بسیج دانشجویی دانشگاه تهران:
بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و شیراز به مناسبت سالروز تشکیل بسیج مستضعفین، مراسم نمادین این روز را در محل تخریب آلونک زن بندرعباسی برگزار کرد.
  • ۱۳۹۹-۰۹-۰۶ - ۲۱:۱۳
  • 00
بسیج دانشجویی دانشگاه تهران:
خیلی‌ها سعی کردند که ما مقابل آلونک زن بندرعباسی مراسم نگیریم
خیلی‌ها سعی کردند که ما مقابل آلونک زن بندرعباسی مراسم نگیریم

به گزارش «فرهیختگان»، بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و شیراز به مناسبت سالروز تشکیل بسیج مستضعفین، مراسم نمادین این روز را در محل تخریب آلونک زن بندرعباسی برگزار کرد و در توضیح آن نوشت:‌

به محل حادثه رفتیم که مراسم را برگزار کنیم. قبل برنامه خیلی‌ها سعی کردند مانع اجرای مراسم بشوند. از ارائه تحلیل‌های امنیتی گرفته تا گفتن اینکه اگر بروید، مردم آنجا سنگتان می‌زنند چون با غریبه‌ها ارتباط خوبی ندارند. توانشان را گذاشته بودند که بسیجی‌ها سر و صدا نکنند. در این جلسات که سعی داشتند قانعمان کنند که به آن محل نرویم، ما هم در کنار قانع نشدن گفتیم حواستان باشد قول‌هایتان به آن خانم را فراموش نکنید. خیلی‌ها هم قول حضور داده‌بودند اما بعدش تلفنشان را از دسترس خارج کردند. از مسئول گرفته تا عنوان‌دار.‌

قبل شروع مراسم تصمیم گرفتیم با اهالی محله گفت و شنودی داشته باشیم. در همان محله‌ی کوچک هم نقل‌های متناقضی پیرامون واقعه شنیده می‌شد. از قبیل اینکه این خانم چند خانه‌ی دیگر داشته‌است؛ یا دختری که در فیلم ناله سر می‌دهد دختر آن زن نیست و این کار شغل آن‌هاست. طبق پرسش‌وجوی ما البته، هم آن‌دختربچه که نامش کیمیا بود، دختر آن زن بود و هم بعید به نظر می‌آمد که شغل یک زن خودسوزی باشد.

بعضی افراد محل نسبت به اقدام شهرداری معترض بودند. عجیب بود که بعضی از هم محلی‌ها مدافع اقدام شهرداری بودند. یکی از نزدیکان آن زن می‌گفت: این‌ها خودشان گزارش داده‌اند برای تخریب. چرا دفاع نکنند؟

نزدیک خانه‌ی مخروبه، با آشنایان آن خانم هم صحبت شدیم. به علت مشکلات خانوادگی، آن زن با دو فرزندش کیان و کیانا از زندگی در خانه‌ی پدرشوهر منع شده‌ و بالاجبار مجبور به ساخت یک‌شبه و پنهانی خانه‌ای در زمین باتلاقی متعلق به شهرداری شده‌است. البته اگر بشود گفت خانه...‌

به کنار خانه که رفتیم مشاهده شد که حتی بلوک‌های خانه‌ی تخریب شده را هم از زمین جمع نکرده‌بودند. انگار جناب شهردار، رسالت خود را صرفا تخریب آنچه ساخته شده بود می‌دانست.‌

همه‌ی اهالی از اتفاق ناراحت بودند؛ از اینکه آبروی محله و بندرعباس رفته‌بود. برای ما البته صحبت از آبروی بندرعباس نبود. آبروی آن افرادی برای ما مطرح بود که در کنار کاخ‌های اشرافی شهر، آلونک نهایتا ۲۰ متری، آن هم در گوشه‌ای از خوری که حشرات مختلف در آن جولان می‌دادند ، مزاحمشان بود.‌

بالاخره تصمیم گرفتیم تا خیلی تاریک نشده برنامه را برگزار کنیم. تبعیض در اجرای قانون البته دال اصلی صحبت‌های ما بود.

 

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