به گزارش «فرهیختگان»، از عجایب زندگی در دوران کرونا نوشتن تمامی ندارد، از عجایب خود این ویروس هم که الاماشاالله هر روز و هر لحظه اخبار متفاوتی منتشر میشود. همین عجیب بودن و غیرقابل پیشبینی بودن رفتار و ماهیت این ویروس نوع مواجهه با آن را هم دچار چالشهای جدی کرده، بهطوری که همه ما بهخوبی به یاد داریم در روزهای ابتدایی شیوع کرونا، یعنی همین حدود 8ماه پیش، متخصصان مردم را از ماسک زدن نهی میکردند، علائم دیگری برای ابتلا ذکر میکردند و اعتقادی هم به قرنطینهکردن شهرها و سیاستهای سفت و سخت نداشتند، منتها الان گویا جز ماسک زدن و رعایت فاصله اجتماعی و قرنطینهکردن مناطق آلوده راهی پیشروی متخصصان و مسئولان نیست. اینکه قرنطینهکردن تمام و کمال شهرها و مناطق آلوده مربوط به قرون وسطی است و حالا طرفداری ندارد، این روزها جای خود را به این داده که جز قرنطینهکردن راهی برای مقابله با این ویروس سرکش نداریم. همین ایجاب و الزام باعث شده که با گذشت چندینماه از شیوع بیماری و علیرغم حصول کنترل نسبی بر شیوع کرونا در برخی کشورها، تعدادی از آنها دوباره وضعیت سختی را پیشرو داشته باشند و به همین خاطر رو به قرنطینهکردن و اجرای سیاستهای سخت بیاورند. ایران هم از این قاعده مستثنی نیست و حالا که روزانه آمار ابتلا و مرگومیر جابهجا میشود و رکورد میزنیم، راهی جز اینکه شهرها و در راس آنها تهران را در قرنطینه کامل ببریم، وجود ندارد.
نبود شفافیت و آینده مبهم؛ قرنطینه تهران خوب یا بد؟
تعطیلی دوهفتهای تهران یکی از پرتکرارترین راهکارها و اظهارنظرها در طول این چند هفته و حتی ماههای اخیر بوده است. راهکاری که از همان ابتدا تا بهامروز که هنوز در رابطه با اجرای قطعی آن تصمیم قاطعی گرفته نشده است موافقان و مخالفانی داشته و هر دو بر مواضعشان استوارند. مواضعی که با یک نگاه منصفانه هر دو قابل دفاع هستند. برای مثال موافقان قرنطینه کامل پایتخت و اصطلاحا Lock down کردن تهران معتقدند وضعیت شیوع بیماری به حد غیرقابل کنترلی رسیده است، وضعیت سختافزاری نظام بهداشت و درمان کشور امکان پاسخگویی به این حجم از تقاضا را ندارد و مردم هم رعایت دستورالعملهای بهداشتی را جدی نمیگیرند، پس برای اینکه هم آمار ابتلا و هم آمار مرگومیر را کاهش دهیم مجبور به اجرای قرنطینه هستیم و باید شهرهایی که وضعیت بسامانی ندارند را قرنطینه کنیم. درمقابل اما مخالفان قرنطینه با اینکه از ادعاهای ابتدایی خود تا حدی عدول کردهاند و دیگر قرنطینه را راهکاری قرون وسطایی نمیدانند، معتقدند با این وضعیت حکمرانی اگر قرنطینه هم بشود صرفا بهعنوان یک مسکن عمل خواهد کرد و برای مدت کوتاهی آمارهای ابتلا و مرگومیر کاهش پیدا میکند و بعد از آن دوباره شاهد اوجگیری کرونا هستیم. اساسا این گروه عدم شفافیت در سیاستهای فعلی و همچنین عدم برنامهریزی برای آینده یعنی روزهای پس از قرنطینه را علت مخالفت خود با اجرای این سیاست عنوان میکنند. البته بین مخالفان برخی از مسئولان هستند که معتقدند درصورت تعطیلی دوهفتهای تهران هزینه هنگفتی به دولت تحمیل میشود و کسبوکارها بهحد زیادی متضرر خواهند شد. با این اوصاف و علیرغم تفاوتهای این دو دیدگاه، مخالفان و موافقان در یک نقطه با هم اشتراکنظر دارند. هر دوی این گروهها از آینده مبهم و مشخص نبودن راهکارهای اتخاذی دولت برای مهار این ویروس هم در زمان فعلی و هم بعد از اجرای قرنطینه نگرانند و میگویند تا آینده ترسیم نشود و این مشخص نباشد که فردای پایان ایام قرنطینه چه اتفاقی خواهد افتاد و... قرنطینه آن توقعی را که ما از آن داریم برآورده نخواهد کرد. عدم شفافیت و مشخص نبودن حدود ایجاد محدودیتها و آیندهای که بعد از آن رقم خواهد خورد اصلیترین نگرانی است که وجود دارد.
