ترکیه با ورود به جنگ قره‌باغ به پیروزی‌هایی تاکتیکی و شکست‌هایی راهبردی رسیده است
ترکیه سعی زیادی دارد خود را به‌عنوان رهبر جهان اسلام معرفی کند. تبدیل مجدد بنای ایاصوفیه از موزه به مسجد در سال جاری نمونه‌ای از تلاش‌های اردوغان برای برجسته‌سازی رقابت میان مسیحیت و اسلام بود. حضور ترکیه در منازعه قره‌باغ علیه ارامنه مسیحی و دفاع از مسلمانان آذربایجان می‌تواند حس همدردی را میان ملت‌ها و دولت‌های مسلمان نسبت به ترکیه برانگیزاند.
  • ۱۳۹۹-۰۸-۰۶ - ۱۲:۵۳
  • 00
ترکیه با ورود به جنگ قره‌باغ به پیروزی‌هایی تاکتیکی و شکست‌هایی راهبردی رسیده است
اردوغان رودست می‌خورد؟
اردوغان رودست می‌خورد؟

به گزارش «فرهیختگان»، جنگ یک‌ماهه قره‌باغ وارد سومین آتش‌بس شده اما آتش جنگ در این منطقه همچنان شعله‌ور است. روز یکشنبه وزارت خارجه آمریکا در بیانیه‌ای مشترک با روسیه و فرانسه خبر از آتش‌بس میان آذربایجان و ارمنستان از ساعت هشت صبح روز دوشنبه داد.  با وجود اعلام آتش‌بس از سوی سه قدرت بین‌المللی اما آتس‌بس سوم نیز همانند دو نمونه قبلی که با تلاش‌های روسیه و ایران به دست آمده بود، تقریبا به شکست کشیده شده است. روز گذشته همانند دو توافق آتش‌بس قبلی، جمهوری آذربایجان و ارمنستان یکدیگر را به نقض آتش‌بس متهم کردند تا در یک ماه گذشته آتش جنگ حتی برای لحظه‌ای فروکش نکند. در این میان آنچه قابل‌توجه است مخالفت الهام علی‌اف رئیس‌جمهور آذربایجان با آتش‌بس است. الهام علی‌اف روز گذشته با اشاره به سومین توافق آتش‌بس میان باکو و ایروان درخصوص منطقه مورد مناقشه قره‌باغ نارضایتی خود را از توقف درگیری‌ها نشان داد و گفت: «اگر ارمنستان قلمروی (جمهوری) آذربایجان را ترک نکند، باکو همچنان به پیشروی (به جنگ با ایروان) ادامه خواهد داد.» آنچه تحلیلگران به آن معتقدند این است که یکی از دلایل آغاز جنگ اخیر قره‌باغ اصرارهای اردوغان به علی‌اف بوده است و تا زمانی که ترکیه مهار یا راضی نشود جنگ همچنان در قفقاز ادامه خواهد یافت.  تلاش‌های آمریکا برای اعلام آتش‌بس در منطقه قفقاز اما نشان داد طرف‌های بین‌المللی به‌طور خاص روی ترکیه و مهار قدرت‌طلبی این کشور تمرکز کرده‌اند، به‌گونه‌ای که حتی واشنگتن نیز علیه منافع آنکارا گام‌هایی را در زمینه درگیری‌های قفقاز برداشته است. همین مساله باعث شد رجب طیب اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه در جریان هفتمین کنگره استانی حزب عدالت و توسعه در شهر مالاتیا بگوید: «بعضی از آمریکایی‌ها با برادر من الهام علی‌اف تماس می‌گیرند و می‌گویند «ما می‌دانیم چه کسی با شماست، ترکیه و اردوغان. خب که چی؟» رئیس‌جمهور ترکیه سپس به واشنگتن هشدار داد و گفت: «آمریکا نمی‌داند با چه کسی طرف است.» مداخلات گسترده ترکیه در محیط پیرامونی خود که براساس توسعه‌طلبی شکل گرفته موجب شده این کشور به نوعی «امنیت‌سازی» گرفتار شود. حالا آنکار مجبور است در هرجایی با قدرت‌های مخالف منطقه‌ای و بین‌المللی روبه‌رو شود. در این گزارش اهداف ترکیه از شعله‌ور‌سازی جنگ در قره‌باغ و برخی پیامدهای منطقه‌ای آن برای آنکارا مورد بررسی قرار گرفته است.

