به گزارش «فرهیختگان»، بسیج دانشگاه صنعتیشریف پنجشنبه هفته گذشته همایش «ماموریت شریف» را با حضور مجازی روسای فعلی و سابق این دانشگاه برگزار کرد و طی آن محمود فتوحی رئیس فعلی دانشگاه، سعید سهرابپور، محمد اعتمادی، علیاکبر صالحی و رضا روستاآزاد که همگی در برهههایی مسئولیت این دانشگاه صنعتی را برعهده داشتند، به بیان دیدگاههایشان پیرامون ماموریت امروز دانشگاه پرداختند. در بخش اول این همایش مدعوین هرکدام 20دقیقه فرصت داشتند پیرامون موضوع همایش سخنرانی کنند؛ در این میان رضا روستاآزاد که بهدلیل مشکلات اینترنتی نتوانست در طول همایش حضور داشته باشد، صرفا در بخش اول همایش به بیان دیدگاههای خود پرداخت.
او با بیان اینکه بهطور کلی دانشگاهها ماموریتشان مشخص است که میتوان به تربیت نیرو، ایجاد دانش، ایجاد فناوری، مسئولیت اجتماعی و... اشاره کرد، گفت: «معمولا این ماموریتها در اسناد راهبردی نوشته و تصویب میشود، اما اجرای این ماموریتها بسیار سخت است و باید تلاش زیادی شود تا علم و عمل یکی شوند. یکی از مشکلات ما این است که امروزه عدهای برای کسب عناوین وارد دانشگاهها میشوند و این اصلا درست نیست.»به گفته او، اساتید باید برای ارتقا مقاله ارائه بدهند درحالیکه در برههای در برخی دانشگاهها مانند دانشگاه مالکاشتر برخی همکاران که فعالیتهای خوبی هم داشتهاند، صرفا به این دلیل که بهسمت مقاله نرفتند، در معرض اخراج قرار گرفتند. برای همین به وزیر دفاع و دیگران توصیه کردم اگر میخواهید کاری برای کشور انجام دهید خیلی به مقاله توجه نکنید البته مقاله خوب است اما قطعا برای اینکه یک مقاله و تز را در خدمت کشور دربیاورید، کار بسیار سختی است.
رئیس سابق دانشگاه صنعتیشریف عنوان کرد: «نگاه کنید شهید احمدیروشن دنبال این نبود که مقاله دهد یا شهید طهرانیمقدم یک مقاله هم نداشت اما موشک نقطهزن ساخته است، میخواهم بگویم بسیاری از کارهای مورد نیاز کشور اصلا مقاله از آن خارج نمیشود درحالی که امروزه بسیاری از دانشجویان بهدنبال این هستند که همان ابتدا عنوانی را برای تز خود انتخاب کنند که بتوانند بهسرعت فارغالتحصیل شوند.» در بخش پایانی نیز روسای ادوار مختلف دانشگاه صنعتیشریف به سوالات علی ملکی، رئیس پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتیشریف پاسخ دادند که در ادامه میخوانید.
ملکی، مجری: دانشگاه تا چه اندازه در مسیر مسالهمحوری موفق بوده و یا در غیر این صورت چقدر تا این آرمان فاصله دارد؟ اگر در رسیدن به این هدف فاصله داریم موانع اصلی برای رسیدن به آرمان چیست؟ اصلا حل مسائل جامعه و فناوری با بحث پژوهش و انتشار مقاله در تضاد است؟
مقالات زیادی منتشر میکنیم، اما به همان میزان پتنت داشتیم؟
فتوحی: دانشگاه صنعتیشریف درحال حاضر نزدیک به 10 هزار دانشجو دارد و تقریبا 50 درصد آنها دانشجوی کارشناسی و مابقی دانشجویان تحصیلات تکمیلی هستند؛ کاری که ما باید انجام دهیم این است که در حوزه تحصیلات تکمیلی تا جایی که امکانپذیر است، بتوانیم بحث رسالههای دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری را به نیازهای جامعه متصل کنیم؛ اما اولا باید درباره مقاله توضیح دهم. چراکه دانشگاه نه یک دبیرستان بزرگ و نه یک هنرستان بزرگ است، اصلا مثال شهید احمدیروشن با یک استاد دانشگاه بسیار اشتباه خواهد بود، طبیعی است که کسی از احمدی روشن پایاننامه نمیخواهد اما از یک استاد دانشگاه حتما این کار درخواست میشود. یک استاد در دانشگاه باید 3 کار آموزش، پژوهش و فعالیتهای اجرایی را انجام دهد. یک استاد باید از نظر کمیت آموزش خود را ارائه دهد، از حیث کیفیت هم باید آموزش خوبی را ارائه دهد و از حیث مقاله هم همینطور. معتقدم حرکتی که در ابتدای انقلاب اسلامی شروع شد و اساتید تشویق به مقاله نوشتن شدن، بسیار اقدام خوبی بود و کاری که ما باید انجام میدادیم این بود که اولا اخلاق علمی رعایت شود و دوما اینکه کیفیت لحاظ شود. به اعتقاد بنده این دو مولفه در دانشگاه صنعتی شریف صورت گرفته است و طی چندین سال تعداد رسالههای ما افزایشی نداشته، بلکه تعداد ارجاعات به آن افزایش داشته است. همچنین از صددرصد مقالاتی که در دنیا منتشر میشود، تنها یکونیم درصد آن مربوط به ایران است، حال چطور است که میتوانیم از 98 درصد مقالات دنیا استفاده کنیم اما همان یکونیم درصد مقالات ما نباید توسط دیگران خوانده شود؟ ممکن است در کشور ما مقالات زیادی منتشر شود، اما آیا به همان میزان نیز نتوانستهایم پتنت داشته باشیم؟ به همان میزان نیز توانستهایم مقالات را به محصول تبدیل کنیم؟
