• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۳۹۹-۰۹-۰۹ - ۱۰:۰۰
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
فصل سوم سریال «از سرنوشت» چگونه با تکیه بر یک قصه روان و بدون ستاره‌ها توانست مخاطبان را راضی نگه دارد؟

قصه گویی صحیح با طعم جوانگرایی

جوانگرایی در موضوع، کارگردان و بازیگران در سریال این شب‌های شبکه دو جواب داده و انتظار می‌رود که هم این شبکه و هم شبکه‌های دیگر با ریسک‌پذیری بالا و همچنین توجه عملی و نه شعاری به جوانان، سریال‌های به‌مراتب بهتری از «از سرنوشت» را بسازند.

قصه گویی صحیح با طعم جوانگرایی

به گزارش «فرهیختگان»، سال‌هاست گفته می‌شود مشکل سینما و تلویزیون ما نداشتن فیلمنامه خوب است. ادعایی که البته بعضی اوقات و در برخی آثار تایید و در کارهای دیگر رد می‌شود. امتحان فرم‌های مختلف و همچنین اضافه شدن اداها و تجربه‌های تازه در فیلمسازی، سریال‌ها و فیلم‌های ما را از قصه دور کرده است. اکثر مخاطبان تلویزیون و سینما به قصه علاقه‌مندند و دل‌شان می‌خواهد یک خط داستانی را دنبال کنند. پیگیری مبدا و مقصد شخصیت‌های داستان یا فیلم برایشان مهم است و حتما این ویژگی ریشه در ذات انسان و البته به‌طور خاص انسان ایرانی دارد که از قرن‌های قبل عاشق شنیدن و گفتن قصه‌ها بوده است. شبکه دو پس از پخش سریال‌هایی که در سال 99 نتوانسته رضایت مخاطبان را جلب کند پس از «بوم و بانو» سراغ پخش فصل سوم «از سرنوشت» رفت و حالا و در روزهای انتهایی پخش این سریال، شاهد انتشار آماری هستیم که نشان می‌دهد این سریال پربیننده‌ترین سریال تلویزیونی بین تمام سریال‌های همزمانش بوده است. سریالی که نقش‌های اصلی آن را چهار جوان بازی می‌کنند که دوتای آنها پیش از این شناخته شده بودند.

دارا حیایی با نقش «هاشم»، کیسان دیباج در نقش «سهراب»، فاطیما بهارمست در نقش «نغمه» و مونا کرمی در نقش «آرزو» بازیگرانی بودند که در فصل دوم و سوم این مجموعه حضور داشتند و دارند. پوریا پورسرخ، لیلا بلوکات، حسین پاکدل و حبیب دهقان‌نسب هم نقش‌های فرعی را برعهده گرفته‌اند و این ترکیب توانسته نسبتا موفق عمل کند. طرح مسائل کودکان و نوجوانان، به‌ویژه کسانی که از داشتن نعمت پدر و مادر محروم هستند یکی دیگر از فرازهای این سریال است. نمایش صحیح و واقعی موقعیت کودکانی که در محیط‌هایی شبیه پرورشگاه بزرگ می‌شوند در جامعه و نقدهایی اجتماعی به این موضوع نقطه قوت دیگر این مجموعه است. وابستگی عجیب این بچه‌ها به دوست یا رفیق خود و احساسات‌شان به جنس مخالف در سنین خاص، از دیگر موضوعات مهمی بوده که لا‌به‌لای قصه به صورت زیرین و غیرمستقیم مطرح شده است. البته که « از سرنوشت3» در زمان پخش دچار فرازوفرودهایی بود و برخی سکانس‌ها بدون دلیل خاصی، طولانی و کند بود اما در مجموع اولین ساخته تلویزیونی محمدرضا خردمندان توانسته نمره قبولی را کسب کند.