  بهره‌های ترکیه از جنگ قفقاز

1-  ترکیه از سال 2010 به بعد با کنار گذاشتن سیاست «تنش صفر» با همسایگان، راهبرد حضور در سرزمین‌های متعلق به امپراتوری سابق عثمانی را در پیش گرفته است. دخالت نظامی در سوریه، لیبی و عراق نمونه‌ای از اقدامات ترکیه در راستای سیاست نئوعثمانی‌گری این کشور هستند. توسعه‌طلبی‌های ترکیه با واکنش‌های مختلفی در محیط پیرامونی این کشور و همچنین فضای بین‌المللی روبه‌رو شده به‌گونه‌ای که ترکیه در سوریه با مخالفت ایران و روسیه مواجه است و در لیبی درمقابل عربستان‌سعودی، روسیه، فرانسه، امارات و مصر صف‌آرایی کرده و در منطقه مدیترانه‌شرقی نیز با یونان و قبرس درگیر است. ترکیه مدعی است اقداماتش در مواجهه با تلاش کشورهای دیگر برای محاصره این کشور است. رجب طیب اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه 25 روز پیش در تاریخ 2 اکتبر (11 مهر) طی سخنانی در مراسم افتتاحیه بیمارستان شهر قونیه، با اشاره به تحولات منطقه گفته بود: «بحران‌های ایجادشده از سوریه تا دریای مدیترانه و قفقاز، نشان‌دهنده تلاش‌ها برای محاصره ترکیه است. ما ضمن حفظ وحدت، اتحاد ملت و قدرت دولت در کشورمان برای شکستن محاصره ترکیه گام برمی‌داریم.» او همچنین به‌صورت موردی به درگیری‌های منطقه‌ای اشاره کرده و اظهار داشته بود: «کسانی که قصد تهدید ما در سوریه را دارند باید بدانند که هیچ شانس موفقیتی وجود ندارد.» ترکیه پیش‌تر از آمریکا به‌عنوان طرفی که قصد دارد ترکیه را از طریق سوریه محاصره کند نام برده و واشنگتن را به حمایت از کردها برای محاصره ترکیه متهم کرده بود. اردوغان در این سخنرانی که در هفته اول جنگ قره‌باغ انجام شد با لحنی که حاکی از تاثیر و مداخله او در برافروختن جنگ قره‌باغ بود، تاکید کرد: «تا زمانی که قره‌باغ از اشغال آزاد شود، این مبارزه ادامه خواهد یافت.» باید توجه داشت نظرات موجود درباره محاصره ترکیه به‌معنای محاصره به شکل کلاسیک آن نیست بلکه به‌معنای ایجاد محدودیت در روابط با این کشور و مقابله سیاسی با آن و همچنین مواجهه با نیروهای نیابتی آنکاراست.

2-  ترکیه با ورود به خاک سوریه، عراق و لیبی یا دست به مقابله با دولت‌های قانونی این کشورها زده یا از گروه‌های نیابتی خود در برابر بازیگران بی‌شماری حمایت مستقیم کرده است. نمونه آن نیز درگیری با طرف‌های متعدد عربی، غربی و روسیه در بحران لیبی و شرق مدیترانه است. این مساله باعث‌شده این تلقی تقویت شود که ترکیه یک‌تنه به دل مبارزه با رقبای متعددی زده و در این میدان تنها درحال نبرد است. در چنین فضایی، وقوع اتفاقی رادیکال و کسب حمایت طرف‌های بین‌المللی از ترکیه می‌توانست این ذهنیت را تغییر دهد. حمایت کشورهایی مانند اوکراین و پاکستان و همچنین افغانستان از جمهوری آذربایجان که به‌نوعی به‌دلیل رابطه با ترکیه تلقی می‌شد (البته بیشتر اوکراین) و درکنار آن موضع ساختاری و قانونی کشورهای مسلمان در راستای حمایت از آزادسازی اراضی اشغالی آذربایجان توسط ایران و عربستان، باعث شد ترکیه ضمن نشان دادن حامیان منطقه‌ای خود، تعدادی دیگر از بازیگران رقیب را با درگیری در قره‌باغ به موضعی مشابه با ترکیه برساند.

3-  نبردهای ترکیه با رقبای منطقه‌ای و بین‌المللی این کشور تقریبا تماما در محیط پیرامونی ترکیه جریان داشته‌اند. حمایت طرف‌های بین‌المللی مانند روسیه از پ.ک.ک در عراق و شرق ترکیه، حمایت آمریکا از کردها در شرق سوریه و نیز درگیری‌ها با دولت سوریه و حامیانش در شمال این کشور و رقابت در مدیترانه‌شرقی همگی در همسایگی مرزهای ترکیه در جریان بوده‌اند. در این درگیری‌ها درصورت تعمیق بحران، ضررهای آنکارا بیش از دیگران محاسبه می‌شود. به‌عنوان نمونه درگیری‌ها در سوریه بر امنیت داخلی ترکیه موثر بوده و سرازیر شدن تروریست‌ها و درگیری با آنها در مناطق مرزی باعث آسیب به آنکارا شده است. ترکیه قصد دارد به‌جای درگیری در مرزهای خود، رقابت‌های منطقه‌ای را به محیط پیرامونی رقبای خود بکشد تا نبرد با آنها تنها منحصر به محیط پیرامونی ترکیه نباشد. در این صورت موضع آنکارا درمقابل رقبا تقویت شده و ضمن برقراری نوعی موازنه، قدرت چانه‌زنی این کشور نیز افزایش خواهد یافت. حضور نظامی ترکیه و نیروهای نیابتی آن یعنی تروریست‌های پان‌ترک و تکفیری در منطقه حساس قفقاز، برای روسیه و ایران دردسرساز است و می‌تواند باعث نفوذ تروریست‌ها به شمال‌غرب ایران و قفقاز روسیه شود. ترکیه با ورود به محیط پیرامونی روسیه و ایران به‌نوعی دست به عمل متقابل زده است.

4-  قره‌باغ یکی از پایگاه‌های مهم آموزش جدایی‌طلبان کرد پ.ک.ک بوده است و همچنان نیز هست. در جهان دوقطبی، ترکیه به‌عنوان عضو ناتو محافظت از مرزهای جنوبی اروپا درمقابل نفوذ کمونیسم و شوروی را برعهده داشت. با فروپاشی عثمانی، ترکیه به‌طور کامل وارد ایده ملی‌گرایی شده و اقلیت‌هایی مانند کردها را شهروندان درجه دو به حساب آورده و حتی لقب ترک کوهستانی به آنان داده بود. طردشدن کردها ازسوی حکومت ترکیه که ملی‌گرا و متحد غرب بود باعث رشد اندیشه‌های چپگرایی در کردها و چرخش آنان به‌سوی روس‌ها شد. روسیه نیز از این فرصت استفاده کرده و نیروهای نظامی مستقر در قفقازجنوبی متشکل از نظامیان ارمنی را مامور آموزش به جدایی‌طلبان کرد کرد. این درگیری‌ها از دهه 1980 تا 2010 باعث کشته‌شدن 40هزار تن در درگیری میان ترکیه و کردها شده بود. ترکیه بر همین اساس با شعله‌ور کردن مجدد جنگ قره‌باغ قصد دارد این منطقه را به دست آورده یا حتی‌الامکان ضربه‌ای سخت به آن بزند. این ضربه ضمن نابودی یا تضعیف یکی از کانون‌های مبارزه علیه ترکیه، پیامی به دیگر طرف‌های درگیر با آنکارا می‌دهد که این کشور برنامه‌ای راهبردی و پیگیرانه برای نابودی و مجازات دشمنان خود دارد و از آنها درنهایت انتقامی دردناک خواهد گفت.

5-  ترکیه مدعی حمایت از کشورهای ترک‌زبان است. ازسوی دیگر یکی از مسائلی که کشوری را در جایگاه یک قدرت منطقه‌ای یا بین‌المللی می‌نشاند، توانایی دولت قدرتمند در جذب متحدان و تقویت آنان است. ترکیه پیش‌تر با مداخله در بحران قبرس و ایجاد قبرس ترک‌نشین، مداخله در سوریه و حمایت از گروه‌های تروریستی که بر بخشی از این کشور مسلط هستند و همچنین حمایت از دولت وفاق ملی لیبی که قسمت غربی این کشور را در دست دارد تنها از متحدان نصفه و نیمه‌ای حمایت کرده بود که تنها کنترل بخش کوچکی از یک کشور آن‌هم با جمعیتی بسیار اندک را در دست داشتند. حمایت نظامی و سیاسی از آذربایجان در ابعاد یک کشور و به‌صورت رسمی انجام شده است. ترکیه به این اقدام نشان داد اراده‌ای جدی برای حمایت عملی و فیزیکی از متحدان خود دارد و دیگران می‌توانند تا حد زیادی روی حمایت‌های آنکارا از خود حساب باز کنند.