کمتر از 30 درصد اساتید درگیر ارتباط با صنعت هستند
ملکی، مجری: به نظر شما این دو مقوله با یکدیگر در تعارض هستند؟
فتوحی: اصلا در تعارض نیستند. نکتهای که وجود دارد این است که ما یکسری مشکل در صنعتمان داریم، اول اینکه هرگاه صنعت به دانشگاه مراجعه کرده، دانشگاه توانسته مشکلات آن را حل کند. حال به صنعت خودروی کشور نگاه کنید، اصلا این صنعت نیاز به نوآوری ندارد، وقتی که امروز اعلام میشود قرار است خودرو به فروش رسد، ساعت 10 صبح فردای آن روز، همه برای خرید ثبتنام کردهاند، اصلا چه دلیلی دارد که این صنعت به سمت نوآوری برود؟ همیشه باید بحث هزینه و فایده را مدنظر قرار داد؛ چراکه صنعتی بهدنبال نوآوری میرود که در رقابت باشد و کار دانشگاه نیز این است که به سراغ نوآوری برود. قطعا وقتی که دانشگاه در نوآوری به سراغ حل مسائل صنعت برود، این کار میتواند به مقاله نیز منجر شود. قرارداد ارتباط با صنعت دانشگاه صنعتیشریف منجر به مقالات در بهترین ژورنال برق شده و این دو مقوله هیچگونه مغایرتی با یکدیگر ندارند. ما از اساتیدمان بهخصوص از آنهایی که میخواهند فول پروفسور شوند، هم مقاله و هم ارتباط با صنعت را میخواهیم و اگر کسی صرفا مقاله داشته باشد، به او در هیات ممیزه اجازه ارتقا نمیدهیم و همچنین اگر کسی تنها ارتباط با صنعت را داشته باشد نیز چنین اجازهای ندارد. دانشگاه، نه هنرستان و نه دبیرستان است، بلکه دانشگاه است و به همین دلیل باید هم در مرز دانش کار کرده و هم مسائل اساسی کشور را حل کند. تصور میکنم دانشگاه صنعتیشریف در این راستا گام برداشته اما با آنچه باید فاصله زیادی دارد.
تعداد اعضای هیاتعلمی ما که امروز درگیر قرارداد با صنعت هستند، زیر 30 درصد است، درحالیکه برای یک دانشگاه صنعتی در کشور این رقم بسیار پایینی است، در عین اینکه دانشگاه ما از لحاظ حجم قراردادها با صنعت در مقام اول هستیم. متاسفانه مقاله بحثی است که سالهای سال در کشور درباره آن صحبت میشود، درحالیکه وقتی یک فرد پژوهشگر، عضو هیات علمی و... که درحال انجام فعالیت پژوهشی است، باید این فعالیت را در معرض دید دیگران قرار دهد، اما متاسفانه ما بهگونهای به خودمان نگاه میکنیم که هر چه کار علمی در دنیاست را ما انجام دادهایم و از دیگران نیز هیچ استفادهای نمیکنیم. درحالیکه تنها یکونیم درصد مقالات توسط ما و مابقی توسط دیگران منتشر میشود. مساله را صنعت باید تعریف کند و بعد از آن دانشگاه برود آن موضوع را برطرف کند. بهطور مثال صنعت برق و صنایع دفاعی جزء صنایعی هستند که بهخوبی به دانشگاهها مراجعه کردهاند و توانستهاند مشکلاتشان را حل کنند، اما ممکن است صنایع دیگر اینگونه نباشند. در اصل این صنعت است که باید مسائل خودش را به دانشگاه ارجاع دهد و قطعا دانشگاه مسالهاش را حل میکند، طبیعی است در این میان نیز بحث انتشار مقاله اتفاق خواهد افتاد.
ملکی (مجری، خطاب به سهرابپور): بخشی از مساله به خارج از دانشگاه برمیگردد و طبق گفته دکتر فتوحی تا زمانی مسالهای به دانشگاه ارجاع داده نشود، شاید دانشگاه نیز نتواند مشارکت جدی را داشته باشد و این مقوله خارج از دسترس دانشگاه است، هرچند در بحث بلندمدت میتواند جزء سیاستگذاریای باشد که دانشگاه میتواند در این زمینه کمککننده باشد، اما درحال حاضر از منظر دانشگاه اگر این نهاد بخواهد مشارکت بیشتری در جامعه داشته و نوآوری در داخل دانشگاه تقویت شود، باید چه ساختارهایی را توسعه داد؟
پاسخ خوب دانشگاه، صنایع نظامی را مشتری دائم دانشگاهها کرد
سهرابپور: میخواهم توضیح مختصری درباره تاریخچه مراجعه صنایع به دانشگاه را بازگو کنم. در ابتدا صنایع نظامی برای کشور با توجه به اتفاقی که در دوران هشت سال دفاع مقدس رخ داد، برایمان دارای اولویت بود و در همین راستا بخشهای مختلف کشور ارگانهای خودکفایی در این زمینه راهاندازی کردند اما بعد از مدتی فهمیدند که مسائل پیچیده است و با احتیاط به سراغ دانشگاهها آمدند؛ چراکه نمیدانستند دانشگاهها از عهده کار بر میآیند یا خیر که در نهایت به جوابهای خوبی رسیدند و مشتری دائمی دانشگاهها شدهاند و با فارغالتحصیلان ممتازی که شرکتهای دانشبنیان قوی تشکیل دادند، میبینیم که امروزه 2 هزار شرکت دانشبنیان برای این بخش کشور کار میکند.
