به گزارش «فرهیختگان»، ما قصد پرداخت زرد و لمپنوارانه به ماجرای رزرو وقت زایمان در بیمارستانهای خصوصی و لاکچری برای به دنیا آمدن نوزاد در تاریخ رند، 99.9.9 نداریم، یعنی کسر شأن رسانه است که بخواهد صفحهای را برای چنین مساله سخیف و دور از شأن و شخصیتی اختصاص دهد، بههمین خاطر لابهلای گزارش و یافتههایی که پیرو پیگیری همین مساله ایجاد شد، اشاره کوتاهی به این ماجرای عجیب اما واقعی میاندازیم و هشداری هم نسبت به سالهای آینده میدهیم. بالاخره از سال دیگر وارد قرن جدید و سال 1400 میشویم و بعد از آن هرسال شاهد تاریخهای اینچنینی خواهیم بود. مثلا 1401.1.1، 1402.2.2 یا 1403.3.3 و تا 1412.12.12! بنابراین حالاحالاها با این مساله عجیب دستوپنجه نرم خواهیم کرد و از این توئیتها و اخباری که یک پدر و مادر برای تولد فرزندشان در یکی از این تاریخهای خاص چنددهمیلیون تا چندصدمیلیون هزینه کردهاند، زیاد خواهیم دید. منتها سوای اینها مسائل مهمتری حول میزان زاد و ولد در کشور و روند کاهش موالید، زنگ خطر جدیتری است که با پرداخت به این نوع مسائل پیشپاافتاده، مغفول میماند و در آیندهای نهچندان دور، خصوصا روزهایی که دیگر خبری از کرونا نباشد، این کاهش تعداد تولدها و پیر شدن جمعیت و به اذعان برخی کارشناسان شوک جمعیتی ما را با مشکلات جدی و بزرگی روبهرو خواهد کرد. بههمین خاطر ابتدا اشاره خلاصهای به آن ماجرای سخیف میکنیم و بعد هم به وضعیت موالید و ارتباط بین کرونا و تعداد تولدها و از این جور مسائل خواهیم پرداخت.
جوجه خاصهای 99.9.9ای!
همهچیز از یک توئیت در فضای مجازی شروع شد، هرسال همین است، پارسال هم 98.8.8 این اتفاق افتاد، البته کمرنگتر از 88.8.8! در توئیت نوشته شده بود، خانوادههایی هستند که برای تولد فرزندشان در تاریخ 99.9.9 صدوچندمیلیون تومان هزینه کرده و اتاق عمل و پزشک و تخت و اینطور چیزها را رزرو کردهاند که مثلا این آقاپسر یا دخترخانم، خیر سرش 9 صبح 99.9.9 پا به این دنیایی بگذارد که روزانه هزاران نفر از مردمش، بهخاطر ابتلا به یکویروس جانشان را از دست میدهند و کسی هم دل خوشی از آن ندارد! پیرو همین اطلاع و اخبار، تلفن را برداشتم و با چند بیمارستان، از همین خصوصیها و بهاصطلاح لاکچریها تماس گرفتم، از شمال «تهرونی»ها، تا شهرک غربیها و مرکز شهریها، سوالم از همه تکراری بود، پرسیدم برای تاریخ 99.9.9 امکان رزرو تخت وجود دارد و آیا در این تاریخ زایمان را انجام میدهند یا خیر و اینکه هزینهاش چقدر خواهد شد؟ مبالغ متغیر بود، برای زایمان طبیعی از 600 تا 700 هزار تومان تا 6 تا 7 میلیون تومان قیمت میدادند، برای زایمان سزارین هم قیمتها حول 8 تا 9 میلیون تومان بود. منتها چیزی که من میخواستم و دنبالش میگشتم این نبود. بههرحال ادعاهایی در فضای رسانهای و مجازی میشد که با این قیمتها حداقل صد و چندمیلیون فاصله داشت. با چند بیمارستان خصوصی شاخصتر و هتلتر! تماس گرفتم. همان سوالها را پرسیدم و اینبار روی تاریخ و رزرو اتاق و پزشک و... اصرار کردم. مسئول پذیرش و اپراتور سه، چهارتا از این بیمارستانها حالا حرفهای جدیدتری میزدند. میگفتند برای این تاریخ محدودیتهایی گذاشتهاند و برای همین باید پزشک تصمیمگیری کند. نکته دیگر اینکه شما به بیمارستان مراجعه کنید، پزشک مشخص بشود، آن وقت برای بعد و هزینهها و... صحبت میکنیم. یکجورهایی بیمارستانها گویا خیلی تعیینکننده نیستند و پزشک باید ترجیح بدهد که این نوگلان متولد تاریخهای خاص، چقدر برای پدر و مادرشان آب میخورند و چقدر باید هزینه کرد تا آنها 9 صبح، 99.9.9 دیده به این جهان بگشایند! درهرحال، آنچه عاید ما شد، از عدد و رقم همینهایی بود که گفتیم، آنچه هم که میشنویم، حداقل در این تماسهای تلفنی تصدیق نشد و البته این علل دیگری هم دارد که همین علل دیگر پیوند این مساله با باقی گزارش است که در ادامه به آن اشاره میکنم.