6-  جنگ قره‌باغ به‌طرز شگفت‌انگیزی بر محور نمایش فیلم‌های تخریب تجهیزات ارمنستان توسط پهپادهای ترکیه‌ای می‌گردد. آنکارا پیش‌تر در جریان جنگ ادلب و موفقیت‌های پهپاد بیرقدار تی‌بی-2 توانسته بود برای پهپاد خود بازاریابی کند به‌گونه‌ای که پس از آن اوکراین و صربستان به‌عنوان دو کشور برجسته سازنده سلاح مشتری آن شدند و وزیر دفاع بریتانیا نیز با تاکید بر عملکرد این پهپاد در سخنانی به اهمیت تغییرات میادین نبرد اشاره کرده بود. جنگ فعلی در قره‌باغ نیز بیشتر بر پایه پهپادهای بیرقدار می‌چرخد. الهام علی‌اف رئیس‌جمهور آذربایجان مدعی شده کشورش به‌وسیله پهپادهای موفق به تخریب یک‌میلیارد دلار از تجهیزات نظامی ارمنستان شده است. پهپادهای بیرقدار در این جنگ وظیفه شناسایی نقاط استقرار نیروهای ارمنی و مورد هدف قرار دادن آن را برعهده دارند و ازسوی دیگر داده‌های جمع‌آوری‌شده توسط آنان برای بهبود عملکرد یگان‌های توپخانه‌ای آذربایجان نیز به‌کار می‌رود. البته در این جنگ دیگر تجهیزات ترکیه‌ای نیز به‌کار رفته‌اند. یکی از این تجهیزات بنابر شواهد موجود احتمالا راکت هدایت‌شونده TRLG-230 است. این راکت دارای کالیبر 230 بوده و بردی بین ۲۰ تا ۷۰ دارد و با وزنی در حدود 210کیلوگرم حاوی سرجنگی ۵۰کیلوگرمی است. آذربایجان به کمک پهپادهای بیرقدار اهداف ارمنستان را شناسایی کرده و سپس این پهپادها اقدام به نشانه‌گذاری لیزری روی هدف می‌کنند تا راکت شلیک‌شده به شکل دقیقی هدف را مورد اصابت قرار دهد. سلاح‌های ترکیه به‌صورت تاکتیکی قدرت تخریب بالایی در میادین نبرد چه در خط‌مقدم و چه در خطوط تدارکاتی و پایگاه‌های پشتیبانی دارند. نمایش استفاده از پهپادها و راکت‌های ترکیه‌ای به‌صورت مداوم توسط ارتش آذربایجان ادامه دارد. باکو به تناوب فیلم‌های تاثیرگذار و متعددی را به‌صورت پیوسته از تخریب تجهیزات ارمنستان منتشر می‌کند. میزان تخریب گسترده تجهیزات نیروهای ارمنی درحالی است که آنان به‌تازگی توانسته‌اند تنها یک پهپاد بیرقدار را مورد هدف قرار دهند.

