«فرهیختگان» گزارش می‌دهد
ملک‌زاده از اسفند سال گذشته تا همین اواخر و قبل از حاشیه‌سازی‌ها و عزل و استعفایش همچنان از مدافعان طرح ایمنی توده‌ای بود و با همراهی بسیاری دیگر از مدیران مجموعه نظام سلامت کشور که قرنطینه را روشی قرون وسطایی می‌دانستند، جان و سلامتی مردم را ملعبه سیاست‌های خطرناک خود کردند.
  • ۱۳۹۹-۰۹-۰۳ - ۰۸:۱۷
  • 10
«فرهیختگان» گزارش می‌دهد
ایمنی توده‌ای نتیجه ریل‌گذاری غلط در پژوهش‌های کرونایی
ایمنی توده‌ای نتیجه ریل‌گذاری غلط در پژوهش‌های کرونایی

به گزارش «فرهیختگان»،احتمالا این چند روز اخبار چالش‌ها و حواشی مربوط به ستاد ملی مقابله با کرونا و نظام سلامت کشور را پیگیری کرده‌اید و از آنها مطلعید. یعنی احتمالا می‌دانید بیش از 9 ماه است که مردم ذیل سیاست‌ها و اطلاعات غلط مسئولان قربانی سناریوی ایمنی توده‌ای در مهار کرونا شده و به این ویروس کشنده مبتلا شده‌اند و حتما این را هم شنیده‌اید که مبتلایان هم موش آزمایشگاهی داروهایی شدند که کد دارویی نداشته و مراحل تحقیقاتی را نگذرانده بودند! درهرحال وضعیت اسفناکی است و از این وضعیت بدتر اینکه مقصران وضع موجود، نه‌تنها حرفی نمی‌زنند و پاسخگوی اعمال و تجویزات‌شان نیستند بلکه به‌راحتی به یکدیگر حمله می‌کنند و از مسئولیتی که دارند، آن هم در این برهه حساس شانه خالی می‌کنند و بدون اینکه کک‌شان هم بگزد، می‌روند! این بسیار بدتر از تمام چیزهایی است که این روزها می‌شنویم و می‌بینیم.

ماجراهای این چند روز اخیر در ستاد ملی مقابله با کرونا و خصوصا مجموعه وزارت بهداشت، از وجوه مختلفی مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل رسانه‌ها و متخصصان قرار گرفت و هرشخص و جریانی از ظن خود با آن مواجه شد و سعی کرد تصویری از وضعیت موجود در مدیریت کرونا نشان دهد. تصویرسازی‌ای که غالبا یا از آنچه ذیل سیاست‌های اتخاذشده توسط ستاد ملی مقابله با کرونا بر سر مردم آمده است شکل می‌گیرد یا معطوف به نامه‌نگاری‌های این چند روز بین مدیران و معاونان وزارت بهداشت است. با توجه به همین مساله و معطوف به نامه‌نگاری‌های اخیر، یکی از موضوعاتی که در متون تهاجمی این افراد نسبت به‌هم وجود داشت و البته خیلی هم به آن توجهی نشد، مساله پژوهش‌های تحقیقاتی و افعال این‌چنینی است که به نوعی تکیه‌گاه سیاستگذاری‌ها و برخی اقدامات اتخاذ‌شده از سوی مسئولان عالی در ستاد ملی مقابله با کروناست. پژوهش‌هایی که صحت یا عدم‌صحت داده‌های استخراج شده از آنها تا به امروز و به اذعان بسیاری از متخصصان و مسئولان جان مردم را به خطر انداخته و این آمار وحشتناک مرگ‌ومیر هم خروجی همین اطلاعات است! بر همین مدار یک ترسیمی از آنچه تا به اینجا و بر پایه همین اطلاعات و به اصطلاح تحقیقات گذشت و آخرین خروجی آن انجام خواهیم داد و بعد هم در قالب یک گفت‌وگو پروسه انجام تحقیقات و پژوهش‌ها خصوصا درمورد بیماری کرونا را با هم مرور خواهیم کرد.

1- ایمنی توده‌ای، راه بن‌بستی که رفتیم!