در مجموع سریال‌هایی که روایت دوره‌ای از زندگی شخصیت‌ها را نشان می‌دهد عموما مورد توجه قرار می‌گیرد. مهم‌ترین نمونه‌های خارجی آن که در ایران توفیق داشتند شخصیت‌های «اوشین» و «هانیکو» بودند که تماشاگر از کودکی تا بزرگسالی شاهد فرازونشیب‌هایشان بودند و درنهایت هم با موفقیت آنها به پایان می‌رسید. چند سالی است که در کشور ما هم تولید و پخش این نوع از سریال‌ها رونق گرفته است. سریال‌های تاریخی «شهریار» و «روشن‌تر از خاموشی» نمونه‌هایی از این دست مجموعه‌ها بودند که بازه زمانی کودکی تا بزرگسالی شخصیت اصلی را نشان می‌دادند.

به اسم نوجوان، برای بزرگسال

سریال‌هایی مانند «بچه مهندس» یا «از سرنوشت» ظاهرا برای کودک و نوجوان و نهایتا جوانان است اما تجربه نشان داده که مخاطبان بزرگسال را بیشتر درگیر خودش می‌کند. سریال‌هایی با شخصیت‌های اصلی نوجوان اما با دغدغه‌های بزرگ‌تر که متوجه خانواده‌ها هم می‌شود. در سریال از سرنوشت، از مساله مهاجرت تا کودکان کار و قاچاق ارز و دارو تا معضلات زندان را دیدیم. موضوعاتی که مبتلا به همه جامعه است اما همه می‌دانیم که اساس و پایه بزهکاری در سنین پایین است. عشق، ازدواج، خیانت، تلاش برای موفقیت و پشتکار برای رسیدن به هدف، موضوعاتی هستند که در اکثر سریال‌های ایرانی و به شکل کلیشه‌ای به چشم می‌خورند. انگار قرار نیست موضوعات دیگری هم دستمایه ساخت سریال‌ها قرار گیرد. این بار اما موضوعات مختلفی به کلیشه‌های سابق اضافه شدند. خبری از عشق‌های مثلثی نبود و قماربازی و تردیدها و اشتباهات جوانان و ریسک‌پذیری آنها و همچنین ارتباط گذشته افراد با وضعیت فعلی‌شان مورد توجه قرار گرفتند. تماشای داستان زندگی افراد از کودکی تا بزرگسالی به تماشای یک مسابقه فوتبال شباهت دارد. هم هیجان دارد و هم لحظات تلخ و مخاطب شخصیت اصلی را دنبال می‌کند تا به هدف اصلی‌اش برسد. حالا این مخاطبان می‌توانند بزرگسالانی باشند که یا خودشان پدر و مادر هستند یا در کودکی و نوجوانی مشکلاتی شبیه به هاشم و سهراب داشته‌اند.

دوران پساموفقیت  

 یکی از تفاوت‌های سریال از سرنوشت با سریال‌های مشابهش درباره نحوه پرداخت و ورود به انتهای داستان شخصیت‌ها بود. یعنی اگر بینندگان پیش از این شخصیت‌ها را تا رسیدن به سکوی موفقیت دنبال می‌کردند حالا اما همراه دوره بعد از موفقیت‌های آنها هم می‌شوند و این عامل باعث جذابیت و تنوع می‌شود. مواجهه جوانان با موفقیت و شکست مساله مهمی است. شاید بسیاری از فسادهای مالی یا حتی اخلاقی و سیاسی نیز به دلیل بی‌توجهی به این دوره پراهمیت است. سری سوم «از سرنوشت»، بلندپروازی‌ها و آرزوهای دور هاشم را هم نشان داد که چطور کار دست همه داد و پای خودش را به زندان باز کرد. باید از این دست سریال‌ها باز هم ساخته شود و پرونده‌های واقعی در دادگاه‌ها که حاصل همین بالاپریدن‌هاست نمایش داده شود تا نه به صورت مقاله و مستقیم و شعاری، بلکه ملموس و واقعی و باورپذیر مشکلات جوانان گفته شود تا تاثیر رسانه بر معضلات جامعه‌ مشخص شود. اگر در «بچه مهندس» جواد را تا رسیدن به موفقیت همراهی می‌کردیم اینجا ثروتمند شدن هاشم و سهراب پرورشگاهی را هم می‌بینیم و دلایل لغزش‌های آنها را نیز شاهد هستیم تا معلوم شود که اصطلاحا حفظ قهرمانی سخت‌تر از رسیدن به قهرمانی است.

