به گزارش «فرهیختگان»، اینکه همه دنیا درگیر بیماری کرونا شده واقعی است، اینکه همه کشورهای دنیا روزانه تعداد قابلتوجهی از موارد ابتلا و مرگومیر ناشی از این ویروس را دارند و آمارهای آنهم وجود دارد واقعی است، اینکه کرونا هنوز نه داروی قطعی برای درمان دارد و نه واکسنی برای پیشگیری، از همه اینها واقعیتر، منتها چیزی که باعث میشود این واقعیات تاحدی تحت کنترل قرار گیرند و از وضعیتی تحتعنوان وضعیت قرمز نام نبریم، مدیریت کروناست. مدیریت شیوع و همهگیری این ویروس در کشورهای مختلف باعث شده است در بعضی کشورها مردم آزادانه بدون استفاده از ماسک به امور روزانهشان بپردازند و در بعضی دیگر از کشورها هم از ترس ابتلا حتی بیش از یک ماسک بهصورت بزنند و روزانه حتی رکورد موارد ابتلا و مرگومیر را هم جابهجا کنند. براساس آخرین آمارها چیزی حدود 43میلیون نفر از مردم دنیا تا بهحال به این ویروس مبتلا شدهاند و بیش از یکمیلیون نفر نیز جان خود را از دست دادهاند. البته در هر دوی این آمارها انقلت جدی وارد است. در همین ایران خودمان متخصصان معتقدند باید موارد مرگومیرها را در عدد 2 و بیشتر ضرب کنیم تا به عدد اصلی برسیم. با این اوصاف همانطور که گفتیم اینکه ایران و سایر کشورها در کجای جدول بیشترین موارد ابتلا و مرگومیر قرار دارند، مساله حائز اهمیتی است که ارتباط مستقیم با مدیریت این بیماری دارد.
با تکیه بر همین مطلب نگاهی دوباره به آمارها نشان میدهد ایران شاید در موارد ابتلا به ویروس کرونا در 10 کشور اول دنیا حضور نداشته باشد، ولی در میزان مرگومیر کروناییها، جزء رتبههای بالاست و این مساله نگرانیهای جدی را ایجاد کرده است. جابهجایی روزانه رکورد ابتلا و مرگومیر بر اثر کرونا در ایران مسالهای است که پروسه مقابله با این ویروس را هرروز پیچیدهتر از قبل میکند و نشان از این دارد راهی که تا امروز در مدیریت این همهگیری در کشور آمدهایم، ایرادات جدی دارد. ایراداتی که خیلی هم نیاز به اعلام نظر متخصصان ندارد (هرچند متخصصان و کارشناسان نیز به کرات به این مساله اشاره کردهاند) و ما بارها در همین روزنامه به آنها اشاره کردیم. برای نمونه عدم اجرای محدودیتهای جدی و مواجهه فانتزی با شیوع این بیماری یکی از جدیترین ایراداتی بوده که از ابتدا وجود داشته و شرایطی را برای ما رقم زده است که در این چندماه سرد سال، هرروز منتظر شنیدن اخبار ناگوار و تلاقی هولناک آنفلوآنزا با کرونا هستیم. راهها و معابر بینشهری بازند و مردم به مسافرت میروند، الزام استفاده از ماسک و رعایت فرامین بهداشتی کاهش پیدا کرده است، اجتماعات تا حدی در جریانند و کارمندان هم تا حد خطرناکی همه در محل کارشان حاضرند، محدودیتها مقطعی و کوتاه و بدون نتیجه ماندهاند و... خلاصه اینکه به بهانه معیشت و اقتصاد، سلامت مردم بازیچه سیاستهایی شده است که تقریبا در هیچکدام از کشورهای دنیا به این صورت اجرا نمیشود و همین باعث شده است با تاسف هرروز از حال ناخوش فعلی و ناخوشتر آینده در ایران بنویسیم.
محوریت وزارت بهداشت و ورود نیروهای داوطلب به عرصه مقابله با کرونا
پیرو تمام آن چیزهایی که در مقدمه گزارش آمد و مدیریت فشل بیماری کرونا در کشور و وضعیت نابسامان این همهگیری در ایران، رهبر معظم انقلاب دیداری حضوری با اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا داشتند. نکات قابلتوجه و تامل موجود در سخنان رهبری بهخوبی نشاندهنده وخامت اوضاع در ماجرای این همهگیری است. رهبری در ابتدای جلسه هدف از تشکیل این جلسه را که به دعوت ایشان تشکیل شد، وضعیت تاسفبار بیماری کرونا در کشور و لزوم تلاش مضاعف و بهکارگیری ابتکارات جدید برای مواجهه با این ویروس، بیان کردند. ایشان لازمه اعمال مدیریت صحیح و مناسب را اتخاذ تصمیمهای قاطع حاکمیتی، اقناع افکارعمومی و همکاری همه دستگاهها و همچنین همکاری مردم دانستند و فرمودند: «از آنجاکه جنبههای امنیتی و اقتصادی نیز نشأتگرفته از همین بیماری است، بنابراین اصل و اولویت در تصمیمگیریها، سلامت مردم است.»
لزوم راهاندازی فوری یک عقبه قرارگاهی و عملیاتی برای اجرای تصمیمات ستاد ملی مقابله با کرونا و نظارت بر اجرا و محوریت وزارت بهداشت برای تعیین مصادیق محدودیتها از توصیههایی بودند که رهبری به اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا داشتند. ایشان فرمودند: «هنگامی که وزارت بهداشت، مصادیق محدودیت را تعیین کرد، بقیه دستگاهها باید بدون درنظر گرفتن ملاحظات دیگر، آنها را رعایت و اجرا کنند.» به حداقل رساندن مراجعات به دستگاههای اجرایی با افزایش خدمات الکترونیک و شنیدهشدن یک حرف واحد از جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا» توصیههای بعدی و موکد حضرت آیتالله خامنهای بود. رهبر انقلاب همچنین با اشاره به حضور پرشمار نیروهای داوطلب در ماههای اول شیوع بیماری و خدمات موثر آنان همانند کمک به پرستاران، ضدعفونیکردن دستگاهها و معابر، راهنمایی خانوادهها و کمک به افراد سالمند، استمرار این فعالیتها را مورد تاکید قرار دادند و از نیروهای داوطلب مخلص و جوانان مومن و صالح خواستند بار دیگر وارد میدان شوند.
فرمان مدیریت کرونا در دستان وزارت بهداشت
با مروری بر سخنان رهبری در جمع اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا، به اهمیت اتخاذ راهکار فوری و اثربخش برای مدیریت این بیماری در کشور پی میبریم. مسالهای که متاسفانه در چندماهی که کرونا تمام کشور را درگیر کرده است، نشانی از آن دیده نمیشود. با راهکارهایی نیمبند و بدون ضمانت اجرایی سلامت مردم به مخاطره افتاده است. محوریت قرار گرفتن وزارت بهداشت و فراخواندن نیروهای داوطلب به میدان خدمترسانی به مردم را میتوان دو مساله بسیار مهم در سخنان رهبری در کنار سایر نکات بیانشده دانست. درمورد اول و سکانداری وزارت بهداشت میتوان اینطور برداشت کرد رهبری با تعیین تکلیف کردن پروسه مدیریت ویروس کرونا و در محوریت قرار دادن وزارت بهداشت به اختلافنظرها و مجادلات درونی دولت و ستاد ملی کرونا پایان دادند. بد نیست برای تصدیق این مساله به سخنان و گلایههای اخیر وزیر بهداشت و برخی متخصصان حاضر در ستاد ملی کرونا اشاره کنیم.
