به گزارش «فرهیختگان»، سیدسعید زاهدزاهدانی، جامعهشناس و دانشیار دانشگاه شیراز طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: علامهطباطبایی در تفسیر المیزان ذیل آیه آخر از سوره آلعمران [معتبر شمرده شدن] رای اکثریت را در نظامهای لیبرالدموکرات رد میکنند و آن را «میل اکثریت» و «حاکمیت منطق احساس» میدانند [و] نه منطق حق و عقل.
[اما] در مردمسالاری دینی ما امروز از رای اکثریت استقبال و استفاده میکنیم. آیا در جمهوریاسلامی نظر علامه زیر سوال رفته است یا اینکه مفهوم رای اکثریت در این دو ساختار و این دو نظام با یکدیگر متفاوت است؟
در پاسخ باید عرض کنیم که مفهوم و خاصیت و عملکرد رای اکثریت در این دو نوع نظام مدعی مردمسالاری، با یکدیگر متفاوت است.
در مردمسالاری دینی، وحی الهی و عقل معصوم بر میل و اراده مردم مسلمان حاکم است. مسلمانان اسلام را پذیرفتهاند و رای خداوند را در پیشفرض اعمال و رفتارهای خود دارند بنابراین زیربنای رای اکثریت در یک جامعه مسلمان، غیر از زیربنای رای اکثریت در یک جامعه بیدین است. در مردمسالاری دینی فرض بر این است که مردم مسلمان گرایشها و امیال خود را در چارچوب دین تنظیم میکنند و نه خارج [از دین] و یا بر علیه آن. در یک نظام لیبرال دموکرات چنین قیدی وجود ندارد. در چنین نظامی میل مردم تابع هوا و هوس [است] و حتی اگر خیلی خوشبین باشیم و بهفرض محال، تابع عقل خودمختار خودشان است نه در چارچوب نظر شارع مقدس.
این تفاوت مفهوم رای اکثریت در مردمسالاری دینی بامردم سالاری لیبرال است. در مردمسالاری دینی مردم بر اسلام توافق کردهاند و در زمینه رایشان اسلام حضور دارد.
حتی در نظام جمهوریاسلامیایران، قرار دادن شوراینگهبان در قانون اساسی به همین مناسبت است که هرجا مردم میخواهند رای دهند -غیر از اقلیتهای مذهبی رسمی که روش خود را دارد- به کسانی رای دهند که از صافی [حداقلی رعایت ظواهر شریعت و] اسلامیت گذشته باشند. در مورد معتبر شمردن رای اکثریت نمایندگان مجلس هم غیر از آنکه خودشان باید از صافی شورای نگهبان -یعنی تقید به [ظواهر و شریعت] اسلام بگذرند- مصوباتشان هم در نهایت باید به تصویب شورای نگهبان برسد تا مغایر با اسلام نباشد.
بنابراین رای اکثریت در مردمسالاری دینی معتبر است زیرا رای اکثریت مسلمانان است نه رای اکثریت رها از دین. اینکه در مردمسالاری دینی بر بصیرت هم تاکید میشود به همین منظور است که رای مردم هر روز به منویات اسلامی و حق و حقیقت نزدیکتر باشد.
تاکیدات حضرت امام(ره) بر رای اکثریت مردم و دفاع از آن هم با توجه به همین زمینه است. حتی وقتی مردم مسلمانند -به سیره حضرت علی علیهالسلام- اگر بر خلاف مصالح خود و برخلاف ولایت حقه نیز رای دهند، باز رای مردم مسلمان نافذ است. آنها با پیشزمینه مسلمان بودن رای میدهند و بر نخبگان جامعه است که با روشنگری، مصالح آنان را به آنان یادآور شوند تا خود خیر و مصلحت خویش را انتخاب کنند. البته در نهایت هر چه آنان انتخاب کنند معتبر است.
این سیره در مدیریت هر دو امام انقلاب اسلامی بهکار گرفته شده و حتی وقتی مردم برخلاف مصالح خود به کسی رای دادهاند، در عین حالی که ولیفقیه میداند برخلاف مصلحت خویش رای دادهاند، اما حکم ریاستجمهور منتخب مردم را امضا میکند. چنانکه امام(ره) حکم ریاستجمهوری بنیصدر را تنفیذ فرمود.