به گزارش «فرهیختگان»، پرویز امینی، عضو هیات علمی دانشگاه شاهد طی یادداشتی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت: چندان با مرحوم فیرحی حشر و نشر نداشتم اگرچه برخی آثار ایشان را خوانده بودم. تنها در یک جلسه نقد و گفتوگو درباره کتابی که ایشان نیز در تولید بخشی از آن مشارکت داشتند، با ایشان هم سخن بودم و البته گفتوگوی تند و تیزی بین ما نیز شکل گرفت. یکبار دیگر نیز سخن ایشان را درباره عاشورا نقد کردم. اما کل پروژه مرحوم فیرحی را میتوان در چند جمله خلاصه کرد. مرحوم فیرحی جامعه اسلامی را در عصر کنونی در دو راهی دموکراسی و رادیکالیزم میدید که یکی را باید انتخاب میکرد.
مرحوم فیرحی البته برای جامعه اسلامی، بر انتخاب دموکراسی تاکید داشت. ایشان همانند جان لاک، پیش فرض اساسی دموکراسی را برابری میدانست و مهمترین مدافع برابری را نه علم و نه فلسفه بلکه دین میدانست. بنابراین نه تنها تعارضی بین دموکراسی با دین نمیدید بلکه دین را مهمترین مدافع دموکراسی میدانست.
مرحوم فیرحی همچنین به شیوه راولز تلاش داشت با تفکیک لیبرالیسم سیاسی از لیبرالیسم فلسفی یا لیبرالیسم محدود در برابر لیبرالیسم جامع، از قرائت دموکراسی دینستیز اجتناب و از فهم تعارضآمیز دین و دموکراسی جلوگیری کند و البته راه دموکراسی در جامعه دینی را نیز هموار کند.
از کارهای خوب ایشان از غربت به درآوردن کتاب «تنبیه الامه و تنزیه المله» مرحوم نائینی است که با شرح مفصلشان بر آن -در کتاب در آستاته تجدد- متن صعب این کتاب را روان و خوشخوان کردند.
مرحوم فیرحی البته دل در گرو فوکو و بحث گفتمان او نیز داشت و برخی آثار خود را متکی به این سازمان معرفتی از جمله کتاب دانش، قدرت و مشروعیت و این اواخر جلد دوم فقه و سیاست در ایران معاصر نوشت که البته در کاربست این سازمان اندیشه در فقه سیاسی و لوازم آن و وجوه متعارضش میتوان چون و چرا کرد. خدایش رحمت کند و او را از ما نیز راضی گرداند.