• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۳۹۹-۰۹-۱۱ - ۰۵:۵۰
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
سینمای آمریکا بزرگ‌ترین دستگاه تبلیغاتی عادی‌سازی ماشین نظامی غرب است

سازمان تبلیغات ترور

نگاهی کلی و گذرا به نوع نسبتی که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا یا همان CIA با سینمای آمریکا دارد، مشخص خواهد کرد که صنعت فیلمسازی، دنباله عیان‌شده و غیررسمی پروژه‌های امنیتی است.

سازمان تبلیغات ترور

به گزارش «فرهیختگان»، اگر نگاهی به فهرست مشهورترین نویسندگان ژانر جاسوسی جهان که اکثرشان انگلیسی‌زبان هستند بیندازیم، خواهیم دید که بخش قابل توجهی از آنها نیروی رسمی سازمان جاسوسی سیا و به‌خصوص سازمان جاسوسی MI6 بوده‌اند. با توجه به این گزاره، احتمالا چنین سوالی پیش خواهد آمد که چرا سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی باید چنین سرمایه‌گذاری بزرگ و پرهزینه‌ای روی پرورش ادبای تراز اول داشته باشند؛ طوری که خروجی آنها از خروجی وزارتخانه‌ها و سازمان‌های دولتی مرتبط با فرهنگ در این کشورها پر و پیمان‌تر باشد؟ آیا غیر از این است که کار اطلاعاتی و امنیتی، معمولا باید در خفا انجام شود و این جنبه‌های تبلیغاتی پرطنین، در تناقض با ماهیت چنین حرفه‌ای به نظر می‌رسند؟ به محض اینکه این بحث را به سینما مرتبط کنیم، فهرستی از انواع فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی که در آمریکا با موضوعات جاسوسی ساخته شده‌اند، جلوی چشم هر مخاطبی ظاهر خواهد شد. از آثار اکشن عامه‌پسندی که امثال جیسون استاتهام بازی می‌کنند تا کارهای جدی که ژست انتقادی دارند و نمونه اخیرش فیلم «گزارش» محصول سال ۲۰۱۹ به کارگردانی اسکات زد بود. از جیمز باند و جیسون بورن تا پل جاسوسان و مونیخ. آیا این فیلم‌ها بدون هدفی خاص و صرفا برای سرگرمی ساخته می‌شوند؟

آیا دستگاه اطلاعاتی آمریکا روی ساخت این فیلم‌ها هیچ نظارتی ندارد و فیلمسازان هالیوود و نیویورک و شیکاگو، لنز را به هر اندازه و روی هر چشم‌اندازی که خواستند تنظیم می‌کنند؟ نگاهی کلی و گذرا به نوع نسبتی که سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا یا همان CIA با سینمای آمریکا دارد، مشخص خواهد کرد که صنعت فیلمسازی، دنباله عیان‌شده و غیررسمی پروژه‌های امنیتی است. اگرچه خود این نسبت معمولا چندان مورد تاکید قرار نمی‌گیرد، اما در فیلم‌های آمریکایی چنان انطباق دقیقی با راهبردهای امنیتی ایالات متحده وجود دارد که ماموران اطلاعاتی کشورهای رقیب می‌توانند با رصد و تحلیل هالیوود، به بعضی از‌انگیزه‌ها و اهداف سازمان سیا در موارد مختلف پی ببرند. این پاسخ همان سوال است که چرا حرفه‌ای‌های مخفی‌کار، روی پرورش چهره‌های مشهور کار می‌کنند؟ بله، بخشی از جنگ نرم.

اگر افکار عمومی در جهت همسو با مسیر یک دستگاه امنیتی حرکت نکنند، آن دستگاه امنیتی هر قدر هم که در بخش‌های دیگر قدرتمند باشد، به مشکل اساسی برخواهد خورد. جزئیات اهدافی که یک دستگاه امنیتی عریض و طویل می‌تواند از طریق سینما پیگیری کند، فصل مفصلی را به خود اختصاص خواهد داد و شاید برای بیان تمامی آنچه لااقل تا به حال مشخص شده و آنچه از کنار هم قرار دادن داده‌های عیان می‌توان استنتاج کرد، چند جلد کتاب لازم باشد؛ اما لااقل می‌توان یک نگاه کلی به این مساله داشت که سازمان سیا چه نسبتی با سینمای آمریکا دارد.

 

سایه سیا بر پایتخت سرگرمی آمریکا

CIA از زمان تاسیس خود در سال 1947، مخفیانه با هالیوود همکاری می‌کرد؛ هرچند در ابتدا اجازه نمی‌داد اشاره مستقیمی به خودش بشود. اما در اواسط دهه 1990 بود که به‌طور رسمی یک رابط صنعت سرگرمی را استخدام کرد و درخواست آشکار برای برخورد مطلوب در فیلم‌ها و سریال‌ها با شخصیت‌های CIA را شروع کرد. در دوره کلینتون، CIA استراتژی هالیوودی خود را به سطح جدیدی رساند و سعی کرد افسانه‌سازی از خود را بیشتر کنترل کند، چون حس می‌شد که این رویه نتیجه عکس می‌دهد. در سال 1996، CIA یکی از افسران مخفی خود را به نام شیز براندون استخدام کرد تا مستقیما با استودیوها و شرکت‌های تولیدکننده هالیوود همکاری کند. ماموریت او این بود که چهره آژانس امنیت ملی آمریکا را ارتقا دهد. بعدها براندون به گاردین گفت: «ما همیشه به اشتباه، شیطانی و ماکیاولیایی تصویر شده‌ایم. مدت زمان زیادی طول کشید تا ما بتوانیم پروژه‌هایی را پشتیبانی کنیم که ما را آنچنان که می‌خواهیم دیده شویم، نشان می‌دادند.» البته این مهارگری باعث نشده که تصویر ماموران اطلاعاتی سیا در سینمای آمریکا کاملا متعادل شود؛ چون نفوذ این نهاد امنیتی روی سینما تنها از طریق یکی دو دریچه محدود و رسمی انجام نمی‌شود و طیف گسترده‌ای از ماموران سیا با عوامل سینما حشر و نشر پیدا کرده‌اند.(لینک)

 

عابربانک‌های سیا در هــالیــوود

اصطلاحی بین آمریکایی‌ها وجود دارد با عنوان اهتزاز پرچم. اهتزاز پرچم Flag-waving یک استدلال مغالطه‌آمیز یا تکنیک تبلیغاتی است که برای توجیه عملی نادرست، به‌جای منطق، به احساسات ملی‌گرایانه یا میهن‌پرستانه متوسل می‌شود. تام کلنسی، نویسنده مشهور داستان‌های جاسوسی و طراح بازی‌های کامپیوتری با پس‌زمینه اهداف امنیتی، در دهه 90 میلادی با پشت سر گذاشتن بازیگرانی مثل الک بالدوین، هریسون فورد و سرانجام بن افلک، به یکی از محورهای تبلیغات سیا تبدیل شد. او مصداق بارز اصطلاح اهتزاز پرچم بود. کلنسی، درگذشته به تاریخ اول اکتبر ۲۰۱۳، یک نویسنده آمریکایی است که بیشتر به‌خاطر نگارش جزئیات تکنیکی طرح‌های داستانی جاسوسی و فنون نظامی مربوط به دوران جنگ سرد و پیامدهای پس از آن شناخته شده ‌است.   (لینک)

* نویسنده: میلاد جلیل‌زاده، روزنامه‌نگار

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار