به گزارش «فرهیختگان»، نادر جعفری، استاد هسته بازاریابی سیاسی مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع) طی یادداشتی به مناسبت سالگرد رحلت آیتالله مهدویکنی در روزنامه «فرهیختگان» نوشت:
۱- مقدمه و طرحمساله
بازاریابی سیاسی، دانشی میانرشتهای است که از پیوند رویکردها و فنون بازاریابی با حوزه سیاست در مقولههای کاربردیِ دولت، انتخابات و دیپلماسی حاصل شده و سعی خود را مصروف تبیین و تحلیل رفتارها و اقدامهای احزاب، سیاستمداران و دولتها در عرصههای داخلی و بینالمللی کرده است. سابقه پژوهشهای مرتبط با این حوزه به دهه ۱۹۶۰ و سالهای پس از آن برمیگردد که عمدتا تبلیغات سیاسی کاندیداها مورد مطالعه قرار میگرفت. یک مرور اجمالی نشان میدهد حوزه مطالعاتی بازاریابی سیاسی با بیش از سه دهه سابقه متمرکز در جهان، ترکیب نوینی از پیوند میان بازاریابی، سیاست و ارتباطات را به مدد دانشهای مکمل دیگری فراهم کرده و مطالعه آن میتواند زمینهساز کارآمدی بیشتر نظام انتخابات ملی و در پی آن نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران شود. با این وجود مطالعه بازاریابی سیاسی با رویکرد ایرانی-اسلامی و با اهداف زیر میتواند مورد مطالعه، آموزش و پژوهش قرار گیرد.
شناخت مبانی علمی موجود و مطالعه پژوهشهای تطبیقی در سایر کشورها
تلاش برای بازخوانی بازاریابی سیاسی با مبانی معرفتشناختی و انسانشناختی اسلامی و ایرانی
تطبیق بازاریابی سیاسی با نمونههای شاخص بومی برگرفته از سرچشمههای معرفتی اسلامی
و اما اینکه چرا این تطبیق با اتکا به شخصیت و سیره آیتالله مهدویکنی رحمةاللهعلیه آغاز و طرح میشود را باید در وهله نخست مرهون یگانه و منحصربهفرد بودن تجربه استاد در بیش از نیمقرن فعالیت مستقیم سیاسی (از پیش از انقلاب اسلامی) و سوابق متعدد مسئولیتهای سیاسی ایشان (پس از انقلاب اسلامی) بدانیم. افزون براین، ویژگیهای شخصیتی متمایز و برجسته ایشان نیز این تطبیق را ضروری میسازد. ازجمله:
یک) استاد یک کل واحد هستند. به این معنا که برای اخلاق از سیاست نمیگذرند و برای سیاست هم از اخلاق نمیگذرند؛ هم اخلاق، هم دیانت، هم سیاست، و هم اجرا را مجموعا در خود داشتهاند و این باور را به عمل درآوردهاند.
دو) تایید خاص حضرت امام نسبت به ایشان در جمله معروف: «... ما از سابق ایشان را ارادت داشتیم و حالا هم ارادت داریم و بعدها هم ارادت خواهیم داشت به ایشان.» (دیدار با نخستوزیر و اعضای هیات دولت به تاریخ 1360.5.31 به نقل از امامخمینی، ۱۳۶۴، ج۱۵: ۲۲۴) نشانگر پختگی ایشان از همان آغاز راه مسئولیتپذیری و عملکرد سیاسی در پیروزی انقلاب اسلامی و تداوم مسیر آن است. لذا به باور نویسنده، عمل و رفتار سیاسی ایشان را نباید تطوری و روبه تکامل دانست (اگرچه این روند هم در مسیر زندگی اجتماعی و سیاسی افراد، طبیعی تلقی میشود) بلکه مبانی و اصول مورداتکای استاد، واحد و یکپارچهاند لذا اقتضائات محیطی و محدثه، زمینهساز تجلی رفتار و عمل متناسب با آن اقتضائات شدهاند.
سه) وجهغالب در معرفی استاد و بهعبارتی وجهه بیشتر شناختهشده از ایشان «فقیه بصیر» است. متضمن این معنای درست که فقه در منظر استاد، متکفل ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان است و خود ایشان هم از این لحاظ جامعالابعادند.
چهار) همراهی نظر و عمل در استاد. ایشان مظهر عمل به همان چیزهایی است که به آنها توصیه هم میکند: اگر همگان را به اخلاق سیاسی توصیه میکند، خود پایبند و مظهر آن است و اگر به سیاست اخلاقی معتقد است، رفتار سیاسی وی را میتوان اتم مصادیق آن به شمار آورد. این همراهی نظر و عمل در تمامی موضعگیریهای سیاسی استاد میتواند مورد توجه واقع شود.
۲- چارچوب نظری و پیشینه
چارچوب نظری این پژوهش در دو بخش تدوین شده است: چیستی بازاریابی سیاسی و بازاریابی سیاسی در عمل. در بخش نخست سعی شده پیشینه نظری (مفاهیم، نشریهها و مدلها) مرور شود و در بخش دوم به پیشینه تجربی و پژوهشهای مرتبط با بازاریابی سیاسی اشاره شده است.
۳- روشمندی مقاله
در مطالعه سیره آیتالله مهدویکنی(ره) از چشمانداز بازاریابی سیاسی، ابتدا اندیشههای استاد بهعنوان زیربنای عمل ایشان، از خلال نوشتهها و گفتههای استاد مرور و معرفی میشوند و سپس عمل و موضع ایشان در خلال فعالیتهای سیاسی بهعنوان شاهدی بر اندیشههای پیشگفته مورد بررسی قرار میگیرند. برای این بخش اخیر، مطابق چارچوب مطرحشده در بازاریابی سیاسی، سهگانه دولت، انتخابات و بینالملل مورد توجه این مقاله است: نخست در سطح بازاریابی سیاسی دولت: دوران وزارت و دولت موقت استاد مرور میشود. سپس در سطح بازاریابی سیاسی انتخابات: مروری بر مواضع استاد در قبال چهار دهه انتخابات: دهه ۶۰ (مجلس سوم)، دهه ۷۰ (ریاستجمهوری ۷۶)، دهه ۸۰ (ریاست خبرگان ۸۹) و دهه ۹۰ (ریاستجمهوری ۹۲) میشود و نهایتا در سطح بازاریابی سیاسیِ بینالمللی نیز مختصرا به برخی مواضع ایشان اشاره میشود. منابع اصلی برای گردآوری دادههای موردنظر در این مقاله عمدتا دو کتاب «خاطرات آیتالله مهدویکنی(ره)» (۱۳۸۵) و «مجموعه خطبهها و سخنرانیهای ایشان در نمازجمعه تهران» (۱۳۹۳) و گزیدهای از مصاحبهها و اظهارنظرهای مرتبط با ایشان در وقایع و رخدادهای یادشده است.
۴- یافتهها
۴ –الف) اندیشههای استاد
مرور و شناسایی دیدگاههای اخلاقی، تجویزی و توصیهای آیتالله مهدویکنی(ره) درباره سه وجه بازاریابی سیاسی، یعنی انتخابات، دولت، و وجهه بینالمللی بهترتیب گزارههای اندیشهای زیر را مینمایاند. درخصوص هر اندیشه تلاش میشود دستکم به یک نمونه از اظهارات ایشان استناد شود:
گزاره اندیشهای ۱- باور عمیق به نظر مردم؛ بهویژه در امر انتخاب رهبر
«در این هشت سال - که انشاءالله برای امام هشتسالهایی هم بگذرد... و حادثهای هم نباشد. - اگر حادثهای پیش بیاید اینها یک مجلسی تشکیل میدهند و رهبر آینده را تعیین میکنند؛ آن هم درصورتی که رهبر، خودش متعین نشود. چون تعیین در جایی است که معلوم نباشد... اگر همه مردم، اکثریت مردم یک کسی را به رهبری پذیرفتند باز نیاز به مجلس خبرگان نیست.» (نمازجمعه 1361.9.5)
گزاره اندیشهای ۲- ضرورت مشارکت حداکثری مردم در عرصه انتخابات به منزله یک تکلیف شرعی
«من به همه ملت ایران عرض میکنم که شما اگر با من قهر کردید یا با فلان مسئول قهر کردید، با اسلام که قهر نکردید، با انقلاب که قهر نکردید. مبادا کسی در انتخابات شرکت نکند که این معنایش قهر با اسلام و انقلاب و ملت ایران است. باید همه شرکت کنند و این بایدی که من میگویم، «تکلیف شرعی» است نه تکلیف دولتی؛ به آن معنا که اگر مردم نیامدند مواخذه میشوند.» (نمازجمعه 63.1.17)