برای دهم، صدم، هزارم، نمی‌دانم، اما برای چندمین‌بار است که این را می‌نویسم. همه کشورهای جهان بعد از شیوع ویروس کرونا روش‌هایی را برای مقابله با این ویروس درپیش گرفتند. برخی از آنها به سمت قرنطینه صددرصدی رفتند و با اعمال محدودیت‌های شدید، شیوع ویروس را کنترل کردند و حالا هم درحال پایکوبی برای این مهار و مدیریت هستند. برخی دیگر از کشورها که زیرساخت‌ها و امکانات خوبی در حوزه بهداشت و درمان داشتند، به جای قرنطینه به سراغ مواجهه فعال با ویروس رفتند و با بیماریابی فعال به توفیقات خوبی در زمینه کنترل این پاندمی دست یافتند. منتها برخی دیگر از کشورها، به هردوی این مسیرها پشت کردند و روشی غیراخلاقی تحت عنوان ایمنی گله‌ای یا ایمنی توده‌ای را درپیش گرفتند. روشی که به اذعان مدافعان آن یک ایمنی جمعی را در بین مردم ایجاد می‌کند. اما در واقعیت این‌طور نیست، یا حداقل در رابطه با کرونا وضعیت این نیست. چراکه بیماران کرونایی احتمال ابتلای دوباره به این بیماری را دارند. مضافا اینکه تعداد زیادی از مبتلایان جان خود را از دست می‌دهند و این مساله اساسا اتخاذ این راهکار را رد می‌کند. منتها باوجود رد تمام و کمال این راهکار برای مواجهه با کرونا از سوی سازمان بهداشت جهانی و بسیاری دیگر از متخصصان و صاحب‌نظران، آنچه در ایران و از سوی ملک‌زاده معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت توصیه و تجویز شد، خلاف این مخالفت‌ها بود و ایران به‌عنوان تتها کشور دنیا، روش ایمنی توده‌ای را برای مهار کرونا اتخاذ کرد. ملک‌زاده از اسفند سال گذشته تا همین اواخر و قبل از حاشیه‌سازی‌ها و عزل و استعفایش همچنان از مدافعان این طرح بود و با همراهی بسیاری دیگر از مدیران مجموعه نظام سلامت کشور که قرنطینه را روشی قرون وسطایی می‌دانستند، جان و سلامتی مردم را ملعبه سیاست‌های خطرناک خود کردند.

2 – ملک‌زاده: حدود ۳۵ میلیون ایرانی به کرونا مبتلا شده‌اند و نسبت به آن ایمنی دارند!

او چندوقت پیش طی اظهاراتی خاطرنشان کرد: «در فروردین و اردیبهشت‌ماه ۹۹ ما روی ۱۰ هزار فرد کاملا سالم در کشور تحقیقی را انجام دادیم و از آنها آزمایش خون گرفتیم و براساس آن تحقیق مثلا بعضی از شهرهای‌مان مثل رشت یا قم یا بعضی از شهرهای مازندران تعداد افرادی که درحقیقت کووید گرفته بودند بیشتر از ۳۰ درصد بود. یعنی در آن جمعیت ۱۰ هزار نفره بیشتر از ۳۰ درصد افراد به بیماری مبتلا شده بودند. بر این اساس مشخص شد احتمالا تا آن زمان ۲۵ میلیون نفر از ایرانی‌ها به کووید مبتلا شده‌اند. پس از آن مطالعات دیگری را انجام دادیم و برآورد ما این است که تا یک ماه پیش حدود ۳۵ میلیون نفر به کرونا مبتلا شده‌اند و باید بدانیم هنوز حدود ۵۰ میلیون ایرانی به این بیماری دچار نشده‌اند و در معرض خطر هستند. این مطالعات در سطح کوچکی بوده و ما الان درحال انجام مطالعاتی گسترده‌تر در کشور هستیم تا مشخص کنیم به‌ویژه از آغاز فصل پاییز چند درصد به این بیماری دچار شده‌اند. مطالعه‌ای که درحال انجام آن هستیم این عدد را ظرف یکی دو ماه آینده نشان می‌دهد که به‌طور دقیق چه تعداد از جمعیت کشور به این بیماری دچار شده‌اند. این ۳۵ میلیون نفر به دلیل تماس با این ویروس، ایمنی دارند یعنی این افراد دیگر به واکسن احتیاج ندارند. اگر حدود ۷۰ درصد از جمعیت کشوری با این ویروس تماس پیدا کنند و واکسینه شوند، اپیدمی خاموش می‌شود.» اینها بخشی از اظهارات ملک‌زاده با تکیه بر تحقیقات و مشاهداتی است که معاونت تحت مدیریت او در وزارت بهداشت متولی انجام و راستی‌آزمایی‌اش بوده است.