در اصل باید از سمت صنایع علاقه وجود داشته باشد، چراکه در کشورهای پیشرفته صنعت به سراغ دانشگاهها میآید و حتی در جلسات دفاع از پایاننامه دانشجویان شرکت میکنند که اگر آن فرد به درد فعالیت در شرکتشان میخورد بتوانند بهسرعت آن را جذب کنند. بهعنوان صنایع نیز همیشه صنایع دفاعی را مثال میزنم که ارتباطش با دانشگاه بسیار موفق بوده و نقطه مقابل آن نیز صنعت خودروسازی ماست که چون نیازهایشان را از خارج خریداری میکردند دیگر به سراغ دانشگاهها نمیآمد، هرچند امروزه با تحریم روبهرو هستیم میبینیم که این صنعت نیز نسبت به گذشته بیشتر به سراغ دانشگاه آمده است. قطعا صنعت خودروی ما زمانی درست میشود که یک صنعت خصوصی سوم و با R&D بسیار قوی داشته باشد حتما بعد از 10 سال ما میتوانیم مسیر کشور کره را در این صنعت دنبال کنیم، اما معتقدم اصلا اجازه وجود چنین رقیبی برای صنعت خودروسازی داده نمیشود.
ما در زمینههای مختلف پیشرفتهای زیادی کردهایم، درحالیکه قطعا صنعت خودرو به نسبت برخی حوزهها بسیار آسانتر است و حتما میتوانیم در آن نیز پیشرفت کنیم. از سوی دیگر دانشگاه همیشه آمادگی لازم و پتانسیل مورد نیاز را برای حل مسائل داشته و هر گاه به دانشگاه مراجعه شده نتایج خوبی را شاهد هستیم. خوشبختانه طی سالهای اخیر تعداد قراردادهای صنعتی سال به سال بیشتر شده و امروزه دانشگاه صنعتیشریف در این زمینه اول است، اما باید بخش صنعت را برای مراجعه به دانشگاه تشویق کرد، با این حال برخی صنایع مانند صنعت نفت هم اخیرا بهسمت دانشگاه آمده و معتقدم همیشه باید از سمت صنعت تمایل وجود داشته باشد که اینگونه نبوده است.
قدمهای حیرتآوری برداشتیم؛ باید آموزشعالی را توسعه میدادیم
ملکی، مجری: دکتر صالحی ازجمله کسانی هستند که از پشت میز دانشگاه به میز صنعت رفته است. باتوجه به این مساله بگویید که مراجعه صنعت به دانشگاه چطور بوده و درصورت حرکت صنعت هستهای به دانشگاه چه پاسخی دریافت کردید؟ همچنین کمی درباره موانع موجود در این مسیر صحبت کنید.
صالحی: ما از ابتدای انقلاب اسلامی همیشه با بحران افراط و تفریط روبهرو بودهایم و باید به این مشکل از بعد جامعهشناسی نگاه شود. همواره نگاهمان به سلبیات است؛ یعنی اگر ایجابیهایی نیز داشته باشیم، آن را نادیده میگیریم. شاید این مقوله از یک جهت مثبت باشد، اما اگر ایجابیها را هم مدنظر قرار دهیم، حرکت ما سریعتر خواهد بود. بنده پیش از پیروزی انقلاب اسلامی عضو هیاتعلمی دانشگاه صنعتیشریف بودهام و طبیعتا سیر تحول را از نزدیک دیدهام، تا 40 و 42 سال پیش اصلا دانشگاه صنعتیشریف که یک دانشگاه جدید و طبق مدلهای روز دنیا نیز طراحی شده بود، دستاورد زیادی برای ارائه نداشت و بیشتر جنبههای آموزشی آن مطرح بود، البته صنعت ما نیز در آن زمان بهمعنی واقعی چندان صنعت نبود و پژوهش ما هم پژوهش چندانی نبود؛ ما مقطع کارشناسی ارشد و دکتری در علوم و فنون مهندسی نداشتیم و در فیزیک نیز دکتری نداشتیم و این مقاطع در دانشگاه صنعتیشریف بعد از انقلاب اسلامی ایجاد شد. زمانیکه این مسیر را شروع کردیم، هیچ نداشتیم، اما میخواهیم خودمان را با کشورهایی مقایسه کنیم که 200 سال سابقه صنعتی شدن و علمی بودن را دارند. نگاه کنید نیوتن 250 سال پیش کار را شروع کرد و آنها امروز همین بازه زمانی از ما جلوتر هستند. گوتنبرگ 300 سال پیش چاپ را اختراع کرد، حال ما میخواهیم به یکباره خودمان را با کشورهای پیشرفته مقایسه کنیم و درمقابل دستاوردهای خودمان را در همین 42 سال نبینیم، درحالیکه باید کمی منطقی فکر کنیم.
بنده ریاست دانشگاه را در سال 61 و معاون آموزشی وزارت علوم را در سال 63 برعهده داشتم و میدانم وضعیت دانشگاههای کشور در آن زمان چگونه بوده و الان در چه جایگاهی هستیم. بنده در صحبتهایم گفتهام قدمهایی که در آموزشعالی برداشتهایم، حیرتآور است. البته همیشه این مساله مطرح میشود که اگر ما پیشرفت کردهایم، دنیا هم پیشرفت کرده، بله این درست است. اما اگر دنیا را به چند دسته تقسیم کنیم، باید بگوییم که یکسری از کشورها هستند که بر مدار کشورهای غربی و مقتدر دنیا میچرخند؛ مانند کره جنوبی، ژاپن و...، درمقابل کشورهایی ازجمله ایران را هم داریم که از روی ناچاری باید همه حوزهها بهصورت بومی رشد کنند، درحالیکه اگر شرایط بینالمللی ما راحت بود، علاوهبر اینکه استقلال سیاسیمان را حفظ میکردیم، قطعا این مسیری را که طی کردهایم، میتوانستیم چندبرابر طی کنیم، اما نگاه کنید از همان 40 سال پیش ما تحریم بودهایم.
زمانی که برای بار دوم ریاست دانشگاه صنعتیشریف را عهدهدار شدم، میخواستیم 10 میلیون دلار در سال 68 تجهیزات برای دانشگاه بخریم که از بانک توسعه اسلامی نیز وام گرفتیم، اما تجهیزات را به ما نمیدادند و ما مجبور بودیم تجهیزات را بهنام بانک توسعه اسلامی خریداری کرده و از این طریق وارد دانشگاه کنیم، درحالیکه اصلا تجهیزات پیچیدهای هم نبوده است. نگاه کنید، ما انقلابی کردیم و یک شیوه حکمرانی را در جهان مطرح کردیم و این شیوه به مذاق طرف مقابل خوش نیامد و این انقلاب با موانعی روبهرو شده، چراکه یکی از خواستههای اصلی انقلاب، استقلال واقعی سیاسی بوده و نظام بینالمللی نمیتواند تحمل کند که یک کشور جهانسومی و درحال توسعه داعیه استقلال واقعی از تمامی قدرتهای موجود را داشته باشد و حتما این مهم میتواند برای تمام دنیا یک الگو تلقی شده و قطعا اگر این الگو پابگیرد، برای قدرتهای مختلف مشکلساز خواهد شد.
ما مشکلمان این است که اصلا ایجابیهای جامعه را نمیبینیم. نگاه کنید در ابتدای انقلاب 175 هزار دانشجو داشتیم، اما امروزه این میزان به بیش از چهارمیلیون نفر رسیده است. امروز ما میگوییم مقاله، اما آن زمان بحث تعداد دانشجو مطرح بود، چراکه وقتی میخواستیم تعداد دانشجو را زیاد کنیم، عدهای میگفتند کیفیت کاهش پیدا میکند. عقربههای ساعت را نگاه کنید، یکی کیفیت و دیگری کمیت است. قطعا اگر همیشه بر کیفیت متمرکز باشیم، از کمیت عقب میمانیم و برعکس آن هم وجود دارد، بلکه شرایط کشور ایجاب میکند که عقربه ساعت بین کمیت و کیفیت در کجا قرار بگیرد.
قبول دارم که امروز همه 4.5 میلیون دانشجوی ما باکیفیت نیستند، اما نباید این موضوع را نادیده گرفت که ما این دریا را ایجاد کردیم که در آن نهنگ پیدا شود. قطعا در حوض نمیتوان دنبال نهنگ گشت، بنابراین ما باید آموزشعالی را توسعه میدادیم که خوشبختانه باوجود همه محدودیتها و فشارها این کار را کردیم و امروز درحال صید نهنگ هستیم. پروفسور میرزاخانی در دانشگاه صنعتیشریف تربیت شد که یک نهنگ علمی بود.
امروزه بحث چاپ مقالات مطرح شده و عدهای میگویند نباید این کار را انجام دهیم، گویی که چاپ مقاله گناه شده است، درحالیکه در ابتدای انقلاب مقاله نوشتن کار بسیار سختی بود و زمانی که برای بار دوم رئیس دانشگاه صنعتیشریف شدم، اعلام کردم که اساتید ما در مقالهنویسی تنبل هستند، چراکه خودشان باید کار تایپ آن را انجام دهند. همان زمان دکتر وفایی اعلام کرد که کار چاپ مقالات اساتید را دانشگاه انجام میدهد و تلاش کردیم تا بستر مقالهنویسی را آسان کنیم و امروز افتخار میکنیم که ما در منطقه جایگاه اول را داریم.
با جلوگیری از انتشار مقاله حرکت در مرز دانش را از دست میدهیم
مقاله بیارزش نیست؛ نگاه کنید بیش از 90 سال پیش نظریه نسبیت توسط اینشتین نوشته شد، اما به آن حتی نوبل هم داده نشد، چراکه نمیتوانستند ثابت کنند، اما امروزه این مقوله ثابت شده و آن زمان همه مسائل ذهنی بوده است. همچنین در دهه 50 میلادی وقتی برای اولینبار توانستند مقوله لیزر را در آزمایشگاه ببینند، آیا لیزر آن زمان با آنچه امروز میبینیم، یکی است؟ باید به دانشگاه اینگونه نگاه کرد که این نهاد حلقه وصلی بین مرزهای دانش است و باید اساتید دانشگاه مرزهای دانش جهان را رصد کنند و اگر اینگونه نباشد، استاد اصلا زنده نخواهد بود و دست دیگرش نیز باید بر روی صنایعی باشد که این آمادگی را دارند که با دانشگاه همکاری کنند. حرکت در مرزهای دانش وظیفه اساتید است و دست دیگرش که میخواهد روی صنعت باشد، نیازمند سفارش است. قطعا هرگاه استادی یک دستش در مرزهای دانش و دست دیگرش در صنعت باشد، همانند حلقه وصل خواهد بود، بنابراین باید اساتیدی را که مقاله مینویسند، تشویق کرده و به آن جهت بدهیم؛ همچنین صنایع هم که بهسراغ دانشگاهها نمیآیند و با جلوگیری از انتشار مقاله همین حرکت در مرز دانش را نیز از دست میدهیم.
وزارت دفاع در آمریکا اگر میخواست هواپیمایی را بسازد، ویژگیهای آن را مینوشت و به همه دانشگاهها میداد و بعد اعلام میکرد که کدام دانشگاه میتواند بر روی این پروژه کار کند. برای این پروژه بهطور مثال 10 هزار پروپوزال ارسال میکند که بعد از بررسی آنها، هزار پروپوزال انتخاب میشد و به این هزار نفر نیز اعلام میکردند که جزئیات بیشتری را توضیح دهند و درنهایت بهترتیب به یک پروپوزال میرسید و اینگونه با دانشگاهها کار میکرد، امروزه نیز صنایع ما باید خودشان داوطلبانه بهسراغ دانشگاهها بیایند.
در همان ابتدای انقلاب، نیروهای مسلح ما لوله خمپارهانداز نمیتوانستند بسازند تا اینکه درنهایت دانشگاه و فعالان این حوزه وارد میدان شدند و امروزه میبینیم که به کجا رسیدهایم. همچنین در اواخر جنگ تمام لامپهای راداری ما سوخته بود و چون به ما لامپهای جدید نمیفروختند، دکتر نراغی تمام این لامپها را تعمیر کرد، تا جاییکه حضرت امام پیشانی او را بوسید. امروزه در حوزه رادار به کجا رسیدهایم، در اصل نیاز ما را به اینجا رساند. خواهشم این است که مقالات را بنویسند و آرامآرام به نیازها جهت دهید و قطعا مقالات در مرزهای دانش همچنان باید پایدار بماند.
