به گزارش «فرهیختگان»، مسئولان سینمایی کشور تا امروز، در مواجهه جشنوارهها و کرونا، خیلی سفتوسخت پشت برگزاری فیزیکی جشنوارهها ایستادهاند. در روزهای انتهایی سال گذشته که مشخص شد خطر کرونا، خیلی جدیتر و عمیقتر از آنچه تصور میشود، است، مسئولان سینمایی در برابر انتشار اخباری مبنیبر تعطیلی جشنوارههایی چون کن، از برگزاری جشنواره جهانی فجر سخن میگفتند و چون فکر نمیکردند این ویروس منحوس به این زودیها قصد نابودی ندارد، آن را به نیمه دوم خردادماه نیز موکول کردند. درواقع مسئولان سینمایی کشور در ماههای آغازین شیوع کرونا تا توانستند پشت برگزاری فیزیکی جشنوارهها را خالی نکردند و با وفق دادن شرایط، زمینه برگزاری حضوری فستیوالهایشان را فراهم آوردند تا جایی که امروز، تنها یک جشنواره جهانی فجر را کنسل و جشنوارههای مقاومت، فیلم کوتاه و کودک را بهصورت ترکیبی (حضوری و برخط) برگزار کردند و تا چند روز دیگر نیز به استقبال جشنواره «سینما حقیقت» میروند.
وزیر محترم ارشاد نیز چندی پیش از برگزاری فیزیکی و برخط دیگر جشنوارههای فرهنگی با رعایت پروتکلهای بهداشتی سخن گفت که این میتواند بهمعنای برگزاری تمامی رویدادهای سینمایی در کشور ازجمله فیلم فجر باشد. جشنوارهای که این روزها همه منتظر هستند تا تصمیم نهایی درمورد برگزاری یا عدمبرگزاری آن اعلام شود.اواسط هفته گذشته بود که یک رسانه به نقل از مقامی آگاه اطلاع داد که جشنواره فیلم فجر در بهمنماه امسال برگزار نشده و به بهار سال 1400 موکول شده است. خبری که خیلی زود توسط دبیر جشنواره محمدمهدی طباطبایینژاد تکذیب شد. پیشتر البته دبیر جشنواره اعلام کرده بود که خبر برگزاری یا عدمبرگزاری جشنواره، نیمه دوم آذرماه اعلام میشود، بنابراین باید چند روز دیگر نیز منتظر ماند تا اخباری قطعی از زبان مسئولان رسمی این رویداد مهم رسانهای شود.روی کاغذ، همهچیز به نفع برگزاری فیزیکی جشنواره است. این مهم را میتوان از روی نشانههایی چون گفتههای صریح مسئولان رده بالای فرهنگی و هنری کشور و البته تجربه برگزاری چند جشنواره دیگر بهصورت حضوری متوجه شد اما در مقابل، هستند گروههایی که برگزاری جشنواره فجر در بهمن امسال را به صلاح ندانسته و نسبت به برگزاری فیزیکی آن تردید دارند. این گروهها، استدلالهایی دارند که در ادامه به مهمترین آنها اشاره خواهیم کرد و اینکه این دادهها تا چه اندازه استعداد بالفعل دارند که بتوانند بزرگترین جشنواره سینمایی کشور را برای امسال به تعطیلی بکشانند.
