به گزارش «فرهیختگان»، نسیم عربامیری؛ نویسنده و طنزپرداز به مناسبت دومین سالگرد درگذشت ابوالفضل زرویینصرآباد طی یادداشتی که برای «فرهیختگان» نوشته به مسائلی درمورد زندگی این شاعر اشاره کرده و نوشته است: «شخصیت ابوالفضل زرویینصرآباد برای اهالی ادبیات علیالخصوص طنزنویسان همچون پهلوان بزرگ ایرانی غلامرضا تختی بود. او علاوهبر اینکه شاعر و طنزنویس تکرارناشدنی بود از لحاظ اخلاق، مرام و منش همتایی نداشت. گاهی پیش میآمد که در عین عسرت و سختی در زندگی از طنزنویسان و نویسندگان جوان دستگیری کند. اینها ابعاد پنهان شخصیت استاد زرویی بود که کمتر دربارهاش صحبت شده است. من به شخصه در زندگیام دلسوزتر و دلپاکتر از این انسان شریف ندیدهام. به عقیده من زندگی این نویسنده بزرگ قابلیت تبدیل شدن به فیلمی دراماتیک دارد، همانطور که زندگی غلامرضا تختی تبدیل به فیلم شد. حتی فکر میکنم پرداختن به زندگی چنین بزرگانی باعث میشود خصلتهایی همچون معرفت، گذشت و انسانیت بیشتر در میان مردم جامعه زنده شود. هنوز هم فکر کردن به دنیایی که از برکت وجود این مرد بزرگ خالی شده برایم سخت است. کمتر کسی را دیدهام که اینچنین از دنیا و مایتعلقاتش بگذرد و به قول حافظ زِ هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد باشد. استاد زرویی دریایی از توانمندی، دانش و استعداد بود او میتوانست مانند خیلی از نویسندگان دیگر توانمندی و استعدادش را وسیله کسب مال و مقام دنیوی کند اما برای او نام نیک از همهچیز بااهمیتتر بود. او هرگز قلمش را در مسیری جز حق و راستی حرکت نداد و رسالت طنز را در همین میدانست. همین دیدگاه استاد زرویی به طنز بود که باعث شد طنز فارسی آبرویی کسب کند و نگاه به طنزپردازان تغییر کند.
استاد زرویی طرحهای بزرگی همچون طرح فرهنگسرای طنز را داشت که متاسفانه بینتیجه ماند؛ طرحی که با دقت و ظرافتی که ایشان دربارهاش به خرج داده بود میتوانست تبدیل به کاری بزرگ شود. هر روزی که از رفتن آقای زرویی میگذرد من احساس میکنم بچههای طنزنویس از هم دورتر میشوند. ایشان همچون پدر و بزرگتری برای ما طنزنویسان بود که حتی در دوره بیماری و خانهنشینی سایهشان بر سر طنزپردازان برقرار بود و همواره سعی میکرد حلقه اتصال میان طنزنویسان با دیدگاههای مختلف باشد. برای من جالب بود که در برنامههایی که با مدیریت ایشان شکل میگرفت، تمام طنزنویسان با همه اختلافنظرها حضور داشتند و اتفاقی که متاسفانه پس از رفتن ایشان پیش آمد دور شدن طنزنویسان از همدیگر بود. نظارت ایشان بر کار جوانان طنزنویس در حدی بود که من اینروزها دلم برای کسانی که تازه وارد حوزه طنز میشوند و از نعمت وجود استادی جامعالشرایط چون زرویی بیبهرهاند، میسوزد.
زرویی در نقد تعارف نداشت. خود من دلسوزانهترین نقدها را در کارم از استاد زرویی دریافت کردم و همین نقدها بود که به پیشبرد کارم کمک کرد. زرویی دلسوز بود و بدون حبوبغض. وجود استادی با چنین خصلتهایی برای طنزنویسهای جوان بزرگترین برکت بود. او میدانست جوانان را چطور تشویق کند یا چطور از آنها انتقاد کند. هرگز فکر نمیکنم پس از زرویی کسی با چنین خصوصیاتی در ادبیات طنز ظهور کند. حدود هفت سال قبل استاد زرویی پیشنهاد کاری مشترک به من داد. کاری که باعث شد من طی آن از ایشان چیزهای زیادی بیاموزم. قرار بر این بود که ما روی هزار سال طنز فارسی کار کنیم و مجموعه کتابهای طنزی از قدما و معاصران را گردآوری کنیم. در این مجموعه ما به لیستی از طنزنویسان رسیدیم که برخی از آنها تا بهحال آنطور که باید و شاید یا اصلا معرفی نشدهاند یا تنها اسمی از آنها در کتابهای پژوهشی برده شده است. این مجموعه را انتشارات نیستان با عنوان «هزار سال طنز فارسی» در دست چاپ دارد و آنطور که من اطلاع دارم قرار است منتشر شود. سال گذشته نیز به پیشنهاد انتشارات کتاب نیستان روی کتاب پژوهشی «خرپژوهی» کار کردم که متاسفانه اجل فرصت تمامکردنش را به استاد زرویی نداده بود. این کتاب را براساس یادداشتهای آقای زرویی که تنها بخشی از آنها باقی مانده و در دسترس بود، تدوین کردم و اوایل امسال منتشر شد. «خرپژوهی» پژوهشی شیرین است درباره نقش خر در ادبیات منظوم و منثور فارسی که استاد زرویی برای این اثر زحمت بسیاری کشید.»
* نویسنده: نسیم عربامیری، شاعر