ما در چند سال گذشته مسیری را طی کردیم و از ابتدای توافقی که بین ایران و 1+5 شکل گرفت، شاهد بدعهدی طرف مقابل بودیم، در همان دوران اوباما، او از تحریمهایISA سخن گفت و آن تحریمها ابقا شد، پس از آن نیز در دوره ترامپ کنگره آمریکا تحریمهای کاتسا را برقرار کرد.
لذا موارد مختلفی از تحریم در همان دوران اوباما و بعد از آن شکل گرفت و بعد از آن هم آمریکاییها با پیگیری سیاست فشار حداکثری تحریمهای مختلفی را به ما اعمال کردند.
بنابراین مسیری که پیش از این طی کردیم، دچار ابهام و تردید جدی است و این سوال وجود دارد که آیا طرف مقابل قابل اعتماد و پایبند به تعهدات است؟
ما فکر میکنیم مشکلات کشور بهخصوص در حوزه اقتصادی میتواند راهکارهایی فارغ از موضوع نگاه به غرب و وابستگی برای حل مشکلات به غرب داشته باشد.
در همین چارچوب تقویت توان داخلی در حوزه اقتصادی با محورهای مختلف یکی از رویکردهایی است که در مجلس نیز بخشهای مختلف آن دنبال میشود و حضرتآقا دیروز تاکید کردند که برای بحث جهش تولید به این موضوع توجه شود.
در حوزه مباحث خارجی نیز ما معتقد هستیم، باید رویکرد متوازن در دیپلماسی کشور شکل بگیرد و از این رو توجه به همسایگان در اولویت قرار گیرد.
یعنی توجه به کشورهای شرقی همچون چین و روسیه و برخی کشورهای دیگر که رویکردهای غربی ندارند باید در اولویت کار ما قرار گیرد.
بنابراین ظرفیتهای مختلفی در حوزه خارجی برای توسعه روابط خارجی کشور وجود دارد که میتواند فرصتهایی برای صادرات کالاهای ایرانی، تامین نیازهای خاص بهخصوص در کالاهای صنعتی و مواد اولیه باشد که لزوما متوجه مذاکره و گفتوگو با غرب نیست.
به نظر میرسد بخشی از مشکلات اقتصادی کشور ناشی از تحریمهاست ولی همه مشکلات از آنجا نشأت نمیگیرد، بلکه ناکارآمدیهای داخلی و عدم هماهنگی از موضوعاتی است که رفع آن نیازمند توجه به داخل است.
اینکه کالایی بهرغم سختیها با روشهای مختلف تا گمرک جمهوری اسلامی در مرزها و بنادر میرسد ولی مدتها ترخیص آن طول میکشد تحت تاثیر موضوع فشار خارجی و فشار کشورهای زیادهخواه غربی نیست، بلکه به ناهماهنگیهای داخلی برمیگردد و راهحل آن هم در داخل کشور است.
از این جهت فرمایشات حضرتآقا مبنیبر موضوع خنثیسازی تحریمها اصل مهمی است که باید روی آن تمرکز کنیم چراکه یک گزاره راهبردی برای حل مشکلات کشور است.
از سوی دیگر به نظر میرسد جریانی در داخل کشور همچنان تلاش میکند که مشکلات کشور را منوط به تعامل با کشورهای غربی کند در حالی که ما فکر میکنیم این موضوع تفسیر درستی از مشکلات کشور نیست چراکه طبق تجربهای که در موضوع برجام داشتیم، متوجه شدیم در شرایطی که محدودیت را در برنامه هستهای خود پذیرفتهایم ولی طرف مقابل به تعهدات خود عمل نمیکند.
بنابراین در همین چارچوب، بیاعتمادی ما به کشورهای غربی یک موضوع اساسی است که در واقع امروز کسانی که مدافع این امر هستند و تلاش میکنند فضای عمومی را به سمت این امر سوق دهند که باید وارد تعامل با غرب شد، باید پاسخ دهند چه تحول جدیدی اتفاق افتاده است؟
آیا غربیها قابل اعتمادتر شدند؟ آیا تحریمهایی که وضع کردند، برطرف شده یا آنها به تعهدات پایبند بودند یا فقط یک فضاسازی جدید صورت گرفته و ثمره عملی جدیدی ندارد؟
لذا به اعتقاد بنده بازی در دوگانه برجام و غیربرجام، بازی در دوگانه مذاکره یا غیرمذاکره بازی در میدان دولت است در حالی که اقدام اصلی تقویت توان اقتصادی در داخل کشور است.