به گزارش «فرهیختگان»، تمدنسازی، واژهای بزرگ که هر کشوری نمیتواند از آن حرف بزند. تبدیل شدن یک کشور و سردمداری ملت آن برای تمدنسازی در این کره خاکی کاری نیست که هر کشوری اراده کند بتواند از پس انجامش بربیاید. بهعبارت درستتر برای قرارگیری یک کشور و بالطبع مردم آن درمسیر تمدنسازی در دنیای امروز، پیشینه تاریخی مردم آن خطه درکنار مولفههای دیگر تمدنساز نقش تعیینکنندهای دارد، از اینرو میتوان با قاطعیت گفت ایران امروز جزء معدود کشورهایی است که میتواند در مسیر تمدنسازی اسلامی گام بردارد؛ کشوری که نهتنها از پیشینه تاریخی بالایی برخوردار است، بلکه پیروزی انقلاب اسلامی نیز مسیرها را برای تحقق این مهم هموار کرده است. ایرانی که روزگاری دانشمندان بزرگی چون بوعلی سینا، ابوریحان بیرونی، فارابی و... را در دامن خود پرورش داده، امروز نیز میتواند بار دیگر تمدن بزرگ اسلامی را در دنیا پایهگذاری کند. در جهان امروز، داشتن دست برتر علمی، اقتصادی و نظامی جزء مهمترین ارکان برای تبدیل شدن ملتی بهعنوان کشور تمدنساز محسوب میشوند و ایران نیز در حوزههای نظامی و علمی بهاذعان کشورهای پیشرفته، حرفی برای گفتن دارد. در این بین نمیتوان نقش دانشگاهها را در رسیدن ایران به قلههای علم در حوزههای مختلف نادیده گرفت، از این حیث میتوان عنوان کرد جامعه آکادمیک این روزها خود بهعنوان موتور محرکه کشورهای دارای ظرفیت در تمدنسازی محسوب میشود. طبیعی است کشورمان هم برای تحقق ایجاد تمدن اسلامی در دنیا باید بیش از پیش به پتانسیل مراکز دانشگاهی در این زمینه اهمیت دهد، با اینحال لازم است تا در اولین قدم فعالان و صاحبنظران دانشگاهی نیز وظایف همقطاران خود را در این مسیر شناسایی کنند و لوکوموتیو علم کشور را در مسیر تمدنسازی قرار دهند.
نقش انقلاب اسلامی در تمدنسازی نوین
رضا غلامی، رئیس شورای سیاستگذاری مجمع عالی علوم انسانی اسلامی در نشستی که چندی پیش با معاونان فرهنگی و دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی داشته، درباره شرایط تحقق تمدنسازی اسلامی توسط ایران و نقش دانشگاهها در اینمیان صحبت کرده است. بهگفته او ملت ایران علاوهبر خودباوری تمدنی، از ظرفیتهای واقعی ایجاد یک مسیر جدید برای شکلگیری تمدن نوین اسلامی برخوردار است. ما از دشواریها و پیچیدگیهای زایدالوصف تمدنسازی ناآگاه نیستیم اما نمیتوانیم از ظرفیتهای منحصربهفرد ایران اسلامی برای گام نهادن در مسیر شکلگیری تمدن نوین اسلامی چشمپوشی کنیم. طبیعتا انقلاب اسلامی نقش تعیینکنندهای در جایگاه امروز ایران برای رسیدن به تمدنسازی دارد؛ مسالهای که غلامی دربارهاش اینطور گفت: «ملت ایران به برکت انقلاب اسلامی موفق شده طی 41سال گذشته، بخشی از این ظرفیت را آزاد کند و تا حد قابلتوجهی به فعلیت برساند. امروز میتوانیم با قاطعیت بگوییم که جمهوری اسلامی درمیدان علم و فناوری، درعرصه دفاعی یا در ایجاد یک نظم سیاسی جدید مبتنیبر اسلام قدمهای مهمی با رویکرد تمدنی برداشته، بهویژه آنکه رشد ما در ساحت علم و فناوری کاملا کلیدی است.»
