به گزارش «فرهیختگان»، تقسیمبندی دروس دانشگاهی به تخصصی و عمومی یکی از قوانین جامعه آکادمیک است؛ قوانینی که شاید درظاهر اینطور بهنظر برسند که به دروس عمومی نسبت به تخصصیها اهمیت کمتر میدهند، اما واقعیت این است که هیچتفاوتی درمیان این دروس وجود ندارد. البته نمیتوان این مهم را نیز نادیده گرفت که این نگاه نهتنها درمیان دانشجویان، بلکه گاهی بین خود اساتید وجود دارد و حتی درمیان همین دروس عمومی برخی دیگر کماهمیتتر هستند اما در واقعیت اینطور نیست که هر آنچه در قالب دروس عمومی و تخصصی به دانشجویان رشتههای مختلف تدریس میشوند، در جایگاه خود دارای اهمیت ویژهای هستند. علیرضا رجالی، مسئول نهاد نمایندگی مقاممعظمرهبری در دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران در گفتوگوی نسبتا تفصیلی با «فرهیختگان» از جایگاه دروس معارف، اهمیت تدریس آن توسط اساتید، تبیین اهمیت این دروس برای دانشجویان و... سخن گفت که متن کامل آن در ادامه آمده است.
دروس معارف تا چه اندازه برای دانشجوها تاثیرگذار بوده است؟
برای پاسخ به این پرسش ابتدا باید مقدمهای را بیان کنم. دروس معارف از اهمیت بالایی برخوردارند، ولی دیدگاه اکثر دانشجوها نسبت به این دروس مطابق با واقع نیست، از اینرو ضرورت دارد در جلسات ابتدایی دروس معارف، تاکید میکنم دروس معارفی نه بهعنوان دروس عمومی، اهمیت و ضرورتش را تبیین کنند تا زمینه تاثیرگذاری روی دانشجویان بیشتر شود، چراکه دروس معارف باید بتوانند در تربیت دینی دانشجویان اثر گذاشته و سبک زندگی آنها را ارتقا ببخشند.
منظورتان از اینکه دیدگاه دانشجویان مطابق واقع نیست، چیست؟
با توجه به مسائل و شرایط مختلف ازجمله شرایط مذهبی و سیاسی حاکم بر جامعه، القای ناکارآمدی دین توسط رسانههای جمعی بیگانه، عملکرد برخی از دینداران، هجوم شبهات، رویکرد برخی دانشگاهها، متن برخی درسها و برخی مولفههای دیگر باعث شدهاند، آنطور که باید و شاید نگاه مطابق با واقع نسبت به درسهای معارفی وجود نداشته باشد. همچنین نگاه برخی اساتید، دانشجویان و جو عمومی دانشگاه بهگونهای است که دروس معارفی را دروس عمومی درنظر میگیرند و درمقابل دروس تخصصی میبینند، همین امر باعث میشود دانشجو آنطور که باید و شاید این دروس را جدی نگیرد. یکی از مشکلات از لحاظ ذهنی نیز همین است که برای دانشجو اینطور تلقی میشود دروس عمومی از اهمیت بالایی برخوردار نیست و دانشجو باید دروس تخصصیاش را بخواند تا بتواند در رشتهاش موفق شود.
بنابراین شاید بعضی از دانشجویان تصور میکنند که دروس معارفی نیاز به تخصص خاصی ندارند و هرکسی هم میتواند آنها را تدریس کند. همین امر باعث شده که برخی دانشجویان این درسها را بهعنوان یک نیاز نبینند و صرفا برای بالا بردن معدل خود آن را بخوانند. درواقع گاهی نگاه معرفتی و تربیتی برای آن وجود ندارد. شاید هم مقصر اصلی ما باشیم که نتوانستیم درسهای معارف را خوب تبیین کنیم، لذا تبیین اهمیت و جایگاه دروس معارفی برای دانشجویان و تغییر در نوع نگاهی که به این دروس وجود دارد، بسیار مهم است. اساتیدی که درسهای معارفی را تدریس میکنند هم میدانند که درسهای معارفی بسیار تخصصی است.
