به گزارش «فرهیختگان»، سامرست موام میگوید: «تلاش برای اینکه کتاب خواندن برای تو عادت شود، درواقع همانند پناه بردن به قلهای است که تماما از رازهای زندگی ساخته شده است.» خواندن و مطالعه یکی از بزرگترین هدفهایی است که بیشتر مردم آرزویش را دارند و برای آن تلاش میکنند.
و این نکته واقعا درست است که میگویند یک کتاب خوب میتواند بیش از اندازه خودش خرسندکننده و پاسخگوی نیازهای ما باشد. کتاب خوب میتواند درباره هرچیزی در فراسوی افق دید روزمره تو به تو آگاهی بدهد و میتواند شخصیتهایی را دربرابر تو تصویر و تجسم کند، چنانکه احساس میکنی همین الان دربرابر تو زنده ایستادهاند و تو آنها را در عالم واقعیت بسیار دیده و میشناسی.
اگر خواندن یک عادت روزمره باشد طبیعتا دوست داری که آن را ادامه دهی و راههای زیادی هست برای اینکه این عادت خوب را رشد دهی.»
در متن زیر لئو بابوتا 14 راه برای ایجاد عادت به کتابخوانی در انسانها را مطرح میکند که خواندنش خالی از لطف نیست.
کتابی پیدا کن که واقعا دوستش داشته باشی
اولین راه آن است که واقعا درک کنی که خواندن کتاب کاری بهشدت لذتبخش است، البته اگر کتاب خوبی در دست داشته باشی. کتاب خوب چیست؟ کتابی است که بسیار سخت و پیچیده نباشد، بهحدی که تو بهدلیل سختی مطالب آن خود را مجبور به خواندن آن نکنی. بنابراین اولین قدم آن است که اگر چنین کتابی بهدستت آمد که میل و اشتیاقی به خواندن آن نداری، سریعا آن را رها کن و کتابی پیدا کن که واقعا دوستش داشته باشی و از موضوع و جملات و کلمات آن لذت ببری و بخواهی بفهمی بالاخره چه میشود.
اما علاوهبر یافتن یک کتاب خوب درباره موضوع دلخواه با سطح مناسب درک خود، دومین قدم آن است که وقت کافی برای خواندن برای خودت طی ساعات شب و روز ایجاد کنی؛ طوری که حداقل پنج تا ۱۰ دقیقه در روز تنها برای این کار اختصاص دهی، مثلا عادت کن که هنگام صرف صبحانه، ناهار یا حتی شام (اگر بهتنهایی صرف میکنی) کتاب بخوانی. این کار همراه با کتاب خواندن پیش از خواب در هر زمانی که آماده خواب میشوی مجموعا فرصت زیادی برای خواندن بهتو میدهد، بیآنکه مجبور باشی وقت خاصی را به آن اختصاص دهی و البته بهانهای هم برای وقت نداشتن نخواهد بود. این بهتنهایی شروع فوقالعادهای برای عادت به کتاب خواندن است اما باز هم راه دیگری برای این کار هست.
همیشه یک کتاب بههمراه داشته باش
هرجایی که میروی یک کتاب با خودت بردار. وقتی من خانه را ترک میکنم تقریبا همیشه مطمئنم که چندچیز را با خود همراه دارم؛ گواهینامه، کلید و کتابم؛ یک کتاب کوچک. این کتاب همهجا با من است؛ در اتومبیل، محل کار و اداره و درمواقع قرار ملاقات با دوستان و همکاران و تقریبا همهجا و همهجا مگر مکانهایی که میدانم شرایط و امکان برای خواندن نیست مثل سینما و تئاتر و... در اوقات انتظار همانند انتظار درمطب پزشک یا انتظار برای ملاقات با یک مسئول در امور کاری و روزانه میتوانید سریعا کتاب خود را درآورده و شروع به خواندن کنید. این کار راهی عالی برای گذراندن وقت و ساعات کشدار انتظار است.
یک فهرست تهیه کنید: فهرست خوبی از تمام کتابهایی که دوست دارید بخوانید تهیه کنید و آن را در جیب لباس و کتاب و مجله و دفتر یادداشت خود یا در صفحه شخصی اینترنت خود قرار دهید و هربار که شما درباره یک کتاب خوب مطلبی شنیدید نام آن را به فهرست خود وارد کنید و البته روی نام کتابهایی که خواندهاید هم خط بکشید.