گزاره اندیشهای ۳- لزوم انتخاب اصلح بهعنوان یک ضرورت قرآنی (به استناد آیات شریفه زمر: 17و18)
«ما در انتخابات در عین حال که باید کسانی را انتخاب کنیم که صلاحیتها را داشته باشند، باید «بهترین» را انتخاب کنیم. زیرا قرآن همیشه ما را دعوت به خیر و احسن میکند و مادامی که فرد احسن، موجود است ما نباید به دنبال فرد حَسَن برویم: «فبَشِّر عبادِی الَّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَه أُولَئِک الَّذِینَ هدَاهمُ اللَّه وَأُولَئِک همْ أُولُو الألْبَابِ.1» (نمازجمعه 62.11.7)
موضوع انتخابات و ضرورت انتخاب اصلح و نهفقط صالحها بهعنوان یک رویکرد قرآنی
«ما از قرآن استفاده میکنیم که راهی را که باید در زندگی انتخاب کنیم، همیشه باید راه احسن باشد و انتخاب اصلح داشته باشیم. از قرآن اینطور استفاده میشود که ما در دنیا سه راه بیشتر نداریم: یا راه بد یا راه خوب یا راه خوبتر. ولی قرآن غالبا ما را دعوت به خوبتر میکند نه خوب... . در مراحل مختلف زندگی... در همهچیز، قرآن ما را دعوت به «بهتر» میکند نه به «خوب»... اگر ما خوبترها را کنار بگذاریم، این یک سنتی خواهد شد و به تدریج خوبها کنار خواهند رفت و ناامیدی در جامعه رواج پیدا میکند.» (نمازجمعه 63.1.17)
گزاره اندیشهای ۴- ضرورت نقشآفرینی نهادهای روحانی
«مساله انتخابات، مهمترین موضوعی است که ما از نظر مسائل سیاسی و اجتماعی در مملکت داریم. بنابراین روحانیت نمیتواند در این مورد - به این اعتبار که بعضی میگویند روحانیون وقتی دخالت کنند دیگران دستشان کوتاه میشود!- بیتفاوت باشد. اینجا گویا ما سر دوراهی هستیم: یا اینکه روحانیون اصلا اظهارنظر نکنند و کنار بنشینند که این مساله خواستِ دشمنان ماست؛ یا اینکه روحانیون دخالت کنند و دخالت آنها اینطور است که صالحها و اصلحها را برای مردم معرفی کنند که البته در این میان خواهناخواه عدهای کنار گذاشته میشوند.» (نمازجمعه 62.11.7)
گزاره اندیشهای ۵- انتخاب تبلیغی، یعنی انتخابات وابسته به تبلیغات از نوع غربی، در حکومت اسلامی صحیح و واقعی نیست
«این نوع «انتخاب تبلیغی» از نوع انتخابات غربیهاست که میخواهند خود را با وعدههای دروغین به مردم معرفی کنند و بگویند ما چنین و چنان میکنیم تا مردم به آنها امیدوار شوند و رأی دهند، بدون اینکه از سابقه آنها خبری داشته باشند، بدون اینکه از فعالیت آنها خبری داشته باشند، حال اگر فردی بیاید و به مردم وعدههای دروغ بدهد که من چنین و چنان خواهم کرد و مردم هم گول او را بخورند و انتخابش کنند، اگر مردم او را نمیشناسند، پس با این تبلیغات، انتخاب واقعی انجام نمیشود.» (نمازجمعه 62.11.7)
گزاره اندیشهای ۶- منع انحصارطلبی نهادهای موثر در انتخابات (تکرار توصیه حضرت امام)
«امام هم در پیامی فرمودند که جامعه مدرسین، جامعه روحانیت و احزاب، طوری در انتخابات برخورد نکنند که مردم خیال کنند انحصارطلبی است و شما یک عدهای را خودتان میخواهید انتخاب کنید ولو در این میان افراد دیگری هم باشند که صلاحیت داشته باشند.» (نمازجمعه 62.11.7)
گزاره اندیشهای ۷- اهمیت خلوص نیتِ داوطلبان ورود به انتخابات