سعید نمکی وزیر بهداشت چند روز پیش طی سخنان قابلتاملی از مدل مواجهه با همهگیری کرونا در کشور انتقاد کرد و گفت: «یکی از دردهای درونم این است که نمیتوان اپیدمی را با خواهش جمع کرد. چندوقت است داریم التماس میکنیم، اما کدامیک از پروازهای ما منطبق با پروتکلهای بهداشتی است؟ نمیدانم چه کسی باید اینها را حل کند. چندماه است که داریم خواهش میکنیم؟ چقدر من و همکارانم باید التماس کنیم؟ کجای دنیا وزیر بهداشت و پرسنل بهداشت و درمان دارند التماس میکنند؟ در کشورهایی که در جمعکردن اپیدمی توفیق حاصل کردند، وزیر بهداشت مینویسد و میخواهد و همه مکلف به اجرا هستند. اینجا وزیر بهداشت تمنا میکند، خواهش میکند و زانو میزند، اما کسی گوش نمیدهد. کدامیک از اتوبوسهای ما منطبق با اصول پروتکلهای بهداشتی است؟ در تهران اعلام کردهایم داخل شهر منبع توسعه ویروس است که با جهشهایی که ویروس پیدا کرده، قدرت سرایتش ۱۰ برابر شده است. گفتند تا پایان اردیبهشت اتوبوس اضافه میشود، اما یک اتوبوس هم اضافه نشد. اعلام شد که هرکس ماسک نزند، جریمه میشود. من در سه، چهار روز قبل در خیابان تماشا کردم که ۴۰ درصد از افرادی که در اتوبوس بودند ماسک نزدهاند، آیا میتوان به این صورت عفونت جمع کرد؟ فقط من و همکارانم باید ته رودخانه جنازه و زخمی جمع کنیم؟ در ستاد ملی تقاضا کردیم هرکس که ماسک نزد، جریمه کنید، اما بروید آمار را دربیاورید که چند نفر را جریمه کردند. گفتیم جادهها را ببندید، چندتا را بستند؟ اینطور که نمیشود اپیدمی جمع کرد. اگر این بال شکسته ما را ترمیم نکنند، اپیدمی در این مملکت جمع نمیشود و ما ته رودخانه باید جنازه جمع کنیم. ما این ضعف را که ضعف بزرگی است، داریم. یعنی ضعف عدم حمایت از اجرای پروتکل و ضعف عدم ایستادن درمقابل پروتکلشکن و قانونشکن و برخورد با آنها. ایهاالناس بدانید که من بهعنوان وزیر بهداشت نمیتوانم بهتنهایی این اپیدمی و وضعیت را جمع کنم و جمعکردن آن اصل بسیار فراتر از این میخواهد. اگر روزی قرار باشد که عدم توفیق در مدیریت اپیدمی را به حساب وزارت بهداشت بنویسند، دهانم باز خواهد شد و خواهم گفت که چه کسانی چه کردند. اجازه نمیدهم که خون شهید سلامت پایمال دغدغههای دیگر شود.»
پیش از این هم وزیر بهداشت و هم دیگر مدیران و متخصصان این مجموعه از روند مدیریت کرونا در کشور انتقاد کرده بودند و بهنوعی توپ را به زمین دولت و عدم اجرای سیاستهای جدی و اعمال محدودیتهای اثرگذار انداخته بودند. به هر تفسیر این اظهارات بهعلاوه قبلیها و گلایههایی که هرروز از سمت برخی مسئولان و متخصصان میشنویم بهخوبی نشان میدهد تا بهامروز ستاد ملی مقابله با کرونا به ریاست حسن روحانی نتوانسته است توفیقی در مواجهه با این همهگیری کشنده بهدست آورد و حالا باید دید با در محوریت قرار گرفتن وزارت بهداشت، چه تغییری در روند مقابله با این بیماری در کشور ایجاد خواهد شد.