یک حقه فنی
یک بخش در جیمیل خود از فهرست کتابهای خود باز کنید و سپس نشانیهای الکترونیکی کتاب یا موضوعات مرتبط با کتاب را در آن فهرست وارد و هربار به آدرس خود ایمیل کنید. در این صورت شما در اینباکس خود فهرستی از کتابهای مورد علاقه یا خوانده خود دارید. بهعلاوه هربار که کتابی را خواندید یا به هردلیل از فهرست خود حذف کردید آن را در فایلی با عنوان «خواندهشده» قرار دهید. به این ترتیب اکانت جیمیل شما دفترچه یادداشتهای کتاب و مطالعه شما نیز هست.
جای خوب و دنجی درخانه برای خودتان پیدا کنید
جایی که بتوانید بهراحتی دراز بکشید (البته اگر خوابتان نبرد) و آنوقت یک کتاب دست بگیرید و بخوانید. درجایی که چیزی حواس شما را پرت نکند؛ چیزهایی مثل تلویزیون و کامپیوتر یا موسیقی یا گفتوگوی اعضای خانواده که معمولا بهراحتی سبب حواسپرتی میشوند. درصورتی که چنین جایی نداشتید، سعی کنید چنین شرایطی را با حداقل امکانات برای خودتان ایجاد کنید.
تماشای تلویزیون و اینترنت را کاهش دهید
این کار البته ممکن است برای بیشتر مردم دشوار باشد. با این همه هنوز هم هر دقیقه از زمانی که شما از دیدن تلویزیون یا اینترنت منصرف میشوید، میتوانید آن دقیقه را صرف مطالعه کنید. این کار هم میتواند ساعاتی اختصاصی برای کتاب خواندن ایجاد کند.
برای کودکان خود کتاب بخوانید
اگر شما فرزند دارید، روشن است که باید برای آنها کتاب بخوانید. شما ملزم هستید عادت به خواندن را در کودکان خود ایجاد کنید و کتاب خواندن برای آنها در کودکی بهترین راه است که درعینحال کمک میکند که در زندگی خود موفقتر و راحتتر از شما باشند. برای این کار تعدادی کتابهای مهم کودکان را پیدا کنید و اوقات بیشتری را برای خواندن با کودکان خود صرف کنید، با این کار درعینحال عادت به خواندن را درخود نیز بیدار میکنید.
دفتر یادداشتی برای خود و کتابهایتان داشته باشید
همانطور که درباره یادداشت مشخصات کتاب و نویسنده ذکر شد، بهتر است دفترچهای برای کتابهایی که میخوانید تهیه کنید و در آن علاوهبر نام نویسنده و کتاب زمان شروع و خاتمه مطالعه آن را نیز یادداشت کنید و نیز از هر نکته یا موضوعی که مناسب و مهم میدانید، یادداشتبرداری کنید و افکار و احساس خود را درباره آن کتاب بنویسید. این کار برای شما بسیار رضایتبخش است که پس از گذشت چندماه به این دفتر مراجعه کنید و ببینید چه میزان کتاب خواندهاید.
گاهی به کتابفروشی کتابهای دستدوم بروید
یکی از علائق من این است که به کتابفروشیهای دستدوم بروم؛ جایی که کتابهای کهنه و قدیمی مورد علاقه خود را میتوانم بهراحتی پیدا کنم و البته مقادیری پول نیز صرفهجویی کنم، چون گاه پیش آمده که تنها با مبلغ هزینه یک کتاب توانستهام یک دوجین کتاب بخرم، این راه خوبی است برای آنها که گران بودن کتاب را بهانه کتاب نخواندن خود میکنند. رفتن به کتابفروشیها را عادت منظم خود کنید.
یک روز کتابخانه برای خود داشته باشید
راه ارزانتر برای دستیابی به کتابهای مورد علاقه رفتن به کتابخانه است. البته اگر هفتهای یک بار سفری به یک کتابخانه عمومی یا کتابخانه دوستان خود داشته باشید.
نیازی نیست شاهکارهای ادبی و علمی بخوانید
سعی کنید کتابهایی بخوانید که واقعا شما را مجذوب خود کند، حتی اگر این کتاب یک شاهکار ادبی و هنری نباشد. این کتابها حتی اگر شاهکار نباشند، شما را علاقهمند به خواندن میکنند و این همان هدفی است که مدنظر شماست. پس از آنکه عادت به خواندن را در خود بهمیزان کافی پرورش دادید، آنگاه میتوانید سراغ کتابهای سختتر و جدیتر بروید. اما اکنون و در آغاز راه تنها و تنها کتابهایی را بخوانید که خواندن مطالب آن برای شما آسان و لذتبخش باشد، هرچند دیگران بگویند چه کتابهای سطحی و پیش پا افتادهای!شهرت نویسندگانی نظیر جان گریشام، استفان کینگ، تام کلانسی، رابرت لودلوم و دیگر نویسندگانی از این دست در کشورهای انگلیسیزبان دقیقا بههمین دلیل است. آثار این نویسندگان درمیان مردم محبوبیت دارد و پرفروش است، زیرا این کتابها اکثرا دارای داستانهای بسیار عالی و پرکشش هستند که خواندن و درک آنها برای عموم مردم بسیار جذاب و آسان است. درواقع این نویسندگان داستانگویان و قصهپردازان بزرگ و ماهری هستند که میدانند چطور مردم را درگیر داستانها و آدمهای خود کنند.
ساعات مطالعه را با مراسم خاصی برای خود لذتبخش کنید
مثلا با تهیه یک فنجان چای، قهوه و دیگر برنامهها درکنار برنامه کتابخوانی خود ساعات مطالعه خود را به دلپذیرترین اوقات روز خود مبدل کنید. کارهای دیگر هم مهم است که مثلا روی یک صندلی راحت لم بدهید، در وقت طلوع یا غروب آفتاب بخوانید یا در ساحل یا در زیر یک درخت در علفزار یا پارک هرجایی که خواندن را برای شما دلپذیرتر میکند.
اهداف عالی برای خود تعیین کنید
مثلا بهخود بگویید که میخواهم امسال تا آخر سال ۵۰ (یا ۳۰ یا هر تعداد دیگر) کتاب را تمام کنم. آنگاه برای انجام این هدف شروع بهکار کنید اما دقیقا بهیاد داشته باشید که این کار نباید به قیمت فشار بر شما تمام شود. فراموش نکنید اصل مهمتر این است که از خواندن کتابها لذت ببرید.
ساعت یا روز مشخصی در هفته یا ماه برای مطالعه تعیین کنید
اگر تلویزیون یا کامپیوتر را خاموش کنید، شما احتمالا میتوانید به کتاب خواندن بپردازید، در این مواقع (اغلب بعد از شام) شما و احتمالا دیگر افراد خانواده مطالعه شبانه را شروع میکنید.
حال اگر یک روز مشخص را در هفته یا ماه به خواندن اختصاص دهید و البته اگر افراد خانواده را ترغیب کرده باشید که در این برنامه به شما بپیوندند و یک روز خاص را تماما به مطالعه اختصاص دهند، در این صورت یک برنامه شادیبخش عالی خواهید داشت که تجربه مشترکی میان شما با دیگر افراد خانواده خواهد بود و میتوانید بعدا راجع به آن با هم صحبتهای جالبی داشته باشید.
قصهخوانی / معروفترین اثر موام
«لبه تیغ» داستان جوان شوریده حالی است سرخورده از جنگ جهانی اول که پشت به بخت خویش میکند و قدم در سلوکی عرفانی میگذارد تا پاسخی برای پرسشهایش پیدا کند.
سامرست موام، نویسنده شهیر بریتانیایی دست خواننده را میگیرد و او را به اروپای دهه 30 میبرد؛ به خیابانهای خیس و بارانخورده لندن، به کافههای شلوغ و مهگرفته از دود پاریس و درقالب قصهای دلکش و زیبا، حکایت زندگی قهرمانانش را باز میگوید.
این کتاب بیشک یکی از خواندنیترین و جذابترین آثار ادبیات انگلیسی در قرن بیستم است. لبه تیغ ازجمله مهمترین آثار سامرست موام است.
این کتاب اولینبار در سال 1944 منتشر شد و تاکنون دو فیلم سینمایی براساس داستان آن ساخته شده است؛ یکبار در سال 1946 و بار دیگر در سال 1984، وقایع رمان در سالهای دهه 30 در اروپا میگذرد؛ سالهای میان دو جنگجهانی اول و دوم.
لبه تیغ روایت زندگی جوانی به نام لری است که در جنگ جهانی اول شرکت کرده و حالا سالهای پس از جنگ را با سرخوردگی و شوریدهحالی ناشی از جنگ و تجربیاتش میگذراند.
او پشت به بخت خویش میکند و قدم در سلوکی عرفانی میگذارد تا پاسخی برای پرسشهایش پیدا کند.
گلاب و گل / صبح روان الهی
کنستانتین کاوافی، شاعر و روزنامهنگار یونانی متولد مصر است که تابعیت بریتانیایی داشت و به زبانهای یونانی، انگلیسی و فرانسه شعر سروده است. کاوافی در ۱۸۶۳ در اسکندریه مصر بهدنیا آمد. او تنها فرزند خانواده کاوافی بود. پدرش در سالهای جوانی به انگلستان رفت و در شهرهای لندن، منچستر و لیورپول در شرکتهای تجاری یونانی مشغول کار شد. پدرش در سال ۱۸۴۹ با دختر 14 سالهای که پدری تاجر الماس داشت ازدواج کرد و یک سال بعد تابعیت بریتانیایی را پذیرفت و پس از مدتی به اسکندریه بازگشت، کنستانتین در اسکندریه به دنیا آمد و ۹ ساله بود که سال ۱۸۷۲ مجددا پدرش به همراه خانواده به لیورپول رفت و در آنجا ساکن شد. سرانجام پدر او در سال ۱۸۷۹ بهدلیل معاملات غیرعاقلانه ورشکست شد. او با خانواده به اسکندریه بازگشت و زندگی فقیرانهای را آغاز کرد.
«صبح روان» عنوان مجموعهای از اشعار کاوافی است که بیژن الهی آن را به فارسی برگردانده و نشر بیدگل آن را منتشر کرده است.
شعری از کتاب: «فکر و ذکرم شده این کار... ولی امروز... چه کند پیش میرود... ای داد! از صبح، هوا بس گرفته بود، دق مرگ شدم... همهاش باران... همهاش باد، باد، باد... حرفم که نمیآید، چه کنم جز نگاه و نظربازی؟... درین گرته بیرنگ که حال پیش چشم دارم در قاب، لب پاشویه غنوده ست جوانی رعنا، شاید خسته از کبوتربازیی زیر آفتاب... چه قدی، چه قامتی! عجب ظهر قیامتی! نشئهاش کرده، مست خواب! به تماشا مینشینم و ساعتهاست: کمکمک که شعر میشود، تازه کشف میشود... چرا زیباست...»
معرفت / رمانی از زندگی شهید شاهآبادی
نصرالله قادری در کتاب «مرغ غریب عشق» به شرح زندگی غرورآفرین و پرافتخار شهید بزرگوار مهدی شاهآبادی میپردازد. در این اثر شگفتانگیز تمام داستانها از زبان شهید شاهآبادی، در یک بیداری که بهخواب رفته و از جزیره مجنون و در زمان شهادت آغاز و تا تولد روایت میشود. شهید شاهآبادی، شخصیتی یگانه و از علما و روحانیونی بود که به علوم فقه، ریاضیات، زبان و... واقف بود. وی در دوره پهلوی از مخالفان حکومت و در اولین دوره مجلس شورای اسلامی نماینده تهران بود و زبان صریح و روشنی داشت. نصرالله قادری کتاب مرغ غریب عشق (The Strange Bird Of Love) را با تحقیق و پژوهشی مفصل و مصاحبه با خانواده، آشنایان و نزدیکان شهید که در حدود چهارسال زمان برد، بهرشته تحریر درآورده است. وی همچنین برای تکمیل اطلاعات خود درخصوص زندگی شهید، سخنرانیها، کتابهای درسی و کتابهای چاپشده درخصوص زندگی ایشان را مطالعه کرده تا حاصل کار کتاب کامل و جذاب مرغ غریب عشق بهسرانجام رسیده است.
در بخشی از کتاب مرغ غریب عشق میخوانیم:
«من مثل هیچکس نیستم، و چقدر سخت است وقتی که باید مثل همه از خودت حرف بزنی. سخت است. اما حالا مجبورم در این فرصت اندک همه خودم را ببینم و در همین اندک، هم خودم را بگویم. اصلا دلم نمیخواهد. ولی دست خودم نیست. نیرویی مرموز وادارم میکند که شاهد خودم باشم. من فقط به انتهای این دالان نگاه میکنم و زندگیام پیش چشمهایم رژه میرود. من اینجا سوار اسب در ابتدای دالان ایستادهام. من اینجا میان عبایم خوابیدهام و گهواره تکان میخورد. من اینجا بالای آن درخت نشستهام و در میانسالیام، که به سال 1309 شمسی برمیگردم.»
* نویسنده: پیمان طالبی، روزنامهنگار