«... واقعا در سراسر ایران کسانی - از روحانی و غیرروحانی- که صلاحیتهایی دارند و ما آنها را نشناختهایم، آنها خود را معرفی کنند و به میدان بیایند که این خود یک وظیفه است... {بگویید} خدایا من برای خاطر تو به میدان مبارزه آمدم و خودم را عرضه کردم؛ حال ممکن است یک کسی خود را عرضه کند و رای هم نیاورد این چه اشکالی دارد؟» (نمازجمعه 62.11.7)
گزاره اندیشهای ۸- رد صنفگرایی در عرصه انتخابات و تاکید بر کارکرد اصلی انتخابات: انسجام اجتماعی
«حتی امام به برادران بازاری فرمودند شما هم به میدان بیایید و همه اصناف و اقشار باید بیایند اما نه به آن صورت که جریان انتخابات جریان صنفی شود. زیرا ما در اسلام صنفگرایی نداریم بلکه باید طوری شود که دلها و افکار بیشتر به هم نزدیک شود و همه بتوانیم افراد بهتر را بشناسیم و انشاءالله در انتخابات شرکت کنیم.» (نمازجمعه 62.11.7)
گزاره اندیشهای ۹- ضرورت رشد آگاهی مردم بهگونهای که خود بتوانند اهل تشخیص و انتخاب باشند
«به نظر من اگر شما مردم {به انتخاب خودتان} همه اسامی را قبول کنید یا بعضی را قبول کنید، اگر این حالت انتخاب در شما باشد برای ملّت ما و انقلاب ما مفیدتر است... بیایید همانطور که امام به مردم بیداری و روشنی میدهند که «مردم، خودتان به فکر بیفتید»، همه گروهها بیایند بگویند نظر ما این افراد است ولی شما باز هم بروید به دنبال انتخاب و این عملی که انجام شده طلیعه انتخاب است.» (نمازجمعه 63.1.17)
گزاره اندیشهای ۱۰- باور عمیق به مشورت در گروه با همکاران و دوستان ناصح
نمونه - در ماجرای نظر رهبری و آقای ناطق (انتخابات ۷۶): «... من با مشورت با دوستان جامعه روحانیت و ملاحظه مصالحی که در نظر داشتم، حدسم را اعلام کردم و گفتم من گمان دارم که نظر مقام رهبری به آقای ناطقنوری باشد.» (مهدویکنی، ۱۳۸۵: ۳۷۱)
۴- ب) سیره (عمل و مواضع) استاد
۴- ب-۱. بازاریابی سیاسی دولت
1. نقد برادرانه، دلسوزانه و سازنده دولت
نگاه متفاوت استاد به موضوع «دخالت همهجانبه و فراگیر دولت در همه امور» ازجمله در بازرگانی خارجی و اشاره به مقالهای که در این موضوع در روزنامه اطلاعات نوشتند: «بنده با بسیاری از کارهایی که در امور اقتصادی میشد موافق نبودم و درعینحال برخورد قهرآمیز نداشتم و بهخاطر حفظ وحدت و هماهنگی، موضعگیری تند نمیکردم و در محافل عمومی نظرات خود را کمتر مطرح میکردم و فقط در جلسات خصوصی مخالفت خود را با دوستان به صراحت بیان میکردم.» (مهدویکنی، ۱۳۸۵: ۳۲۵)
2. ترک مواضع شبهه قدرت
... موضوع عضویت ایشان در شورای نگهبان (دوره اول) و بعدا موضوع سرپرستی وزارت کشور که به ایشان پیشنهاد شد و شبهه تداخل قوا (متمم مقننه - مجریه) و احتمال جمعپذیری اینها: «... از آنجا که مساله مورد شبهه بود بنده بهتر دیدم که استعفا بدهم. البته کسی به من نگفت استعفا بده. من خودم نامهای خدمت امام نوشتم و عرض کردم بنده برای اینکه هیچ ابهامی باقی نماند و کسی از موافق و مخالف نسبت به نهادی که نگهبان قوانین شرع و قانون اساسی است شبههای وارد نکند اجازه خواستم که استعفا بدهم. ایشان هم پذیرفتند.» (مهدویکنی، ۱۳۸۵: ۳۴۳)
3. مقامگریزی در عین فداکاری برای انقلاب
نمونه ۱- پیشنهاد / انتخاب / الزام از سوی اعضای شورای انقلاب برای تصدی وزارت کشور {بعد از کاندیداتوری آقای هاشمی – که وزیر کشور بودند- برای انتخابات مجلس، قرار بر استعفای ایشان و جایگزینی شد.}
