به گزارش «فرهیختگان»، میل عجیبوغریب جامعه طی یکی دو دهه گذشته به تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی مشکلات مختلفی را برای نظام آموزش عالی و بالطبع بخشهای مختلف جامعه ایجاد کرده است، تا جایی که بسیاری از متخصصان این حوزه به لزوم ساماندهی بخشهای مختلف تحصیلی بهویژه سروسامان دادن به وضعیت دانشجویان تحصیلات تکمیلی اذعان کردهاند. موضوعی که مسئولان مربوطه را واداشت طرح تجمیع گرایشهای مقطع دکتری را از اوایل سال گذشته در دستورکار قرار دهند تا شاید از این طریق بتوانند به حال کمیت و کیفیت تحصیل دانشجویان دکتری کشور فکری کنند. مسئولان وزارت علوم بهعنوان اصلیترین متولیان تصمیمگیر درباره سیاستهای آموزش عالی درنظر داشتند ابتدا اجرای طرح تجمیع گرایشهای مقطع دکتری را از ابتدای سال جاری در دانشگاهها کلید بزنند، اما این طرح همانند بسیاری از طرحهای دیگر طبق جدول زمانبندی تعیینشده پیش نرفت و حالا عملیاتی کردن آن به سال آینده موکول شده است.
اولینبار اردیبهشتماه سال گذشته بود که محمدرضا آهنچیان، مدیرکل دفتر برنامهریزی آموزش عالی این وزارتخانه بهطور علنی درباره این طرح سخن گفت. به گفته او طرح تجمیع گرایشهای دکتری باعث میشود همه گرایشهای یک رشته تحت یک عنوان خاص ادغام شود و گرایش تخصصی دانشجویان نیز براساس موضوع پایاننامهای که انتخاب میکنند، مشخص خواهد شد و دیگر خبری از عناوین تخصصی برای دانشجویان در زمان فارغالتحصیلی نیست. آنطور که این مقاممسئول در همان سال اعلام کرده بود، اجرای این طرح بههیچعنوان بهمنزله کاهش ظرفیت پذیرش دانشجو در مقطع دکتری نیست و عملا هیچ تاثیری در حوزه کمیت مقطع دکتری نخواهد گذاشت بلکه تنها گرایشهای مختلف ذیل رشتههای مادر در این مقطع حذف میشود تا در رشتههای مادر براساس همان ظرفیتهای پیشین دانشجو پذیرش شود و بعد از آن نیز براساس تخصص اساتید، گرایشهای مختلف بین آنها و طبیعتا گروههای آموزشی توزیع خواهد شد. طراحان این ایده، اجرای آن را از یکسو باعث ایجاد انعطاف بیشتر برای دانشجو در طول دوره آموزشی و پررنگتر شدن نقش اساتید در آموزش دانشجویان از سوی دیگر میدانند، اما آنچه در میدان عمل به چشم میخورد، اینکه هنوز نحوه اجرای این طرح در دانشگاهها مشخص نیست.
همین چند روز پیش بود که علی خاکیصدیق، معاون آموزشی وزیر علوم در گفتوگو با یکی از رسانهها اعلام کرده بود: «درحال مطالعه روی این طرح هستیم و علیرغم اینکه مصوبه تجمیع گرایشهای دوره دکتری تدوین شده، هنوز این مساله که مصوبه به چه صورت اجرایی شود، مشخص نیست و درحال بررسی آن هستیم. از سوی دیگر به نظر میرسد اساتید چندان تمایلی به اجرای این طرح ندارند و مضرات آن را بیشتر از محاسنش میدانند. نکته جالب اینجاست که اوایل مطرح شدن این طرح، برخی معاونان آموزشی دانشگاههای بزرگ حذف گرایشها در مقطع دکتری را به سود این مقطع دانسته و ثمره اجرای آن را افزایش کیفیت آموزش در این مقطع عنوان کرده بودند، اما این روزها که ماههای پایانی به اجرا درآمدن این طرح در دانشگاهها درحال سپری شدن است، بسیاری از اساتید به میدان آمده و مخالفت آشکار خود را با این موضوع نشان دادهاند.»
در این گزارش سراغ چند تن از اساتید و دانشجویان مقطع دکتری رفتیم تا برایمان از کموکیف طرح تجمیع گرایشهای مقطع دکتری بگویند.