هرکاری برای جذب، فرزندآوری کم شده است؟
سوای اینکه آیا واقعا عدهای اتاق و پزشک و بیمارستان رزرو میکنند برای اینکه نوزادشان را در فلان تاریخ خاص بهدنیا بیاورند یا نه و اصلا میدانند با این کار، خصوصا وقتی موعد زایمان نباشد، چه بلایی را بر سر مادر و فرزند هوار میکنند، امسال و در سال 99 چیزهای دیگری را هم نشان داد. در همین پیگیریها و با تجربهای که در تاریخهای مشابه سالهای پیش داشتیم و اتفاقات اینچنینی که رخ داده بود. با خلوتی و کلافگی ازسوی بیمارستانها مواجه شدیم، یعنی یادم هست سنوات گذشته برای چنین مسائلی که تماس میگرفتیم، یا دیگران تجربیاتشان را از این مسائل برای ما بازگو میکردند، خبر از شلوغی و ازدحام و هجوم بود. بهطوری که خیلی از بیمارستانها دیگر اصلا وقت پذیرش و زایمان نداشتند و از مدتها قبل باید وقت میگرفتید. اینبار اما خبری از این چیزها نبود و حتی مسئول پذیرش به اجبار شماره تماسگیرنده و همسرش را گرفت و با تلفن شخصی به آنها زنگ زد و اصرار کرد که هماهنگی کنند! این حتما از سر دغدغهمندی و نگرانی برای خانوادهها نیست و احتمالا علل دیگری دارد که یکی از آنها میتواند خلوت بودن بیمارستانها و کاهش تعداد موارد زایمان باشد. به هرطریق ما با تکیه بر همین مساله و به دور از پرورش بیش از حد خطوط ابتدایی وارد بخش دوم گزارش و ماجرای کاهش نرخ موالید در کشور و اثرگذاری کرونا بر تولد کودکان و مسائلی از این دست میشویم. یک بازخوانی آماری و یکمرور بر آنچه از زبان مسئولان آمده است و ترسیم آیندهای که براساس این گفتهها و اطلاعات، خیلی خوب و روشن بهنظر نمیرسد و ایران از لحاظ جمعیتی در مسیر خوبی درحال حرکت نیست.
کاهش فرزندآوری مختص شرایط کرونایی نیست
ابتدا بد نیست نگاهی به آمار تولد و مرگومیر سازمان ثبت احوال کشور داشته باشیم تا از وضعیت فعلی مطلع شویم. سیفالله ابوترابی، سخنگوی سازمان ثبتاحوال با اعلام آمار مرگومیر و زاد و ولد در هفت ماه نخست سالجاری خاطرنشان کرد: «براساس آمار اعلامشده در هفت ماه نخست سالجاری تعداد فوتشدهها به رقم ۲۸۷ هزار و ۴۹۳نفر رسیده است. درمقابل تعداد تولدهای ثبتشده نیز ۶۷۴ هزار و ۵۸ نفر اعلام شد.» به گفته وی درمدت مذکور حدودا ۳۴۸ هزار پسر و ۳۲۶ هزار دختر متولد شدهاند. علاوهبراین، در هفت ماه نخست ۳۳۷ سهقلو، ۱۰ چهارقلو و یک پنجقلو بهدنیا آمدهاند. تعداد موالید ثبتشده در هفت ماه نخست سالجاری، حدود ۶۷۴ هزار نفر بوده که به نسبت مدت مشابه سال ۹۸، کاهش ۶ درصدی داشته است.» بر همین اساس و با توجه به آمارها در هفت ماه نخست سالجاری میزان مرگومیر حدود ۶۷ هزار نفر به نسبت مدت مشابه سال گذشته افزایش داشته است. با بررسی بیشتر اطلاعات موجود در سایت سازمان ثبت احوال، میزان موالید در هفت ماهه سال 99 روند رو به کاهش داشته است. بهطوری که تولدهای ثبتشده تا پایان مهر ۹۴ حدود ۹۲۸ هزار و ۶۸۶ نفر بوده که در مهرماه سال ۹۵، به ۹۰۱ هزار و ۲۱۱ نفر رسیده است. این روند نزولی در سالهای بعد نیز تکرار شده است. بهطوری که رشد موالید در هفت ماه سال ۹۷ به نسبت مدت مشابه سال ۹۶ کاهش ۷ درصدی داشته است. این رشد در مدت مذکور سال ۹۸ به ۹۷ حدود منفی ۱۳ درصد بوده است. این یعنی طی چندسال اخیر روند تولدها در کشور کاهشی بوده است.
