به گزارش «فرهیختگان»، باوجود آنکه یکیدو ماهی میشود سعادتمند از استقلال برکنارشده، اما حاشیههای زمان مدیریت او گویا قرار نیست دست از سر استقلال بردارد و باوجود اینکه مدیرعامل سابق استقلال بارها اعلام کرده بهخاطر آرامش این باشگاه دیگر درخصوص اتفاقات و مسائل دوران مدیریتیاش صحبت و مصاحبه نخواهد کرد، اما این بدعهدی همچنان ادامه داشته و در آخرین اتفاق رخداده در این خصوص سعادتمند در پاسخ به اظهارات میهمان حضوری برنامه فوتبال برتر به روی خط رفت تا جنگ و جدال جدیدی آغاز شود و این درحالی است که استقلال در کوران رقابتهای لیگ قرار داشته و مشخص نیست واقعا در این شرایط دلسوز این تیم چه کسی است. در این برنامه درخصوص دوران عبدالرضا موسوی، عضو سابق هیاتمدیره استقلال و کمکهای او نیز صحبتهایی بهمیان آمد و به همین دلیل بهسراغ موسوی رفتیم تا بعد از مدتها سکوتش را درخصوص حاشیههای استقلال بشکند و اظهاراتش درباره مجادله دوشنبهشب سعادتمند و خلیلزاده را بشنویم. جالبترین نکته صحبتهای موسوی آنجایی است که وی اذعان میکند سعادتمند در ایتالیا هیچ دیداری با استراماچونی نداشته و این سرمربی ایتالیایی حتی حاضر نشد فرش سوغاتی ازطرف مدیرعامل اسبق استقلال را بهعنوان هدیه قبول کند! گفتوگوی «فرهیختگان» با موسوی را در ادامه میخوانید.
خلیلزاده و سعادتمند دوشنبهشب یک مجادله و جنجال تمامعیار را بهراه انداختند.
خیلی نمیخواهم به این مسائل ورود کنم. دوباره رفتن و گشتن در این مسائل و دور فوتبال بودن واقعا چه اتفاقی را رقم میزند. مطمئن باشید مردم خودشان عاقل هستند و میفهمند چه کسی راست میگوید و چه کسی دروغ. از روز اول حرفهایم را زدهام و حداقل مصاحبههایم با «فرهیختگان» موجود است که گفته بودم این آدم را بهعنوان یک کارمند در راس باشگاه استقلال گذاشتند، الان هم اسناد نشان میدهد که چطور سعادتمند در آن برهه برخی خبرنگاران و فعالان مجازی را مدیریت کرد و از آنها خواست تا هجمهها را بهسمت امثال موسوی ببرند تا بگویند من پرسپولیسی هستم و یکسری اقدامات و صحبتهای سطحی دیگر. جالب اینکه ایشان فکر میکردند دنیا فقط همان دنیای مجازی است.
دوباره بحث کمکهایی که به استقلال کردید و صحبت از سود آن به میان آمد.
بالاخره یک قرارداد بسته شده و باید به آن احترام گذاشت. مگر الان استراماچونی کار کرده که باید به او یک میلیون و 350 میلیون یورو پول بدهند؟ قرارداد بستند و به آن پایبند نبودند و باید خسارت بدهند. وقتی از بانک پول میگیرید و در موعد مقرر آن را پس نمیدهید، بانک چه اقدامی میکند؟ میگوید برو و ۵۰ سال دیگر پولم را بده؟ سعادتمند میگفت اینجا یک بندی هست که انصافا نزول است، درحالیکه او اصلا فرق نزول و جریمه را نمیفهمد. این پول دو ماه قرضالحسنه دراختیار استقلال بهصورت امانت قرار داشت و باید بعد از دو ماه پس میدادند، وگرنه جریمه میشدند، پس اگر سر موقع تسویه میکردند، دیگر نه جریمهای در کار بود و نه سودی که امروز این صحبتها مطرح شود. در آن شرایط اقتصادی دلار ۱۴ هزار تومان بود و دو ماه این پول دست آقایان بود و بعد هم که تا ۳۰ هزار تومان قیمت دلار افزایش پیدا کرد.