تجمیع گرایشها کاهش پذیرش دانشجو را بههمراه خواهد داشت
علی رجبیپور عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران درباره تجمیع گرایشهای مقطع دکتری گفت: «اولین تاثیر این مساله کاهش تعداد واحدهای درسی برای اساتید و کاهش فشار کاری برای این قشر است، بااینحال بسیاری از اساتید ما موافق این مساله نیستند و مخالفت خود را نیز اعلام کردهاند.»
او ادامه داد: «یکی از مشکلات جدیای که این طرح برای رشتههایی مانند ماشینآلات کشاورزی ایجاد میکند، این است که پذیرش دانشجوی ما بهشدت کاهش مییابد، این درحالی است که همین الان جمعیت قابلتوجهی از دانشجویان را در رشتههای مرتبط با کشاورزی نداریم و تجمیع گرایشها در این مقطع باعث میشود در بسیاری از گرایشهای این رشته، با کاهش بیشتر دانشجو همراه باشیم که قطعا این مساله در آینده تاثیرش را نشان خواهد داد.»
عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران تصریح کرد: «شاید در برخی رشتههای پرطرفدار اجرای این طرح باعث کاهش پذیرش دانشجو نشود، اما نمیتوان این مهم را نادیده گرفت که کاهش پذیرش دانشجو در رشتههای مختلف حوزه کشاورزی بهعنوان نمونه در آینده مشکلات زیادی را برای کشور بههمراه میآورد. این درحالی است که ما همین الان با مشکلات زیادی در حوزه پذیرش دانشجو برای این رشتهها روبهرو هستیم و طبیعی است که دانشجویان بهدنبال رشتههایی میروند که بازار کار مناسبتری داشته باشد، قطعا این طرح مشکلات زیادی را در این حوزه ایجاد خواهد شد.»
رجبیپور اظهار داشت: «یکی دیگر از معضلات این طرح آن است که رشتههای مقطع دکتری از حالت تخصصی خارج میشوند، چراکه وجود گرایش باعث تخصصیتر شدن افراد میشود و حذف آن بهمعنی این است که رشتهها تا حد زیادی حالت عمومی پیدا میکنند و این مساله برای مقطع دکتری که جزء تحصیلات تکمیلی است و افراد باید مباحث را در آن بهصورت کاملا تخصصی فرابگیرند، مشکلساز خواهد شد.»
او خاطرنشان کرد: «درست است که پذیرش دانشجو در دانشگاههای مختلف دنیا میتواند بهصورت مختلف انجام شود، اما آنچه مسلم است اینکه هرچه مقطع بالاتر میرود، مباحث تخصصیتر میشود و همین مساله باعث وجود گرایشهای مختلف میشود، البته کشور ما جزء کشورهای درحال توسعه محسوب میشود و باید در وهله اول بررسی شود که وجود گرایش در دانشگاههای ما به چه میزان لازم است، اما حذف گرایش نهتنها مشکلات پذیرش در برخی رشتهها را ایجاد میکند، بلکه بحث تخصص را هم تا حدی تحتالشعاع قرار میدهد.»
تجمیع گرایشهای دکتری دانشگاهها را از آشفتهحالی خارج میکند
حسین رضاییان، استاد مدعو دانشگاه تهران و عضو پژوهشکده همکار مرکز تحقیقات سیاستهای علمی کشور با بیان اینکه تجمیع گرایشها درنهایت باعث میشود دانشگاهها و بهطور کلی سازمانهای زیرمجموعه وزارت علوم از آشفتهکاری دور شوند، گفت: «در 20 و 30 سال گذشته رشتههای دانشگاهی ما تا حد زیادی دارای انشعاب شدهاند و با توجه به گسترش بحث میانرشتهایها، تجمیع گرایشها از اهمیت بیشتری برخوردار شده است، چراکه در محیط فعلی باید جلوی شاخهشاخه شدن بیش از اندازه علوم را در فضای آکادمیک کشور بگیریم.»
او ادامه داد: «تجمیع گرایشهای مقطع دکتری به نفع دانشجویان تمام میشود، چراکه امروزه این قشر بیش از حد بهصورت شاخهای به مباحث نگاه میکنند، درحالیکه دنیا یکپارچه به نظر میرسد و موضوعات مختلف به یکدیگر ارتباط دارد، به همین دلیل اینکه دانشجویان تنها بتوانند یک مساله را در یک حوزه خاص مورد تحلیل قرار دهند، باعث میشود عمق تحلیل آنها کاهش یابد، ازاینرو تصور میکنم این طرح در بلندمدت به نفع اساتید و دانشجویان خواهد بود.»
عضو پژوهشکده همکار مرکز تحقیقات سیاستهای علمی کشور با اشاره به مشکلات اجرای طرح تجمیع گرایشهای مقطع دکتری، اظهار داشت: «قطعا عمده مشکلاتی که این طرح بههمراه میآورد مربوط به ساختار دانشگاهها و گروههای آموزشی است. متاسفانه مراکز آکادمیک ما بیش از حد ساختار سختی دارند که بهراحتی قابل تغییر نیست. نگاه کنید در طول 20 سال گذشته گروههای آموزشی ما خود به شاخههای مختلف تقسیمبندی شدهاند و طبیعی است امروز تجمیع شدن این رشتهها کار دشواری باشد. از سوی دیگر با اجرای این طرح اساتید رشتههای مختلف باید بپذیرند که زیرنظر رشته خود با یکدیگر همکاری کنند و دانشجویان فعلی مقطع دکتری بهدنبال هویت رشته خود هستند، چراکه با اجرای طرح، بسیاری از گرایشها حذف خواهند شد.»
رضاییان در توضیح بیشتر این موضوع بیان داشت: «امروزه گرایشهای مختلف ما خود دارای هویت مستقل هستند، به همین دلیل معتقدم اصلیترین مشکل ما این است که با چالش هویتی بین اساتید و دانشجویان روبهرو هستیم، از سوی دیگر مشکل دوم نیز همان بحث ساختاری است، امروزه دانشگاهها، دانشکدهها و گروههای آمادگی حذف ساختارها و تعریف مجدد ساختارها بنا به شرایط جدید را ندارند و این موضوع باعث ایجاد سردرگمی در دانشگاهها میشود.»
او خاطرنشان کرد: «دانشگاههای بزرگ دنیا ساختارهای منعطفی دارند، بهطوریکه بعد از پیدایش رشتههای میانرشتهای و فرارشتهای، دانشگاههای بزرگ در دنیا توانستند ساختار خود را سیال کنند. به این معنی که اساتید میتوانند در موضوعات و علوم مختلف وارد شده و از ظرفیت اساتید دیگر استفاده کنند و به نظر میرسد انعطافپذیری در ساختارها باعث بروز مشکلات کمتری در آنها شده است، درحالیکه در جامعه دانشگاهی ما چنین وضعیتی وجود ندارد و همین کار را سخت خواهد کرد.»
احمدی: طرح وزارت علوم باعث سردرگمی بیشتر اساتید و دانشجویان میشود
مهدی احمدی، دانشجوی مقطع دکتری یکی از دانشگاههای بزرگ تهران با بیان اینکه قطعا اجرای طرح تجمیع گرایشها در مقطع دکتری باعث ایجاد مشکل برای دانشجویان و اساتید خواهد شد، گفت ما امروزه واژه تخصص را برای مقطع دکتری بهکار میبریم که نشان میدهد دانشجو صرفا در یک گرایش خاص به تحصیل میپردازد، درحالیکه اگر قرار باشد این مولفه را از مقطع دکتری بگیریم، عملا پرورش نیروی متخصص را در گرایشهای مختلف خواهد گرفت و از سوی دیگر باعث سردرگمی اساتید نیز خواهد شد.
او افزود: «با توجه به اینکه همیشه محدودیت واحدها برای اساتید وجود داشته، با تجمیع گرایشها آنها دیگر نمیدانند در همان ابتدا کدامیک از درسها را باید به دانشجویان تدریس کنند. در کنار همه این مسائل، شاید اصلیترین مشکل این باشد که دیگر نمیتوانیم خروجیای را که پیشتر از فارغالتحصیلان گرایشهای مختلف انتظار داشتیم، دنبال کنیم و عملا آنها نیز نمیدانند بعد از فارغالتحصیلی در کدام گرایش میتوانند بهصورت تخصصی کار کنند.»