در اصل درسهای معارف باید در تربیت و سبک زندگی دانشجویان اثر بگذارند. میزان این اثرگذاری تاکنون نسبی بوده و هنوز به جایگاه مطلوب برای این درسها نرسیدهایم. طبیعی است که یکسری عوامل و موانعی در این مسیر وجود دارند که باید رصد و بهطور جدی آسیبشناسی شده و راهکارهایی برای آنها دیده شود.
برای تبیین جایگاه درسهای معارف نیازمند چه مولفههایی هستیم؟
همانطور که خوراک برای جسم انسان ضرورت دارد، علم دین هم برای روح و روان ضروری است و باید این ضرورت را برای دانشجو روشن کنیم. اینکه علم دین چه نقشی میتواند در زندگی ما داشته باشد؟ و آیا علم دین فقط برای این است که انسان آخرتش را اصلاح کند یا برای زندگی بهتر در همین دنیا هم حرفهای تازه و جدی دارد؟ اگر استادان درسهای معارف بتوانند در اولین جلسه کلاس معارف بهگونهای پیش روند که یکسری از بحثها را برای دانشجویان بیان کنند و با آنها گفتوگوی راحت و عالمانه داشته باشند که این درسهای معارف چقدر میتوانند در اصلاح زندگی، معاشرت، روابط خانوادگی، کار، تحصیل و سلامت افراد اثر داشته باشد، توجه ویژهای به این درسها خواهند کرد.
منظور از تبیین درس این است که اینطور نباشد که استاد معارف وارد کلاس که میشود اول با بسمالله درس را شروع کند و اصلا هم توجه نداشته باشد که آیا انگیزه و علاقهای وجود دارد یا خیر؟ یا اینکه نسبت به اصل این درس شبههای وجود دارد یا خیر؟ اولین گام برای درسهای معارف همین است. در درسهای تخصصی هم استادانی که تجربه دارند و دلسوزانه درس میدهند کلیتی درمورد اهمیت موضوع میگویند که چقدر این درس ضرورت و اهمیت دارد و چه اثری در آینده علمی دانشجویان میتواند داشته باشد. باید نقش و اهمیت دروس معارف برای دانشجو مشخص شوند فارغ از اینکه در چه رشتهای تحصیل میکنند.
به نظر شما وضعیت محتوای دروس معارف میتواند پاسخگوی شبهات و سوالات اعتقادی دانشجویان امروز جامعه باشد؟
محتوای درسهای معارف یکی از مهمترین بحثها در این حوزه است. البته محتوای کتابها به لحاظ قوت و جذابیت در یک رتبه نیستند، ولی در کل، محتوای درسهای معارف شرایط مناسبی دارند، چندین سال است که تنوع خوبی در کتابهای رشتههای مختلف معارفی وجود دارد. هرچند با آن چیزی که باید باشد فاصله دارد.
نکته دیگر این است که اصل بسیاری از شبههها از قبل وجود داشتهاند، اما ابزارهای جدیدی برای بیانش در نظر گرفته میشود. ممکن است بعضی از شبهههای جدید هم با توجه به پیشرفتهای علمی و نیز تلاش برخی شبکههای معاندِ شبهه پراکنی به وجود آید، بنابراین محتوای درسهای معارفی باید متناسب با نیاز روز و شبهههایی که بهوجود آمده، بازنگری شوند. همچنین گاهی محتوای درسهای معارفی درمورد مسائلی هستند که ارتباطی با دغدغه دانشجو ندارد، بنابراین شاهد حضور غیرفعال دانشجویان در بحثهای کلاس معارف و اثربخشی پایین آن هستیم. بههمین دلیل باید تیمهای قوی در این زمینه ورود پیدا کنند. گرچه این اتفاق افتاده ولی روند، روند کندی است. کتابهایی که در این زمینه نوشته میشود گاهی پاسخگوی نیازهای روز دانشجویان نیست.
معتقدم کتاب باید عمق محتوایی و قدرت علمی داشته و درعینحال سهل و روان باشد، تا در دانشجویان اشتیاق ایجاد کند. گاهی کتاب، علمی است ولی آنقدر سخت گفته شده که دانشجو واقعا خسته شده و متوجه بحث نمیشود. از سوی دیگر گاهی میبینید بعضی کتابها با رنگ و لعابها و فونتهای زیبا و جذابی ارائه میشوند که همین زیبایی بصری میتواند در خواننده اثر مثبت داشته باشد. قطعا مطالبی که در کتابهای معارفی مطرح میشوند باید با حجم کم اما مستدل و جذاب و نیازمحور باشند. با رعایت این موارد و شخصیت خود اساتید، درسهای معارفی جایگاه واقعی خود را در بین دانشجویان پیدا میکنند.
ارتباط بین دانشجویان و استادان معارف چقدر اهمیت دارد و چقدر میتواند اثرگذار باشد؟ کیفیت این ارتباط باید چگونه باشد؟
ارتباط استادان معارف و دانشجویان بسیار قابل اهمیت بوده، به همین دلیل شایسته است تا در وهله اول ببینیم یک استاد معارف چه ویژگیهایی باید داشته باشد. در ابتدا استاد باید نسبت به درسی که بیان میکند که قطعا یک درس تخصصی است، تسلط کافی داشته و مباحث را جذاب ارائه کند. او باید از ابزارهای کمکآموزشی روز استفاده کرده و کتابهای مرتبط با درسی که ارائه میدهد را مطالعه کند. همچنین اساتید باید شبهات روز را بدانند و برای آنها جوابهای قانعکننده داشته باشند، داشتن نقش تربیتی مهربانانه و محترمانه هم از دیگر ویژگی اساتید این درس است.
به عبارت دیگر هر جا که استاد سرکلاس رفت و در کنار تدریس تلاش کرد جایگاه استادی و دانشجویی را با مهربانی حفظ کند، طبیعی است که ین روند بر دانشجویان نیز اثرگذار خواهد بود.
«هوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ رَسُولًا مِنْهمْ یتْلُوا عَلَیهمْ آیاتِه وَیزَکیهمْ وَیعَلِّمُهمُ الْکتَابَ وَالْحِکمَةَ. » قطعا پیغمبر اسلام(ص) برای تربیت و آموزش انسانها آمده بودند و خداوند هم در قرآن کریم درمورد موفقیت ایشان در سوره آلعمران، آیه ۱۵۹ میفرماید: فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّه لِنْتَ لَهمْ وَ لَوْ کنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک. یعنی به خاطر رحمتى از جانب خدا(که شامل حال تو شده) با مردم مهربان گشتهاى و اگر خشن و سنگدل بودى، (مردم) از دور تو پراکنده مىشدند. این آیه نشان میدهد که یکی از موفقیتهای پیامبر اکرم(ص) مهربانی آن حضرت با مردم و متربیان است. لذا اگر استاد این نقش را بهخوبی ایفا کند بسیار میتواند موفق باشد. از سوی دیگر لازم است تا اساتید نگاه نخبهپروری داشته باشند و تلاش کنند بهترین مطالب را ارائه کرده و دلسوزانه، متعهدانه و عالمانه نقشآفرینی کنند که البته غالبا اینطور هستند.
یک استاد منظم، متواضع، اهل پژوهش و مشاورهدهنده و توانمند در برقراری ارتباط موثر، میتواند مورد اعتماد دانشجو واقع شود، خوشبختانه خیلی از استادها در مشاوره توانمندند، چون در این زمینه کار کردهاند و آن بزرگوارانی هم که در این زمینه کار نکردهاند میتوانند دانشجو را به مرکز مشاوره ارجاع دهند و کمکش کنند که مشکلاتش را حل کند. طبیعی است که اگر استادی این ویژگیها را داشت شاهد برقراری ارتباطی موثر بین استاد و دانشجو خواهیم بود. گاهی حتی ترم تمام میشود و با وجود اینکه دانشجو دانشآموخته شده اما هنوز با استاد معارفش ارتباط دارد، اما هرگاه چنین نقشی وجود نداشته یا کمرنگ باشد، ارتبلاط میان استاد و دانشجو بهدرستی شکل نمیگیرد.