هزینه قرنطینه خیلی کمتر از هزینه شرایط عادی نیست
خیلی سعی در عدم ورود و دخالت نظر شخصیام داشتم، منتها وضعیت آنقدر وخیم و غیرقابل کنترل بهنظر میرسد که من هم بهنظرم برای کنترل وضعیت پیشرو جز قرنطینه کردن تمام و کمال تهران راهی وجود ندارد. تهران پرجمعیتترین استان کشور، پایتخت و نقطه تلاقی راههای اصلی کشور و محل عبور و مرور خیلی از مردم است. تمرکز ادارات و محوریت تهران باعث میشود اگر تمام کشور هم قرنطینه و هم محدودیتهای شدیدی را داشته باشند و تهران نه، تغییری در وضعیت کنترل این همهگیری ایجاد نشود. با این همه اما سوال اصلی اینجاست که چرا دولت و ستاد ملی مقابله با کرونا تا بهامروز این تصمیم لازم را اتخاذ و اجرایی نکرده است. میزان ابتلا به مرز 9هزار نفر در روز رسیده است و مرگومیر هم با محاسبه آن معیار دوبرابری حتما در مرز هزار نفر در روز قرار دارد. پس هرچه زودتر باید کاری کرد، کاری که در آن شمهای از گرایش به سناریوی ایمنی تودهای نباشد و کرونا اینطور افسارگسیخته در جامعه جولان ندهد. گزارشهایی را میخواندم مربوط به چندماه پیش، همان موقعهایی که کرونا هنوز اینقدر کشنده نبود، هنوز اینقدر جدی نبود و هنوز قرنطینه برای قرون وسطی و ماسک زدن الزامی نبود. طبق محاسباتی که صورت گرفته بود اعلام می شد که هر روز تعطیلی کشور، حدود 2هزار و 458میلیارد تومان هزینه دارد. تهران حدود 15 تا 20 درصد جمعیت کشور را دارد و این یعنی سهم تهران از تعطیلی هریک روز کمتر از 400میلیارد تومان است. البته این یک محاسبه ساده و نسبی است برای مواجهه با این استدلال که تعطیلی در کشور هزینههای زیاد اقتصادی و... بهدنبال خواهد داشت. در مقابل این عدد اگر رقم حاصل از تستهای کرونایی انجامشده در پایتخت، بیمارانی که بستری میشوند و هزینهای که برای این بیماران توسط دولت پرداخت میشود را در نظر بگیریم به نتایج جالبی میرسیم که نشان میدهد اینجا هم دولت متحمل هزینههای آشکار و پنهان زیادی است. طبق ادعاهای موجود، روزانه در کشور چیزی حدود 10میلیارد تومان فقط برای تست گرفتن هزینه میشود، نیمی از مبتلایان و جانباختگان کرونایی هم تهرانیها هستند. یعنی حدود 5میلیارد تومان فقط هزینه تست بیماران کرونایی در تهران میشود. بعد از آن طبق اعلام مسئولان بیمهای کشور هزینه درمان هر بیمار کرونایی چیزی حدود 5/5 تا 6میلیون تومان است که چیزی حدود 70 تا 90درصد این هزینهها هم توسط بیمهها تقبل میشود. در اخبار گفته میشود روزانه چیزی حدود 6هزار نفر فقط در تهران بهخاطر ابتلا به کرونا بستری میشوند. بیش از 36میلیارد تومان هم هزینه درمان این افراد میشود که درصد بالایی از آن را بیمهها پرداخت میکنند. از آن طرف تعداد قابل ملاحظهای از توان سختافزاری نظام بهداشت و درمان بهعلاوه کادر درمان دچار فرسایش شده و از روند خدمات خارج میشوند و هزینه مضاعفی را به سیستم وارد میکنند. پس تعطیلشدن یا نشدن تهران هر دو هزینههایی گزافی را بهدنبال دارند با این تفاوت که در تعطیلی، اصلی که مدنظر قرار دارد سلامتی مردمی است که روزانه بیش از 400نفر (بدون معیار قرار دادن آن قید 2 و 2.5 برابری تعداد جانباختگان) از آنها را فقط بهخاطر ابتلا به کرونا از دست میدهیم. این یعنی دوگانه اقتصاد و سلامت، دوگانه مذموم و غیرقابل توجیهی است و باید هرچه زودتر نسبت به ایجاد شرایط قرنطینه اقدام شود تا حداقل از این بحران خارج شویم.
قرنطینه از اینکه بیمار دم بیمارستان قبل از رسیدن به تخت جان میدهد بدتر نیست
خلاصه اینکه آنچه از شرایط عقلانی بود گفتیم، اینکه در ادامه دولت و ستاد ملی کرونا چه تصمیمی بگیرند، خدا میداند. مینو محرز، عضو ستاد ملی مقابله با کرونا از الزام ایجاد شرایط قرنطینه به «فرهیختگان» گفت: «در شرایط فعلی قرنطینه بسیار تاثیر دارد. وقتی بیمار و مراجعهکننده زیاد است، یکی از اعضای خانواده بیمار شود تمام اعضای خانواده را درگیر خواهد کرد. بنابراین اگر راهها بسته شود، خانوادهها ساکن میشوند و کمتر انتقال صورت میگیرد. زنجیره انتقال در بسته شدن راهها و فاصلهگذاری اجتماعی قطع میشود. الان بیماران بدحال را بستری میکنند و به این دلیل فوتیها زیاد شدهاند. در خیلی از بیمارستانها تخت خالی نیست. در شرایط قرنطینه سرعت انتقال کاهش مییابد و فرصتی ایجاد میشود که جا برای بیماران باز شود. مردم باید رعایت کنند. باید دو هفته کامل راهها بسته شود تا کسی نتواند رفتوآمد کند و از تجمعات خودداری کنند تا قدری فرصت ایجاد شود و بیماران حاضر در بیمارستان مرخص شوند. ما قرنطینه بهمعنای واقعی نداریم. اینکه قرنطینه کامل شود ضرر زیادی دارد. از نظر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ضرر دارد و منکر این امر نیستیم. وقتی شرایط بیماری به این مرحله رسیده است باید دو هفته اجرا شود تا بیماری کنترل شود و بعد از آن مردم رعایت کنند تا دوباره این شرایط ایجاد نشود. قرنطینه از این بدتر نیست که بیمار دم بیمارستان قبل از اینکه به تخت و بستری برسد از بین میرود.»
زودتر درباره قرنطینه تصمیمگیری شود بیمارستانها دیگر جوابگو نیستند
محرز ادامه داد: «مشکلی که ما در کنترل کرونا داشتیم افزایش تجمعات بود. در زمانی که سرعت انتقال ویروس دهها برابر شد بود تجمعات، مسافرتها، مراسم عزاداری زیاد شد و درنتیجه سرعت انتقال بیماری نیز افزایش یافت و این سبب افزایش تعداد مبتلایان شد. قبلا از یک خانواده یکی، دو نفر درگیر میشدند ولی الان همه خانواده مراجعه میکنند. تعداد بیماران زیاد شد، افراد مسن و بیماران زمینهای درگیر شدند و به تبع آن مرگومیر افزایش یافت. بهخاطر این وضعیت وخیم کمیته علمی موافق این است که باید پیشگیری شود. یکی از مهمترین عوامل کنترل بیماری پیشگیری است. تا حرف از تعطیلی زده میشود مردم به مسافرت میروند. اگر مردم رعایت نمیکنند باید جادهها را بست و همهجای دنیا اینچنین قوانین را اعمال کردند. قدری سختگیری شود تا بیماری کنترل شود. با این همه خیلی وقت است که درباره تعطیلیها و قرنطینه بحث میکنند ولی هنوز محقق نشده و امیدوارم این تصمیم را بگیرند چون بیمارستانها جوابگو نیستند. وقتی تعداد بیماران زیاد باشد کادر درمان هم درگیر میشود. پرسنل کمتر و تعداد بیماران بیشتر گرفتاری ایجاد میکند.»