بیسرانجام ماندن سناریوی فاصلهگذاری هوشمند، در نظر نگرفتن پیوستهای فرهنگی و اجتماعی در ارائه راهکارهای مقابلهای، عدم اعمال محدودیتهای جدی خصوصا ایجاد محدودیت در معابر بینشهری و جلوگیری از مسافرتها، عدم اجرای درست و طولانیمدت دورکاری کارمندان، بازگشایی مدارس در ایام اوج کرونا، برگزاری آزمونهای سراسری در ایام اوج کرونا، عدم لغو طرح ترافیک، عدم پوشش کافی مسافران توسط حملونقل عمومی، اتخاذ تصمیمات شاذ و بدون ضمانت اجرایی مثل جریمه افرادی که ماسک به صورت ندارند و... همه بخشی از سیاستهایی بوده است که تا بهامروز توسط ستاد ملی کرونا اتخاذشده اما اثر محسوسی بر آمار ابتلا و مرگومیر ناشی از این بیماری نداشته است.
نیروهای داوطلب، دوباره در میدان
سوای ماجرای مدیریت ضعیف شیوع کرونا در کشور، یکی دیگر از مسائلی که خلأ آن حسابی احساس شد، خصوصا با پیشینهای که در موج اول کرونا از خود بهجا گذاشته بودند، نیروهای داوطلب و مردمی بودند. بهخوبی بهیاد داریم در موج اول شیوع کرونا نیروهای داوطلب و مردمی با حضور پررنگ در عرصه خدمترسانیها به مردم و کادر درمان بار سنگینی را از دوش مسئولان و نیروهای سازمانی برداشتند. تهیه ماسک آنهم در روزهای هولناکی که تقریبا ماسک در همهجای کشور کمیاب شده بود، تولید مواد ضدعفونیکننده در روزهایی که یک ظرف کوچک از این مواد قیمت نجومی داشت، تولید گان و شیلد و... که کادر درمان بهشدت به آن نیاز داشتند و همچنین همراهی و حضور فیزیکی در بیمارستانها همه اهم اقداماتی بود که نیروهای مردمی و داوطلب آن را اجرایی کردند و توانستیم به توفیقاتی در مسیر مدیریت کرونا برسیم و حتی شاهد کاهش تعداد موارد مرگومیر ناشی از این بیماری به اعداد دورقمی باشیم. بسیاری از مساجد، پایگاههای بسیج محلی و... به مراکزی برای تولید و توزیع مواد و اقلام بهداشتی تبدیل شدند و درکنار آن بستههای مواد غذایی و اقلام مورد نیاز خانوارهای کمبضاعت و بیبضاعت هم تهیه شد تا در این وضعیت نابسامان دراختیار خانوادهها قرار گیرند. البته همه این اقدامات را باید درکنار آورده روانی حضور این افراد بین مردم و در راستای پیشگیری از ابتلای آنها به کرونا دید. خلاصه امر اینکه این گل کاشتن نیروهای مردمی و داوطلب باعث شد اینبار و با اوجگیری دوباره کرونا در کشور رهبری درخواست تکرار آن حماسه را داشته باشند تا هم ضعف و خلئی در پوشش اقلام بهداشتی نداشته باشیم و هم اینکه کمکحالی برای کادر درمان در این اوضاع و خستگی شدید آنها باشد.
نیروهای داوطلب اهمیت و لزوم حضورشان را در کنترل موج اول کرونا نشان دادند
در ارتباط با مساله مدیریت کرونا و ضعف و قوتهایی که در این مسیر وجود داشت و دارد نوشتیم، زیاد هم نوشتیم. حالا باید منتظر بمانیم ببینیم با فرامین اخیر رهبری تغییری در این رویه ازسوی ستاد ملی مقابله با کرونا ایجاد میشود یا نه، اما دررابطه با ورود جدیتر و دوباره نیروهای داوطلب و مردمی با مهدی مسکنی، دبیر قرارگاه جهادی امامرضا(ع) گفتوگویی انجام دادیم.