3- روحانی: ما باید این احتمال را بدهیم که 30 تا 35 میلیون نفر در معرض ابتلا خواهند بود!

اظهارات ملک‌زاده و رویه‌ای که وزارت بهداشت برای کنترل شیوع کرونا درپیش گرفت تاجایی شاید قابل چشم‌پوشی و بی‌محلی بود! منتها وقتی مساله جدی شد که چنین ادعاهایی، یعنی همین ابتلای 30 و چند میلیون ایرانی به کرونا اساس تصمیم‌گیری‌ها و سیاستگذاری‌ها قرار گرفت و نفر اول ستاد ملی مقابله با کرونا یعنی حسن روحانی رئیس‌جمهور کشور هم به آنها استناد کرد و گام بعدی برای ادامه روند ایمنی توده‌ای در کشور را برداشت! حسن روحانی، تابستان گذشته طی اظهاراتی خاطرنشان کرد: «تخمین ما بر این است که تاکنون 25 میلیون ایرانی به این ویروس مبتلا شدند. در این گزارش آمده است که ما باید این احتمال را بدهیم که 30 تا 35 میلیون نفر در معرض ابتلا خواهند بود. این گزارش را مبنا قرار دهیم که 25 میلیون جمعیت از آن عبور کرده‌اند و بقیه جمعیت حدود 30 تا 35 میلیون نفر دیگر در معرض ابتلا در ماه‌های آینده خواهند بود. در همین گزارش پیش‌بینی شده است که تعداد بستری‌هایی که در آینده باید پیش‌بینی کنیم حدود دو برابر آن مقداری است که تا به حال داشتیم.»

4- نمکی: تخمین‌ها تا کنون درست نبوده

همه‌چیز به همین بدفرمی و با همین فضاحت درحال پیش رفتن بود که سخنان وزیر بهداشت در انتقاد از اقدامات تحقیقاتی صورت‌گرفته درباره بیماری کرونا در کشور، آن را متشنج‌تر کرد. سعید نمکی وزیر بهداشت کشور 29 آبان‌ماه در جلسه ستاد دانشگاهی کووید-۱۹ در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان گفت: «در تمام دنیا منابع را در بخش تحقیقاتی صرف می‌کنند که نتیجه آن، راهکاری برای گشودن گره‌ای از نظام ارائه خدمت باشد. نظام تحقیقاتی دانشگاهی کشور در این راستا چه کرده است؟ کدام مقاله را به وزیر وقت داده که اگر این کار را انجام دهی، نظام ارائه خدمت به سمت‌وسوی بهتری می‌رود؟ درمورد کووید-۱۹، یک مدل به بنده بدهید که پیش‌بینی‌ها درست بوده باشد. حتی یکی از پیش‌بینی‌ها هم درست نبوده است. کدام ریاضیدان می‌تواند برای نظام سلامتی مدل‌سازی کند که مولفه‌های موثر بر آن با ۵ درصد تغییر، جابه‌جا می‌شوند؟ ۹۸درصد از تحقیقات در نظام سلامت، صرف انتشار مقالات در فلان مجلات می‌شود که به کار نمی‌آید. به‌شدت به روند تحقیقات نظام سلامت، انتقاد دارم. نامه بنده به دکتر ملک‌زاده در روزهای اول شیوع کرونا در کشور را مشاهده کنید که ۱۰ آیتم تعیین شده، اما یکی از آنها تاکنون جواب نداده است. کدام وزیر کم‌خرد با چنین یافته‌های شکسته‌ای می‌تواند بخش سلامت کشور را اداره کند؟ اصلا نباید بر یافته‌هایی که بر حسب یک تخمین به وزیر داده می‌شود، کار و اعتماد کرد. این تخمین‌ها تاکنون درست نبوده و ۱۰ مدل اپیدمیولوژیک به من دادند که هیچ‌کدام صحیح نبوده و برای هیچ اقدامی مناسب نبود.»

5- ملک‌زاده: مدیریت بسیار غلط شما موجب تلفات انسانی بسیار در ایران شده

اظهارات و انتقادات نمکی باعث شد تا ملک‌زاده، که البته گفته می‌شود قرار بر عزلش بوده است، نامه‌ای به وزیر بهداشت نوشت و از سمت خود استعفا کرد. نکته قابل تامل در این رابطه هم دقیقا نکاتی است که ملک‌زاده در نامه استعفایش و خطاب به وزیر بهداشت نوشته است. در این نامه آمده: «مدیریت بسیار غلط، پرنقص در پاندمی کرونا که به دلیل عدم مشورت و توجه شما به توصیه‌ها و هشدارهای متخصصان و محققان نظام سلامت، موجب تلفات انسانی بسیار در ایران شده و در عین حال مدعی درس «مدیریت بحران کرونا» دادن به سایر کشورها هستید. اظهارات غیرعلمی و ناشی از شتابزدگی جناب‌عالی در مورد تولید واکسن ایرانی کرونا که هنوز درحال طی کردن مراحل اولیه بوده و شما مدعی معرکه گرفتن برای تولید آن شده‌اید. عدم درک درست شما از تحقیق و پژوهش و اهمیت آن و نیز نادیده گرفتن تمام فعالیت‌های علمی و پژوهشی محققان علوم پزشکی طی ۷ سال گذشته که در سخت‌ترین شرایط تحریم و امکانات بودجه‌ای، به بالاترین سطح تولیدات کمی و رشد کیفی و استناد به مقالات نسبت به گذشته رسیده و رتبه نخست منطقه و کشورهای اسلامی را دارد. عدم تشکیل شورای معاونان طی ۶ ماه گذشته و عدم‌اختصاص وقت از سوی شما برای بحث در امور آموزشی، پژوهشی و دانشجویی و... .»

6 - نمکی: بعضی از موارد غیرعالمانه کار را در مدیریت بیماری سخت‌تر کرد

بعد از رفتن ملک‌زاده از وزارت بهداشت، سعید نمکی، وزیر بهداشت ضمن انتقاد از رضا ملک‌زاده معاونت سابق تحقیقات و فناوری این وزارتخانه، در حکمی فرید نجفی را به‌عنوان سرپرست معاونت تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت منصوب کرد. او در بخشی از متن حکم فرید نجفی، نوشت: «سال گذشته در نامه مهم و آنی که ضمیمه است از معاونت محترم تحقیقات و فناوری درخواست کردم تا‌ با استفاده از ظرفیت بی‌بدیل دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور به جنبه‌های مختلف بیماری که در نامه مذکور قید شده بود بپردازند و اینجانب را به‌طور مستمر در جریان قرار دهند، متاسفانه تا‌ این لحظه به هیچ‌کدام از این موارد نپرداختند و هرگز مکتوب قابل استنادی که بتوان به‌عنوان چراغ راه آینده مدیریت بیماری به‌کار گرفت ارائه نکردند. بعضی از موارد غیرعالمانه از قبیل عدم ابتلای مجدد، گرفتا‌ری 30 میلیون نفر هموطن و ترویج اندیشه ایمنی دسته‌جمعی از تراوشات آن مجموعه بود که کار را در مدیریت بیماری و اوضاع مدیران ارشد سخت‌تر کرد.» درنهایت اینکه با توجه به این اظهارات و آنچه تا به امروز رخ داده است، مشخصا ما در مسیر تحقیقات و پژوهش‌های مربوط به کرونا خوب عمل نکرده و خوب پیش نرفتیم و همین باعث اشتباهات استراتژیک و تصمیمات نسنجیده و بازی با جان مردم شد!»

  کرونا همه پیش‌بینی‌ها را به چالش کشید

همان‌طور که گفته بودیم در رابطه با آنچه تحت عنوان تحقیقات و پژوهش در حوزه بهداشت و درمان خصوصا حول بیماری کرونا وجود دارد گفت‌وگویی انجام دادیم.

محمدحسین یزدی معاون پژوهشی مرکز تحقیقات واکسن و مدیرگروه ایمنوتراپی پژوهشکده علوم دارویی دانشگاه علوم‌پزشکی تهران به «فرهیختگان» گفت: «پژوهش را در حوزه سلامت و پزشکی به‌طور کلی به دو بخش تقسیم می‌کنند. یک بخش از پژوهش، آنهایی است که الگو و راهبرد برای نظام سلامت ایجاد می‌کند و مبتنی‌بر مطالعات و الگوهایی است که قبلا به دست آمده است و یک‌سری ایمنولوژیست‌ها یک‌سری خط‌مشی‌هایی متناسب با آن ترسیم می‌کنند. بخشی از آن معطوف به گذشته است و یک قسمت آن هم آینده‌نگر است و بخشی هم از اطلاعاتی که درحال حاضر به‌دست می‌آید. ممکن است بسیاری از پیش‌بینی‌ها هم درست از آب درنیاید. خصوصا درباره کرونا ما بعضی وقت‌ها برخلاف پیش‌بینی‌ها با مسائلی مواجه شدیم که هیچ‌کدام از پیش‌بینی‌ها را تایید نمی‌کرد. یکی از پیش‌بینی‌ها رسیدن به فصل گرما و کاهش انتشار ویروس بود، یا همین بحث ایمنی گله‌ای که دیدیم هیچ‌کدام درست نبود و همه را غافلگیر کرد. همه فکر می‌کردند تابستان این بیماری تمام می‌شود اما نشد. این یک بخش از پژوهش است که در تعیین سیاست‌های کلی موثر است و معمولا توسط متخصصان آمار و اپیدمیولوژی و یک عده از متخصصان نظام بهداشتی انجام می‌شود و برمبنای آن الگو‌سازی می‌شود.» 

  در 9 ماه پاندمی کرونا مطالعات دارویی زیادی در کشور انجام شد

یزدی ادامه داد: «اما یک دسته دیگر از پژوهش‌ها هستند که ما به آنها می‌گوییم پژوهش‌های ایده‌محور.  اگر بخواهیم از کرونا صحبت بکنیم در این دسته، می‌شود گفت ترکیب‌هایی به‌عنوان ترکیب موثر دارو یا یک فرآورده موثر به‌عنوان واکسن یا پیشگیری‌کننده در این دسته قرار دارند. در این رابطه هم پژوهش‌های موفقی درباره کووید-19 انجام شده است. در این 9 ماهی که از پاندمی کرونا می‌گذرد پژوهش‌های مفصلی در ایران انجام شده است. هم روی ترکیبات دارویی و هم روی داروهایی که برای بیماری‌های دیگر است ولی روی کووید هم موثر است و... که حاصل یک‌سری پژوهش‌هایی بودند که توسط متخصصان صورت‌گرفت. این تیپ مطالعات ایده‌محور خودش یک سازوکاری دارد. یعنی ما باید برای بعضی از اینها به سراغ مطالعات بالینی برویم، اجازه کد اخلاق پزشکی برایش بگیریم و این کار هم به صورت مفصل در دانشگاه‌های علوم پزشکی سراسر کشور انجام شد. ترکیباتی که تصور می‌شد اینها موثر هستند و نیاز می‌شد در یک جمعیت مورد مطالعه قرار گیرند. اصطلاحا در دو گروه شاهد و کنترل تست و ارزیابی شوند و نتیجه‌شان مقایسه شوند. این تیپ مطالعات هم در رابطه با ترکیبات دارویی به وفور انجام شد. خصوصا درباره داروهایی که برای بیماری‌های دیگر بود. هم در دنیا و هم در ایران این کارها انجام شد و مورد ارزیابی قرار گرفت. یک گروه دیگر از مطالعات در دسته دوم وجود دارد که براساس آن گفته می‌شود باید به دنبال واکسن یا ترکیبی که وجود نداشته بود. این تیپ از پژوهش‌ها هم در این مدت تعداد زیادی انجام شده است، خصوصا در دانشگاه‌های علوم پزشکی که اصلا با پیوست کووید انجام می‌شد تا به هرحال ما یک گزینه درمانی یا پیشگیری مثل واکسن معرفی کنیم. اینها انجام شد و نتایجش هم منتشر شده است و از همین‌ها چند پلتفرم واکسن ایجاد شد و اخبارش هم وجود دارد. برخی از اینها در سازمان بهداشت جهانی هم ثبت شدند. ستاد اجرایی فرمان امام و... هم پای کار آمدند و اسپانسر شدند و اینها را ثبت کردند و در حال انجام تست‌های نهایی است و دو پلتفرم هم وارد کلینیکال ترایال شد.»