دولت و ستاد ملی کرونا باید درباره قرنطینه دوهفتهای تهران تصمیم بگیرند
زهرا صدراعظمنوری، رئیس کمیسیون سلامت، محیطزیست و خدمات شهری شورای شهر تهران که خود مدتهاست درگیر بیماری کرونا شده است و روند درمانی را طی میکند در رابطه با ماجرای قرنطینه پایتخت به «فرهیختگان» گفت: «ستاد ملی باید دستورالعمل لازم را اعلام کند و تمهیدات لازم مهیا شود. زحمت میکشند و ما هم قدرشناس تمام تلاش کادر درمان و وزارت بهداشت هستیم. درخصوص شهر تهران که بیشترین مبتلایان و بیشترین مرگومیر را دارد و شاید 50 درصد فوتیها برای تهران باشد بهدلیل اینکه جمعیت زیاد است و تردد به تهران از شهرهای مختلف وجود دارد، لازم است اقدامات ویژهای انجام شود. الان دستورالعملهایی آمده است و محدودیتهایی در مشاغل سه و چهار وجود دارد. قدری نظارت پلیس و دستگاههای انتظامی بیشتر شده که بتواند نقش بازدارندگی را داشته باشد و پیشنهادهایی ازسوی رئیس شورای شهر تهران اعلام شد که دوهفته تهران تعطیل شود و با تعطیلی دوهفتهای تهران زنجیره قطع شود و روند روبهرشد کاهش یابد. منتها نکته مهم این است که باید در کل کشور اجرا شود و دولت برای این امر برنامهریزی داشته باشد. کشورهایی در تعطیلی هفتگی شهر یا کشور موفق بودند که توانستند برای بعد از آن هم برنامه داشته باشند. اگر ستاد ملی تشخیص دهد تعطیلکردن یکی از راههای موثر است باید از الان برنامهریزی کند که برای آذرماه تعطیلی باشد و بعد اقدامات بعد از تعطیلی انجام شود.»
شورا و نمایندگان تهران در مجلس رای به تعطیلی دوهفتهای دادهاند
رئیس کمیسیون سلامت، محیطزیست و خدمات شهری شورای شهر تهران در پاسخ به این سوال که آیا مدیریت شهری سطحی را برای انجام قرنطینه در تهران پیشنهاد داده است یا خیر، گفت: «وظیفه شورا این نیست که این سطح را تعیین کند. شورا پیشنهاد داده است. مسئولیت این کار با ستاد ملی مبارزه با کرونا است. شورا در قالب درخواستی که رئیس محترم شورا کرده و جلسه مشترکی که اعضای شورای شهر با نمایندگان مجلس داشتند، بهعنوان مجمع نمایندگان استان تهران بود جمعبندی این شد تعطیلی کامل صورت گیرد و براساس آن برنامهریزی شده تا اقداماتی انجام شود. این از طریق یکی از نمایندگان به رئیس مجلس اعلام شده است. رئیس شورا هم تعطیلی را مطرح کرده است و منتظر هستیم ستاد ملی کرونا چه تصمیمی میگیرد. البته تنها راه برونرفت از این امر تعطیلی نیست. باید الزام به اجرای دستورالعملها ایجاد کنیم و یکسری اقدامات بازدارنده همانند جرائم و... تعبیه شود. اگر مبادی ورودی تهران کامل کنترل شود و ماشینهایی که پلاک تهران ندارند تردد نکنند و پلاک بومی تهران در ایام تعطیلی خارج نشوند، یکسری مشاغل که زمینه برای ابتلا هستند مثل رستورانها، قهوهخانه، تفرجگاهها و... را تعطیل کنند یا بر آنها کنترل دائم داشته باشند و با متخلفان برخورد کنند، میتوان انتظار اثرگذاری داشت. در این موضوعات که با مرگ افراد رودررو هستیم نمیتوان تسامح داشت. باید برخوردها قاطع و بازدارنده باشد.»