تداوم وضعیت قرمز کرونایی در سراسر کشور
روی کاغذ، تداوم اوضاع فعلی و یا تشدید وضعیت شیوع کرونا در بهمنماه، اصلیترین دلیلی است که سبب شده خیلیها از هماکنون جشنواره فیلم فجر امسال را ملغیشده فرض کنند. اما چرا این گزاره بهتنهایی کافی نیست؟
جشنواره فیلم کودک در روزهای ابتدایی پیک سوم کرونا در کشور برگزار شد. در روزهایی که سینماهای تهران به علت بالا بودن آمار مبتلایان و کشتهشدگان تعطیل شده بودند، جشنواره فیلم کودک با پیامی از وزیر بهداشت رسما برگزار شد. همین امروز هم که سینماهای سراسر کشور تعطیل هستند و تمامی شهرهای کشور بهنوعی با محدودیتهای کرونایی دستوپنجه نرم میکنند، وزارت ارشاد و سازمان سینمایی در پی رتقوفتق برگزاری جشنواره سینماحقیقت در اواسط آذرماه هستند.ضمن آنکه به احتمال فراوان، تمام آذرماه به محدودیتهای ولو شدیدتر کرونا بگذرد که سبب پایین آمدن آمار مبتلایان و قربانیان این ویروس در دیماه و اوایل بهمن و به اصطلاح عبور از پیک سوم کرونا خواهد شد. محدودیتهایی که احتمالا بهدلیل کنترل بازار شب عید تا دیماه نیز ادامه یابد و بنابراین طبق این شیوه، خیلی بعید خواهد بود که وضعیت قرمز کرونایی، در بهمنماه که موسم همیشگی برگزاری جشنواره فجر است، مانند امروز، تندوتیز و با آمارهایی خیرهکننده باشد. بنابراین روی کاغذ، اواسط بهمن احتمالا وضعیت کرونا کنترلشدهتر از روزهایی است که هماکنون در آن به سر برده یا در ایام جشنواره فیلم کودک با آن مواجه بودیم.
اگر چنین پیشفرضی مدنظر مسئولان سینمایی کشور باشد، باید یک آیندهنگری با چاشنی شانس را هم تجربه کنند تا طی دو، سه هفته آتی نسبت به برگزاری یا عدمبرگزاری جشنواره در بهمنماه، اعلام نظر رسمی داشته باشند. هرچند باید به این نکته مهم نیز توجه داشت که وجود یک مبتلا یا کشته کرونایی نیز آمار بالایی محسوب میشود و این، نظر مسئولان سینمایی است که تشخیص دهند حتی با وجود چنین وضعیتی برای 12 تا 22 بهمن، آیا حاضر خواهند بود جشنواره را برگزار کنند یا خیر.
مسئولان ستاد کرونای کشور بارها اعلام کردهاند که اگر یک فرد مبتلا برای دقایقی طولانی (مثلا یک ساعت) در محیطی سربسته و در کنار افراد دیگری حضور داشته باشد، به فرض استفاده از ماسک و رعایت تمامی تمهیدات بهداشتی، دیگران را هم مبتلا خواهد کرد. این قاعده درمورد جشنواره که طی آن قرار است مخاطبان شاهد فیلمهایی با متوسط زمان 90 دقیقه باشند، ولو با فرض رعایت فاصلهگذاری هوشمند در فواصل صندلیها، باز هم با خطر ابتلا مواجه خواهند بود. اما یک بند مهم در این میان وجود دارد و آن اینکه، سقف سینماها خیلی بلند است و در آن، گردش هوا وجود دارد؛ دو پارامتری که سبب میشود تا گزاره حضور طولانیمدت یک فرد مبتلا با دیگران در یک محیط سربسته، منجر به آلوده شدن دیگران نشود. شاید همین دو اصل سبب شد که وزیر بهداشت با برگزاری جشنواره کودک موافق باشد و حتی برای آن رویداد، پیام خوشوقتی نیز صادر کند. همین اصل و پیشفرض را در کنار تعطیلی حالا دیگر طولانیشده سینماها درنظر بگیرید که اگر سقف بلند سینماها و گردش هوای موجود در آنها، سبب ابتلای مخاطبان نمیشود و به همین دلیل میتوان جشنوارههای سینمایی را برگزار کرد، پس چرا سینماهای تهران و چندین کلانشهر دیگر، هماکنون هفتههاست که به بهانه شیوع کرونا تعطیل شده؟ در این دوراهی و تعارض، این مسئولان سینمایی کشور هستند که باید تصمیم بگیرند با جمیع جوانب که هم شامل بیمهایی جدی است و هم نویدبخش امیدهای بسیار، آیا جشنواره را در بهمنماه برگزار کنند یا خیر.