البته باید توجه داشت تجهیزات این پهپاد به‌طور کامل توسط ترکیه ساخته نمی‌شوند بلکه بیشتر نوعی مونتاژ به‌شمار می‌رود. تجهیزات شناسایی این پهپاد ساخت کانادا هستند و این کشور به‌دلیل استفاده از تجهیزات خود در جریان جنگ قره‌باغ تصمیم به ممنوعیت صادرات چنین امکاناتی به ترکیه گرفته است. اقدام کانادا مورد انتقاد ترکیه قرار گرفته است به‌گونه‌ای که مدت کوتاهی پس از اعلام این محدودیت‌ها طبق بیانیه دفتر اردوغان، رئیس‌جمهوری ترکیه خطاب به نخست‌وزیر کانادا تاکید کرد تعلیق صادرات برخی فناوری‌های پهپادی در راستای روح ائتلاف [ناتو] نیست. همچنین گفته می‌شود در طراحی این پهپاد شرکت‌های انگلیسی به ترکیه کمک کرده‌اند. با تمام این تفاسیر، جنگ قره‌باغ تاثیری شگرف بر معرفی تجهیزات نظامی ساخت ترکیه به جهان گذاشته است. آنکارا براساس برنامه‌های خود قصد دارد برای به خودکفایی رسیدن و کاهش واردات سلاح برنامه ساخت سلاح در داخل را به‌طور جدی پیگیری کند. این کشور حتی در مناقصه خرید سامانه پدافند موشکی دوربرد بین سامانه اس-400 روسیه، پاتریوت آمریکا، (SAMP/T تولید مشترک توسط قدرت‌های اروپایی) و HQ-9 چین در کمال ناباوری سامانه ساخت چین را با وجود فناوری پایین‌تر و برد کمتر به‌دلیل موافقت پکن با انتقال بخشی از فناوری ساخت سامانه برنده مناقصه خود اعلام کرد. در ادامه با موافقت روسیه با انتقال بخشی از فناوری تولید سامانه اس-400 به ترکیه، آنکارا این سامانه را خریداری کرد. عدم پذیرش شرط انتقال بخشی از فناوری پاتریوت به ترکیه توسط آمریکا، باعث شد ترکیه با چرخش به روسیه در زمینه تولید سلاح با غرب برسر این مساله درگیر شود و نشان دهد تا چه میزان بر داخلی‌سازی ساخت سلاح اصرار دارد. ترکیه بعد از کاهش واردات تصمیم دارد بخشی از بازار صادرات سلاح را نیز به دست بیاورد. میزان صادرات سلاح توسط ترکیه از 500میلیون دلار در سال 2007 به یک‌میلیارد و 750میلیون دلار در سال 2017 و 2میلیارد و 35میلیون در سال 2018 رسیده است. حضور ترکیه در جنگ‌های متعدد منطقه‌ای که به‌صورت نیابتی جریان داشته و مانند سوریه بیشتر در عرصه تاکتیکی بوده باعث شده ترکیه سلاح‌های خود را در این عرصه مورد استفاده قرار داده و اصلاح کند و از این مسیر سلاح‌هایی منطبق با واقعیات میدان نبرد بسازد.

7-  ترکیه قصد دارد مسیر ارتباطی مطمئنی برای خود به سمت شرق به دست بیاورد. آنها پیش‌تر بر سرزمین‌های عربی در دوران امپراتوری عثمانی حکومت می‌کردند، همین باعث شکل‌گیری این مساله در ذهن آنان شده که تسلط و نفوذ در کشورهای هم‌زبان برای آنان بسیار آسان‌تر از مناطق دیگر است. آنها به همین دلیل قصد دست‌یابی به آذربایجان، راهیابی به دریای خزر و رسیدن به مناطق ترک‌نشین آسیای‌میانه مانند قزاقستان و ترکمنستان را دارند. این مساله درصورت تحقق می‌تواند سه پیامد عمده ژئوپلیتیکی مثبت برای ترکیه داشته باشد. آنکارا با ورود به قفقاز و آسیای‌میانه وارد محدوده امنیتی مسکو شده و می‌تواند پس از گذر از رقابت‌ها و دعواهای اولیه دست به معاملات و تعاملات سطح بالاتری با روسیه بزند. ازسوی دیگر حضور در آسیای‌میانه می‌تواند این کشور را وارد محیط امنیتی چین کرده و پکن را نیز مانند مسکو مجبور به طرف شدن و تعاملات بزرگ‌تر با آنکارا بکشاند. در سومین مرحله نیز ورود ترکیه به‌عنوان عضوی از ناتو به محیط پیرامونی روسیه، چین و ایران وزن ترکیه را در ذهن مقامات غربی بیشتر کرده و بار دیگر نقش آنکارا در ساختارهای غربی افزایش خواهد یافت. در اینجاست که ترکیه می‌تواند ارزش بالای خود برای غرب را به این مجموعه ثابت کند.

8- ترکیه سعی زیادی دارد خود را به‌عنوان رهبر جهان اسلام معرفی کند. تبدیل مجدد بنای ایاصوفیه از موزه به مسجد در سال جاری نمونه‌ای از تلاش‌های اردوغان برای برجسته‌سازی رقابت میان مسیحیت و اسلام بود. حضور ترکیه در منازعه قره‌باغ علیه ارامنه مسیحی و دفاع از مسلمانان آذربایجان می‌تواند حس همدردی را میان ملت‌ها و دولت‌های مسلمان نسبت به ترکیه برانگیزاند.

  پیامدهای منفی برای ترکیه

هر اقدام قابل‌توجه در عرصه بین‌الملل هزینه و پیامدهایی نیز با خود به‌همراه خواهد داشت. مهم‌ترین پیامدهای سیاست خارجی جدید ترکیه را می‌توان این‌گونه بیان داشت:

1-  تغییر نگاه و سیاست ایران و روسیه نسبت به منطقه قفقاز و به‌خصوص آذربایجان یکی از پیامدهای منفی جنگ قره‌باغ برای ترکیه است. ترکیه برای این جنگ هزاران تروریست تکفیری را از شمال سوریه به محیط پیرامونی مرزهای شمالی ایران و مرزهای جنوبی روسیه اعزام کرده است. تهران و مسکو برای مقابله با تکفیری‌ها حضور نظامی در هزاران کیلومتری مرزهای خود را با تجهیزات سنگین و زیر فشار به جان خود خریدند. با وجود این نگاه آنها چگونه می‌توانند از خطای باکو در باز کردن پای تکفیری‌ها به قفقاز بگذرند؟ این تغییر نگاه می‌تواند اثرات قاطعی در میان‌مدت و بلندمدت بر آذربایجان بگذارد. دولت باکو همچنین پای نظامیان ترکیه را که به هرحال عضو ناتو هستند به قفقاز باز کرده و به آنها پایگاه‌های دائمی در خاک اصلی آذربایجان و نخجوان داده است. در این مرحله به‌دلیل خطرساز شدن فوری آذربایجان از طریق تروریست‌‌ها برای امنیت ایران و روسیه آنها از سیاست مدارا با باکو خارج خواهند شد. با توجه به محصورشدن این کشور در قفقاز و عدم شکسته‌شدن این حصر در جنگ اخیر می‌توان گفت آذربایجان به‌دلیل فشارهای وارده در آینده که به‌دنبال سراسیمگی و خشم ایران و روسیه بر آذربایجان وارد خواهد آمد، مجبور به باز کردن گارد خود در برابر آنها شده و از سیاست‌های تنش‌زای خود فاصله خواهد گرفت. این رویکرد به‌مرور باکو را در فرآیند تنش‌زدایی قرار داده و باعث نزدیکی بیشتر آن با روسیه و ایران خواهد شد؛ مساله‌ای که می‌تواند دستاوردهای غربی ترکی صهیونیستی در این کشور را به‌مرور زمان بیشتر در معرض تضعیف و نابودی قرار دهد.

2- روسیه با جنگ اخیر قره‌باغ به این واقعیت پی خواهد برد که با وجود جراحی‌های بسیار در طول سه دهه گذشته، موفق نشده تا این منطقه را به‌طور کامل به فرمان درآورد و در آینده نزدیک با چنین اراده‌ای ازسوی دشمنان برای ورود به منطقه همچنان در معرض خطر قرار خواهد داشت. در این شرایط روسیه که مخالف قدرت‌یابی دیگر قدرت‌های منطقه‌ای در قفقاز است، پس از روبه‌رو شدن با ترکیه و صهیونیست‌ها به این نتیجه خواهد رسید که افزایش نفوذ ایران در قفقاز راه‌حل بهتری در مقابل حضور ترکیه در قفقاز به حساب می‌آید و برای مسکو متضمن امنیت و منافع بیشتری است.

3- حرکات رادیکالی و نظامی ترکیه در مناطق پیرامونی ایران و روسیه دو کشور را در ورود به نقاط آسیب‌پذیر ترکیه برای افزایش فشار بر آنکار مصمم‌تر خواهد کرد. درصورت تصمیم تهران و مسکو برای افزایش فشار متقابل به ترکیه در سوریه و عراق، این فشارها قابل‌قیاس با فشارهایی که در قفقاز به رقبای خود وارد کرده، نخواهد بود.

 * نویسنده: سیدمهدی طالبی، روزنامه‌نگار

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