برنامهریزی دقیق برمبنای آمار دقیق صورت میگیرد!
محمدرضا هاشمیان، فوقتخصص ICU و مدیر بخش ایزوله و قرنطینه بیمارستان مسیحدانشوری هم در رابطه با مساله قرنطینه تهران و خوب یا بد بودن این اقدام نظرات قابلتاملی داشت. او دراینباره به «فرهیختگان» گفت: «بهعنوان کسی که در آیسییو کار میکنم ناراحت هستم از اینکه کسی آمار مرگومیر کشور را برعهده نمیگیرد. ابتدا باید کسی بگوید از امروز این آمار را برعهده میگیرم. ما هنوز کسی را نداریم که مسئول مرگومیر کشور باشد، من مسئول بیمار خود هستم. میدانم در بیمارستان چند نفر بابت کرونا فوت میکنند. پزشکان بیمارستانهای دیگر هم متعهد هستند و میدانند چند نفر در آن بیمارستان فوت میکنند. اکثر مرگومیرها در آیسییو رخ میدهد. بخشی دیگر از فوتیها در بخشها و منازل اتفاق میافتد. اینها یعنی تمام آمار مربوط به ابتلا و مرگومیر در بیمارستانها مشخص است. یا کسی جمع زدن را بلد نیست یا نمیخواهند جمع دقیقی بزنند. وقتی آمار دقیقی ارائه نمیدهید برنامهریزی هم براساس آمار غیردقیق اتفاق میافتد. یعنی نمیدانیم در روزهای اول که مرگومیر وحشتناک بود، در قم، رشت و تهران زمانی بود که فقط جنازه جمع میکردیم. آن روز آمار را 150 تا 200 نفر اعلام میکردند. نمیدانیم آن آمار چه بود و باید کسی درباره آن توضیح دهد. باید آمار دقیق با این آماری که روزانه ارائه میشود مبنای برنامهریزیها شود. باید مشخص شود دوهفتهای که قرار است قرنطینه شود این آمار چقدر کاهش مییابد؟ پس برنامهریزی دقیق براساس آمار دقیق خواهد بود. در همهجای دنیا اعلام شده که شرایط بدتر میشود. وقتی در اروپا شرایط بدتر میشود قاعدتا ما نیز باید مراقبت کنیم. ما اینجا متوجه نمیشویم که وقتی یک روز مرگومیری نیست چطور 100 نفر به آمارها اضافه میشوند. اصلا نمیدانیم بر چه اساس قرار است تعطیلی اتفاق بیفتد؟ علاوهبر این اصلا اگر قرار است بعد از تعطیلی همه به مسافرت بروند که دوباره به تهران برگردند این تعطیلی بیفایده است.»
کسانی در وزارت بهداشت مسئولیت دارند که مخالف قرنطینه بودند و هستند
هاشمیان ادامه داد: «اینکه بدانیم در هر شهری چه تعداد مرگومیر داریم مهم است. یک زمانی در اهواز و سنندج مرگومیر بسیار زیاد بود، باید جغرافیای مرگومیر خود را بدانیم. تعداد مرگومیر را لحظهای باید رصد کنیم. اینطور میتوانیم برنامهریزی کنیم. برنامهریزی درخصوص کرونا سخت نیست. تصمیم برای تعطیلی دوهفتهای گفته میشود ولی هنوز عملی نشده است. باید یک نفر اعلام کند و مسئولیت را برعهده بگیرد و بعد تعطیلی را اعلام کنند. کسی در وزارت بهداشت مسئولیت قرنطینه را برعهده نمیگیرد. یعنی نمیگوید باید قرنطینه از امروز جاری شود. وقتی کسی نمیتواند اینطوری صحبت کند تیمهای دولتی هم نمیتوانند اعلام کنند. همه منتظر اعلام آن یک نفر هستند. هیچکس در وزارت بهداشت این امر را اعلام نکرده است. من فکر میکنم مشکل اصلی در این است افرادی که از ابتدا در وزارت بهداشت بودند با قرنطینه و ماسک زدن مخالفت میکردند، امروز هم در وزارت بهداشت حضور دارند و ذاتا علاقهای به ماسک زدن و قرنطینه ندارند. این امر مشخصی است. نمیتوان گفت هم قرنطینه بد است و هم ماسک زدن بد است و هم داروی آنتیوایرال تاثیری ندارد و بعد همه اینها موثر است. این افراد روش خود را بهراحتی نمیتوانند عوض کنند. مشکل ما در زمینه کرونا در کشور سیستماتیک است. این مشکل سیستماتیک در روز قرنطینه هم مشکلساز خواهد بود. وقتی آمار دقیقی اعلام نمیشود پس قرنطینه هم اشتباه خواهد بود.»
مرگومیر ما از روزهای نخست کمتر است؛ مسئولان شناختی از کرونا ندارند
فوقتخصص ICU بیمارستان مسیحدانشوری ادامه داد: «قطعا مرگومیر ما نسبت به روزهای اول کمتر شده و تعداد آن نسبت به ماههای اول کاهش یافته است. قطعا دارو تاثیر دارد. وقتی داروی موثرتری داریم و این وجود دارد مرگومیر کمتر است. الان مشکل همهگیری داریم و ایندست پزشکان و کادر درمان نیست. بیماری که میخواهد تست کرونا بدهد به آزمایشگاه و بیمارستان مراجعه میکند، قاعدتا باید همان روز جواب داده شود ولی در برخی جاها یک یا دو روز بعد جواب را اعلام میکنند. این فرد به جامعه برمیگردد و بعد جواب مثبت است و علائم زیادی نداشته ولی افراد زیادی را آلوده کرده است. برخی در بیمارستان رضایت شخصی میدهند و به خانه میروند. پروتکلها را نیز رعایت نمیکنند و این باعث انتقال ویروس میشود. الان خانوادهها خیلی درگیر شدهاند. علت درگیری همه اعضای خانوادهها این است که قرنطینه داخل خانه برای مردم جا نیفتاده است. اینکه میگویند در خانه مراقبت کنید چقدر از مردم میدانند منظور چیست؟ این مشکلات وجود دارد. این در سطح عمومی شهر هم اتفاق میفتد. در این صورت درصدی که میخواهیم کاهش نداریم. قطعا قرنطینه در هر زمانی کاهش مرگومیر را خواهد داشت ولی باید بهدلیل اصناف و شغلها حداقل ضررها را درنظر بگیریم. در این مدت که قرنطینه رعایت نکردیم به اصناف ضربه نخورده است؟ خود بیماری کرونا اصناف و شغلها را از بین میبرد و فکری برای این نکردهایم. نه قرنطینه کردهایم، نه مرگومیر را کاهش دادهایم و نه جرات داشتیم تاریخ قرنطینه صحیح را ارائه کنیم. این امر به این دلیل است افرادی که درحال تصمیمگیری هستند اصلا اطلاعی از بیماری کرونا ندارند و تجربه و خطا و آزمون کار میکنند.»
دنیا ایمنی تودهای را محکوم و ایران ایمنی تودهای را انتخاب کرد!