قصه یا سلبریتی

در روزنامه «فرهیختگان» بارها به مدیران تلویزیون هشدار دادیم و توصیه کردیم که مخاطب صرفا چهره نمی‌خواهد و بیشتر به داستان سرراست و روان علاقه‌مند است. البته اگر یک داستان خوب و جذاب توسط چهره‌ها گفته شود اتفاق فوق‌العاده خوبی است و کسی منتقدش نیست اما قرار نیست سلبریتی‌ها بار کم‌کاری مدیران، فیلمنامه ضعیف و شتاب تلویزیون برای ساختن یک سریال را به دوش بکشند.

در سریال «از سرنوشت» دیدیم که بدون پرداخت دستمزدهای گزاف به چهره‌ها هم می‌شود موفق بود و تماشاگر را راضی کرد. فارغ از اینکه این چهار بازیگر جوان و اصلی بعدها چه مسیری را طی کنند اما حالا به نظر نمی‌رسد که رقم بالایی برای حضور و بازی آنها پرداخت شده باشد. ساختن نیروهای تازه‌نفس و چهره‌های جدید هم یکی دیگر از اهداف رسانه است که این بار در آن موفق بودند. جوانگرایی در موضوع، کارگردان و بازیگران در سریال این شب‌های شبکه دو جواب داده و انتظار می‌رود که هم این شبکه و هم شبکه‌های دیگر با ریسک‌پذیری بالا و همچنین توجه عملی و نه شعاری به جوانان، سریال‌های به‌مراتب بهتری از «از سرنوشت» را بسازند. این سریال شاید اگر در دهه 70 و 80 پخش می‌شد مثل الان مورد توجه قرار نمی‌گرفت اما در همین برهوت تلویزیون هم چنین کارهایی می‌تواند باعث آشتی مخاطب و صداوسیما شود.

 

گفت‌وگو با حبیب دهقان‌نسب

قصه حرف اول را در سریال‌های تلویزیونی می‌زند

حبیب دهقان‌نسب یکی از بازیگران قدیمی و خوشنام تئاتر است که او را بیشتر با کارهای مرحوم ملاقلی‌پور و آثار تاریخی به یاد می‌آوریم. دهقان‌نسب در دسته بازیگرانی قرار دارد که معتقدند نقش کوتاه و بلند وجود ندارد و احتمالا به همین دلیل پذیرفته که در سریال «از سرنوشت3» یک نقش فرعی را بازی کند. دهقان‌نسب این‌بار نقش فردی به‌نام «نگهدار» را بازی می‌کند که منفی است و «ماجد» او را فریب می‌دهد. حالا با او درباره این سریال و نقش قصه در اقبال عمومی به یک سریال حرف زدیم. (لینک)

 

گفت‌وگو با فاطیما بهارمست، بازیگر نقش نغمه

مردم شخصیت‌های ملموس را دوست دارند

بهارمست از هشت‌سالگی جلوی دوربین رفته و تا به‌حال با کارگردانانی مانند ابراهیم حاتمی‌‌کیا و بهرام بهرامیان در تلویزیون همکاری داشته است. بهارمست در فصل دو و سه سریال «از سرنوشت» در نقش نغمه، نامزد هاشم حضور داشته و شاید جدی‌ترین اثرش در دوره جوانی باشد. با بهارمست درباره فراز و نشیب‌های نقش نغمه و دلایل استقبال مردم از این سریال حرف زدیم. (لینک)

 

نویسنده: سیدمهدی موسوی‌تبار، روزنامه‌نگار

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار