به گزارش «فرهیختگان»، وقتی با برخی از هنرمندان و اهالی فرهنگ صحبت میکنیم، متوجه میشویم بهشدت نسبتبه طراحیای که دولت و مجلس برای بودجه فرهنگ کردند، بیاطلاع هستند. حوزه کتاب و صنعت نشر در چندسال اخیر باتوجه به نوسانات قیمت ارز مسائل زیادی داشته است. قیمت کاغذ و تجهیزات، آنقدر بالا و پایین شد که دولت مجبور شد یکسری تسهیلات برای خرید کاغذ ناشران درنظر بگیرد. وقتی بهسراغ ناشران رفتم تا درمورد این موضوع صحبت کنند، اکثرا اشاره داشتند که همین کاغذ یارانهای هم خودش فساد و مشکلات زیادی را بهبار آورده بود.
حمید خلیلی، مدیر نشر شهید کاظمی که یک ناشر خصوصی است و همه سرمایهاش را برای پا گرفتن این نشر گذاشته است، در گفتوگو با «فرهیختگان» قبل از پرداختن به مساله بودجه به همین مساله کاغذ اشاره کرد و گفت: «ببینید در موضوع کاغذ مشکلات زیاد داشتیم و دیدیم که راهکار دولت برای این موضوع درست نبود و مشکلات را زیاد کرد. ماجراهای زیادی را هم بهوجود آورد.»
موردی که خلیلی اشاره میکند، نمونهای است که نشان میدهد قبل از اینکه میزان و مقدار ورود پول به بخش فرهنگ مهم باشد، باید راهکارهای نظارتی در حوزه تخصیص بودجهها را هم درنظر گرفت. مثلا در همین مورد بسیار شنیده شده است که چون نظارتی بر بحث ناشران و عملکرد آنها وجود ندارد، هرکسی میتواند بهراحتی پروانه نشر بگیرد و این پروانه نشر داشتن یعنی بهرهمندی از مزایای یک ناشر. در مساله کاغذ این را بسیار شاهد بودیم که یک ناشر با دریافت حمایتهای دولتی، کاغذها را در بازار آزاد به قیمتی بیشتر فروخته و نظارت وزارت ارشاد هم در این زمینه نتوانسته است موفق باشد.
عدم نظارت در بخش تامین مالی و هزینهکرد نهادهای فرهنگی، ازجمله مواردی است که با انتقادات زیادی همراه بوده است. خلیلی ضمن تاکید بر این مساله، این مشکل را از نمونه مسائل کلان تصمیمگیران دولتی دانست و در اینباره گفت: «وزارت ارشاد باید کاری کند که این بودجه هم بهدست مخاطب برسد و هم بهدست تولیدکننده. من خیلی به این مساله فکر کردم که میشود مثلا برای دانشجویان، یک کارتی را درنظر بگیرند و این کارت برای یک سال شارژ بشود. این باعث میشود مخاطب خیالش از بابت کتابهایش در طول سال راحت باشد و ناشر هم میداند که این پول بالاخره به دستش میرسد. این مساله بسیار مهم است که میتوان به شیوههای مختلف آن فکر کرد و بعد بهترین شیوه برای اجرا شدن را درنظر گرفت. اما این کار باعث میشود بودجهای که در حوزه کتاب و ادبیات درنظر گرفته شده است، دقیقا در همین حوزه خرج شود و هم بهدست مخاطب برسد و هم بهدست تولیدکننده اصلی.»
پول نمایشگاه کتاب، تسهیلات برای کتابفروشان شود
یکی دیگر از حوزههایی که در بحث نشر و کتاب بسیار مهم است، مساله کتابفروشان است. میدانیم که در این سال کرونایی، کتابفروشان ضررهای زیادی را متحمل شدند و نتوانستند از پس خیلی از هزینهها بربیایند و اولین کاری که انجام دادند، اخراج و تعدیل نیروهایشان بود. برای بحث بودجه بهسراغ یکی از کتابفروشان رفتیم که در خیابان انقلاب کتابفروشی دارد. او بهترین راهکار برای رسیدن بودجه بهدست مخاطب اصلی را دادن تسهیلات به کتابفروشان میداند. وی در اینباره گفت: «در سال 99 باوجود خیلی از مسائلی که میدانستیم ممکن است اتفاق بیفتد، اما کتابفروشان ضررهایی زیادی را متحمل شدند. زمانی هم که دولت اعلام کرد کسبوکارهایی که متحمل ضرر شدند بروند و ثبتنام کنند تا تسهیلات برایشان درنظر بگیریم، دیدیم که در ابتدا اصلا برای کتابفروشان سهمی قائل نبودند و بعد هم وزارت ارشاد اعتراض کرد تا این صنف را هم دیدند و شامل تسهیلات شدند.»