قرارگیری دانشگاهها درخدمت تمدنسازی اسلامی
هرچند در قدیمالایام این نظامیهها و دارالعلمها بودند که با آموزش مباحث مختلف علمی، دانشمندان بزرگی را برای جامعه آن دوران تربیت کردند، اما امروزه دانشگاهها بار اصلی این کار را برعهده گرفتهاند. مراکزی که بهاذعان فعالان آموزشی ناقص در کشورمان متولد شدهاند و بههمین دلیل برای سپردن ماموریت تمدنسازی به آنها نیازمند داشتن ویژگیهایی هستند. غلامی در این باره اظهار کرد: «مراکز علمی و دانشگاهها درطول تاریخ همواره از یک سهم کلیدی و آغازگر درعرصه تمدنسازی برخوردار بودهاند، از بیتالحکمهها تا نظامیهها و دارالعلمها یا حوزههای علمیه جامع علوم، همگی در شکلگیری تمدن شکوهمند اسلامی صاحب نقش بودهاند. امروز هم کسی نمیتواند سهم و نقش منحصربهفرد دانشگاههای معاصر را در تمدنسازی نادیده بگیرد.» توجه به دانشگاه مدرن و تولد نارس این مراکز در ایران و لزوم تغییر در آنها برای رسیدن به دانشگاه تمدنساز بخش دیگری از صحبتهای رئیس شورای سیاستگذاری مجمع عالی علوم انسانی اسلامی را شامل میشود. موضوعی که او دربارهاش گفت: «این مراکز با آنچه مورد نظر اسلام بهعنوان یک مرکز علمی و تربیتی است، همسویی کامل ندارد و چهبسا درعرصه نرمافزاری تعارضاتی هم میان این دو وجود داشته باشد، اما آنچه مسلم است امروز دانشگاهها البته با هویتی تا حدی جدید و متاثر از گفتمان انقلاب اسلامی درخدمت شکلگیری تمدننوین اسلامی قرار گرفتهاند و گامبهگام درحال تحول هستند.»
نوآوری و اشتغالآفرینی دو ویژگی مهم دانشگاه تمدنساز
امروزه بحث بر سر تغییر ماموریت دانشگاهها افزایش یافته است و تقریبا همه فعالان این عرصه متفقالقولند که مراکز دانشگاهی باید از نسل اول و دوم عبور کند تا به دانشگاههای نسل سوم و چهارم برسیم؛ دانشگاههایی که وظایف متعدد و متفاوتی را نسبت به نسلهای اولیه برعهده دارند. در اینمیان غلامی نیز با برشمردن 20 ویژگی برای دانشگاه تمدنساز گفت: «خلاقیت و نوآوری، مهمترین ویژگی دانشگاه تمدنساز بهشمار میرود. این دانشگاه برخلاف دانشگاههایی که دائما در چرخه تقلید میگردند و باب ابداع و ابتکار را بستهاند، بخش مهمی از ظرفیت خود را روی حرکت در چرخه نوآوری بهویژه نوآوریهای علمی متمرکز و البته لوازم گوناگون آن را درقالب نظام نوآوری فراهم میکند. [البته وقتی از نوآوری در دانشگاه سخن بهمیان میآید، فقط منظور نوآوری علمی نیست] دانشگاه تمدنساز باید در همه عرصهها اعم از مدیریتی، فرهنگی- تربیتی و... قدرت نوآوری داشته باشد.» قطعا داشتن اقتصادی پویا نیز یکی از مولفههای دیگر در تبدیل شدن به کشور تمدنساز محسوب میشود؛ موضوعی که یک بخش آن با توجه به تغییر سبک زندگی بشر به دانشگاهها میرسد، چراکه این مراکز میتوانند با تربیت نیروی انسانی باسواد و بامهارت نقشی تعیینکننده در این زمینه ایفا کنند. همین مهم باعث شده رئیس شورای سیاستگذاری مجمع عالی علوم انسانی اسلامی اشتغالآفرینی را دومین ویژگی دانشگاه تمدنساز بداند. او در اینباره اظهار کرد: «دانشگاهی که فارغالتحصیلان آن سهم هدفمند و موثری در بازار کار ندارند و عمده آنها در خارج از قلمرو تخصصی خود مشغول بهفعالیتند، عقیم است و طبیعی است که از چنین دانشگاهی نمیتوان انتظار تمدنسازی داشت.» نقش تعیینکننده فارغالتحصیلان دانشگاهی در بازار کار بهحدی پررنگ است که بهگفته این مقام مسئول، امروز بهدرستی یکی از شاخصهای مهم رتبهبندی دانشگاهها درمجامع بینالمللی توفیق دانشگاه در اشتغالزایی برای فارغالتحصیلان خود است. از نظر بنده مهندسی رشتهها براساس نیازها و اولویتها و براساس آن، جذب دانشجو مبتنیبر محاسبات دقیق، پازلی از شرکتهای دانشبنیان را پیرامون دانشگاه شکل خواهد داد که هریک از این شرکتها میتوانند سهم مهمی در فرآیند تمدنسازی برعهده داشته باشند.
غلامی با بیان اینکه کیفیتگرایی و مبتکر در پاسخگویی به نیازها از دیگر ویژگیهای دانشگاه تمدنساز است، تصریح کرد: «دانشگاه تمدنساز نمیتواند نسبت به کیفیت کم توجه باشد. دانشگاهی که جز اهداف کمی دغدغهای ندارد و عمده ظرفیتهای خود را برای کسب رتبههای تشریفاتی، صرف تعلیمات بیمایه یا تولیدات ضعیف یا تکراری میکند، هیچگاه سهمی در شکلگیری تمدن نخواهد داشت. دانشگاهی که قادر به فهم نیازها و سپس پاسخگویی فعال و مبتکرانه به آنها نباشد یک دانشگاه کاذب است.»
سلب قدرت تحولآفرینی از دانشگاهها با دچار شدن به آفت تقلید
امروزه برای ساخت تمدن اسلامی لازم است که بتوانیم الگوهای زندگی را درعرصههای مختلف به مردم دنیا ارائه دهیم؛ الگوهایی که برای رسیدن به آنها در وهله اول باید دست از تقلید برداشت. در اینمیان نقش دانشگاهها در تغییر مسیر زندگی ایرایان از یکسو و رسیدن به الگوهای قابل عرضه به کشورهای دیگر بسیار پررنگ است. رئیس شورای سیاستگذاری مجمع عالی علوم انسانی اسلامی در این زمینه با اشاره به لزوم تابوستیزی و تقلیدگریزی دانشگاههای تمدنساز، گفت: «آزادی و حقیقتطلبی از مهمترین ویژگیهای دانشگاه تمدنساز محسوب میشود و طبیعی است چنین دانشگاهی در هیچعرصهای دچار تابوگرایی نمیشود. هر نظریهای، از غرب باشد یا از شرق، مشهور باشد یا نباشد، قابل نقد است و نباید به مایه تحجر و تحجرورزی در دانشگاه تبدیل شود.»
بهگفته غلامی دانشگاهی میتواند در مسیر تمدنسازی قدم بردارد که آزادی پرسشگری و آزادی تحقیق را بهرسمیت شناخته و ریشه تقلید را خشکانده باشد. دانشگاه جای تقلید نیست و اگر دانشگاهی مبتلا به مرض تقلید شد و آزادی علمی را از خود سلب کرد، قدرت تحولآفرینی را بهکلی از دست خواهد داد. درحقیقت دانشگاه تمدنساز باید دانشجوپرور و نه مدرکطلب باشد، در این دانشگاه نه دانشجوی مدرکطلب جذب میشود و نه اجازه رشد چنین فرهنگ مخربی در جامعه داده میشود. اصولا کیفیتگرایی در دانشگاه تمدنساز شرایطی را فراهم میکند که نهتنها کمتر دانشجویی بهطمع اخذ مدرک به آن بیاید، بلکه زمینه گسترش این فرهنگ در جامعه نیز از بین برود. دانشگاه اصلیترین محفل برای پرورش انسانهای تمدنساز است؛ انسانهایی که هرکدام درحیطه خود بتوانند حرفی برای گفتن داشته باشند و بالطبع درمسیر الگوسازی جهانی قرار گیرند. موضوعی که غلامی آن را اینطور توضیح داده است: «دانشگاه تمدنساز باید پرورشگاه انسانهای تمدنساز باشد. جدای آنکه مهیا کردن بسترهای رشد و تعالی انسان یکی از اهداف اصلی تمدن اسلامی است، انسانهای رشدیافته عنصر اصلی و کلیدی تمدنسازی بهشمار میروند و دانشگاه تمدنساز نهفقط مسئولیت پرورش علما و دانشمندان را برعهده دارد، بلکه مرکز پرورش انسانهای رشدیافته هم است. بهبیان دیگر، دانشگاه تمدنساز یکی از میدانهای انسانسازی است و همین ماموریت در خلق شاکله دانشگاهی و مناسبات حاکم بر آن نقش بسزایی دارد. بهبیان دیگر، اگر انسانسازی بهعنوان رسالت دانشگاه منظور شد باید از مناسباتی که از اساس شرایط متضادی را با این رسالت ایجاد کردهاند، دست کشید.» رئیس شورای سیاستگذاری مجمع عالی علوم انسانی اسلامی با بیان اینکه دانشگاه تمدنساز عالم را مخلوق و مربوب خدای متعال میداند و فعالیتهای علمی در هرنوع دانش و رشتهای را کاشف صنع و تدبیر الهی تلقی میکند، گفت: «از طرف دیگر چنین دانشگاهی اتصال و بهرهگیری روشمند و موثر از تعالیم وحیانی در علوم انسانی و اجتماعی را مقتضی شکلگیری علوم انسانی و اجتماعی کارآمد و در نتیجه مایه هدایت و سعادت بشر و جامعه بشری تلقی میکند. دانشگاهی میتواند تمدنساز باشد که سطحینگری درمواجهه با علم را کنار بگذارد.» این مقام مسئول در بخش دیگری از صحبتهایش به قوانین موجود در جامعه دانشگاهی و نیاز به تغییر برخی از آنها با توجه به مقتضیات روز اشاره کرد. بهگفته او باید قبول کرد دانشگاهی موفق عمل خواهد کرد که چارچوبهای رایج درعرصه علم را متناسب با نیازها و شرایط روز منعطف کرده باشد. آنهایی که قواعد و ضوابط دانشگاهی را از خود علم جدیتر میگیرند و به هیچقیمتی حاضر به تغییر در آنها نیستند، هیچگاه قادر به بهرهگیری بهموقع از فرصتها نخواهند بود.
در دانشگاه تمدنساز فردگرایی و رفتار جزیرهای جایگاهی ندارد
یکی دیگر از نیازهای اصلی برای تمدنسازی، داشتن برنامه منسجم برای همه بخشهای دخیل این زمینه ازجمله فعالیتهای دانشگاهها بهشمار میرود. بهعبارت دیگر نمیتوان انتظار داشت با حرکتهای جزیرهای و رفتارهای شخصی تمدن اسلامی در دنیا برقرار شود. غلامی درباره این موضوع گفت: «در دانشگاه تمدنساز فردگرایی جایی ندارد یا فعالیتهای جزیرهای بهرسمیت شناخته نمیشود، چراکه در این دانشگاه همه اساتید و دانشجویان حلقات یک زنجیرهاند و با انواع همکاریها و همافزاییهای علمی و هدفمند، فرصتهای نوآوری و پیشرفت را چندبرابر میکنند. وقتی از دانشگاه تمدنساز سخن بهمیانمیآوریم فراتر از آنکه چنین دانشگاهی را فضیلتخواه تلقی کنیم، آن را الگوی فضایل میدانیم و معنایش این است که دانشگاه تمدنساز باید درساحت عمل دائما خود را به قله فضایل نزدیک کند و به یک الگوی مترقی برای آحاد جامعه در حقطلبی، خیرخواهی، انصاف، ظلمستیزی، ادب، کرامت، مسئولیتپذیری، تعاون، گذشت و فداکاری، مجاهدت و در سایر فضایل تبدیل شود.» رئیس شورای سیاستگذاری مجمع عالی علوم انسانی اسلامی دانشگاه تمدنساز را از یکسو قوه محرکه صنعت دانسته که صنعت را دانشبنیان، نوآور، کیفی و درکل رقابتی میکند. بهگفته او صنعت هم با روشن کردن موتور تولید مساله، موجب رونق چنین دانشگاهی و عینی شدن تلاشهای آن میشود. اینها جدای از سرمایههای بزرگی است که ازجانب صنعت برای توسعه تحقیقات به سمت دانشگاه سرازیر میشود