• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۳۹۹-۰۹-۱۹ - ۱۴:۵۴
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
آیا خبر سایت شرط‌بندی شادمهر عقیلی قابل پیش‌بینی نبود؟

اون دلش پولو می‌خواست

انتشار تیزر تبلیغاتی شادمهر عقیلی یک سورپرایز نبود و نگاهی عمیق به مسیر حرکت او در یک‌سال اخیر این ادعا را به‌خوبی ثابت می‌کند. شادمهر به‌قول قطعه جدیدش دلش پولو می‌خواست و آنقدر هم جوان و خام نیست که به عواقب کارهایش فکر نکرده باشد.

اون دلش  پولو می‌خواست

به گزارش «فرهیختگان»، از اسفند سال گذشته تا الان فقط کــرونــا نبوده که خیلی زندگــی‌هــا و شرایط را تخریب کرده است. خوانندگانی هم بودند که از آن زمان تاکنون به شکل عجیبی به‌جان محبوبیت و جایگاه خودشان افتاده‌اند. خبر تبلیغ یا راه‌اندازی سایت شرط‌بندی توسط شادمهر عقیلی یکی از خبرهای مهمی بود که در یکی دو روز گذشته در حوزه موسیقی منتشر شد.

شادمهر عقیلی جزء معدود هنرمندانی بود که بعد از مهاجرت همچنان روی بورس بود و تعداد آلبوم‌های بعد از مهاجرتش بیشتر از تولیدات داخلی‌اش بود. طرفدارانش برایش جایگاه بالایی قائل بودند و خودش هم سعی می‌کرد از حاشیه‌های مرسوم دوری کند. شادمهر با خوانندگان زیادی در آن‌سوی آب‌ها همکاری کرد و برایشان آهنگ ساخت یا تنظیم کرد. اسفند سال گذشته بود که خبر حضور شادمهر و تعدادی دیگر از خوانندگان مانند شهرام شبپره، لیلا فروهر و ابی در عربستان منتشر شد. عربستان برای جشنواره «طنطوره» شب پارسی درنظر گرفته بود و از خوانندگان ایرانی خواسته بود که در ازای دریافت مبالغ چشمگیری در عربستان سعودی روی صحنه بروند. حضور شادمهر در عربستان قبل از اجرا و به‌طور مجزا هم باعث به‌وجود آمدن اعتراضات و نقدهایی از سوی طرفدارانش شد. نقدهایی که بعد از اجرا بیشتر هم شد. شادمهر عقیلی در اجرایش قطعه معروف «رویایی دارم» را خواند که در بین مردم به‌عنوان قطعه ضدجنگ مشهور است. در این قطعه خوانده می‌شود: «من رویایی دارم رویای رنگارنگ/ رویای دنیایی سبز و بدون جنگ/ من رویایی دارم که غیرممکن نیست/ دنیایی که پاکه از تابلوهای ایست/ دنیایی که بمب و موشک نمی‌سازه/ موشک روی خواب کودک نمی‌ندازه» خب، تا اینجا ظاهرا اتفاق خاصی نیفتاده است. اما در عربستان سعودی که جنایاتش در یمن هنوز هم از یادها پاک نشده است اینها را باید خواند؟ بر فرض که رقم بالایی هم به‌حساب شادمهر هم ریخته باشند، اما کسی نبوده که به دو طرف یادآوری کند خواندن این قطعه در عربستان بیشتر شبیه تمسخر است تا تمجید؟

شادمهر عقیلی از اسفند سال گذشته تا الان آشکارا و با صدای بلند دست به خودویرانگری زده است؛ ویرانگری با هر تعریفی و نزد هوادارانش. هوادارانی که پس از کنسرت عربستانش برایش کامنت‌ها و توئیت‌های تندی نوشتند. یکی نوشت: «شادمهر جان یک سرچی بزن ببین صاحب مجلسی که داری از او پول می‌گیری و براش می‌خونی چند هزار زن و کودک رو فقط تو یمن کشته! کاش برای یک مشت دلار خودفروشی نکنیم.» و فرد دیگری همین آهنگ شادمهر را روی تصاویر حملات هوایی عربستان به یمن و آسیب‌هایی که به کودکان یمنی وارد شد گذاشت و منتشر کرد. کاربران دیگری به شادمهر یادآوری کردند که پیش از این گفته بوده در کشورهای عربی کنسرت اجرا نمی‌کند و انگار عربستان را استثناء کرده است! اما اکثر کامنت‌ها و نظرات حول این محور بود که این کنسرت تصورات طرفداران شادمهر از او را خدشه‌دار کرده است: «آقای شادمهر از شما انتظار دیگه‌ای می‌رفت. نگذارید خاطرات‌مون از شما خراب بشه. اجازه بدید وقتی اسم شما میاد یاد یاس کبود بیفتیم. یاد این بیفتیم که گفتی، چون اجازه بردن نام خلیج‌فارس رو بهتون نمیدن دیگه در سرزمین‌های عربی کنسرت اجرا نمی‌کنید.»