ملکی، مجری: دکتر اعتمادی اگر بار دیگر به مسئولیت بازگردید و بخواهید دانشگاه را در این مسیر متحول کنید، تصور میکنید که اولویتهای اصلی برای اینکه در درون دانشگاه بتوانیم این مساله را طی کنیم، چه خواهد بود؟ موضوع دیگر بحث میانرشتهایهاست که میتواند به رفع این مساله کمک کند. در اینباره نیز صحبت کنید.
اعتمادی: بنده در برنامه پنجساله توسعه سوم مشارکت داشتم و دبیر شوراهای عالی برنامه در حوزه آموزش و پژوهش بودم و همان زمان در سازمان برنامهوبودجه حضور داشتم و این برنامهها در آنجا تدوین میشد. بعد از تدوین کلیات برنامه، برنامه به مجمع تشخیص مصلحت نظام رفت و کلیات آن به تایید مقاممعظمرهبری رسید و بعد در مجلس نیز تصویب شد. البته تمام دستگاههای اجرایی در تدوین آن بیش از یک سال مشارکت جدی داشتند و بنده ماموریت پیدا کردم که تا پایان یک سال اول انحراف از برنامه را در حوزه آموزشعالی ارائه کنم. متاسفانه واگرایی زیادی از برنامه را داشتیم و میخواهم بگویم که تدوین و تصویب برنامه و ایجاد مرکزی برای پایش برنامه اقدامات بسیار عالی خواهد بود، اما اینکه این مسائل منجربه برنامه شود، مقوله دیگری خواهد بود؛ چراکه در پایان تدوین، تصویب و ابلاغ برنامه هم اگرچه همان دولت در چهار سال بعد ادامه پیدا کرد، اما تمام مسئولان سازمان برنامه تغییر یافتند و موضوعات دیگری را پیگیری کردند. همچنین هر دستگاه اجرایی به سلیقه مدیر وقتش آنچه را که صلاح میدانست، پیگیری میکرد و همین مولفهها باعث واگرایی در اجرای برنامه شد.
ما باید ببینیم که موانع این حوزه چیست، قطعا یکسری موانع بیرونی و برخی هم درونی هستند؛ یعنی درست است که ما در دانشگاه به کیفیت معتقد هستیم و حفظ کیفیت نیز تاحدی درتقابل با کمیت است، اما گاهی سلیقههای دیگر باعث میشود که برای تامین آنها جهتگیریهایی در حوزه کمیت از درون شکل بگیرد و اعضای هیاتعلمی دانشگاه را درگیر فعالیتهای کمی کند. شناخت این خاستگاههای فردی و گروهی متضاد با اهداف و اینکه چگونه باید این خاستگاهها را بهسمت اهداف شکل دهیم، مسئولیت مهم مدیریتی دانشگاه بوده و ظرافتی است که باید به آن توجه زیادی شود. در اصل باید در پیادهسازی برنامههای راهبردی در هر زمانی، به این مقوله توجه شود که برای تحقق هرکدام از آنها چه میزان بها داده شده و اعتبارات لازم آن را تامین کنیم.
حوزه علوم پایه چندان تقویت نشده، درحالیکه باید در مرز دانش باشد
ملکی خطاب به فتوحی: مساله اصلی بحث شکاف و موانع موجود در حوزه پیادهسازی برنامهها است. امروزه موانع اصلی که در داخل دانشگاه برای برنامههای تدوینشده وجود دارد، چیست؟
فتوحی: همانطور که آقای اعتمادی نیز توضیح داد، برنامههای راهبردی نوشته میشوند، اما برای اجرای آن الزاماتی نیاز است. کاری که ما انجام دادهایم این است که هم برنامه را به تصویب هیات امنا رساندیم تا از این طریق هرکسی که مسئولیت دانشگاه را برعهده دارد، نتواند آن را تغییر دهد و دوم اینکه به روند اجرای آن نظارت میکنیم. یکی از کارهایی که انجام دادهایم این است که بودجه دانشگاه را هدفمند کردهایم. حتی از دانشکدهها نیز برنامههایشان را در راستای برنامه کلی دانشگاه دریافت کردیم و نزدیک به دو سال است که این کار انجام میشود، البته با مشکلات مالی نیز روبهرو هستیم. همچنین زمینههایی که امروزه نیاز کشور است، مانند میانرشتهها را باید راهاندازی کنیم. در این راستا برخی رشتهها را ایجاد کردیم و معاونت آموزشی و پژوهشی دانشگاه بهدنبال ایجاد برخی دیگر از این رشتهها است.
ما در داخل دانشگاه برخی گرنتهای خاصی را هم درنظر گرفتهایم. مساله دیگری که به موضوعات مالی نیز بسیار وابسته است، بحث پژوهش است. در این مقوله ما دو مولفه نیرویانسانی و مدیریت کردن پژوهش را داریم. مدیریت پژوهش به این معنی است که دانشگاه بتواند اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی را بهسمت نیاز کشور سوق دهد. همچنین باید رشتههای علومپایه را در دانشگاه تقویت کرد. متاسفانه در کل کشور این حوزه چندان تقویت نشده، درحالیکه علومپایه باید در مرز دانش حرکت کند و مقاممعظمرهبری نیز بارها تاکید کردند که دانشگاهها هم باید برای حال کشور فعالیت کنند و هم برای 20 سال آینده کشور.
یکسری از مسائل را نیز ما نمیتوانیم حل کنیم. نگاه کنید امروز هزینهای که برای حوزه پژوهش خرج میشود، زیر نیمدرصد جیدیتی است و ما باید به این باور برسیم که پژوهش کردن امر مهمی است. قطعا هرچه پول در دانشگاه صرف شود، سرمایهگذاری خواهد بود نه هزینهکرد و اگر چنین نگاهی وجود داشته باشد، قطعا دستاوردهای آن را نیز در آینده خواهیم دید. نکته دیگر این است که وقتی این سرمایهگذاری صورت میگیرد، نتیجهدهی آن زمانبر است و نباید این تصور وجود داشته باشد که این هزینهها، زودبازده خواهد بود.
موضوع دیگری که وجود دارد و امیدوارم هم شورایعالی انقلاب فرهنگی و هم مسئولان روی آن کار کنند، بحث گزینش دانشجوی تحصیلات تکمیلی است. البته یکی از کمیتههای این شورا اخیرا مصوبهای داشت که براساس آن ما باید روش گرفتن و گزینش دانشجوی تحصیلات تکمیلی را از روش کنکور حذف کنیم و این دانشجویان باید برمبنای بررسی پرونده و عملکرد پژوهشیاش در دانشگاه گزینش شود. همین امسال دانشگاههای مختلف، تعدادی از دانشجویان را برمبنای نمره، مصاحبه و... پذیرش کردند که در دانشگاه استاد راهنمای مدنظری برای آنها نیست و هم دانشجویان حق دارند و هم دانشگاه؛ چراکه نمیتوان یک عضو هیاتعلمی را مجبور کرد تا با یک نفر کار کند و اینها مسائلی است که بخشی از آن در داخل دانشگاهها و بخش دیگری در بیرون از دانشگاه و توسط سیاستگذاران علم و فناوری باید حل شود.
اعتقاد به امر پژوهش باید در کشور ایجاد شود
بحث دیگر مربوط به ارتباط صنعت و مراجعه صنعت به دانشگاه است. فرض کنید اخیرا صنعت نفت به دانشگاهها روی آورده و کل مطالعات مربوط به برخی از چاههای نفتی را با اهدف ازدیاد برداشت به دانشگاهها واگذار کرده که قطعا این کار موثری است، چراکه حتی اگر تنها یکی از این پروژهها موفق شود، درآمد حاصل از آن ارزشمند خواهد بود. اعتقاد به امر پژوهش و این موضوع که دانشگاه میتواند مشکلات کشور را حل کند، باید در کشور ایجاد شود. هرچند معتقدم تا حدی این مساله محقق شده، اما هنوز جای کار زیادی وجود دارد. نباید به دانشگاه صرفا به این چشم نگاه شود که بالاخره ما نیز نهادی به اسم دانشگاه داریم، بلکه باید از دانشگاه بخواهیم تا حل مسائل کشور را جزئی از برنامههای خودش قرار دهد و نیازهایش در این زمینه را نیز برطرف کنیم. بودجه دانشگاه ما با دانشگاههایی مانند استنفورد و امثال آن اصلا قابلمقایسه نیست، با اینحال معتقدم دانشگاههای ما باتوجه به بودجه و مبنای ورودیشان، عملکرد عالیای داشتهاند، اما قطعا ما نتوانستیم از این پتانسیل بهنحو احسن استفاده کنیم.
ملکی، مجری: تصور میکنید سیاستهای جذب اساتید در دانشگاه تا چه حد براساس رویکرد حل مساله تغییر کرده یا میتواند تغییر کند؟ چراکه اینگونه تصور میشود هنوز سیاست اصلی در جذب دانشگاه همانند گذشته و برمبنای مقاله و پژوهش است، درحالیکه اگر نیاز به جهتگیری جدیدی باشیم، طبیعتا نوع ترکیب اساتید نیز باید تغییر کند.
فتوحی: عمده افرادی که امروز در دانشگاه استخدام میشوند، افرادی هستند که بهتازگی از دانشگاه فارغالتحصیل شدهاند و مولفههای بررسی این افراد پیشینه آموزش و پژوهش آنها خواهد بود. طبیعی است که وقتی میخواهیم کسی را استخدام کنیم، به توصیهنامههایی که برای فرد نوشته شده به فعالیتهای پژوهشی او توجه ویژه میشود، البته فعالیت پژوهشی افراد بنا به رشتههای مختلفشان متفاوت است، اما درنهایت انتظار داریم اگر کسی را استخدام میکنیم چه در حوزه آموزشی و چه صنعت، فرد موفقی باشد. هیچ کشور صنعتی در دنیا وجود ندارد که آن کشور از لحاظ علمی پیشرفت نکرده باشد، از این رو نمیتوانیم بگوییم که کسی میتواند در صنعت فردی بسیار کارا باشد اما از لحاظ علمی بسیار ضعیف باشد، چراکه تمام کشورهای دنیا که پیشرفتی در صنعت داشتند، بهترین محققان و دانشمندان را نیز داشتهاند و این دو مولقه کاملا به یکدیگر مرتبط است.
اعضای هیاتعلمی کلید تحقق ماموریت دانشگاه حلمساله
ملکی، مجری: آقای سهرابپور امروز در دانشگاه صنعتیشریف برای اینکه ماموریت حل مساله محقق شود، چه اقداماتی در درون دانشگاه برای تسهیل این مسیر آن هم با توجه به وضعیت فعلی دانشگاه نیاز است؟
سهرابپور: یکی از مولفهها پتانسیل اعضای هیاتعلمی است و چون نیروهای قوی انتخاب میشود، ما این مهم را در اختیار داریم. البته باید بگویم که انتخاب صرفا از روی مقاله صورت نمیگیرد بلکه تمام فعالیتهای پژوهشی ازجمله مقاله را در نظر میگیریم و به همین دلیل افراد با پتانسیلی را در اختیار داریم. مساله مهم این است که ما باید بیشتر روی مقوله اتصال کار کنیم، به معنی دیگر باید در وهله اول به سراغ صنایعی برویم که مسئولان آنها فارغالتحصیلان شریف هستند و علاقه خاصی خواهناخواه به دانشگاه خودشان دارند و با مراجعه به این صنایع آن هم در شرایط فعلی که به دلیل تحریم صنایع به دانشگاهها احتیاج بیشتری دارند، میتوان به روش آسانتر این پل را ایجاد کرد. در اصل ما نیز باید به سراغ صنایع برویم و اینطور نباشد که منتظر بمانیم تا صنایع به سراغ ما بیایند.
موضوع رانت مانع استقلال دانشگاهها در کشور
ملکی، مجری: دکتر صالحی از نگاه شما بحث استقلال دانشگاه در حوزه تحقق ماموریتها تا چه اندازه میتواند کمککننده باشد؟
صالحی: باید دید چه مفهومی را میخواهیم از مقوله استقلال دانشگاه استنتاج کنیم، اگر به دنبال مفهوم استقلال دانشگاههایی مانند هاروارد هستیم، باید بگویم که این کار مشکل است؛ چراکه ما به هرحال در ایران تعداد صندلیهای مورد پسند علاقهمندان در رشتههای پرداوطلب به حدی نیست که بتوان نیاز همه را پاسخ داد. بهطور مثال فرض کنید در رشته برق 100 صندلی داریم اما درمقابل 200 داوطلب هم داریم، اگر بخواهیم در این حوزه استقلال کامل به دانشگاه بدهیم، هر اندازه هم که دانشگاه در پذیرش دانشجو دقت کند، باز این بحث در جامعه ایجاد میشود که بهاصطلاح به افراد رانت دادهاند. به عبارت دیگر نمیتوان به آن مفهومی که در جای دیگر شاهد استقلال هستیم به دانشگاهها استقلال دهیم و بگوییم دانشگاه صنعتیشریف خودش دانشجوی کارشناسی، کارشناسیارشد و دکتریاش را انتخاب کند، هرچند قطعا اگر بتواند این کار را انجام دهد، اتفاق خوبی است، اما در شرایط فعلی این مهم امکانپذیر نیست. در دیگر کشورها به حدی ظرفیت وجود دارد که اگر چنین استقلالی به دانشگاهها داده شود، مشکلی ایجاد نخواهد شد. بنابراین همین میزان استقلال دانشگاهها که از طریق هیاتامنا محقق شده، یک تحول محسوب میشود و همین میزان استقلال مناسب شرایط کشور خواهد بود و بیش از این باعث بروز مشکلاتی میشود. البته اصل استقلال را نفی نمیکنم، اما موضوع بر سر چگونگی اجرای آن است و معتقدم اگر دانشگاه را کاملا مستقل بگذاریم هم در سطح اجتماع و هم مسائل اقتصادی با مشکل مواجه میشویم.
در کشور ما مشکل دیگر این است که برنامهها بهخوبی تدوین میشود، اما به همان خوبی پیاده نمیشود و این مهم تقصیر مجری نیست، بلکه شرایط اقتصادی و بودجهای اجازه چنین کاری را نمیدهد. نگاه کنید، امروز بودجه دانشگاه صنعتیشریف 300 میلیارد تومان است، درحالیکه اگر با دلار محاسبه کنیم، 15 میلیون دلار خواهد شد و اگر صرفا بخواهیم تجهیزات پیشرفته بخریم، کل بودجه صرف آن میشود، حال ما میخواهیم یک دانشگاهی را با 11 هزار نفر و با 15 میلیون دلار اداره کنیم و آن زمان میگوییم چرا برنامهها پیادهسازی نشده است. همین دانشگاه تقاضای 100 میلیون دلار تجهیزات از بانک توسعه اسلامی داشته، این نشان میدهد که برنامه وجود دارد اما با بودجه فعلی امکان تحقق آن وجود ندارد. اگر میبینیم برنامهها در کشور پیاده نمیشود، علتش این است که صرفا مجری نتوانسته برنامهها را بهخوبی پیاده کند، بلکه شرایط اقتصادی، درآمدی، تحریمها، محدودیتها و... باعث میشود که نتوانیم آرمانها را بهدرستی پیاده کنیم. البته این مسائل باعث میشود که بعد از این برنامههایمان را بهگونهای طرحریزی کنیم که عملیاتیتر باشند؛ چراکه ما گاهی آرمانی برنامهریزی میکنیم و همین مساله باعث بروز مشکلاتی میشود. قطعا باید اولویتبندی داشته باشیم چراکه امکانات ما محدود است و نمیتوان همه خواستهها را یکباره خواست. امیدواریم برنامهای که در هیاتامنای دانشگاه صنعتیشریف به تصویب رسیده، اجراییسازی شود.
ملکی، مجری: دکتر اعتمادی اگر بخواهیم رشتههای میان رشتهای در دانشگاه رواج بیشتری نسبت به شرایط امروز داشته باشد، باید چه اقداماتی را انجام دهیم؟ همچنین چه موانعی پیش روی راهاندازی این رشتهها و قوی کردن ساختار این حوزه وجود دارد؟
اعتمادی: دانشگاه ما در یک دورهای دچار مشکلات زیادی مرتبط با توسعه کمی شد و انتظار این بود که ما باید دورههای تحصیلات تکمیلی را نیز توسعه میدادیم اما در مقابل مشکلاتی را نیز داشتیم و حقیقتا عبور از آن شرایط بدون پشتوانه هیاتعلمی که با صبوری، همفکری و همگرایی با مسئولان دانشگاه همراه شد، ممکن نبود. معتقدم ظرفیت بسیار مهمی که در دانشگاه داریم از توانمندیهای فکری، برنامهای، علمی، اجرایی و توانایی انتقال مسائلی که باید از خارج دانشگاه پیگیری شود، میتواند راهگشا باشد. در دوران حضور دکتر صالحی بهعنوان معاون آموزشی وزیر علوم شاهد بودیم که بسیاری از مشکلاتی که در دانشگاهها داشتیم در سیاستگذاریها حل شد. در دوران ریاستم در دانشگاه به این نتیجه رسیدم که انرژی زیادی میگذاریم اما بخش عمده آن هدر میشود چراکه بسیاری از اختیارات و امکانات اصلا وجود ندارد، به همین دلیل زمانی که بنده در سازمان برنامهوبودجه بودم این مسائل را دنبال کردم که یکی از مهمترین آنها این بود که اگر دانشگاه قراردادی نیز با صنعت داشت، نمیتوانست پول آن را بهراحتی هزینه کند و پول آن ابتدا به خزانه میرفت و درنهایت قسمتی از آن تخصیص داده میشد. بخش عمده این موارد در برنامه 5 ساله توسعه سوم حل شد و کل بودجه فصل پژوهش دانشگاه در آن مقطع خارج از شمول مقررات شد و این مهم کلی تسهیل را برای دانشگاهها ایجاد کرد.
