• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۳۹۹-۰۸-۲۴ - ۱۲:۱۳
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
«کتاب‌باز» برنامه‌ای که هم خوب است و هم خوب نیست

ویترین کتاب

کتاب‌باز با معرفی کتاب‌های خشک و معمول که گاه در برنامه‌های تلویزیونی شاهدش بودیم فرق داشت و جدای از این برنامه تخصصی کتاب بود؛ برنامه‌ای برای عشق کتاب‌ها که حال‌وهوای متفاوتی هم داشت.

ویترین کتاب

به گزارش «فرهیختگان»، کتاب منتشر می‌شود و آنقدرها کسی نمی‌خواند، حالا ما از کتاب می‌نویسیم، کسی می‌خواند یا نه؟ راستش خودمان هم نمی‌دانیم، اما روزنامه‌نگاران حوزه کتاب اغلب‌شان از آنهایی هستند که برای عشق‌شان می‌نویسند و کاری به این حرف‌ها ندارند. از آنها هستند که به راه بادیه رفتن را هم به از نشستن باطل بدانند. برای همین هم هست که در روزگار کرونا هم می‌گردند دنبال اتفاقات این حوزه و تلاش می‌کنند درباره هر آنچه می‌شود و باید نوشت.

با این اوصاف حتما می‌توانید درک کنید که روزنامه‌نگاران و خبرنگاران کتاب هرقدر هم حرف و نکته و انتقاد داشته باشند، باز هم برنامه «کتاب‌باز» را دوست دارند و دنبال خواهند کرد؛ برنامه‌ای که شاید ابتدای کار فکر نمی‌کردیم چندان طولانی شود، اما ماند و به برنامه‌ای بدل شد که عمری چندساله دارد. گذر زمان و بالارفتن عمر هم شوخی نیست دیگر... سطح توقعات را بالا می‌برد، طبیعتا حالا ما از کتاب‌باز توقع داریم پخته‌تر و سخت‌تر باشد و به‌نظر بنده و برخی همکاران این اتفاق نیفتاده است. قبل از پرداختن به اینکه چرا این اتفاق نیفتاده، نگاهی بیندازیم به آنچه درباره کتاب در جامعه می‌گذرد؛ از زندگی معمولی آدم‌ها گرفته تا فضای مجازی و فضاهای دانشگاهی و... . هرچند سال‌هاست رسانه‌ها از کتاب حرف می‌زنند، اما واقعیت این است که از سال‌های دور مردم به نظرات هم برای خواندن یک کتاب بیشتر اتکا می‌کردند، مثلا اگر دوست یا فامیلی خواندن کتابی را توصیه می‌کرد، احتمال خوانده‌شدنش خیلی بیشتر بود تا نوشته رسمی یک رسانه. هرچند قشر خاصی طبیعتا رسانه‌های همسو با خودش را مرور می‌کرد و آنچه می‌نوشتند را در انتخاب‌هایش مدنظر قرار می‌داد، اما عامه مردم همان فرهنگ شفاهی را برای انتخاب‌هایشان ترجیح می‌دادند و گویی تصور می‌کردند وقتی شخصی را می‌شناسند، با خیال راحت‌تری می‌توانند به حرفش تکیه کنند. در این میان رسانه‌های تخصصی کتاب هم کم‌وبیش بودند و البته نماندند... اما در زمان حیات‌شان بر قشر کتابخوان تاثیر می‌گذاشتند.

حالا و در عصر سیطره فضای مجازی امکانات بیشتری برای معرفی کتاب هست. کلی صفحه پرمخاطب می‌توان پیدا کرد که از کتاب‌ها می‌نویسند و برخی بریده کتاب‌ها را تبلیغ هم می‌کنند. سلبریتی‌ها هم چندسالی است از این طریق وارد عمل شده‌اند و کتاب‌هایی را تبلیغ می‌کنند. لایوهای اینستاگرامی داستان‌خوانی که در دوران کرونا هم رشد خوبی را پشت‌سر گذاشته‌اند به میان آمدند و خلاصه کتاب نسبت‌به گذشته صاحب ویترین بزرگ‌تری شد. کتاب‌باز هم درست بین این دو مرحله بود که اضافه شد به یک اتفاق در حوزه کتاب. با معرفی کتاب‌های خشک و معمول که گاه در برنامه‌های تلویزیونی شاهدش بودیم فرق داشت و جدای از این برنامه تخصصی کتاب بود؛ برنامه‌ای برای عشق کتاب‌ها که حال‌وهوای متفاوتی هم داشت طبیعتا. چهره‌های مختلفی را به برنامه دعوت کرد و با آنها درباره کتاب حرف زد. هرکدام هم پیشنهادهایی برای مطالعه داشتند و حرف‌هایی برای خواندن. مسلما این اتفاق خوبی است؛ از سینماگر و نویسنده گرفته تا اندیشمند و روزنامه‌نگار میهمان برنامه شدند و از کتاب حرف زدند، اما اگر نگاهی به فهرست میهمان‌هایی که در ویکی‌پدیا منتشر شده بیندازیم، می‌بینیم روند دعوت از میهمان‌ها به‌نوعی رفته سمت چهره‌محوری و همین هم می‌تواند آسیبی برای یک برنامه با موضوع کتاب باشد؛ آسیبی که در فضای مجازی هم شاهدش هستیم. راستش در برخی موارد پای سلبریتی‌هایی به برنامه باز شده که وقتی درباره کتاب حرف زده‌اند، گفتارشان چندان قابل‌باور نبوده و از کتاب به‌شکلی حرف نمی‌زده‌اند که یک آشنا و مانوس با کتاب حرف می‌زند، چه رسد به اینکه طبق عنوان برنامه کتاب‌باز باشند.

طبیعتا معرفی کتاب با آن شیوه پیشین که فلانی می‌گوید خوب است با آنچه در یک برنامه تلویزیونی پیش می‌رود، باید متفاوت باشد. مسلما توقع می‌رود میهمان موردنظر بتواند لااقل از کتاب طوری حرف بزند که حس کنیم می‌داند از چه حرف می‌زند و این اتفاقی است که در کتاب‌باز مدام کمرنگ و کمرنگ‌تر شده است. گویا این برنامه هم مثل همه اتفاقات و رسانه‌های این روزها تحت‌تاثیر فضای مجازی قرار می‌گیرد و گاهی حال‌وهوایی پیدا می‌کند که برای دنبال‌کنندگان کتاب چهره مطلوبی ندارد. کم‌کم می‌شود چیزی شبیه آماری که وزارت ارشاد از رشد چندبرابری تعداد کتاب‌های منتشرشده می‌دهد و کسی هم نمی‌رود سراغ اینکه کتاب‌سازی‌ها را جدا کند و ببیند واقعا چه تعداد از این کتاب‌ها کتاب بوده‌اند! کتاب‌باز چهارساله شده، اما نتوانسته مسیری را طی کند که بگوییم برنامه روبه‌پیشرفت بوده است. شاید بگویید اصلا قرار نیست چنین توقعی داشته باشیم، هرچند موافق نیستم، اما قبول... برنامه قرار نیست چنان تخصصی باشد که مخاطب نه‌چندان مانوس با کتاب از آن فاصله بگیرد، اما طبیعتا باید در عین حفظ جذابیت‌هایش بتواند دست مخاطب را بگیرد و او را یک پله بالاتر ببرد. کاری کند که او کمی با کتاب مانوس‌تر شود و این برنامه برایش فرق داشته باشد با دیگر سلبریتی‌محورهای غالبا یخ و بی‌مزه‌ای که پر هستند از بگو و بخند و حرف‌های زرد. کتاب‌باز خوب است، اما باید بهتر باشد. اگر هم می‌گویید نه، باید برنامه‌های بیشتری با درجه‌بندی‌های مختلف داشته باشیم. باید بتوانیم جز حرف زدن با چهره‌ها ایده‌های جذاب‌تری داشته باشیم برای ایجاد پیوند میان یار مهربان و جامعه نسبتا نامهربان ایران با کتاب.

 * نویسنده: زینب مرتضایی‌فرد، روزنامه‌نگار

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار