به گزارش «فرهیختگان»، مرگ دیهگو مارادونا برای هوادارانش اتفاقی تلخ و غیرمنتظره بود، اما حالا با گذشت چند روز از درگذشت این اسطوره آرژانتینی اخبار احتمال کمکاری تیم پزشکی او و قصور آنها در مراقبت از او، ناراحتی دوستداران او را بیشتر کرده است. پلیس آرژانتین تحقیقات خود را در این زمینه آغاز کرده و حتی سراغ پزشک معالجش رفته و منزل و دفتر کار او را در کلینیکش تفتیش کرده است. درصورت اثبات این ادعاها اتهام قتل غیرعمد به پزشک و کادر درمانی مارادونا وارد خواهد شد و جنجال بزرگی در این زمینه ایجاد خواهد شد؛ اتفاقی که شاید پای افراد زیادی را به این پرونده باز کند و حواشی بسیار زیادی داشته باشد.
تحقیقات پلیس
مشکلات مارادونا از مدتی پیش آغاز شد، زمانیکه در منزلش وضعیت جسمانیاش نامساعد شد و به بیمارستان انتقال یافت. پزشکان خیلی زود متوجه وجود یک لخته خونی در مغز او شدند که میتوانست برای سلامتیاش مشکلساز باشد. مارادونا بهسرعت راهی اتاق عمل شد تا جراحی شود. ساعاتی بعد لئوپولد لوکه، پزشک شخصی او مقابل در بیمارستان حاضر شد و اعلام کرد که عمل جراحی روی این اسطوره 60 ساله با موفقیت انجام شده است. هواداران او که مقابل بیمارستان تجمع کرده بودند، خیالشان راحت شد اما چند روز بعد و درحالیکه دیهگو به خانه منتقل شده بود، خبر درگذشتش دنیای فوتبال را بهشوک برد.
یک تیم پزشکی همراه پرستار و اطرافیانش قرار بود مراقب سلامتی مارادونا باشند، اما سکته قلبی پایان زندگی او را رقم زد و گفته میشود در آن زمان هیچکس درکنارش حضور نداشته است. پرستاری که ابتدا گفته بود در صبح آن روز وضعیت سلامت او را بررسی کرده، حالا برخلاف ادعای اولیهاش میگوید که در آن روز و پیش از مرگ مارادونا وارد اتاق او نشده است و این میتواند یکی از مدارک دادستانی علیه متهمان این پرونده باشد.
حالا پلیس وارد ماجرا شده و سراغ دکتر لوکه رفته تا مدارک جدیدی پیدا کند. آنها روز یکشنبه منزل و کلینیک او را بهدقت مورد بازرسی قرار دادند. تصاویری که تلویزیون محلی نشان میداد حاکی از حضور پلیس در دومنطقه مختلف شهر محل اقامت اوست که پس از بررسی این مکانها، اسنادی را با خود بردهاند.
یکی از مقامات دادستانی آرژانتین در این باره میگوید: «طبق شواهدی که ما در دست داشتیم بازرسی از خانه و دفتر کار دکتر لئوپولد لوکه ضروری بهنظر میرسید. این تحقیقات همچنان ادامه دارد و بهمحض اینکه بهنتیجه جدیدی برسیم، آن را اعلام خواهیم کرد. فعلا در مرحله تحقیقات مقدماتی قرار داریم و باید تمام فرضیههای موجود را درنظر بگیریم تا درنهایت واقعیت ماجرا مشخص شود.»
این تحقیقات پس از آن آغاز شد که دالما، جیانینا و جانا، سه دختر مارادونا تردیدهایی را درباره علت مرگ پدرشان مطرح کردند و خواستار بررسی دقیق علت این ماجرا شدند. پلیس هم مشغول بررسی این فرضیه است که آیا در درمان مارادونا قصوری صورت گرفته یا نه و اگر کمکاری در این میان بوده از طرف چه کسانی اتفاق افتاده است.
در همان ابتدا ماتیاس مورلا، وکیل شخصی مارادونا گفته بود که پس از حمله قلبی این اسطوره، آمبولانس با تاخیر بسیار زیادی به منزل او رسیده است و تقریبا نیم ساعت پس از مرگ او پزشکان بر بالین او حاضر شده بودند که دیگر دیر شده و علائم حیاتیاش از بین رفته بود. پس از این اتفاقات و صحبتها بود که رسانههای محلی از احتمال تحقیق درباره اتهام قتل غیرعمد خبر دادند؛ اتهامی که میتواند تمام ماجرا را تحت تاثیر قرار دهد و حواشی جدیدی در این پرونده ایجاد کند.
تحقیقات بیشتر در این زمینه روشن کرد که ادعای مورلا چندان هم منطبق با واقعیت نبوده و آمبولانس حدود 11 دقیقه پس از تماسی که از خانه مارادونا گرفته شده به آنجا رسیده است. پلیس درحالحاضر تمرکز خود را روی روند درمان مارادونا از زمان عمل جراحی تا روز مرگش گذاشته و مشغول بررسی این ادعاست که آیا عمل جراحی روی مغز او با موفقیت انجام شده یا نه و آیا این عمل تاثیری در حمله قبلی او داشته است؟ بههمین دلیل آنها سراغ پزشک 39 ساله او رفتهاند تا تمامی مدارک لازم برای بررسی دقیق این پرونده را جمعآوری کنند.
رابطه پدر و پسر
پلیس حدود سهساعت مشغول جستوجو و بررسی مدارک از منزل و محل کار دکتر لوکه بود. او که باور نداشت بهعنوان متهم این پرونده مورد بازجویی قرار گیرد پس از این اتفاقات به خبرنگاران گفت: «واقعا حس بسیار بدی دارم چراکه دوستم فوت کرده است و البته من مسئول این اتفاقات و مرگ او نیستم. کاملا میدانم که برای دیهگو باید چه کار میکردم و همچنین میدانم که برای بازگرداندن سلامتیاش چه کاری انجام دادم. میتوانم برای همه توضیح بدهم که روند درمان او چگونه بوده است. مطمئن هستم که بهترین درمان ممکن را برایش انجام دادم و هرکاری از دستم برمیآمد برای بهبود حالش انجام دادم.»
لوکه در این نشست خبری بسیار احساسی سخن میگفت و چندینبار نیز به گریه افتاد تا نشان دهد که چقدر از درگذشت دوست نزدیکش ناراحت است. این پزشک جوان همچنین به روزنامه ملارین آرژانتین گفت که رابطهاش با مارادونا مثل رابطه یک پدر و پسر بوده است. با اینحال او در همان زمان که عمل جراحی روی مغز این اسطوره را انجام داد در مصاحبهاش گفته بود که وضعیت روحی مارادونا اصلا خوب نیست و او نیاز به رواندرمانگر دارد تا بتواند بحران کنونی را پشت سر بگذارد.
لوکه معتقد بود که اعتیاد او به الکل و افسردگیاش میتواند برای شماره 10 سابق آرژانتین عواقب خطرناکی بهدنبال داشته باشد که درنهایت هم این اتفاق رخ داد و او جانش را از دست داد. او میگوید: «تلاش زیادی کردیم تا دیهگو را برای رفتن به یک کلینیک توانبخشی متقاعد کنیم، اما او درمقابل این خواسته مقاومت میکرد و دوست نداشت راهی چنین مکانهایی شود. درنهایت هم ما همه تلاش خود را کردیم، اما نتوانستیم جان او را نجات دهیم. به هرحال تمام اسناد و مدارک را در اختیار پلیس قرار دادم و چیزی برای پنهان کردن ندارم. آمادگی برای همکاری کامل در تحقیقات پلیس و دادستانی را دارم.»
پزشک دیهگو در خطر مرگ!
شاید یکی از نگرانیهای دیگر دکتر مارادونا از جانب هواداران و دوستداران این اسطوره باشد که تعصب زیادی روی او دارند و این را در همان روز پس از مرگ او نشان دادند. در اتفاقی عجیب، یکی از کارکنان سرویسی که مسئولیت کفن و دفن او را برعهده داشت با جسد و تابوت مارادونا سلفی گرفت و آن را در شبکههای اجتماعی منتشر کرد. ساعاتی بعد شایعات زیادی منتشرشده مبنیبر اینکه کلوبهای هواداری بوکاجونیورز، خیمناستیا، نیو ولز و آرژانتینوس جونیورز بهدنبال او هستند و قصد دارند او را به قتل برسانند. این فرد اگرچه از محل کار خود اخراج شد اما فردای آن روز جسد بیجانش درحالیکه چند گلوله به او شلیک شده بود در خیابان پیدا شد تا مشخص شود که طرفداران مارادونا تا چه حد روی او تعصب دارند. شاید اگر قصور پزشکی از جانب لوکه و دستیارانش مشخص شود یا تیم مراقبت پزشکی او مسئول مرگ مارادونا معرفی شوند، آنگاه محافظت از جان آنها برابر هواداران عصبانی مارادونا که به نوعی او را میپرستیدند بسیار دشوار خواهد بود.
البته این واقعیت را نیز نباید از نظر دور داشت که مارادونا سالها بود که از مشکلات جسمی رنج میبرد و اعتیاد به مواد مخدر و الکل و همچنین افزایش وزنش باعث شده بود تا بارها تحت درمانهای مختلف پزشکی قرار گیرد و سابقه حمله قلبی را نیز داشت. او دوبار تحت عمل «بایپس معده» قرار گرفته بود و در کمپهای ترک اعتیاد نیز بستری شده بود، اما این درمانها تاثیر زیادی روی این اسطوره عصیانگر نداشت و او تمایلی نداشت تا سبک زندگیاش را تغییر دهد.
* نویسنده: سیامک خاجی، روزنامهنگار