برخی از آییننامههای آموزشی ما نیز دچار مشکل بود و دانشگاهها اختیارات لازم را نداشتند که درنهایت در جلسات شورای معاونان آموزشی مطرح و آییننامه موجود را تغییر دادیم. خوشبختانه دانشگاه صنعتیشریف هم در درون پتانسیلهای خوبی دارد و هم در پتانسیلهای فکری و ارتباطات با خارج وضعیت خوبی دارد. معتقدم بسیاری از مسائل با اهتمام از ظرفیت اعضای هیاتعلمی یا در داخل دانشگاه و با استفاده از ارتباطات علمی و اجرایی دانشگاه با فضای بیرونی قابل حل است.
استقلال کامل دانشگاه در شرایط وابستگی بودجه دانشگاه به دولت سخت است
ملکی، مجری: دکتر فتوحی تصور میکنید دانشگاه تا چه اندازه ماموریت دارد که در مقابل موانع موجود بر سر راه علم، به صورت فعال وارد شده و شرایط را به شکل نظاممند برای تحقق اهداف تغییر دهد؟ سایر دانشگاههای کشور در این مسیر برنامه مشخصی دارند؟
فتوحی: همانطور که دکتر اعتمادی عنوان کرد، خوشبختانه دانشگاه صنعتیشریف بهعنوان دانشگاه مرجع در کشور شناخته میشود و این مهم میتواند روی تصمیماتی که در بخشهای مختلف کشور گرفته میشود، اثرگذار باشد. همین مثال استقلال دانشگاه را در نظر بگیرید، شاید کمی صحبت از استقلال صددرصد آن هم در شرایطی که بودجه دانشگاه به دولت وابسته است، سخت باشد؛ اما آنچه ما باید در حوزه استقلال دانشگاه به دنبال آن باشیم، بحث جذب استاد و دانشجو است و دانشگاه باید در این دو مقوله استقلال داشته باشد، اما طبیعی است که بخشهای بیرونی باید بتوانند بر روند کار نظارت کنند تا مشکلی ایجاد نشود. باید توجه داشت که نمیتوان یک قانون را برای همه دانشگاههای کشور نوشت؛ چراکه امروزه طیف وسیعی از دانشگاهها را داریم. همچنین اعتماد کردن به دانشگاه در کاری که انجام میدهد، مساله مهمی است و تصور میکنم حداقل برای دانشگاههای بزرگ کشور باید جذب دانشجوی کارشناسیارشد و دکتری برعهده دانشگاهها سپرده شود که مصوبه اخیر یکی از کمیسیونهای شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز در همین راستا بوده است.
طییعی است که بسیاری از فارغالتحصیلان ما امروزه در پستهای مختلف کشور مشغول به فعالیت هستند و این مهم نه بهعنوان لابی، بلکه بهعنوان پتانسیل دانشگاه شریف در خارج از دانشگاه است؛ همچنین ما هیاتامنای بسیار قویای در دانشگاه داریم و از طرف دیگر بحث وام از بانک توسعه اسلامی که از 4 سال پیش شروع شده درحال نتیجهدهی است و قطعا این مساله بدون کمک اعضای هیات امنای دانشگاه ازجمله دکتر صالحی، ستاری و جهانگیری مشکل بود و اگر در گرفتن این وام موفق شویم، حتما بحث تجهیزات آموزشی و پژوهشی موردنیاز را تامین خواهیم کرد.
اگر ماموریت دانشگاه را در دو بخش تربیت نیروی انسانی بسیار ماهر و کارهای پژوهشی و ارتباط با صنعت خلاصه کنیم، باید بگوییم که همین فارغالتحصیلان دانشگاه که امروزه در بخشهای مختلف مشغول به کار هستند، باعث اعتماد به دانشگاه شده که مولفه موثری خواهد بود. مساله دیگر بحث بودجه است و بودجه به میزان زیادی به نسبت تعداد دانشجو برنامهریزی میشود، اما معتقدم بودجه دانشگاهها باید به نسبت عملکرد باشد و نمیتوان بودجه را براساس کمیت و تعداد دانشجویان در نظر گرفت و این نکته مهمی است؛ البته عنوان میشود که شاخصههای عملکردی نیز لحاظ میشود، اما در عمل کمتر این موضوع را شاهد هستیم و دانشگاهها چنین مباحثی را میتوانند پیگیری کنند.
در حوزه استخدام عضو هیاتعلمی ما مشکل چندانی نداریم هر چند بعضا احتمال دارد میزان سهمی که به دانشگاه ما اختصاص داده میشود، پایین باشد اما هرگاه پرونده قوی و خوبی داشتیم، جدا از اینکه چه میزان عضو هیاتعلمی میتوانیم استخدام کنیم، این کار را انجام دادهایم و مشکلی از این بابت نداشتیم. بنابراین تصور میکنم اگر بحث استقلال را کمی در حوزه جذب دانشجو نسبت به دانشگاههای بزرگ داشته باشیم، بسیاری از مشکلات را کاهش مییابد، هرچند ممکن است کمی قوانین دستوپاگیری هم داشته باشیم، اما شاید این مهم چندان قابل توجه نباشد.
* نویسنده: زهرا رمضانی، روزنامهنگار