فهیمی معتقد است که باید تجربه این یک سال کرونایی در 1400 موردتوجه قرار بگیرد و وزارت ارشاد باتوجه به لیستهای مختلفی که از حوزههای فرهنگ دراختیار دارد بتواند بودجه سال آینده را تخصیص دهد و میگوید: «در حوزه نشر، معاونت فرهنگی و اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران میدانند که مثلا ناشری که در سال 10 کتاب منتشر میکند، به چه بودجهای احتیاج دارد یا کتابفروشی درطول یکماه چه مخارجی دارد. اگر این تعطیلات کرونایی در سال جدید هم ادامه پیدا کند، میتوان اینها را درقالب تسهیلات به تولیدکننده رساند. فکر کنید که نمایشگاه سال آینده کتاب را هم به همین دلیل نداشته باشیم. پس، وزارت ارشاد میتواند این مبلغی را که برای سال 1400 و نمایشگاه کتاب درنظر گرفته شده، در قالب تسهیلات به ناشران و کتابفروشان بدهد. ما باید دقیقا از اتفاقاتی که در این سال داشتیم، کسب تجربه کنیم و با این تجربه به استقبال سال جدید برویم.»
نکتهای که فهیمی به آن اشاره میکند، در گفتوگو با دیگر فعالان حوزه کتاب و نشر هم بهعنوان پیشنهاد مطرح شده است. آنها هم معتقدند رفتار روتینی که مدیران فرهنگی در سالهای قبل داشتند باید تغییر کند و متناسب با شرایط بحرانی سال 1400 برای هزینههای فرهنگی طراحی دقیقی صورت بگیرد. مثلا اگر نمایشگاه کتاب به دلایل شرایط ویژه امسال برگزار نشد، چه بهتر که بودجه آن به تامین زیرساختهای فروش آنلاین کتاب و کتابفروشیها اختصاص یابد. واضح است که تحقق چنین امری نیازمند انعطاف و نگاه عملیاتی بین مدیران فرهنگی است.
هنرهای تجسمی و ماجرای پیچیده بودجه
در بخشهای مختلف هنر میتوان پیگیری کرد که پولهایی که به آن بخش تعلق گرفته در کجا خرج شده و حتی اگر اعلام رسمی هم نشود، باز هم میتوان پیگیری این پولها را انجام داد. یکی از این حوزهها که شاید پیگیری کردن پول در آن سخت باشد، ظاهر امر این است که حوزه هنرهای تجسمی باشد. برای سال 1400، بودجهای که دولت به مجلس برای این مساله اختصاص داده، بهنسبت سال 99 بیشتر شده است. سهم «برنامه حمایت و گسترش هنرهای تجسمی» ۴۵میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان برآورد شده است. این رقم پیشنهادی برای سال گذشته ۳۳میلیارد و ۹۲۵ میلیون تومان بود و در لایحه بودجه امسال حدود ۱۰میلیاردتومان افزایش را شاهد هستیم.
بهسراغ چند هنرمند این حوزه رفتیم، اما خب راضی به صحبت نشدند، تا اینکه مصطفی شیخرضایی، طراح و نقاش صحبت صریحی را در این موضوع مطرح کرد. او نظارت بر ورود و تخصیص پولها را هم وظیفه مجلس و هم دولت میداند. او در ابتدای صحبتهایش گفت: «همیشه برایم این مساله مورد توجه بوده است که چرا وزارت ارشاد شفافیت لازم را در حوزههای مختلف ندارد. ببینید، چند موسسه هستند که زیرمجموعه ارشاد هستند و بودجههای مشخصی دارند، اما درمورد هزینهکرد این بودجه شفافیتی دیده نمیشود؛ مثل همین موزه هنرهای معاصر. از این دست موسسات طی 10 سال اخیر فراوان داریم که بسیاری از هنرمندان را به سفرهای خارجی و مطالعاتی فرستادند و قطعا حمایت مالی هم پشت این فرستادنها - از محل اقامت تا پولی که به این هنرمند داده میشود- وجود دارد. اما هیچ وقت اسامی این هنرمندان بههمراه مقدار بودجهای که برایشان خرج شده است را منتشر نکردهاند. این مساله بسیار مهم است. خیلی از همین هنرمندانی که از این امکانات استفاده میکنند و همیشه هم متوقع هستند، بازهم در بزنگاهها که باید حضور داشته باشند، عرصه را خالی میکنند. دقیقا مثل اتفاقاتی که در بهمنماه سال گذشته افتاد. از آن طرف هم خیلی از هنرمندان را داریم که از این مسائل و سفرهای خارجی اصلا خبر ندارند، چون این امکانات محدود به عدهای خاص میشود.»