مسکنی در ابتدا در تشریح لزوم وجود و حضور نیروهای داوطلب و مردمی درجریان مقابله سراسری با ویروس کرونا در کشور به «فرهیختگان» گفت: «اینکه فلسفه وجودی گروههای جهادی چقدر کمک میکند مساله کرونا مدیریت شود و بهنوعی اثربخش هم باشد این است که شاهد بودیم بعد از تجربه موج اول کرونا، به هر دلیلی حضور بچههای جهادی اعم از NGOها و افراد تاثیرگذار و حتی آن کاسبی که در محله خود با نیت خیری کار مردم را دنبال میکند، پررنگ بود روحی را در جامعه میدمد که فارغ از اثرات فیزیکی و مکانیکی که دارد فضایی را در جامعه ایجاد میکند و آن روح همزیستی و توجه به مسائل بهداشتی و... است. ما این مساله اثرات کالبدی را در محاسبات لحاظ نمیکنیم. وقتی بچه یک خانواده در کار جهادی شرکت میکند روحی را در جامعه ایجاد میکند. روح کمک کردن را، این روح در آمریکا و کشورهای اروپایی وجود ندارد و همین باعث میشود بهخاطر یک دستمالکاغذی به جان هم بیفتند. لذا این بحث کالبدی کار مهم است و این بحثی است که در جامعه دمیده میشود. اینکه این بچهها در زمینه کالبدی هم میتوانند کار کنند واقعا اثربخش بود. اتفاقاتی که در حوزه تولید ماسک صورت گرفت کشور را از بحران نجات داد. اتفاقاتی که در حوزه مواد ضدعفونی افتاد واقعا کشور را نجات داد و آرامشی را به جامعه تزریق کرد. اتفاقاتی که در بیمارستانها رخ داد کار بزرگی بود، در فضایی که پرستاران ما گرفتار و خسته بودند گروههای مختلف سرکشی کردند و حتی به بیماران در بخشهای بیمارستان خدمات ارائه میکردند مثلا غذا میدادند، بستههای مقوی میدادند. طرف احساس میکرد در این شرایط سخت بخشی از جامعه آن را میبیند و به او کمک میکند. اینها اتفاقات مفیدی بود که صورت گرفت. اینکه در این فاز از کار چه کار کنیم مهم است. موج سومی است که آقا مردم را شفاف میطلبند. موج اول ولادت امامزمان بود که آقا این امر را آغاز کردند. موج دوم تقریبا در ایام عید قربان بود که موج دوم خیلی تکان نخورد. این موج سوم دقیقا در ایام آغاز امامت امامزمان است. این مساله خودش پیامی دارد. پیام این امر در کلام آقا نیز مشخص است. واقعا باید دعا و نیایش را جدی گرفت. به بحثهای دیگر هم توجه جدی داریم اما این مقوله را نیز باید جدی نگاه کنیم. بحث ظهور و توجه مردم را تبدیل به فرصت کرد. امروز باید به داد همنوعان رسید که انشاءالله طلیعه ظهور باشد.»
اراده و قدرت مدیران عالی باید به کمک نیروهای جهادی بیاید
قرارگاه جهادی امامرضا(ع) همواره در اقدامات عامالمنفعه و جهادی حضور پررنگ داشته است. اینبار هم مثل همه دفعات گذشته، مسکنی دراینباره گفت: «در قرارگاه جهادی امامرضا(ع) از پریروز که فرمایشات آقا را شنیدیم یک سامانه برای سازماندهی نیروهای داوطلب راهاندازی کردیم. البته در مرحله اول کرونا با سامانه سایه برای شناسایی نیازمندان جلو رفتیم و آن سامانه جا افتاده و کار خود را انجام میدهد و در این سیستم هم کار خود را در این موج جلو میبرد اما یکسالونیم است روی این سامانه که تحتعنوان «پا کاریم» طراحیشده کار میکنیم و وقتی آقا این بحث را مطرح کردند بچهها همت کرده و رونمایی آن را با این اتفاق بزرگ همزمان کردیم. تا الان هم که من با شما صحبت میکنم 134هزار نفر نیروی داوطلب از سرتاسر کشور روی این سامانه ثبتنام کردهاند که بتوانند در آن مواقع حساس و ماموریتهایی که طراحی میشود و با سازماندهی که برای آنها صورتگرفته، کمک کنند. نکتهای که وجود دارد براساس سری قبل بعد از دستوری که آقا دادند ارتباط را با نهادها برقرار کردیم. نهادهایی که فکر میکردیم هستند و یک لبیک گفتیم که در خدمت هستیم. ما در ستاد کرونا هستیم و آنجا هم بهمحض لزوم حضور نیروها اعلام آمادهباش کردیم و تا الان رویکرد برای پذیرش بچههای جهادی خوب بود و تجربه نشان داده از سطوح بالا کار را خوب میبندیم و وقتی در لایههای میانی میآید کار قفل میشود. آنجا اراده مدیران عالی باید به کمک نیروهای مردمی و جهادی بیاید یعنی نیروهای مردمی و جهادی نیروهای دستوپاگیر نیستند و نیروهایی نیستند که کار ابتر و ناقص باشد. این امر در لایههای میانی نیاز به کمک بیشتری دارد و اگر کمک نکنند در سطح نمادین و جلسات و اعلام حضور میماند و منجر به مداخله موثر نمیشود.»
3 چالش اصلی گروههای مردمی؛ نهادها بهجای نگاه تصدیگرایانه، حمایت کنند
مسکنی در تشریح چرایی این عدم فروغ فعالیتهای جهادی نیروهای داوطلب در موج دوم کرونا گفت: «بهنظر من سه عامل وجود داشت که باعث شد در موج دوم آن حجم اقداماتی را که در موج اول شاهدش بودیم نبینیم. یک اینکه بچههای جهادی از دوم اسفند تا تقریبا عیدفطر که همه وارد کمکهای عید فطر شدند، همه پرقدرت جلو آمدند. فکر نمیکردیم این کار مستمر بماند و هر آنچه از نظر نیرو و تجهیزات و امکانات داشتند به میدان آوردند. بههرحال بچههای جهادی هم ظرفیتهای محدودی دارند چون با ظرفیتهای مردمی گره خورده است. قدری تحلیل لجستیکی و تحلیل قوایی هم داشتند. یک نکته این است و نکته دوم اینکه اتفاقات عجیبی میدیدیم. از ایام دوم اسفند تا 15فروردین نیروهای جهادی و مردمی خوب کار میکردند چون یکسری از کارمندان دولتی در خانهها بودند و ترسیده بودند. از 15فروردین که کارمندان سر کار آمدند مداخله کردند و در فاز ساماندهی ظرفیتهای مردمی وارد شدند و واقعا آزادیعمل و ابتکارعمل و فضای بچههای جهادی از بین رفت. این امر باید در موج سوم جدی گرفته شود که نیروهای مردمی نیروهای چریک و آتشبهاختیار و گوش به فرمان آقا هستند که منظم هم کار میکنند. در این نیروهای مردمی قواعد داریم یعنی اگر گروههای جهادی در منطقهای باشند، گروه جهادی دیگری به آن منطقه نمیرود. قوانین نانوشته داریم. حسابوکتابها مرتب است و نیاز به این نداریم که دستور دولتی یا نهادی سازماندهی را صورت دهد. اگر لازم باشد این بچهها دور هم جمع میشوند هماهنگی را انجام میدهند. نکته بعدی کارهای نمایشیکردن است که شاید ما هم در این تله گرفتار شدیم. این برکت کار را از بین برد. در موج اول چه اتفاقاتی افتاد؟ نهادها وسط آمدند و بستههای غذایی را به شکلهای مختلف و با کامیونهای مختلف و تصاویر مختلف نمایش دادند و مردمیها عقب رفتند. مردمیها گفتند نهادها به میدان آمدهاند و پرقدرت کار میکنند، نهادها دقت نکردند یکبار هستند و این جریان نیاز به استمرار دارد و اگر به مردم گره نخورند این استمرار از بین میرود. درصدی از مشارکت و حضور مردم را حضور نهادها سوزاند. دقیقا اتفاقی که در اربعین رخ میداد و موکب زدند و حالا کسانی که فلافل میدادند نگران بودند و احساس کوچکی و رقابت کردند. کار مردمی ادبیاتی دارد،خواهشا نهادها ورود تصدیگرانه نکنند، بلکه از گروههای مردمی حمایت داشته باشند.»