شادمهر از اسفند 98 وارد مسیری شد که تهش به پول می‌رسید و در طول راه چیزهای زیادی را می‌توانست یا باید از دست می‌داد. اگر بخشی از طرفداران شادمهر عقیلی سال گذشته و بعد از تماشای کنسرت عربستان قید او را زدند اما گروهی دیگر پس از تماشای نماهنگ جدیدش با حضور ریحانه پارسا دچار تردید شدند. سایت‌های شرط‌بندی برای بقا و به جیب زدن پول بیشتر نیاز به چهره‌های مشهور مجازی داشتند و سراغ خوانندگان دست چندم و بازیگران متوسط رفته بودند و همچنان هم می‌روند. ریحانه پارسا یکی از بازیگرانی بود که با یک کارنامه خلوت در بازیگری و شلوغ در حاشیه از ایران خارج شد و گفته می‌شود که با حمایت و طمع سایت‌های شرط‌بندی این مهاجرت را انجام داد. طرفداران موسیقی ابتدا حضور ریحانه پارسا در نماهنگ تازه شادمهر را نشانه‌ای از مردانگی و حمایت او از هموطنانش می‌دانستند اما وقتی تیزر تبلیغاتی شادمهر برای یک سایت شرط‌بندی منتشر شد اهالی موسیقی و مردم متوجه شدند که انگار فریب خورده‌اند و همه اینها قطعاتی از یک پازل بزرگ و ترسناک هستند.

احتمالا و تا پایان سال یا حتی در سال 1400 شاهد مهاجرت بیشتر هنرمندان و به‌طور خاص خوانندگان خواهیم بود اما اتفاقی که برای شادمهر افتاد شاید کمتر تکرار شود. اتفاقی که البته قابل پیش‌بینی بود. هنرمندان از جایی به بعد تکلیف‌شان را با خودشان و مخاطبان‌شان مشخص می‌کنند و شادمهر بین محبوبیت و پول دومی را انتخاب کرد. حالا طرفدارانش او را هم‌ردیف با تتلو و مهراد جم می‌دانند و علاقه‌مندان به موسیقی دیگر شگفت‌زده نمی‌شوند از اینکه خوانندگان مطرح دیگر هم سراغ سایت‌های شرط‌بندی بروند. اما شادمهر اصرار دارد با تبر، درختان اعتماد و شهرت را خراب کند و به‌جایش کویری از دلار بسازد. یکی از طرفدارانش در فضای مجازی برایش اینگونه نوشت: «مافیای شرط‌بندی و سایت‌های بت به‌قدری بزرگ شده که دیگه بعیده کسی بتونه باهاش مقابله کنه. دیگه حتی افرادی که ظاهرا اعتبار و آبرو، اندکی براشون مهم بود هم ابایی از ورود به این دایره ندارن. تا جایی که شادمهر عقیلی هم بند رو آب داد.»

نکته دیگر اما تداوم حیات هنری اوست. شکی نیست که در کیفیت صدای شادمهر خللی ایجاد نشده و نمی‌شود و قطعات خوب و زیبایی که قبلا خوانده است همچنان خوب و زیبا هستند اما مساله این است که چند درصد از مردم یا حتی طرفدارانش همچنان رغبت به شنیدن کارهایش دارند؟ از کنسرت‌هایش چقدر استقبال می‌شود و آیا باز هم مورد حمایت هوادارانش قرار می‌گیرد یا خیر؟

واقعیت این است که سایت‌های شرط‌بندی روزبه‌روز پرقدرت‌تر و گسترده‌تر می‌شوند و دام‌های‌شان هم پهن‌تر از قبل شده است. شاید اتفاقی که برای شادمهر افتاد زنگ خطری برای هنرمندان هم باشد. همکاری یا تبلیغ با سایت‌های شرط‌بندی، شادمهر عقیلی با آن مقدار از محبوبیت را در یک شب از چشم مردم و طرفدارانش می‌اندازد دیگر تکلیف خوانندگانی که نهایتا دو آلبوم بیرون داده‌اند و سودای رفتن دارند روشن است.

انتشار تیزر تبلیغاتی شادمهر عقیلی یک سورپرایز نبود و نگاهی عمیق به مسیر حرکت او در یک‌سال اخیر این ادعا را به‌خوبی ثابت می‌کند. شادمهر به‌قول قطعه جدیدش دلش پولو می‌خواست و آنقدر هم جوان و خام نیست که به عواقب کارهایش فکر نکرده باشد. هرچند همچنان و به‌دلیل خواندن قطعه «یاس کبود» و ساختن خاطرات خوب موسیقایی در ذهن‌مان امیدوار به بازگشتش از مسیر اشتباهاتش هستیم اما باید بگوییم حالا که شادمهر رفته نگران شادمهرهای داخلی باشیم. آنهایی که ممکن است این بار نه به‌سودای خوانندگی که به‌دلیل کسب درآمد بیشتر از ایران خارج شوند.  

* نویسنده: سیدمهدی موسوی‌تبار، روزنامه‌نگار

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