این دانشجوی دکتری خاطرنشان کرد: «امروز در بسیاری از دانشگاههای بزرگ دنیا از همان ابتدا دانشجوی دکتری را براساس گرایش جذب میکنند و حتی زمینه پژوهشی آنها نیز از قبل مشخص است، اما ما نهتنها شاهد چنین وضعیتی نیستیم بلکه با تجمیع گرایشهای مختلف وضعیت بهمراتب نیز بدتر خواهد شد.»
بهجای تجمیع باید بهسمت تخصصگرایی حرکت کنیم
مجتبی شفیعی یکی دیگر از دانشجویان دکتری است که ترجیح داد اسمی از دانشگاه محل تحصیلش نیاورد. او درباره طرح مدنظر مسئولان وزارت علوم برای مقطع دکتری گفت: «ما نهتنها نباید تجمعگرایی داشته باشیم، بلکه باید بهسمت تخصصگرایی نیز حرکت کنیم و یکی از مشکلاتی که دانشجویان دکتری ما دارند این است که بدون اینکه بدانند برای چه تخصصی بهکار گرفته میشوند، جذب دانشگاهها میشوند. درحالی که ما باید در ابتدا گرایشها و موضوعات مورد کار توسط دانشجویان دکتری را پیش از جذب آنها در مراکز دانشگاهی مشخص کنیم، اما نهتنها این کار را نمیکنیم بلکه اول تعداد مشخصی دانشجو جذب کرده و بعد آنها را زیرمجموعه اساتید مختلف میگذاریم و تازه بعد از دو سال دانشجو متوجه میشود روی چه موضوعی میخواهد کار پژوهشی انجام دهد.»
این دانشجوی دکتری با انتقاد بر اینکه درحالحاضر پذیرش دانشجوی ما بهصورت تخصصی انجام نمیشود، اظهار داشت: «درست است که ما دانشجویان را براساس گرایشها پذیرش میکنیم، اما اصلا کار بهصورت تخصصی دنبال نمیشود؛ قطعا اگر قرار به کار تخصصی باشد باید پیش از پذیرش دانشجو عنوان دقیق رسالهای که قرار است توسط دانشجو کار شود، مشخص باشد. متاسفانه ما چنین وضعیتی را شاهد نیستیم و به همین دلیل عملا دانشجوی دکتری ما چهار یا پنج ترم بیهوده میخواند و بعد از طی کردن آن تازه میرسد به این نقطه که میخواهد روی چه موضوعی کار پژوهشی انجام دهد. بهعبارت دیگر دانشجوی ما تازه از ترم چهار به بعد باید پروپوزال خود را تعریف کند و این به معنی هدر دادن زمان دانشجو است.»
شفیعی با بیان اینکه تجمیع گرایشهای دکتری به معنی آن است که فاتحه دانشجوی دکتری را بخوانیم، بیان داشت: «درحالحاضر سازمان سنجش در ابتدا ظرفیت هر دانشگاه را میپرسد و بعد اعلام میکند، درحالیکه میتوان همین کار را براساس عناوین رشتهها و رسالههایی که قرار است منتشر شود، دنبال کند، اما نهتنها این اقدام صورت نمیگیرد بلکه قرار بر تجمیع گرایشهاست. در دانشگاههای بزرگ دنیا عناوین کارهای پژوهشی با عنوان اساتید مربوط به آن مشخص است و دانشجو در همان لحظه ورود به دانشگاه تکلیفش را میداند.»
این دانشجوی دکتری با تاکید بر اینکه هماکنون تعداد هیاتعلمیهایی که بهصورت تخصصی کار میکنند، بسیار کم است، گفت: «مراکز آموزشی ما همانند دریایی به عمق یک سانت است، چراکه روی هر موضوعی کار تحقیقاتی انجام میشود اما هیچکدام آنطور که باید عمیق و بنیادین نیست. قطعا وقتی در مقطع دکتری کار تخصصی میشود، باید همه کارها نیز بهصورت تخصصی دنبال شود اما نهتنها اینطوری نیست بلکه با تجمیع گرایشها، مقطع دکتری ما نیز همانند مقطع کارشناسیارشد خواهد بود.»
* نویسنده: زهرا رمضانی، روزنامهنگار