در ادامه به اثرگذاری عامل کرونا در کاهش میزان تولدها هم اشاره خواهیم کرد اما بد نیست اشاره کنیم که فقط این مساله در کاهش موالید موثر نبوده است و حتما علل و عوامل متعددی در این موضوع دخیل هستند، چراکه روند کاهشی موالید فقط مخصوص چندماه گذشته و شیوع کرونا نیست و سالهاست که در کشور شاهد روند نزولی در این مساله هستیم. در اینجا بد نیست به آمار قابل تامل و عجیب سقط جنین در کشور هم اشارهای داشته باشیم. براساس آمارهایی که هر از چندگاهی از سوی برخی مسئولان اعلام میشود، سالانه چیزی حدود 500 تا 700 هزار سقط جنین در کشور انجام میشود. در اواخر مرداد امسال هم کبری خزعلی، رئیس شورای اجتماعی زنان در همین رابطه گفته بود: «سقطهای بیحساب و خارج از کنترل را داریم و بنابر اعلام معاون و قائممقام وزارت بهداشت در کشور سالانه ۶۰۰ هزار سقط غیرمجاز در کشور انجام میشود که بهمعنی روزانه دو هزار سقط است که این رقم حدود یکسوم تولدهای کل کشور را در بر میگیرد.» جمیع این آمار و اطلاعات نشان میدهند حال کشور ما از منظر جمعیت و نرخ تولد مساعد نیست.
خطر مواجهه با شوک جمعیتی
همانطور که بالاتر گفتیم، میزان موالید در کشور، چندسالی است که روند کاهشی به خود گرفته است و این کاهش هم متاثر از عوامل و متغیرهای گوناگونی است و نمیتوان تکبعدی با آن مواجه شد. از مسائل اقتصادی و معیشتی، تا مسائل فرهنگی و اجتماعی و حتی نظام سلامت! با این اوصاف اما چون در دوران کرونایی از مساله موالید و کاهش آن حرف میزنیم، بد نیست نگاهی به وضعیت زاد و ولد در این ایام بیندازیم. (این را هم باید درنظر داشته باشیم که برای تحلیلهای دقیقتر نیاز است که 6 ماه دوم سال هم تمام بشود و به آمار دقیقتری دسترسی پیدا کنیم.) با این همه بد نیست به اطلاعاتی که برخی مسئولان در این رابطه دادهاند هم رجوع کنیم. چندماه پیش محمدمهدی تندگویان، معاون امور جوانان وزارت ورزش و جوانان گفت: «کرونا بر هرم سنی کشور تاثیر خواهد گذاشت و شاید این آسیب تا 16سال آینده درک نشود اما بهناگاه در آینده که ترکیب هرم سنی کشور ناهمگون شود، آن زمان متوجه این آسیب بهصورت جدی میشویم. با شیوع کرونا در کشور آن دسته از جوانانی که در دوران نامزدی و آشنایی بودند، ازدواج خود را بهواسطه این ویروس بهتاخیر انداختند. این اتفاق بهوفور از اول اسفند 98 شایع شده و ادامه نیز خواهد داشت و بهعلت اینکه زمان پایان کرونا در کشور مشخص نیست، زمانی برای پایان آن نمیتوان متصور شد. از سوی دیگر افرادی نیز که وارد زندگی شده و خانواده تشکیل دادهاند، مقوله فرزندآوری را در مقابل خود میبینند. قاعدتا پس از تشکیل زندگی مشترک، مدت زمانی نیاز است تا طرفین درکنار یکدیگر به آرامش برسند و در مرحله بعد به فکر فرزندآوری و مساله جمعیت باشند. بالطبع زمانی که در سالجاری و در سال آینده درگیر و دار عدم تشکیل زندگی مشترک هستیم، یقینا موضوع فرزندآوری نیز با یک خلل حدودا دوساله مواجه میشود. مسالهای که فارغ از وقوع کرونا نیز تبدیل به یکی از چالشهای کشور شده بود.
در گام بعد شاهد خانوادههایی هستیم که چندسال از زندگی آنها گذشته و برای مثال برنامه داشتهاند پس از تثبیت وضعیت اقتصادی و کاری اقدام به فرزندآوری کنند که این قبیل خانوادهها نیز بهواسطه شیوع کرونا و ترس از ابتلا به کرونا در مراکز درمانی از فرزندآوری پرهیز میکنند. این موارد بهصورت مکرر در مراکز مشاوره مطرح شده و خانوادهها بهصورت علنی این مساله را مطرح کردهاند. عمده این خانوادهها در مراکز مشاورهای عنوان کردهاند که منتظریم کرونا از کشور برچیده شود، بعد اقدام به فرزندآوری خواهیم کرد. در 6 ماه نخست امسال فرزندانی متولد میشوند که قبل از کرونا شکل گرفتهاند و در این شرایط سخت متولد میشوند، بنابراین در 6 ماه نخست سال کاهش زیادی در موالید رقم نمیخورد. این نگرانی مربوط به پس از شهریورماه است که قطعا آمار تولد بهصورت چشمگیری کاهش مییابد. اگر در این برهه زمانی چارهای برای آن اندیشیده نشود شاید آمار تولدها به یکسوم نیز در مقاطعی کاهش یابد. این امر مقولهای بهمراتب خطرناکتر از کاهش شیب افزایش یا کاهش جمعیت است، زیرا کشور را با یک شوک جمعیتی مواجه میکند. واسطه شیوع کرونا در یک مقطع زمانی دچار شوک جمعیتی شده و این امر سبب میشود در برههای از زمان خدمات وجود داشته باشد اما مصرفکنندهای برای این موارد یافت نشود.»
فرزندآوری هم طبقاتی شده است؟
تعمدا این بخش از گزارش را به خطوط پایانی آوردم که شاید جمعبندی خوبی برای آن چه گفته شد باشد. شاید ما به آن چه که در ابتدای گزارش و ماجرای 9/9/99ایها دنبالش بودیم، در کلام و اطلاعات اپراتورهای بیمارستانها نرسیدیم و آن اعداد شگفتانگیز صد و چند میلیونی پشت تلفن اعلام نشد، منتها اینکه این ماجرا واقعیت دارد، حتما هست، همین چندروزه هم احتمالا بیشتر از اخبار مربوط به آن خواهیم شنید ولی جمیع این اتفاقات زنگ خطر دیگری را هم به صدا درمیآورد و آن هم اینکه در شرایطی که خیلی از مردم، خیلی از زوجین، به دلیل مسائل اقتصادی و معیشتی قید فرزندآوری را میزنند و اصلا شاید کرونا و اینها برای آنها مسالهای نباشد. عدهای که تعدادشان کم هم نیست، حاضرند برای اینکه فرزندشان در یک تاریخ خاص پا در جهان بگذارند، میلیونها تومان هزینه کنند. این وضعیت، میتواند بیانگر نوعی طبقاتی شدن جامعه حتی در فرزندآوری باشد. همان اتفاقی که در بسیاری دیگر از وجوه زندگی ایرانیها خود را نشان داده و زاییده سیاستهایی است که جامعه را به این سمتوسو کشانده است. با این اوصاف بد نیست به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در شناسایی عوامل بازدارنده فرزندآوری در ایران اشاره کنیم. این گزارش که اخیرا منتشر شد و بازتاب خوبی هم داشت، نتایج یکی از این پژوهشها در سال 1396 است.