به گزارش «فرهیختگان»، محمود سحابی، پژوهشگر اقتصادی طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: هرچند حل تمام مشکلات کشور با استفاده از ظرفیت سیاست خارجی، مهمترین راهبرد دولت روحانی برای اداره کشور بود اما سیاست خارجی این دولت آنقدر ضعیف بود که نهتنها خبری از حل اکثر این مشکلات نشد بلکه هزینههای سنگینی هم به اقتصاد و امنیت تحمیل شد. مثلا بیایید دوباره نگاهی به حادثه تروریستی جمعه هفته قبل بیندازیم. هرچند شهید دکتر محسن فخریزاده، پنجمین شهید هستهای کشورمان محسوب میشود اما از جوانب مختلف با چهار شهید هستهای دیگر کشورمان که در سالهای 88 تا 90 به شهادت رسیدند، بهشدت متفاوت است و همین تفاوت فراوان موجبشده برخی بهشدت مخالف پاسخ دادن ایران به این اقدام تروریستی باشند و برخی دیگر بر ضرورت واکنش نشان دادن به این اقدام تاکید دارند و نسبت به تبعات خطرناک واکنش ندادن به این اقدام تروریستی هشدار میدهند.
تفاوت ترور شهید فخریزاده با ترور سایر شهدای هستهای ایران
چهار شهید هستهای دیگر کشورمان در دوره زمانیای به شهادت رسیدند که سالهای اوج فعالیت هستهای کشورمان بود و ایران حاضر به اجرای درخواستهای کشورهای غربی در این زمینه نشده بود ولی شهید فخریزاده زمانی به شهادت رسیده است که سالها از تعطیلی غیررسمی صنعت هستهای کشورمان درقالب اجرای برجام میگذرد و علیرغم گذشت بیش از 2.5 سال از خروج آمریکا از برجام، همچنان ایران بخش زیادی از تعهدات خود را انجام میدهد و همچنان شاهد نظارتهای بیسابقه بازرسان آژانس انرژی اتمی بر فعالیتهای هستهای کشورمان هستیم. بهعبارت دقیقتر، چهار شهید هستهای دیگر در دوران جنگ به شهادت رسیدهاند ولی شهید فخریزاده در زمان آتشبس یا صلح. حال این سوال مطرح میشود که چرا این اتفاق در این شرایط افتاده است؟
چرا شهید فخریزاده در شرایط فعلی ترور شد؟
بسیاری از کارشناسان و مراکز پژوهشی اعتقاد دارند عجله مقامات ارشد دولت روحانی برای مذاکره با جو بایدن، رئیسجمهور جدید آمریکا و ارسال پالسهای مذاکره پیش از روی کار آمدن دولت وی که مهمترین مصداق آن، اظهارات حسن روحانی رئیسجمهور در جلسه هیات دولت در تاریخ 5 آذرماه بود، باعث شده این اتفاقات در شرایط فعلی رخ دهد زیرا دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی را به این جمعبندی قطعی رسانده است که در فاصله دوماهه باقیمانده تا پایان دولت ترامپ و آغاز دولت بایدن، دولت ایران از هرگونه اقدامی که احتمالا تاثیر منفی روی مذاکرات آتی ایران و آمریکا و بازگشت آمریکا به برجام بگذارد، قطعا خودداری میکند.
بر همین اساس و همانطور که بسیاری از کارشناسان و اندیشکدههای غربی اعلام کردهاند، این دولتها، این فاصله زمانی دوماهه را بهترین موقعیت برای واردکردن ضربات امنیتی و اقتصادی متعدد به ایران میدانند، اقدامی که هم موجب تضعیف جایگاه کشورمان و هم موجب تقویت جایگاه آمریکا در مذاکرات آتی خواهد شد و درنتیجه، دولت بایدن بزرگترین ذینفع آن است. با توجه به همین موضوع، پیشبینی میشود اقدامات شدید دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی برای ضربهزدن به امنیت و اقتصاد کشورمان تا پایان دیماه ادامه داشته باشد و محدود به ترور شهید فخریزاده نشود. بهعنوان مثال، در روزهای اخیر اخباری شنیده میشود که کانال ارزی ایران در امارات بهزودی دچار تلاطم جدی خواهد شد و این موضوع قیمت ارز در داخل کشورمان را مجددا دچار نوسان میکند، اتفاقی که در سال 96 هم شاهد آن بودیم.
متاسفانه بررسی واکنش مقامات ارشد دولت روحانی بهخصوص اظهارات رئیسجمهور در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا در تاریخ 8 آذرماه و همچنین فعالیت جریان رسانهای حامی دولت مانند روزنامههای آرمان و سازندگی به ترور شهید فخریزاده نشاندهنده صحت تحلیل فوق است. با توجه به همین وضعیت، بسیاری از کارشناسان، مراکز پژوهشی مانند مرکز پژوهشهای مجلس و رسانهها حتی برخی رسانههای حامی دولت مانند عصر ایران تاکید دارند سیاست «صبر استراتژیک» دولت روحانی در شرایط فعلی نباید تداوم داشته باشد و ایران حتما باید واکنش جدی به ترور شهید فخریزاده نشان دهد وگرنه این روند خطرناک ادامه یافته و تشدید هم خواهد شد. در این گزارش میخواهیم به این سوال پاسخ دهیم که آیا این اولینباری است که امنیت و اقتصاد کشور هزینه عملکرد ضعیف ایران در حوزه سیاست خارجی را میدهند یا این قضیه قبلا هم سابقه داشته است.
عبرتهایی از تجربه تلخ برجام
بدون تردید یکی از مهمترین مصادیق این موضوع در تاریخ کشورمان، قضیه برجام یا همان توافقنامه هستهای با کشورهای 1+5 بوده است. در ادامه به برخی از مصادیق این موضوع اشاره میکنیم.
الف- هر توافقی بهتر از عدم توافق است
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در شهریورماه ۹۳ و در میانه مذاکرات هستهای ایران و کشورهای 1+5 در مصاحبه با رادیو «انپیآر» آمریکا گفت: «رسیدن به هر نوع توافقی، بهتر از عدم توافق است.» این اظهارنظر عجیب و غیرمنطقی ازسوی ظریف درحالی صورت گرفت که جان کری، وزیر امور خارجه وقت آمریکا در مصاحبه با سیانان گفته بود: «من بارها اعلام کردهام توافق نکردن بهتر از توافق بد است.» جالب اینجاست که چند روز بعد از اظهارات تاملبرانگیز ظریف، یک کمپین مشکوک ازسوی برخی سینماگران در حمایت از تیم مذاکرهکننده هستهای با شعار «هیچ توافقی بدتر از عدم توافق نیست» راهاندازی شد و بعدا مشخص شد این کمپین با حمایت وزارت امور خارجه راهاندازی شده است.
ب- عجله فراوان در حصول توافق هستهای با غرب
مهمترین علامتی که عجله دولت روحانی به حصول توافق با کشورهای 1+۵ را نشان میدهد سخنرانیهای متعدد رئیسجمهور و مدیران ارشد دولتی درباره گرهزدن تمامی مشکلات کشور به رفع تحریمهاست. بهعنوان مثال، حسن روحانی رئیسجمهور در ۱۷ خردادماه ۹۴ گفت: «اینکه میگوییم تحریم ظالمانه از بین برود برخی چشم خود را بیخود نچرخانند، تحریمها باید از بین بروند تا سرمایهگذار به کشور بیاید، تا سرمایهگذاری انجام شود، تا مشکل آبخوردن مردم حل شود، تا مشکلات مالی و بانکی حل شود.»
بعدها و در تاریخ 7 آذرماه 95، رهبر معظم انقلاب در دیدار فرماندهان نیروی دریایی ارتش فرمودند: «در مذاکرات هستهای بحثهای فراوانی راجع به تحریمها شد اما اکنون در کنگره آمریکا مساله تحریمها را مطرح میکنند و مدعیاند که اینها تحریم نیست بلکه تمدید است!/ بروز این مشکلات ناشی از عجله در انجام کار است./ وقتی عجله داریم که کار را زودتر تمام کنیم و به جایی برسانیم، از جزئیات غفلت میکنیم و گاهی غفلت از یک امر جزئی، موجب ایجاد رخنه در آن کار میشود.»
ج-اجرای سریع تعهدات ایران بهصورت یکطرفه و نامتوازن و غیرهمزمان
در چارچوب برجام، ایران پذیرفت بهصورت پیشدستانه تعهدات خود را اجرا کند و پس از پایان تعهدات ایران، طرف مقابل ازجمله آمریکا اجرای تعهدات خود را آغاز کند. این درحالی بود که توازن در اجرای تعهدات و همزمانی اجرای آنها، از ویژگیهای بدیهی یک توافق بینالمللی بود بهخصوص برجام که طرفهای اصلی آن، ایران و آمریکا بودند که بهشدت نسبت به رفتارهای همدیگر بدبینی داشتند. بر همین اساس، دولت روحانی در مدتی حدود دوماه تمامی تعهدات خود را بهصورت شتابزده و یکطرفه انجام داد؛ شتابزدگی دولت در اجرای تعهدات ایران در برجام حتی تعجب رسانههای خارجی را نیز در پی داشت. حدود دوسال بعد (مهرماه 96)، جان کری وزیر امور خارجه دولت اوباما در یادداشتی در روزنامه واشنگتنپست درباره این اقدام دولت ایران نوشت: «ایران در توافق هستهای (برجام) پیشاپیش همه امتیازاتش را پرداخت کرد... این کشور ۹۷ درصد از ذخایر اورانیوم خود را نابود، قلب رآکتور اراک را تخریب و غنیسازی اورانیوم در سایت فوردو را متوقف کرده است و بیش از ۱۳۰۰۰ سانتریفیوژ را برچید و برنامهاش را در معرض نظارت شدید قرار داد.» پس از آن، روز اجرای تعهدات طرف مقابل یعنی آمریکا آغاز شد. آمریکا در همان اولین روز اجرای تعهدات 1+5 برجام را نقض و تحریمهای جدید ضدایرانی را تصویب کرد! پس از آن نیز برجام بارها توسط دولت اوباما بهصورت فاحش نقض شد و حتی دولت بعدی آمریکا یعنی دولت ترامپ بهصورت کامل از این توافقنامه خارج شد و نهایتا آمریکا هیچگاه تعهدات خود را اجرا نکرد.
د- لغو تمامی تحریمها در روز اجرای برجام
حسن روحانی رئیسجمهور در روز امضای برجام (23 تیرماه 94) گفت: «به ملت شریف ایران اعلام میکنم طبق این توافق (برجام)، در روز اجرای توافق (دیماه ۹۴) تمامی تحریمها، حتی تحریمهای تسلیحاتی و موشکی هم بهصورتی که در قطعنامه بوده، لغو خواهد شد. تمام تحریمهای اقتصادی شامل مالی، بانکی، بیمه، حملونقل، پتروشیمی و فلزات گرانبها بهطور کامل لغو خواهد شد و نه تعلیق.» محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه هم در بیانیهای مشترک با فدریکا موگرینی مسئول وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا در اواسط فروردینماه ۹۴ تاکید کرد: «تمام تحریمها لغو خواهد شد.» در آن دوره زمانی، مسئولان مختلف دولتی بهخصوص مسئولان وزارت امور خارجه بارها تاکید کردند در روز اول اجرای برجام، تمامی تحریمها لغو میشوند و نه تعلیق، اما آن روز (27 دیماه 94) فرا رسید و خبری از لغو یکباره تمام تحریمها نبود بلکه صرفا اجرای برخی تحریمها بهصورت موقت تعلیق شد.
ه - بیدقتی درباره مهمترین جزئیات برجام
تیم مذاکرهکننده هستهای در دولت روحانی با اهمال در بررسی دقیق متن برجام، لطمات جبرانناپذیری به منافع ملی وارد کردند. بهعنوان مثال، مهمترین هدف ایران از توافقنامه برجام، لغو تحریمها بود، اما این موضوع بهخاطر بیدقتی تیم مذاکرهکننده هستهای محقق نشد. احمد توکلی، نماینده مجلس نهم درباره این موضوع گفت: «سهشنبه ۳۰ تیر ۹۴ آقای دکتر ظریف به مجلس آمد و گزارشی از برجام و حواشی آن، ازجمله قطعنامه ۲۲۳۱ تقدیم مجلس کرد. چهار سوال نوشتم و برای رئیس جلسه، آقای لاریجانی فرستادم... ازجمله پرسیدم درحالی که لااقل ۴بار لفظ تعلیق صراحتا در برجام آمده است چرا آقای وزیر چندبار با تاکید گفتند تمام تحریمها لغو شده است؟ با کمال تعجب وزیر محترم در پاسخ گفت: «اصلا تعلیق هیچجا نیامده، در هیچجای برجام تعلیق نیامده، هرکس تعلیق ترجمه کرده اشتباه کرده، هیچجای برجام تعلیق نیامده. کلمه تعلیق وجود ندارد. لغو کرد... لغو، تمام شد.» من کلمه انگلیسی suspend را در متن برجام با ماژیک برجسته کردم و چون خودم منتظر اجازه اخطار بودم، از آقای دکتر نجابت خواهش کردم برود آنها را به دکتر لاریجانی نشان دهد. لاریجانی که مطمئن شد، به نجابت گفت برو به ظریف نشان بده. آقای دکتر ظریف در واکنش به دکتر نجابت گفت من ندیده بودم! عذر بدتر از گناه!» همچنین وندی شرمن، یکی از اعضای اصلی تیم مذاکرهکننده آمریکا در قضیه برجام، در جلسهای در اندیشکده وودرو ویلسون و در حضور کاترین اشتون (مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سالهای ابتدایی دولت یازدهم)، درباره این موضوع گفت: «اعضای 1+5 و اتحادیه اروپا توافق کردند تحریمهای هستهای را «موقتا متوقف کنند»،«lift» لغتی است که در زبان انگلیسی بهمعنی (معلق نگاه داشتن یا موقتا متوقفکردن) است اما طرف ایرانی «lift»را بهمعنی «پایان دادن و خاتمه دادن ترجمه میکرد» و به همین دلیل هم ما از این لغت استفاده کردیم.»
و- اطمینان بیدلیل به عدم خروج آمریکا از برجام
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در نشست بررسی برجام در شورای راهبردی روابط خارجی در تابستان ۹۴ گفت: «به شما اطمینان میدهم آمریکا نمیتواند از برجام خارج شود.» با وجود این، آمریکا در تاریخ ۱۸ اردیبهشتماه ۹۷، بهراحتی و بدون پرداخت هیچ هزینهای از برجام خارج شد. کارشناسان اعتقاد دارند این موضوع به این خاطر بود که برجام بهلحاظ حقوقی حتی یک Gentleman agreement هم نیست و صرفا یک Deal است. به همین خاطر تیم حقوقی ایران عملا امکان استفاده از آن را در شکایت علیه آمریکا نداشت و ناچار به عهدنامه مودت استناد کرد. محمود سریعالقلم، عضو هیاتعلمی دانشگاه شهیدبهشتی و یکی از حامیان برجام در قالب یادداشتی در تاریخ اول شهریورماه 98 درباره این موضوع نوشت: «چرا ترامپ بهراحتی از برجام خارج شد؟ چون برجام مانند توافقات آمریکا با چین (1972) یا شوروی (1987)، توافق با حاکمیت آمریکا نبود و خروج از آن بهجز اعتراض چند نماینده کنگره و سناتور، جریانی ایجاد نکرد. بهلحاظ حقوقی و سیاست داخلی آمریکا، برجام پایههای سستی دارد و شکنندگی آن برای آمریکاشناسان پرواضح بود.»
ایجاد پیوند بین رقابتهای سیاسی داخلی با تحولات سیاست خارجی
بدون تردید، مهمترین مصداق اتفاقاتی که امنیت و اقتصاد کشور هزینه عملکرد ضعیف ایران در حوزه سیاست خارجی را میدهند، زمانی رخ میدهد که مسئولان دولتی رقابتهای سیاسی داخلی را با تحولات سیاست خارجی پیوند میزنند، اتفاقی که در دولت روحانی بارها رخ داده است. بهعنوان مثال، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در جلسه با اعضای شورای روابط خارجی آمریکا در تاریخ 26 شهریورماه 93 گفت: «ما روندی را شروع کردهایم که هدف از آن تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، این تلاشها بینتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ماه دیگر که انتخابات پارلمانی برگزار میشود، به این عملکرد ما پاسخ دهند. وقتی قبلا در سالهای۲۰۰۴ و۲۰۰۵ توافقهایی کردیم و تلاشهای ما برای عملکرد شفاف، از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیسجمهوری متفاوت (احمدینژاد) دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد(!) حالا بار دیگر من زنده شدهام. بهنظر من غرب در انتقال پیامی که میخواهد به ایران منتقل کند، باید بسیار دقت کند.» همچنین ظریف در پاسخ به روزنامه ایتالیایی کوریهدلاسرا در سال 95 گفت: «برای اینکه همه عواقب و نتایج توافق (هستهای) پذیرفته شود، توافق باید نشان دهد که منافع دارد. اگر مردم منافع آن را ببینند، آنها به حمایتشان ادامه میدهند اگر اینطور نشود آنها میتوانند به صندوقهای رای بگویند به آنهایی که از توافق حمایت کردند، رای ندهید.»