به گزارش «فرهیختگان»، مجمع عمومى فدراسیون فوتبال برگزار شد و حالا با تصویب اساسنامه جدید و موافقت فیفا نوبت مىرسد به برگزارى انتخاباتى که ٧٠ روز بعد از اعلام رسمى یعنى اواخر بهمن یا اواسط اسفند سالجارى برگزار خواهد شد. با نزدیک شدن به زمان برگزارى انتخابات جریانهاى مختلف مایل به نقشآفرینى در این عرصه نیز فعالیت خود را آغاز مىکنند. مهمترین جریان که البته زودتر از اینها وارد میدان شده همان مجموعه حاکم بر فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ در سالهاى گذشته است که بهدلایل مختلف با وجود کارنامهاى تاریک که از خودش بهجاى گذاشته دستبردار قدرت نیست.
ظاهرا ورشکستگى مطلق مالى، ناکارآمدى گسترده اجرایى و ادارى همچنین شکست در حوزه کسب نتایج و موفقیتهاى میدانى یا حتى فاجعه بىسابقه قرارداد ویلموتس هم براى راضى کردن عاشقان خدمت به کنارهگیرى از قدرت کافى نبوده و نیست و تلاشهای زیادی صورت گرفته و خواهد گرفت تا یکی از اعضای این جریان که جزء مدیران بازنشسته نیز بهشمار میرود، با ثبتنام در انتخابات، ریاست فدراسیون را برعهده بگیرد.
در واقع این تنها مهدى تاج است که پس از آن استعفاى اجبارى از ریاست، اجازه بازگشت به فدراسیون را پیدا نکرد ولی سایر دوستان، حامیان و متحدانش ابتدا براى استقرار گزینههاى مورد نظر در کرسىهاى مجمع مشغول به فعالیت بودند و پس از آمادهسازى فضاى لازم با قدرت از ورود به انتخابات مىگویند آن هم در حالی که مجلس شورای اسلامی تاکید کرده افرادی که در پرونده ویلموتس نقش داشته و پای قرارداد را امضا کردهاند حق حضور در انتخابات را ندارند.
از سوی دیگر جریان حاکم در فدراسیون فوتبال به هیچ وجه اجراى قانون منع به کارگیرى بازنشستگان در این فدراسیون را نپذیرفته و آنها با همین منطق وارد انتخابات مىشوند. نکته تاسف برانگیز و نگران کننده حمایت بخشى از مجمع فدراسیون و خصوصا برخى هیاتهاى استانى از گزینه همین جریان است و البته پی بردن به دلیل این حمایت غیرموجه چندان دشوار نیست.
روساى هیاتهایى که بعضى از آنها با تکیه بر لابى و رانت چندین دهه در سمت خود باقى ماندهاند و سالهاست از بازنشستگى هم عبور کردهاند باور دارند شکست جریان حاکم و بهطور مشخص اجراى قانون بهمنظور کنار رفتن بازنشستهها در هیات رئیسه فعلى فدراسیون امکان اجراى همین قانون در هیاتهاى استانى را فراهم مىکند. آنها گزینه بازنشسته انتخابات پیش روى را آخرین سد در مقابل اجراى قانون مىبینند تا خودشان نیز ماندنی شوند.
با همین توجیه یکى از روساى بازنشسته هیاتها در این خصوص مىگوید: «آقاى... باید مقابل این قانون مقاومت کند و با قدرت براى ریاست فدراسیون بیاید. همه ما از او حمایت مىکنیم. فدراسیون مستقل است پس هیاتها هم مستقل هستند و نباید بگذاریم نیروهاى با تجربه (بازنشسته) را با این بهانه کنار بگذارند.»
عمر مدیریتى بعضى از این روسا در هیاتهاى فوتبال استانها به چند دهه مىرسد اما با لابىهاى همیشگى مىتوانند همچنان در این سمت حضور داشته باشند.
باید دید ائتلاف بازنشستهها علیه قانون اینبار هم موفق خواهد شد یا خیر اما میتوان پیشبینی کرد که با استمرار حضور جریان حاکم همچنان روزگار فوتبال سیاه خواهد بود!