پاشنهآشیل سینماهای مردمی گستره وسیع برگزاری جشنواره و خطرات نمایش آنلاین
یکی از نگرانیهایی که سبب شده گروههای بسیاری، راضی به برگزاری جشنواره فجر در بهمنماه امسال نباشد، گستره وسیعتر برگزاری جشنواره فجر به نسبت جشنوارههای دیگر است. در جشنوارههایی مانند کودک یا مقاومت، ظرفیت آنلاین، کمک قابلتوجهی به برگزاری آن رویدادها کرد و حتی میتوان اینگونه گفت که اگر سیستم برخط نبود، جشنوارهای مانند فیلم کوتاه، امسال اصلا برگزار نمیشد. در جشنواره کودک نیز با آنکه وعده داده شده بود که مخاطبان میتوانند فیلمها را بهصورت روزانه از پلتفرمهای اینترنتی مشاهده کنند اما جشنواره هرگز آثار بخش مسابقه را وارد این بخش نکرد و پلتفرمها تنها آثار خاطرهانگیز سینمای کودک دهههای قبل و آثار کوتاه و وبسریها را نمایش دادند.
طبیعتا وقتی جشنوارهای مانند کودک، ریسک نمایش اینترنتی آثار بخش مسابقه را به جان نمیخرد، پس این گزاره برای جشنواره فجر بهکلی منتفی است که اگر قرار بود زیرساختها بهگونهای باشد که آثار بخش مسابقه جشنواره فجر حتی برای 24 ساعت از پلتفرمها قابل پخش باشند، صاحبان بسیاری از فیلمها، امروز به اکران آنلاین تن داده و فیلمهای خود را برای نمایش در سالنهای سینما نگه نمیداشتند.
با این تفاسیر، هرگونه نمایش فیلم در جشنواره فجر منتفی است و باید تمامی نمایشها بهصورت فیزیکی باشد. در زمینه نمایش حضوری نیز چند بحث وجود دارد: نخست بحث کاخ جشنواره و سینمای اهالی رسانه و منتقدان است و دیگر، سینماهای مردمی.
برای کاخ جشنواره میتوان این عنوان را حذف کرد و سیستم اداری جشنواره را از ساختمان سازمان سینمایی به مکان بیرونی منتقل نکرد. همچنین میتوان سالن اهالی رسانه را میان چند پردیس بزرگ که سالنهای بسیار دارند، قسمت کرد. درواقع مشکل اصلی برگزارکنندگان، سینماهای مردمی است که عملا امکان میزبانی از مردم (ولو به تعداد محدود) را ندارند. در سالهای گذشته، کلیه سری بلیتهای نمایش فیلم در کمتر از یک ساعت به فروش میرفت. مثلا سال گذشته، حدود 60 هزار قطعه بلیت در کمتر از نیمساعت به فروش رفت. بنابراین بسیار بعید است که حتی با وجود بازگشایی سینماها تا اواسط بهمنماه، بتوان این میزان جمعیت را در سینماها و خیابانها ساماندهی کرد تا فیلمها را تماشا کنند.
از سوی دیگر اگر بخش مردمی و سینماهای آن را از پروسه جشنواره حذف کنند، این کار، هزینه سنگینی برای جشنواره و حتی صاحبان آثار دارد. در سالهای گذشته، بخشی از هزینههای برگزاری جشنواره، از محل خرید بلیت تامین میشد. ضمن آنکه تهیهکنندگان نیز از محل فروش بلیت فیلمهایشان در تهران و شهرستانها، درآمدی داشتند که اگر این بخش از جشنواره امسال حذف شود، هزینه سنگینی را روی دست سازمان سینمایی و وزارت ارشاد خواهد گذاشت و جشنواره تنها به یک یا دو پردیس برای نمایش فیلم برای اصحاب رسانهها و منتقدان خلاصه خواهد شد که نوعی انحصارسازی است و قطعا جذابیت و حرارت سالیان قبل خود را نخواهد داشت.