بودجه فرهنگ در دست عدهای خاص
شیخرضایی به بحثهای نظارتی مجلس و وزارت ارشاد در این زمینه اشاره کرد و گفت: «اگر میخواهیم بدانیم که این بودجهها در کجا خرج میشود، اول باید آمار شفافی از هزینههای این مجموعهها منتشر شود و البته این را هم باید درنظر بگیریم که مساله به این مهمی حتی مطالبه جامعه هنرهای تجسمی هم نشده است و اصلا برایشان مهم نیست که این پولها کجا میرود؟ برای همین ممکن است جایی مثل مجلس و اختصاصا کمیسیون فرهنگی مجلس اصلا از این موضوع خبر نداشته باشند، درحالیکه این موضوع بسیار مهم است. بودجهای که باید به همه اهالی هنر برسد، به یک عده خاص اختصاص پیدا میکند. الان بودجهها در بخشی که من فعالیت میکنم اصلا شفاف نیست و فقط در حد کلیگویی یک چیزی گفته میشود و همین مساله باعث میشود دست مجلس هم در زمینه نظارت کوتاه باشد. در یک کلام دیگر باید بگویم اولویت برای این مساله وجود نداشته است. باید بدانیم که مثلا در پنج سال گذشته هنرمندان حوزه تجسمی چقدر درآمد داشتهاند؟ چقدر سفر رفتهاند؟ خیلی از این بودجهها را میتوان در همین شفاف شدنها پیدا کرد که کجا خرج شدهاند!»
او بار دیگر برای نمونه به بودجه موزه هنرهای معاصر اشاره کرد و گفت: «این موزه بهعنوان یکی از ارگانهای زیرمجموعه وزارت ارشاد یک بودجه مشخص دارد، ولی نکته مهم اینجاست که حتی سایت این مجموعه حدود سهماه است بهروز نشده است و این برای مخاطب داخلی و خارجی که با این مجموعه کار میکند، خیلی مهم است. دمدستترین اتفاق رفتن به سایت یک مجموعه است، اما خب میبینیم که با وجود داشتن بودجه بازهم سایتشان بهروز نمیشود و هیچکس برای نظارت وجود ندارد.»
شیخرضایی به وضعیت بودجه فرهنگی در سال آینده اشاره کرده و معتقد است همین ساختار توزیع معیشتی که در بخشهای مختلف درنظر گرفته شده است، میتواند در این حوزه هم راهگشا باشد. او در اینباره گفت: «شاید این ساختار تا الان در انجمنهای مخالف در حوزه هنرهای تجسمی پیگیری میشد، اما تعداد زیادی از هنرمندان هستند که در هیچ انجمنی حضور ندارند. در همین اوضاع کرونایی شاید حدود 70 درصد جامعه هنری اصلا دیده نشدند که بخواهند به آنها کمکی هم بکنند. الان برای بحث مالیات این را داریم که مثلا هرکسی باید اعلام کند که درآمدش در سال گذشته چه مقدار بوده و بر همان اساس مالیات بدهد. میشود سازوکاری برای این موضوع درنظر گرفت. یک طیف وسیعی را در حوزه هنرهای تجسمی درنظر بگیرند و از آنها بپرسند که چقدر درآمد داشتند و براساس همان تسهیلات بدهند. اگر این اتفاق بیفتد، واقعا این بودجه بهدست تولیدکننده اصلی میرسد، نه اینکه فقط بودجه به یک عده خاص برسد.»
* نویسند: عاطفه جعفری، روزنامهنگار