«... بالاخره مرحوم شهید بهشتی، جناب آقای هاشمی و دیگران گفتند که آقای مهدوی این مسئولیت را بپذیرد. به من گفتند شما قبول میکنید؟... من عرض کردم نمیتوانم این منصب را بپذیرم برای اینکه احساس میکنم نمیتوانم وزیر باشم... من خیلی اصرار کردم که این پست را نپذیرم... ولی آنها خیلی اصرار کردند. حتی در چشمان من اشک جمع شد... علیرغم اصرارهای بنده چون آقایان گفتند که وظیفه است، آن را پذیرفتم... تقریبا به اتفاق آرای {شورای انقلاب}... » (مهدویکنی، ۱۳۸۵: ۲۷۶)
۴) رفاقت بهجای رقابت
«... بالاخره یک روز قبل از انتخابات ریاستجمهوری سوم ۱۳۶۰... مثل سایر کاندیداها مصاحبه کردم... در پایان هم گفتم اما با تمام این حرفها بنده فکر میکنم بهترین کسی که این نقش را میتواند ایفا بکند آیتالله خامنهای هستند. بنابراین بنده الان اعلام انصراف میکنم و از ملت میخواهم به ایشان رأی بدهند... در روز رأیگیری هم یک مصاحبه رادیو تلویزیونی کردم... و گفتم مردم!... هرچه رأی بیشتر باشد بهتر است، به آقای خامنهای رأی بدهید... بعد از انتخابات... و در هیات دولت... بنده همانجا استعفانامه خودم را نوشتم و برای آیتالله خامنهای فرستادم تا دست ایشان در انتخاب نخستوزیر باز باشد... » (مهدویکنی، ۱۳۸۵: ۳۵۶-۳۵۵)
۴- ب -۲ بازاریابی سیاسی انتخابات
۵) پرهیز از برچسبزنی و تاکید بر انتساب صحیح دیدگاههای سیاسی به افراد و گروهها
روایت اختلاف در دیدگاه سیاسی و اقتصادی: آغاز انشعاب در روحانیت در انتخابات مجلس سوم (۱۳۶۷)
«گروهی سیاست اقتصادی آقای میرحسین موسوی را نمیپسندیدند یعنی سیاست دخالت دولت بهطور مطلق در امور اقتصادی یا به تعبیر دیگر، دولتسالاری یا دولتیکردن اقتصاد را ...» «در مصاحبه بعضی از آقایان گفته شد: اینها {جامعه روحانیت}طرفدار سرمایهدارها و طرفدار ارتباط با آمریکا هستند... و در یک جمله، اسلامِ اینها اسلام آمریکایی است... باتوجه به جوی که با این شعارها و تبلیغات پدید آمد برداشت عمومی این بود که امام هم این فلسفه را قبول دارند.» «...گرچه حضرت امام خودشان فلسفهای بر تایید این جدایی ذکر نکردند ولی پس از آنکه فلسفه این جدایی از زبان آقایان ذکر شد، صغرا و کبرایی درست شد که نتیجه آن، برچسب اسلام آمریکایی به جامعه روحانیت بود.» (مهدویکنی، ۱۳۸۵: ۳۳۰-۳۲۹ )
۶) تاکید بر جایگاه خاص ولایتفقیه بهعنوان مرز و خطقرمز افراد و احزاب
نمونه ۱- حساسیت رسانهها درباره واژه ولایت فقیه (انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۷۶)
«در اوایل انتخابات ریاستجمهوری دوره هفتم، در تبلیغات رسانهای، کلمه ولایت فقیه را مطرح نمیکردند بلکه به جای آن کلمه رهبر و رهبری میگفتند... . من همیشه به دوستان میگفتم شما در این کلمه دقت کنید... . حرفم این بود که کلمه رهبر که در این روزنامهها میآید کاشف از این است که اینها حاضر نیستند کلمه ولایت فقیه را ذکر کنند و این نمیتواند بیعلت باشد و سادهاندیشی است که ما از کنار این موضعگیریها بیتفاوت بگذریم و به دست خودمان انقلاب را در اختیار نااهلان قرار دهیم.» (مهدویکنی، ۱۳۸۵: ۳۴۱)