البته احتمالا شاید این پرسش برایتان پیش بیاید که مسئولان سینمایی کشور برای این مهم، از تجربه ونیز 2020 استفاده میکنند. تجربهای که جشنواره ونیز امسال داشت، آن بود که سینماهای مردمی را به نسبت سالیان قبل کاهش داد و فروش فیزیکی بلیتها را حذف کرد و زمینه را بهگونهای فراهم آورد که فروش بلیت تنها بهصورت اینترنتی و تا 72 ساعت پیش از نمایش هر فیلم امکانپذیر باشد.
در جشنواره فجر، به چند دلیل این اقدام مسئولان جشنواره ونیز قابلیت اجرا شدن ندارد:
نخست آنکه طبق عادت چندین ساله جشنواره فجر، سریبلیتهای جشنواره بهصورت یکجا و چندین روز پیش از برگزاری افتتاحیه به فروش میرسد. دوم آنکه ایتالیا در زمان برگزاری جشنواره ونیز، با مشکل چندان حاد کرونایی مواجه نبود و توانسته بود در فصل گرما، خود را از زمره 20 کشور با تعداد قربانیان و مبتلایان بالا جدا کند. حال آنکه ما در ایران، در تمام این ماههایی که از شیوع کرونا میگذرد، همواره در زمره 20 کشور با تعداد مبتلا و کشتههای بالا بودهایم و اکنون در شرایط بغرنجتری به نسبت فصل گرما به سر میبریم. سوم آنکه در زمان جشنواره ونیز، سینماهای ایتالیا باز و مشغول فعالیت بودند؛ بااینحال مسئولان سینمایی ایتالیا، از تعداد سینماهای مردمی جشنواره کاسته و آن را به نصف تقلیل دادند. در ایران اما از مهرماه، سینماهای کشور با تعطیلیهایی مواجه بوده که با افق پیش رو احتمالا تا ماههای آتی و احتمالا عید نوروز ادامهدار خواهد بود و این مهم اجازه نمیدهد تا سینمایی، پذیرای دوستداران جشنواره باشد.حالا اما درصورت برگزاری جشنواره در بهمنماه، میتوان با تغییراتی، بخشی از بندها ازجمله فروش بلیتها را ترمیم کرد اما اینجا دیگر جایگاهی است که حتی نمیتواند از تجربه ونیز (به لحاظ شرایط زمانی و موقعیت بهبود عمومی جامعهشان) به نفع جشنواره فجر بهرهبرداری کرد و همهچیز تابع تصمیمگیری مسئولان جشنواره است. گرچه اگر جشنواره فجر در بهار 1400 هم برگزار شود، باز این مشکل به قوت خود باقی خواهد ماند و مسئولان رده بالای سینمای کشور باید از میان نمایش انحصاری فیلمها تنها برای اهالی رسانه یا نمایش توامان برای اهالی رسانه و عده قلیلی از مخاطبان، یکی را برگزینند. در هریک از این دو زمان که جشنواره برگزار شود، بزرگترین چالش مدیریتی، همین خواهد بود.
آیا جشنواره فجر با تهدید نداشتن فیلم مواجه است؟
برخی مخالفان برگزاری جشنواره فجر در بهمن امسال معتقد هستند که این رویداد علیرغم رعایت پروتکلهای بهداشتی، نمیتواند پذیرای آثار بسیاری باشد و چون خوراک لازم برای نمایش موجود نیست، عملا امکان برگزاری آن وجود ندارد. استدلال این دسته نیز آن است که چون کرونا طی ماههای گذشته، محدودیتهایی را برای پروژههای فیلمبرداری به وجود آورده، فیلمهای چندانی نتوانستهاند مراحل ضبط و پستپروداکشن را پشتسر بگذارند و به همین علت، اصلا کار به جایی نمیرسد که فیلمهای متعددی بخواهند فرم فراخوان را پر کرده و اثر کامل خود را به دفتر جشنواره بفرستند.