  رابطه صنعت و مراکز تحقیقاتی نظام سلامت در ایران خوب نیست

معاون پژوهشی مرکز تحقیقات واکسن گفت: «محققان علوم پزشکی عمدتا اساتید هیات‌علمی دانشگاه‌ها هستند به همراه تیم‌شان یعنی دانشجویان و دستیاران تخصصی و یک‌سری کارمندانی که در موسسات تحقیقاتی و پژوهشی فعال هستند. تیم را اساسا اعضای هیات‌علمی دانشگاه‌ها هدایت می‌کنند و آنها رهبر و لیدر تیم هستند و کار توسط آنها هدایت می‌شود. در رابطه با وضعیت پژوهش و تحقیق در سایر کشورها هم باید بگویم که همین تحقیقاتی که ما از آن حرف زدیم، بعضا سفارش داده می‌شود. یعنی یک شرکت تولیدکننده دارو R&D خودش را به صورت همکاری با یک دانشگاه علوم پزشکی، یا یک موسسه پژوهشی یا یک پژوهشکده علوم پزشکی به اشتراک می‌گذارد و سفارش می‌دهد و هزینه‌اش را پرداخت می‌کند و تحقیقی را آنها انجام می‌دهند. اینها خارج از آن پژوهش‌های دانشگاهی است. مثلا شرکتی داروسازی در یک قسمت از کارش به مشکل خورده به دانشگاه مراجعه می‌کند و کار تحقیقی را به آنها می‌سپارد. در کووید هم وضعیت این‌طور است. خیلی از شرکت‌ها از این پیوند و با دادن این سفارشات محصولات جدید تولید کردند. در کشورهای دیگر این جریان قوی‌تر و بیشتر است، شرکت‌های تولید دارو و اکسن در دنیا اتصال بیشتری به دانشگاه دارند و در ایران این کمتر است و ما آسیبش را در همین ماجرای کووید در ایران می‌بینیم. این ارتباط یک جورهایی آن‌طور که باید قابلیت نداشته است و همین هم سیستم را مجبور کرده که صنعت به دانشگاه نگاهی بیندازد و توجهی به آن بکند. در کل در دنیا شکل پژوهش‌های سفارشی متداول‌تر است.»

  برای ورود هر دارویی در سیستم درمانی باید کارآزمایی‌های متعدد انجام شود

یزدی در پایان خاطرنشان کرد: «ما برای ورود یک دارو به پروتکل درمانی حتما نیاز به یک کلینیکال ترایال داریم تا در جمعیت‌های گسترده‌تر تجربیات‌مان را مقایسه بکنیم. خصوصا درخصوص کووید که داروها همه غیرمرتبط با این بیماری هستند و برای آن طراحی نشده‌اند. مثلا سووداک برای هپاتیت c است. در مورد رمدسیویر هم وضع این‌طور است و این دارو هم برای کرونا نبود و برای ابولا و... ساخته شده بود. بعدتر فهمیدند که بر کووید هم اثر دارد. سووداک هم تا حدی اثراتی بر کرونا داشته، شاید آن حالت اورژانسی که برای کرونا وجود داشت برخی پزشکان را به سمتی برد که از تجربیات شخصی‌شان در درمان استفاده بکنند. می‌شود گفت پزشکان در گروه‌های پزشکی سینه به سینه تجربیات‌شان را به‌هم می‌گفتند. اما برای اینکه یک دارو تاییدیه بگیرد باید حتما مطالعه بالینی برایش در نظر گرفته شود و آزمونش را پس بدهد و نشان داده شود که این دارو به نسبت سایرین ارجحیت دارد. برای کرونا آزیترومایسین داشتیم، هیدروکسی کلروکین داشتیم اما بعدتر رد و حذف شدند.»

 * نویسنده: ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