این پزشک متخصص با انتقاد از سیاستگذاریها در رابطه با کرونا افزود: «حرفها مشخص است. تمام مصاحبهها مشخص است. تمام افرادی که در وزارت بهداشت مسئولیت دارند حرفشان این بوده که قرنطینه بحث قرون وسطی است، همهگیری درخصوص شرایط ایمنی گلهای است. تمام داستان ایمنی گلهای این بود که همهگیری اتفاق افتاد. وقتی بحث ایمنی گلهای را درسر داشتند بحث قرنطینه را نداشتند. نقطه مقابل ایمنی گلهای، قرنطینه است. دنیا اعلام کرده است کشورهایی که ایده ایمنی گلهای را داشتند کار غلطی کردند، منظور ایران است چون ایران تنها کشوری است که ایمنی گلهای را مطرح کرده است. علت افزایش مرگومیر این بود که ایمنی گلهای فرضیه غلطی بود و این فرضیه سبب شد افزایش مرگومیر را شاهد بودیم. نکته دیگر روشهای درمان ناصحیح در پروتکلهای کشور مطرح بود. اساس ضدویروسها را غلط میدانستند. امروز همه پزشکان درحال دادن ضدویروس هستند. تا چندماه پیش هیچ ضدویروسی را اعمال نمیکردند و میگفتند این امر در طب منسوخ است. بنابراین در چند مشکل قرار گرفتیم، یکی درمانهای ناصحیح بود و دیگری بخشهای آیسییوی ناکارآمد و مشکل اکسیژنرسانی به بیماران. این امر در بحث صنعت دارو نیست. خیلی از اکسیژنسازها در کشور بهخاطر کار بیش از حد خراب میشدند و الان اینها را درست میکنند. اما با این اوصاف خیلی از اینها استانداردهای کرونایی را ندارد.»
مساله مردم نیستند مسئولان با قرنطینه مشکل دارند!
هاشمیان در پایان با انتقاد از رویه وزارت بهداشت خاطرنشان کرد: «تفکیک بیماران در بخشها صحیح انجام نمیشود. در بخش آیسییو بیماری که شدت بیماری کمتری دارد میتواند بیماری شدیدتر را از بیمار با شدت بیماری بالاتر بگیرد. در بخشهای آیسییو ایزولاسیون درستی وجود ندارد و این خطری است که از ابتدا تذکر دادیم. ردیابی بیماران از زمانی که وارد بیمارستان میشوند تا زمانی که به جامعه وارد میشوند مشکل دارد. بحث قرنطینه بحثی است که ذاتا وزارت بهداشت با آن مشکل داشت و برنامهریزی درستی درباره آن انجام نمیشود. این بهدلیل آمار غیردقیق است! یک نفر باید مسئولیت آمار را در وزارت بهداشت قبول کند. آن آقایی که آمار را اعلام میکرد متوجه بود که هر روز چه مسائلی را به مردم میگوید. چرا ایشان آمار فوتیها را 2 برابر تا 2.5 برابر نگفت؟ یک معاون وزیر این را اعلام کرد. یک آقای دیگری سهبرابر گفت. چرا کسی سوال نمیکند که آمار غیردقیق اعلام میشود؟ این فاجعه بزرگی است. اگر آمار را دقیق اعلام کنند میگویند رتبه ایران در دنیا بالا میرود. ما با مردم دنیا چه کار داریم؟ باید مردم خود را ببینیم. درجهت منافع ملی باید حرکت کنیم. اگر آمار بالا است بهخاطر ویروسی است که در جامعه گشته و نباید بگوییم قرنطینه بیفایده است. تمام صحبتهایی که در ابتدا میشد بهدلیل ناشناختگی ویروس بود. فکر میکردند اگر آمار را دقیق اعلام کنند مردم میترسند درصورتی که اگر آن زمان اعلام میکردند با ویروس خطرناکی مواجه هستیم مردم در خانه میماندند و عزیزان خود را از دست نمیدادند. اگر امروز هم آمار دقیق باشد مردم از قرنطینه استفاده میکنند و به شمال نمیروند. فرمول شمال رفتن هم مشخص است، وقتی جلوی رفتوآمد گرفته شود مشکلی ایجاد نمیشود و مردم از این امر سرکشی نمیکنند. مشکل این است که مسئولان با اصل قرنطینه مشکل دارند.»
* نویسنده: ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه
اخبار مرتبط:
فوقتخصص ICU و مدیر بخش ایزوله و قرنطینه بیمارستان مسیحدانشوری: