به گزارش «فرهیختگان»، محاسبات طرف مقابل را باید بر هم زد؛ این یک اصل اساسی علاوهبر آن چیزی است که تحت عنوان توازن قوا در حوزه مسائل سیاسی و امنیتی مطرح بوده و اگر برقرار نباشد، دشمن یک لحظه هم امان نخواهد داد. در سالهای اخیر به دلایل مختلف که برخی از آنها داخلی و برخی خارجی است در مقاطعی این توازن قوا میان ایران و دشمنان منطقهای و فرامنطقهای ازجمله آمریکا برهم خورده و مشکلاتی برای کشور ایجاد شده است. امروز اما شرایط قدری متفاوت از گذشته است. از یکسو دولت مستقر در ایالاتمتحده باید خط قرمزهای ایران را بداند و در این روزهای باقیمانده اشتباهی مرتکب نشود و ازسوی دیگر میدانیم دولتی که در ژانویه وارد کاخسفید میشود، درحال رصد رفتارها و کنشهای تهران است، میخواهد ابرازهای تهران را بسنجد و از تواناییها و اهدافش آگاه شود، لذا باید تصورات و محاسبات آنها نیز درباره ایران تنظیم شود که قاعدتا بخشی نیازمند کنشهای دیپلماتیک و رسانهای است و بخشی دیگر نیاز به اقدامات میدانی دارد. اگر پیگیر اخبار رسانههای بینالمللی در روزهای اخیر بوده باشید و اتفاقات منطقهای را هم رصد کرده باشید، حتماً دیدهاید که مجموعه اقدامات گستردهای ازسوی آمریکا و کشورهای منطقه با هدف افزایش فشارها به ایران انجام گرفته است. هرچند بخشی از این اخبار برای تست واکنشها و مواضع ایران است، اما بهصورت واضح میتوان مشاهده کرد که متحدان آمریکا در تلاشند تا از یکسو حداکثر بهره را از دو ماه باقیمانده حضور ترامپ در کاخسفید ببرند و ازسوی دیگر روابط خود با دولت آتی ایالاتمتحده را بهگونهای سامان دهند که منافعشان دستخوش تحول و تغییر نشود.
چرا آرامکو؟ چرا سرزمینهای اشغالی؟
اجازه دهید برخی از این خبرها را مرور کنیم؛ خبر اول مربوط به مشورت ترامپ با وزرا و مشاورانش درباره تهاجم به ایران بود که البته هم خودشان گفتند ماجرا منتفی است و هم الیوت آبرامز مسئول پرونده ایران در وزارت خارجه آمریکا و هم فرمانده نیروهای آمریکایی در منطقه در اینباره اظهارنظر کردند. دومین خبر مربوط به سفر محرمانه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس به عربستان سعودی و دیدار محرمانه با محمد بنسلمان و مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا بود؛ خبری که رسانهها گفتند برای مواجهه با ایران بوده است. سومین مورد هم پوشش و تحلیل گسترده رفتوآمدهای نظامیان آمریکایی و جابهجایی تجهیزات آنها در منطقه ازجمله بمبافکنهای بی 52 توسط رسانههای نزدیک به آمریکا است. نگاه جامع به همه این موارد بهاضافه برخی اخبار دیگر گویای همان نکته یادشده در بالا است و نشان میدهد اگر ایران و بالاتر از آن جریان مقاومت در منطقه نسبتبه تنظیم محاسبات طرف مقابل اقدام نکند، ممکن است متحمل هزینههای گزافی شود.
در همین راستا جریان مقاومت در روزهای اخیر با برخی اقدامات خود تلاش کرده در این مسیر گام بردارد و نشان دهد به هیچ عنوان دستبسته نیست و درمقابل هرگونه اقدامی توان پاسخگویی بالایی دارد. هدف قرارگرفتن دوباره آرامکو ازسوی یمنیها و سپس انتشار خبری درباره امکان هدف قرارگرفتن سرزمینهای اشغالی توسط نیروهای مقاومت در یمن مهمترین اتفاق چندروز اخیر است و پاسخی به مراودات سهضلعی آمریکا، رژیمصهیونیستی و عربستان. در این زمینه شاید از سفر سردار قاآنی، فرمانده نیروهای قدس سپاه پاسداران به عراق و دیدار با مقامات این کشور هم بتوان نام برد.
در بعد داخلی اما شرایط قدری پیچیدهتر است، چراکه علاوهبر برنامهریزی برای مواجهه با دشمن، باید برخی عناصر کجفهم داخلی را نیز کنترل کرد تا با اظهارنظرهای عجیب و غریبشان ماجرا را برعکس نکنند و ایران را محتاج توافق با آمریکا نشان ندهند. در اینخصوص صرفنظر از آنچه عدهای تلاش میکنند به کشور تحمیل کنند، با مرور اخبار و نگاه به برخی اتفاقات میتوان حدس زد مجموعه اقداماتی برای برقراری توازن قوا در مواجهه ایران با ایالاتمتحده صورت گرفته که قابلتوجه هستند.
برجام متعادل میشود
اولین مساله در رابطه با برجام است. چنانکه میدانید، پس از خروج ایالاتمتحده از توافق هستهای، برجام بهصورتی کاملا نامتعادل و یکطرفه به ضرر ایران جریان گرفت. تحریمها تمام و کمال برگشته و حتی بیشتر از ایام قبل از مذاکره و توافق، وضع و اعمال شدند. در این میان باوجود اینکه ایران طی پنج گام راهبردی تلاش کرد تعهدات خود را با امتیازات حاصل از برجام متوازن کند، به دلایلی ازجمله یک سال صبر طنزآمیز که نامش صبر راهبردی گذاشته شد یا ملاحظهکاری در تکمیل گامهای پنجگانه که البته اکنون فرصتی برای شرح آنها نیست، نتوانست بهطور کامل در این زمینه تعادل برقرار کند و باید هرچه زودتر در این زمینه اقدامات مقتضی انجام شود. از اینرو اکنون نمایندگان مجلس عزمشان را جزم کردهاند تا با گذراندن موادی ذیل طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها» این تعادل را برقرار کنند.
غنیسازی 20 درصدی در فوردو
مهمترین اقداماتی که ذیل این راهبرد قابلشناسایی است، به تکمیل گامهای پنجگانه سال گذشته ایران مربوط میشود. آنچنانکه غریبآبادی، نماینده دائم ایران در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین اعلام کرد ایران درخصوص ذخایر اورانیوم فاصله زیادی از مفاد برجام گرفته و تلاش میکند به سطح پیش از توافق هستهای برگردد.
علاوهبر این، چندی است که سازمان انرژی اتمی تحقیقات خود روی ماشینهای نسل جدید سانتریفیوژ را ازسر گرفته و همچنین نسبتبه آزمایش دستگاههای نسل ششم اقدام کرده است. حالا اما با مصوبه جدید کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی که احتمالا طی روزهای آتی به تصویب صحن علنی هم خواهد رسید، سازمان انرژی اتمی موظف خواهد شد با سرعت و غنای بیشتری نسبتبه غنیسازی اورانیوم اقدام کند و بهعبارتی یک شتاب جدی به فعالیتهای صنعت هستهای کشور بدهد. با مصوبه مجلس بنا است هم غنیسازی به سطح ۲۰درصد بازگردد و هم فعالیتها مطابق ایام پیش از توافق در سایت قابلاعتماد فوردو ازسر گرفته شود.
نایبان تروریستی آمریکا زمینگیر شدند
دومین اقدام راهبردی ایران در ماههای اخیر وارد آوردن ضربات سنگین به گروهکهای تروریستی همدست آمریکا، رژیمصهیونیستی و سعودیهاست.دستگیری «جمشید شارمهد» سرکرده گروه تروریستی تندر مستقر در آمریکا و انتقال وی به تهران در مردادماه، سپس به دام انداختن حبیب اسوید سرکرده گروهک تروریستی الاحوازیه عامل شهادت چندتن از هموطنانمان در رژه سال گذشته در اهواز و انتقال او به کشور و نهایتا تارومار سران گروهک تروریستی غرب کشور یعنی عمر شاهوزهی ملقببه «ملا عمر» رهبر جیشالعدل در خاک پاکستان بههمراه چندتن دیگر از اعضای این گروهک تروریستی، ازجمله اقدامات مهمی بوده که نیروهای اطلاعاتی و امنیتی ایران طی چندهفته اخیر انجام داده و نشان دادند برای تامین امنیت کشور توانمندی قابلتوجهی دارند. اینها البته صرفنظر از بمباران مواضع تروریستها در شمالغرب کشور و آنسوی مرزهای جغرافیایی ایران است.
مورد آخر مربوط به محدود کردن نیروهای متخاصم در کشورهای همسایه است؛ سفر سردار قاآنی به عراق و دیدار با مقتدیصدر و مصطفی الکاظمی که اخیرا در رسانهها منتشر شده، همزمان با خروج ۵۰۰ نفر از نیروهای آمریکایی از این کشور و برخی تحولات دیگر در نقاط مختلف عراق گویای همین مساله است؛ اقداماتی که درکنار تلاشها برای تامین امنیت خلیجفارس و مقابله با برخی عوامل ناامنی در آبهای جنوب ایران گویای نکات مهمی است.