هواداران استقلال درحالی نوک پیکان انتقاداتشان بهسمت وزیر است که همین صحبتها را حدود ۸ ماه پیش شما مطرح میکردید و حتی گفته بودید این وزیر پرسپولیسی است و تا وقتی او باشد استقلال قهرمان نمیشود و تا آن زمان شما هم به این تیم برنمیگردید!
من همه این حرفها را گفته بودم و پیشبینی کرده بودم، اما نمیخواهم شأن خودم را هم پایین بیاورم، چون مردم خودشان همهچیز را میدانند. بهنظر من الان استقلال به آرامش نیاز دارد، نه اینکه دعوای مدیریتی بخواهد این تیم را تحتالشعاع قرار داده و به حاشیه بکشاند. بارها گفتهام که برای رضای خدا و خدمت به هواداران به استقلال کمک کردم و از این حیث خوشحال هستم، چون صادقانه از این تیم حمایت و کمک کردم، اما مطمئن باشید یکروزی دست بعدیها هم رو خواهد شد و آن آدمهای بعدی هم اقداماتشان مشخص خواهد شد و تازه میفهمید در آنجا چه خبر است، وگرنه ما که نه بهدنبال منافع بودیم و نه جایگاهها برایمان مهم بود، بلکه اگر خدمتی از دستمان برمیآمد، برای مردم انجام دادیم.
بهنظر میرسد افشاگریهای قبلی شما علیه سعادتمند اگرچه رسانهای شد، اما امروز بسیاری از آنها به حقیقت پیوسته است.
درست است، آقای وزیر سعادتمند را فرستاده و از ما خواسته بود تا او را برای مدیرعاملی استقلال ارزیابی کنیم که من محترمانه به او گفتم با آقای فتحاللهزاده توافق کردهایم که سرپرست و سپس مدیرعامل شود و سعادتمند به درد ما نمیخورد، چون حد و اندازه او این نبود، بعد هم که در واتساپ مجیز من را میگفت، اما به دفتر خلیلزاده رفته و پشتسر من حرف میزد. همان ویسی که در تلویزیون پخش شد نشان میدهد که چقدر آدم میتواند دورو باشد، به دفتر من آمده و دستبه سینه و محترمانه و اتوکشیده حرفهایی را میزد که پیش خودم میگفتم چه آدم مودب و بانزاکتی است، اما دو قدم آنورتر روی اصلی خود را نشان میداد. من همانجا متوجه شدم این آدم دروغگو است و هنوز هم اظهارات و صحبتهایش را دارم. واقعا متاسفم و معتقدم آنهایی که این افراد را میآورند، باید پاسخگو باشند.
بعد از این اتفاقات هم که سفر بدموقع به ایتالیا از جانب سعادتمند و معاونان بسیاری از موفقیتهای احتمالی و بعدی را از استقلال سلب کرد.
فقط استراماچونی نبود. او با 10 مربی دیگر همزمان جلسه گذاشت، درحالیکه ما با فرهاد مجیدی صحبت کرده بودیم. فرهاد کسی بود که اینجا هم قربانی ارتباطش با ما شد، درحالیکه قسم میخورم از سال گذشته تاکنون یکبار هم مجیدی را از نزدیک ندیدهام و فقط در این مدت شاید تلفنی 6 یا 7 بار باهم صحبت کردیم، در غیر اینصورت من یکبار هم او را ندیدم. حتی زمانی که در استقلال بود نه نزدیکش رفتم و نه او را دیدم و نه با هم کاری داشتیم، ضمن اینکه اصلا من تا پایان اردیبهشتماه در آتن بودم، ولی دوستان با این استدلال که اینها دستشان در دست هم است، هجمه را بهسمت موسوی میکشاندند.
نکته جالب آنجایی بود که مشخص شد سعادتمند اصلا در ایتالیا با استراماچونی ملاقاتی نداشته است.
استراماچونی پیام داده که همدیگر را ندیدهاند. با یکی از وکلای استراماچونی زمانی که او در یونان حضور داشت، چندروز پیش صحبت میکردم و او هم تایید کرد که هیچ ملاقاتی بین سعادتمند و استراماچونی نبوده است. این موضوع را یکی از معاونان سعادتمند هم تایید کرده و او قسم خورده که در عمرش تا این اندازه تحقیر نشده است. حتی شنیدم که برای استراماچونی بهعنوان سوغاتی و هدیه با خودشان به ایتالیا فرش بردند که استرا و وکیلش حتی این فرش را هم از آنها نگرفته و گفتند این فرش را برای سفارتتان ببرید. یک روز قبل از دربی آقایان به ایتالیا رفتند، اما نه استراماچونی را دیدند و نه او کادویشان را قبول کرد و هرکاری کردند، ملاقاتی صورت نگرفت. به آنها اعلام شد اول پول را به حساب بریزند و بعد بروند برای صحبت و مذاکره. دوستان به این سوال پاسخ دهند که اگر قراری ندارید، چطور تا ایتالیا میروید آنهم یک روز قبل از دربی! من تعجب میکنم چطور هواداران واکنشی به این اهمالکاری نداشته و همه انتقادات بهسمت مجیدی رفت، درحالیکه او بهشدت تحتفشار بود. از اینور سرمربی دارد تیمش را تمرین میدهد و برای حساسترین بازی فصل آماده میکند، از آنور هم آقای مدیر به ایتالیا رفته و دربهدر دنبال استراماچونی میگردد! حداقل نکردند یک روز صبر کنند تا بازی سرنوشتساز دربی تمام شود.
خیلیها میگویند سعادتمند پرسپولیسی بوده و برای ضربه زدن به استقلال آمد. در این خصوص چه صحبتی دارید؟
من نمیتوانم درمورد پرسپولیسی بودن سعادتمند اظهارنظر کنم، چون اصلا او را نمیشناسم و کلا یک یا دو بار او را دیدم، نه از قبل میشناختمش و نه چیز دیگری. حتی به من میگفتند که او قبلا رئیس هیاتمدیره بوده و حتی این مورد را هم نمیدانستم، اما هرکسی که بود آدم کوچکی بود.
حتما خبر دارید که قراردادها را بهصورت بیرویه و چندبرابر زیاد کرد و درنهایت هیاتمدیره حکم به برکناری او داد.
بله، این موضوع را هم شنیدم، اما وقتی نظارت نباشد همین است. شما یک نانوایی را هم به فردی که متخصص نیست بدهید، خیلی زود زیانده و ورشکسته میشود. وقتی صاحب، بالاسر جایی نباشد و دخلوخرج با هم نخواند، دیگر این اتفاقات طبیعی است.
بهنظر میرسد تعبیرتان از صاحب، وزیر ورزش و وزارتخانه است که همه انتقادات بهسمت اوست، چون درنهایت همه این انتخابها به وزارت ورزش مربوط میشود.
بله، دقیقا. البته این آقایان هم مقصر هستند، اما مقصر اصلی کسی است که آنها را انتخاب میکند. آدمی که بدون کارنامه و رزومه روی صندلی مدیریت باشگاهی مثل استقلال مینشیند، تقصیر او چیست؟ تقصیرش این است که مدیریت بلد نیست. او کاری نمیتواند بکند، بلکه شمایی که این افراد را انتخاب میکنید مقصر هستید.
با همه این حرفها قبول دارید کار خلیلزاده در پخش ویس سعادتمند در آنتن زنده تلویزیونی هم کار درستی نبود؟
من این کار را زشت ندیدم و درباره اینکه خلیلزاده ویس را پخش کرد ایرادی نمیبینم، چون سعادتمند پشت هم دروغ میگفت و هرچقدر هم که با سند و مدرک توضیح میدادند او منکرش میشد. جالب اینکه بعد از اینکه مشاورانش از او جدا شدند گفتند که سعادتمند از آنها خواسته توجهات را بهسمت موسوی ببرند تا بعدا خلیلزاده را هم تخریب کند. دیگر خلیلزاده باید چهکار میکرد تا حقانیتش را ثابت کند؟ باید واقعیات و اطلاعات را به مردم گفت، هرچند که دیگر گذشته، اما خلیلزاده تقصیری نداشت.