و زمینه کارهای عظیم علمی را به وجود میآورد. دانشگاهی در مسیر تمدنسازی گام برمیدارد که نهفقط خودش لحظهای امیدش را برای رسیدن بههدف از دست نمیدهد، بلکه به موتور تولید امید در جامعه تبدیل میشود. داشتن نگاه انتقادی به همه مقوله و پدیدهها توسط دانشگاه تمدنساز و تبدیل شدن مراکز دانشگاهی به کانون تعاطی و تضارب افکار از دیگر نکات مطرحشده در صحبتهای غلامی است؛ موضوعی که او دربارهاش گفت: «دانشگاه تمدنساز تلاش میکند هم نگاه انتقادی را زمینهساز تحول علمی کند و هم درقبال جامعه نقش تقویتکننده و اصلاحگر داشته باشد. دانشگاه تمدنساز دانشگاهی است که نهتنها مولد عقلانیت است، بلکه همواره چراغ عقلانیت را در جامعه روشن نگه میدارد و مرز میان بود و نبود عقلانیت را پررنگ و برجسته میکند.»
دانشگاه تمدنساز از سیاستزدگی بهدور است
قطعا بهرهگیری از تجربیات گذشته یکی دیگر از نکاتی است که دانشگاههای کشور برای تبدیل شدن به دانشگاهی تمدنساز باید مدنظر قرار دهند. این مقام مسئول نیز درباره این مهم گفت: «دانشگاه تمدنساز از گذشته و میراث آن بهره میگیرد اما درگذشته نمیماند و همینطور از همه توان خود برای بهرهمندی از ظرفیتها استفاده میکند. در اصل این دانشگاه در اکنون درجا نمیزند و آیندهگراست، بهطوری که نهتنها درباره آینده گمانهزنیهای علمی دارد، بلکه مبتکرانه برای رسیدن به آینده مطلوب برنامهریزی میکند. با این وصف، دانشگاه تمدنساز افقهای بلندی را برای خود درنظر میگیرد و کمتر منفعل میشود.» رابطه دانشگاه و سیاست نیز از دیگر مقولههایی است که از چشم رئیس شورای سیاستگذاری مجمع عالی علوم انسانی اسلامی دور نمانده است؛ او سیاسی بودن دانشگاه و نه سیاستزدگی را مولفه مهمی برای دانشگاه تمدنساز دانست و گفت: «برخلاف برداشتهای غلط از رابطه دانشگاه و سیاست، آنچه دانشگاه باید از آن فاصله بگیرد سیاستزدگی است و نه سیاست. دانشگاه تمدنساز حتما ابایی از حضور متین و عالمانه درعرصه سیاست ندارد اما علاوهبر آنکه در امر سیاسی مستقل است، هم در جریانات سیاسی هضم نمیشود و هم از جوزدگی که میتواند مولود رفتارهای غیرعقلانی در دانشگاه باشد، دوری میکند.» امروز هستند دانشگاههایی که با اتخاذ رویکرد جهانی توانستهاند به یکی از محفلهای علمی درتمام دنیا تبدیل شوند، مسالهای که بالطبع میتواند از دیگر مولفههای مهم برای دانشگاه تمدنساز تلقی شود. غلامی در پایان صحبتهایش به این مهم تاکید و خاطرنشان کرد: «دانشگاه تمدنساز رویکرد جهانی دارد که این مهم دو معنا دارد؛ یکی اینکه محصولات علمی آن جهانی است، لذا در جهان مرجعیت علمی دارد و دیگر اینکه در روابط و همکاریهای علمی با سایر دانشگاهها بدون آنکه هویت خود را از دست بدهد، دچار وادادگی شود و به اسم همکاری در دانشگاههای دیگر هضم شود، پیشتاز است.»
*نویسنده: زهرا رمضانی، روزنامهنگار