آیا در گزینش استادان معارف این موارد در نظر گرفته میشود؟
نمیگویم این گزینشی که الآن انجام میشود صددرصد درست است و خللی در آن نیست، ولی گروههایی که ارزیابی و گزینش علمی و معنوی استادان معارف را انجام میدهند تلاش زیادی دارند تا این اتفاق بیفتد، ما نیز تلاش میکنیم که حداقل در حیطه مسئولیت خودمان یعنی استان تهران مراقبت بیشتری داشته باشیم. گروه معارف و معاونت آموزش و پژوهش یکسری فاکتورها و شرایط سختی را برای استادان معارف درنظر گرفته و در مصاحبههای علمی هم مطالب خیلی دقیق و تخصصی بیان میشود، از این رو باید بگویم که گزینش اساتید الان وضعیت خوبی دارد و گزینش در سطح اجتماعی، اخلاقی و علمی انجام میشود. در اصل اکثر اساتیدی که امروز جذب میشوند، از فاکتورهای لازم برخوردارند. البته متاسفانه چند سال پیش خیلی از استادان مجوز نداشتند و بخشی از آنها درسهای دیگری را تدریس میکردند و همزمان درس معارف را هم آموزش میدادند، از این رو تلاشمان این است که درس معارف را استادان غیرمجوزدار، تدریس نکنند اما گاهی به دلیل کمبود استاد و تعداد زیاد دانشجویانی که در دانشگاه آزاد اسلامی تحصیل میکنند، ممکن است به استادانی که ظرفیت لازم برای اداره کلاس معارفی دارند و رشته آنها هم مرتبط است و با تجربه هستند اما بدون مجوز گروه معارف هستند، اجازه تدریس یک ترم را میدهیم که کار دانشجو پیش برود.
بحث حقالزحمه استادان معارف اصلاح میشود؟
استاد و معلم مقام و جایگاهی بالایی دارند و هیچگاه کیفیت درسشان را قربانی عدم توجه دانشگاه به مسائل مالیشان نمیکنند. ولی در عین حال دانشگاه وظیفهای در برابر استادان و معلمان دارد که باید به آن عمل کند. خود مسئولان هم اذعان دارند که درحال حاضر پرداخت حقالزحمه استادان نسبت به دانشگاههای دیگر مناسب نیست، با این حال لازم است تا مسئولان دانشگاهی نسبت به حقالتدریس این اساتید، چه در میزان و چه زمان پرداخت آن تجدیدنظر کنند. پیداست که استاد و معلم هم عضوی از جامعه ماست و درگیر مسائل معیشتی و اقتصادی است و قطعا استاد هر چقدر که دغدغه کمتری نسبت به مسائل معیشتی داشته باشد اثرگذاریاش بالاتر میرود. با این حال دانشگاه هم ممکن است به دلیل مسائل و مشکلاتی که دارد نتواند آنطور که باید و شاید در زمان مقرر اقدام به پرداخت حقالزحمهها کند و همین روند کار را از حیث مالی برای اساتید دشوار کرده است.
ارزیابی از دانشجویان در مورد درسهای معارف چه اثری دارد؟
باید بهطور جدی و مدام از دانشجویان در مورد درسهای معارف ارزیابی کرد. اینکه نظرشان در مورد درسهای معارف چیست؟ دیدگاههای دانشجویان نسبت به درسهای معارف چگونه است؟ و اینکه درسهای معارف چقدر در رشد دینی دانشجویان اثر داشته است؟ به نظر میرسد در این زمینه باید پایشهای جدی داشته باشیم تا بتوانیم با توجه به نیاز و نگاه دانشجو، شیوههای مناسب را بهکار بگیریم. فارغ از این موضوع اگر مخاطبان خود را که دانشجویان هستند کمرنگ ببینیم هر چقدر هم تلاش کنیم و جلسه بگذاریم نمیتوانیم اثرگذاری لازم را داشته باشیم.