خیلی عجیب است که مخالفان جشنواره، به این بند عجیب متوسل شدهاند. در یک دهه گذشته، تعداد آثار شرکتکننده در جشنواره فجر مابین 80 تا 110 فیلم بود که از این تعداد، 22 فیلم برای بخش سودای سیمرغ (مسابقه) و 11 فیلم هم برای نگاه نو (فیلماولیها) انتخاب میشد. قطعا امسال نمیتوانیم شاهد این میزان شرکتکننده باشیم که البته طبیعی هم هست. در این مورد، دبیر جشنواره پیشتر نیز اعلام کرده درصورت لزوم، فیلمهایی را که سال گذشته تولید شده اما به جشنواره نرسیدهاند نیز میپذیرند و بنابراین با حجم خوبی از فیلمها مواجه میشویم که شاید حتی تعدادشان به حدود 80 فیلم متقاضی سال گذشته نیز برسد.
در ابتدا باید به فیلمهایی اشاره کنیم که فیلمبرداری آنها امسال به اتمام رسیده و هماکنون یا درحال پشتسر گذاشتن مراحل فنی هستند و یا آماده نمایش شدهاند. در این زمینه میتوان به این فیلمها اشاره کرد:
قهرمان (اصغر فرهادی)، گشت 3 (سعید سهیلی)، دستانداز (کمال تبریزی)، مست عشق (حسن فتحی)، شب، داخلی، دیوار (وحید جلیلوند)، روشن (روحالله حجازی)، چپ، راست (حامد محمدی)، ابلق (نرگس آبیار)، یدو (مهدی جعفری)، شیشلیک (محمدحسین مهدویان)، جوجهتیغی (مستانه مهاجر)، طلاخون (ابراهیم شیبانی)، بندربند (منیژه حکمت)، رقصنده (بهمن گودرزی)، حکم تجدیدنظر (محمدامین کریمپور)، مسیر معکوس (ابوالفضل جلیلی)، اورکا (سحر مصیبی)، جنایت بیدقت (شهرام مکری)، راند چهارم (علیرضا امینی)، بدون همهچیز (محسن قرائی)، والدین امانتی و سلفی با رستم (حسین قناعت)، تکتیرانداز (علی غفاری)، بعد از اتفاق (پوریا حیدریاوره)، مصلحت نظام (حسین دارابی)، باباسیبیلو (ادوین خاچیکیان)، آرزوی زیبا (علی قویتن)، کوسه (علی عطشانی)، بچهگرگهای دره سیب (فریدون نجفی)، برای مرجان (حمید زرگرنژاد)، مجوز خروج (کیارش اسدیزاده)، مهران (رقیه توکلی) و لوپتو (عباس عسکری).
برخی فیلمها نیز در شرایط حاضر، یا مشغول فیلمبرداری هستند و یا درصدد آغاز فیلمبرداری طی روزهای آینده، که با تدوین همزمان میتوانند خود را به جشنواره فجر برسانند. از این دست فیلمها میتوان به نمونههای زیر اشاره کرد:
خائنکشی (مسعود کیمیایی)، نگهبان (رضا میرکریمی)، تفریق (مانی حقیقی)، روزی روزگاری آبادان (حمیدرضا آذرنگ)، در تپش شب (محمد احمدی) و رقص دلفینها (علیرضا امینی).
اگر تعداد این فیلمها، به اندازهای نباشد که دست داوران را برای انتخاب 22 فیلم بخش مسابقه باز بگذارد، طبق گفته صریح دبیر جشنواره که البته پیشنهاد بسیار خوبی است، باید سراغ فیلمهایی رفت که سال گذشته تولید شده اما نتوانستهاند به جشنواره فجر برسند. البته که یکی از دلایل تعویق انتشار فراخوان جشنواره امسال نیز این مهم است که یک بررسی صورت گیرد که آیا نیاز به افزودن چنین بندی هست یا خیر.
ازجمله فیلمهایی که با افزوده شدن چنین بندی، شانس حضور در جشنواره امسال را دارند، میتوان به این آثار اشاره کرد:
لامینور (داریوش مهرجویی)، قاتل و وحشی (حمید نعمتالله)، لاله (اسدالله نیکنژاد)، مجبوریم (رضا درمیشیان)، آفتاب نیمهشب (شهریار بحرانی)، سبز، سفید، قرمز (محمدحسین لطیفی)، سگبند (مهران احمدی)، سلفی با دموکراسی (علی عطشانی)، کارو (احمد مرادپور)، گورکن (کاظم مولایی) و ستارهبازی (هاتف علیمردانی).
اینها اسم 50 فیلمی است که شرایط حضور در جشنواره فجر امسال (ولو اگر در بهمنماه برگزار شود) را دارند. البته که این فهرست مشتمل بر آثاری است که اعلام رسانهای شدهاند و برخی پروژهها نیز در سکوت کامل خبری جلوی دوربین رفته یا میروند که به این فهرست اضافه میشوند. ضمن اینکه با انتشار فراخوان جشنواره، بر سرعت تولید پروژههای معطلمانده نیز افزوده شده و اینکه تعداد این پروژهها به 80 برسد، چندان دور از انتظار نخواهد بود.
ضمن اینکه همانگونه که طبق شرایط خاص امسال، برخی بندها به جشنواره اضافه و یا کم شده، فارغ از تعداد روزهای جشنواره که شاید بتواند به زیر 10 روز برسد، میتوان تعداد فیلمهای بخش مسابقه را نیز کم کرد و این میتواند از اختیارات ویژه دبیر جشنواره باشد، هرچند با این تعداد فیلم، احتمال کاهش تعداد فیلمهای بخش مسابقه، بعید به نظر میرسد. اسامی کارگردانانی که در جشنواره احتمالی امسال حضور دارند به اندازهای پررنگ است که از روی حدس و براساس سوابق این نامها نیز از هماکنون میتوان اسامی احتمالی آثار بخش سودای سیمرغ را هم روی کاغذ نوشت.بنابراین این ادعا که فیلمهای کافی برای جشنواره امسال وجود ندارد، از اساس باطل است. حتی امسال بهدلیل شیوع کرونا و خانهنشینی اجباری بسیاری از کارگردانان و سینماگران، پروسه انتخاب داوران نیز که طی سالیان اخیر، حواشی پررنگی را به خود دیده بود، کمی سادهتر به نظر رسیده و میتواند شامل اسامی معتبرتری باشد. طی سالها این بهانه وجود داشت که برخی چهرههای سینمایی، در موسم جشنواره، یا مشغول کار هستند و یا در مسافرت خارج از کشور به سر میبرند. محدودیتهای کرونایی این اجازه را به دبیر جشنواره و تیم همراه او میدهد که در بخش داوران، انتخابهای پروپیمانتری را به نسبت دورههای قبلی جشنواره داشته باشند.
جشنوارهای که امسال برگزار میشود یا نمیشود؟
آنچه از فحوای شرایط کنونی و نگاهی که میتوان به آینده داشت، برداشت میشود آن است که جشنواره فجر، حتی در بهمنماه نیز قابلیت برگزاری دارد. بزرگترین مشکل پیشرو، جهشهای ناگهانی ویروس کرونا و تغییر رفتار آن است که شاید تخمینها درمورد فراگیری این ویروس را در بهمنماه با اشکال مواجه کند. گرچه همانگونه که پیشتر هم اشاره شد، وجود حتی یک مبتلا یا کشته کرونایی نیز زیاد است اما اگر قرار بر برگزاری جشنواره فجر است، به نظر میرسد که چه به لحاظ وضعیت قرمز و چه از نظر میزان تولیدات، فرق چندانی میان بهمن 1399 با بهار 1400 نخواهد بود.ضمن اینکه اگر هم جشنواره فجر در تاریخ پیشنهادی بهار 1400 و همزمان با جشنواره جهانی برگزار شود، مصائب و مشکلات دیگری به آن افزوده میشود که عملا پروسه برگزاری دو جشنواره توامان را متوجه تهدیدهایی جدید میکند. حال باید دید که مسئولان رده بالای سینمای کشور، در این وضعیت تعارضگونه، حکم به برگزاری در بهمن میدهند و یا با امید به بهبود شرایط عمومی و پذیرش تهدیدهای جدید، به بهار 1400 رضایت میدهند؟! تا دو یا سه هفته دیگر نتیجه قطعی مشخص میشود.
* نویسنده: مجتبی اردشیری،روزنامهنگار