هر چقدر هم به سعادتمند انتقاد وارد باشد، اما این سالها نقدهای زیادی هم به خلیلزاده شده است. در این خصوص چه صحبتی دارید؟
من از نزدیک خیلی با خلیلزاده آشنایی ندارم و درحدود یکماهی که بودم، مجموع جلساتی که در آن دوران همدیگر را دیدیم خیلی کم بود و جالب است بدانید حتی یک جلسه هیاتمدیره هم زمان ما برگزار نشد. فقط یک روزی در جلسه مجمع بیرون از دفتر وزیر با آقایان منزوی، فتحاللهزاده، فتحی و خلیلزاده جلسه را برگزار کردیم و در همان یک جلسه که اتفاقا جلسه رسمی هم نبود با هم حضور داشتیم و درمورد چند موضوع با هم صحبت کردیم، بنابراین من نمیتوانم درباره او خیلی اظهارنظر کنم، چون شناختی ندارم.
اگر یک روز سلطانیفر از وزارت ورزش برود و به شما اختیار تام بدهند، حاضرید دوباره به استقلال برگردید؟
خیر، متاسفانه در حوزه ورزش نمیتوان کار کرد و اصلا شرایط را خوب نمیبینم و ازسویی دیگر هیچ علاقهای هم ندارم. آدم سری که درد نمیکند را چرا دستمال ببندد. هزار جای دیگر هم هست که میتوانید به مردم خدمت کنید، بنابراین خیلی انگیزهای برای بازگشت به ورزش ندارم. ورزش محیط سالمی نیست و محیطی است که با دورویی و دروغ مدیریت پیش میرود و اوضاعش بیش از حد خراب است. همین که مردم از آن دورانی که من بودم به نیکی یاد میکنند کافی و همین صحبتها ماندگار است و بهعنوان باقی الصالحات میماند. امروز باید به تیم کمک کرد، چه با بودن و چه با نبودنمان باید آرامش را به استقلال تزریق کرد. چند روز پیش آرش برهانی به من زنگ زد گفت اگر پرواز چارتر بخواهیم به ما کمک میکنید و به ما پرواز میدهید؟ گفتم چرا این کار را انجام ندهیم و برهانی در پاسخ گفت خیلی مردی! به او گفتم اگر با استقلال اختلاف حساب دارم دعوایی که با هم نداریم و استقلال اصولا کسی نیست که بخواهم با آن دعوا کنم. برخی افراد حرکاتی را انجام دادند و رفتند، اما ما مشکلی برای کار کردن و کمک کردن به استقلال نداریم. اگر چهارتا آدم آزاده راست میگویند، ویسهای سعادتمند و اقداماتی را که در آن زمان کرده برای مردم بازگو کنند که چطور به استقلال آمده و اطلاعات باشگاه را به بیرون میداد و هم اینکه تیم بسیج میکرد تا این و آن را بزند. من همان زمان گفتم که مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید. آدم با کار کردن در فضای مجازی نمیتواند کار کند و اینکه فکر کند دنیا همان فضای مجازی است و با تولید کردن خبرهای اینچنینی میتوان به هدف رسید، آدم باید هنر داشته باشد و بتواند برای استقلال حرکت مفید انجام دهد.
حتماً میدانید همین الان هم از طرف سرپرست جدید ناملایمات و مشکلاتی وجود دارد.
خیر، خبر ندارم. مددی را زیاد نمیشناسم و حقیقتا درباره خودش و عملکردش چیزی نمیدانم.
* نویسنده: محمدرضا حاجیعبدالرزاق، روزنامهنگار