار دیگری هستند و ازاینرو به کشورهای اروپایی ازجمله آلمان میروند که پیشینه علمی قوی دارند. از سوی دیگر، آمریکا هم دقیقا همین روند را درپیش گرفته و بهسمت اروپا تمایل پیدا کرده است. این تصور وجود دارد که اروپا در مقایسه با 20 و حتی 10 سال پیش قویتر شده و دیگر نمیتوان کشورهای اروپایی را با 10 سال پیش مقایسه کرد، چراکه با گذشت زمان، سیستم تحقیقات اروپا کارهای تحقیقاتی باکیفیتتری را در کشورهای کوچکتری چون سوئیس، هلند و شمال اروپا به سرانجام رسانده است.
ظهور چین، معادلات را بر هم زد
به گزارش تایم، آلمان با پیشینه علمی خوبی که دارد، یکی از گزینههای عالی برای فعالیت محققان و دانشمندان چینی و آمریکایی به شمار میرود. این کشور از نظر علوم فیزیکی بسیار قدرتمند است و در بحبوحه چالش و تنش میان چین و آمریکا، آغوش خود را روی دانشمندان این دو کشور گشوده است. با وجود این، نشانههایی وجود دارد که آلمان نسبت به نفوذ دولت چین در دانشگاههای خود احتیاط بیشتری به خرج میدهد. دانشگاه هامبورگ در ماه جولای، برای ترس از اینکه پکن از آن بهعنوان ابزاری تبلیغاتی بهرهبرداری کند، روابط خود را با موسسه «کنفوسیوس» قطع کرده است. پروفسور مارگینسون میگوید: «دانش جهانی راهی طولانی را طی کرده تا در مسیر تکامل استراتژیک قرار گیرد و بهدرستی مشخص شود که چه کسانی با هم کار کنند.» اما او همچنین معتقد است که روابط آمریکا و چین بهگونهای رقم خورد که عوامل سیاسی ملی بر روابط جهانی سایه انداخت و توانست آن را دگرگون کند. در سال 2015، علم و دانش در سطح جهانی مطرح بود اما طی دو، سه سال اخیر، ادعاهای دوبارهای از کنترل سیاست ملی بهویژه از سوی آمریکا مطرح شد که بر چالشهای میان این کشور و چین دامن زد. این استاد دانشگاه پیشبینی میکند که چین و آمریکا با وجود منازعاتی که دارند، با روی کار آمدن جو بایدن همچنان به مشاجرههای خود ادامه دهند و امیدی به بهبود روابط این دو کشور وجود ندارد. به گفته پروفسور مارگینسون، تصور من این است که آمریکا بهعنوان یک کشور مستقل تصمیم به مقابله با چین گرفته تا از این طریق بتواند آن را تحتکنترل بگیرد. بایدن در مقایسه با ترامپ سیاستمدار قابلتری است اما وقتی مشاجره دو کشور آمریکا و چین به میان میآید، بیشتر از آنکه حرف بر سر همکاری و مشارکت باشد، بحث بر سر رقابت دو کشور مطرح میشود. با وجود این، ظهور و پررنگ شدن نقش کشورهای شرق آسیایی و در راس آنها چین، در پیشبرد وضعیت علمی، سیستم تحقیقات جهانی وضعیت هموارتری به خود گرفته است. آنچه در این میان بیش از هر چیز قابلتوجه است، روشی است که در آن جو همکاری گروهی و شبکهای، شرایط را برای ظهور کشورهای دیگر برای همکاری تسهیل میکند. حضور کشورهای بزرگ غیراروپایی، آمریکایی در صحنه رقابت علمی، مانند چین، کره و ژاپن، فضای بازتر و هموارتری را ایجاد میکند که پیش از این تنها در انحصار روابط کشورهای آمریکایی و اروپایی بود. درحالحاضر، میتوان بدون اتکا به آمریکا، آلمان یا انگلیس که گزینههای دیگر همکاریهای علمی هستند، سیستم علمی واقعا موفقی داشت.
با ورود بایدن چیزی حلشدنی نیست
دانشگاههای تحقیقاتی آمریکا امیدوارند که با روی کار آمدن بایدن بر مسند ریاستجمهوری و با افزایش بودجهها و روابط بینالمللی، از نظر سیاسی و امنیتی وضعیت بهتری پیدا کنند. توبین اسمیت، معاون سیاسی اتحادیه دانشگاههای آمریکا بر این باور است که با به هم خوردن روابط آمریکا و چین، دانشمندان آمریکایی برای پیشبرد مطلوبتر تحقیقات خود بهدنبال شرکای خارجی هستند. از نقطهنظر علوم دانشگاهی، ترامپ تهدیدی برای قطع سرمایهگذاریهای تحقیقاتی فدرال به شمار میرود و تمام اقداماتی که طی چهار سال ریاستجمهوری انجام داده، شرایط را برای دانشمندان داخلی و خارجی و همکاری میان آنها سختتر کرده است. این معضلات بینالمللی معمولا بهدلیل ترس از جاسوسان خارجی و بیشتر با محوریت چین مطرح شد و براین اساس، به دستور ترامپ از ورود افراد غیرشهروند به داخل کشور آمریکا ممانعت میشد و به همین دلیل، دانشمندان بینالمللی برای تبادل اطلاعات و رفتوآمد به آمریکا دچار مشکل بودند.
گمانهزنیها حکایت از آن دارد که بایدن از نظر سیاسی منعطفتر از ترامپ عمل میکند اما به نظر میرسد وجود بایدن هم برای غلبه بر نگرانی آمریکاییها از تهدیداتی که نسبت به چین مطرح میشود، کافی نیست و نمیتواند مشکلات همکاری و تعامل بین دو کشور را حلوفصل کند و این مساله به رشد توانمندیهای آمریکا در زمینههای علمی مختلف ازجمله هوش مصنوعی ضربه سنگینی وارد میکند، چراکه دانشمندان چینی در بعضی علوم ازجمله هوش مصنوعی به دستاوردهایی رسیدهاند که هنوز دانشمندان آمریکایی به آن دست نیافتهاند و این میتواند نقطهضعف بزرگی برای آمریکاییها به شمار رود. کارشناسان آمریکایی بر این باورند که هرچه دیوارهای بیشتری دور خودمان بکشیم و خود را محدودتر کنیم، این دیوارها ما را بهسمت کشورهای دیگر برای کسب دانش سوق میدهد. اسمیت با اشاره به نگرانیهای جدی حزب دموکرات درمورد سابقه چین در زمینه حقوق بشر و دموکراسی، معتقد است که رویکرد بایدن هم در مقایسه با ترامپ خیلی قابلتامل نیست و نمیتوان برای رفع این مناقشات روی آن حساب کرد. چنین وضعیتی درواقع، به دانشگاههای آمریکا هشدار میدهد که در سالهای اخیر بیش از اندازه به دانشجویان و محققان چینی وابسته شدهاند و زمان آن رسیده که گزینههای دیگری را جایگزین آنها کنند تا از این وابستگی خارج شوند.
نبرد چین و آمریکا بر سر ابرقدرتی جهان
کشورهای بزرگ همواره از پیشرفتهای علمی برای اظهارنظر در بقیه کشورهای جهان استفاده میکردند که بهعنوان مثال از مشهورترین رقابتهای فضایی میتوان به رقابت میان آمریکا و شوروی اشاره کرد. در بحبوحه همهگیری کووید-19 هم نبرد ابرقدرتها بر سر ساختن واکسن کرونا رقابت تازهای را به راه انداخته که بهطور قطع یکی از آنها آمریکا و دیگری چین است که هر دو مشتاقانه برای پیروز شدن در این میدان مبارزه میکنند. اما این تنها گوشهای از مبارزه این دو کشور با یکدیگر است و نمیتوان رقابت آنها را در حوزههای دیگر علمی و فناوری نادیده گرفت. طبق گزارشهای رسیده ازISI، بهنظر میرسد چینیها در علومی چون مهندسی، علم مواد و شیمی با موضوعاتی مرتبط با انرژیهای تجدیدپذیر بر دنیا برتری داشته و سرآمد هستند. بهعنوان مثال، در حوزه تحقیقاتی فناوری سلول خورشیدی، آکادمی علوم چین بهتنهایی بیش از یکپنجم مقالات نوشتهشده در این حوزه را تهیه کرده است. دیگر حوزههایی که موسسههای چینی نقش مرکزی در آنها دارند، میتوان به ذخیره انرژی الکتریکی کمهزینه، توسعه حسگرهای گرافنی پوشیدنی هوشمند و شاخه تحقیقاتی علوم کامپیوتر اشاره کرد که روشهای خاصی را برای تجزیه و تحلیل دادهها مورد استفاده قرار میدهند. اما ازسوی دیگر، آمریکاییها بیشتر در علوم پزشکی و علوم زیستی پیشگام هستند که یکی از جدیدترین آنها، توسعه فناوری ویرایش ژنتیکی با ابزار ویرایش کریسپر (CRISPR-Cas9) است. برترین تحقیقات صورتگرفته روی موضوع سرطان هم در دانشگاههای این کشور درحال انجام است. دانشگاه کالیفرنیا، دانشگاه هاروارد و موسسه فناوری ماساچوست جزء برترین دانشگاههای آمریکایی فعال در این حوزههای علمی هستند. «جاناتان آدامز»، دانشمند ارشد ISI و استاد بازدیدکننده از کالج سلطنتی لندن معتقد است یافتههای بهدستآمده از تجزیه و تحلیلها با محوریت علم بیانگر آن است که دو کشور آمریکا و چین در سالهای اخیر با همکاری و مشارکت هم در زمینههای مختلف به پیشرفتهای فوقالعاده و قابلذکری دست یافتهاند که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. سرمایهگذاری پژوهشی آمریکا روی بودجههای تعلقگرفته به علوم زیستی در دهههای اخیر یکی از مواردی است که درنهایت منجربه شکلگیری فناوری ویرایش ژنی CRISPR شده که بهخودی خود انقلابی را در علم پزشکی پدید آورده است. بودجه موسسه ملی بهداشت آمریکا بعد از تعدیل نرخ تورم در این کشور، نسبتبه 40 سال گذشته حدودا سهبرابر شده است. ازسوی دیگر، اساس پژوهشها در چین هنوز بر علوم سنگین مانند مهندسی و فناوری بوده و درحال پیشروی به سایر حوزههای علمی هستند، اما سرمایهگذاری درازمدت چین همچنان روی همین دو حوزه است.
چالشی که آمریکاییها برای سالهای پیشرو درنظر دارند، تقویت سرمایهگذاری روی بعضی حوزههای تحتسلطه چین است. اولویتهای بودجه تحقیق و توسعه 2021 که سال گذشته ازسوی اداره سیاست علوم و فناوری کاخسفید مشخص شد، روی تولید پیشرفته و انرژی متمرکز است. این حوزهها، همانهایی هستند که تاکنون سرمایهگذاری روی آنها شکست خورده و چینیها هم قدرت خوب و همکاریهای بینالمللی بالایی روی آنها دارند. بنابراین آمریکاییها قصد دارند با افزایش سرمایهگذاری و تمرکز روی این علوم، با نزدیک کردن خود به چین، این حوزهها را هم از چنگ چینیها درآورند که البته برای آمریکا هم که بهدنبال رشد در زمینههای مختلف علمی است، مشکلات فراوانی را به همراه خواهد داشت.
* مترجم: ندا اظهری