نمونه ۲- پاسخ به شبهه وابستگیِ مشروعیت ولایت به مقبولیت آن (مقاله عصر ما):«شب نوزدهم ماه رمضان همان سال مطلبی از نشریه عصر ما خواندم که در آن... گفته بود که اصلا مشروعیت ولایت – نهتنها ولایتفقیه بلکه ولایت امیرالمومنین و معصومین(ع) –هم منوط به قبول و رأی مردم است... من در سخنرانی شب احیا گفتم... شما چیزی را که از مسلمات شیعه است انکار میکنید و ما شیعه هستیم. من در آن شب گفتم که ما در این راه تا پای شهادت ایستادهایم و در مساله ولایت کوتاه نمیآییم... شما در زمان حیات امام جرات نمیکردید حرفی بزنید اما حالا که امام در بین ما نیست با صراحت میگویید مشروعیت ولایت، منوط به آرای مردم است و بدون رأی مردم، ولایت و امامت قانونی نیست و شرعیت ندارد.» (مهدویکنی، ۱۳۸۵: ۳۷۰-۳۶۷)
نمونه ۳- عهد ولایت: موضع جامعه روحانیت بعد از انتخابات سال ۷۶ در دیدار با رهبری
«خدمت آقا هم همین حرف را زدم و گفتم... بالاخره سیاست است و دعوای سیاسی همین حرفها را دارد و ما باز هم بر همان عهدی – عهد ولایت - که بستهایم هستیم و روی آن ایستادهایم. ولی شما اگر بفرمایید که مخالفت کنید! میکنیم؛ بگویید نه مخالفت هم نکنید! نمیکنیم. اگر بگویید حتی هیچ انتقادی هم نکنید! انتقاد هم نمیکنیم؛ اگر شما بفرمایید انتقاد کنید! انتقاد میکنیم. ما دروغ نمیگوییم که شما را بهعنوان ولیامر قبول داریم، باید هم بپذیریم حتی در مواردی که مخالف رأیمان باشد... .» (مهدویکنی، ۱۳۸۵: ۳۷۶)
نمونه ۴- انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸
«... . انتخابات که تمام شد و آن اوضاع پیش آمد، به ایشان {مهندس آقازاده} گفتم دیدی فلانی آقا را قبول ندارد. ایشان اگر مقام ولایت و مقام رهبری را قبول داشت، نتیجه انتخابات را میپذیرفت و میرفت تا در دورههای بعد شرکت کند، ولی این کار را نکرد. رهبری و ولایت در نظام ما تقدسی دارد که افرادی که میخواهند به میدان بیایند، باید آن را قبول داشته باشند و ما با این تقدس، این رهبری را پذیرفتهایم. اگر کسانی این را بپذیرند، میتوانیم بگوییم نظام را قبول دارند و اگر نپذیرند، نمیشود... آنچه در نظام ولایی و اسلامی ما میتواند کارساز باشد، این اعتقاد است که ولایت فقیه، نیابت از جانب ولیعصر«عج» است. من در آقای خامنهای تقوا و عدالت و مردمداری و زهد را میبینم. ایشان تمام خصوصیاتی را که یک فقیه نایب امام زمان«عج» باید داشته باشد، دارند.» (مهدویکنی، ۱۳۹۰)
۷) نسبت انقلاب اسلامی و روحانیت: تاکید بر نقش روحانیت در حفظ و تداوم انقلاب و هشدار به روند تضعیف روحانیت مشابه مشروطیت
«بنده قبل از انتخابات دوره ششم {سال ۱۳۷۲ و دولت دوم آقای هاشمی} احساس خطر میکردم و گفتم احساس میکنم که مشروطه دارد تکرار میشود. چون میدیدم برخی مدیران و مسئولانی که در متن نظام و در دولت هستند و بودند مطالبی را اظهار میدارند گویا بعضی از اصول قانون اساسی برایشان قابلقبول نبود... و گاهی به طرفداری از دولت آقای هاشمی، رهبری را زیرسوال میبردند و رهبری را مزاحم میدیدند بهخصوص بعد از اینکه جریان کارگزاران پیش آمد... از اینرو در بعضی از سخنرانیهایم گفتم که من واقعا احساس خطر میکنم، همان احساس خطری که در مشروطیت میشد. بنابراین با صراحت گفتم که مشروطیت دارد برمیگردد.» (مهدویکنی،۱۳۸۵: ۳۶۶-۳۶۵)
۸) رد «انتخاب تبلیغی» بهسبک غربی و مبتنیبر تبلیغات غیراخلاقی
نمونه ۱- تاکید بر رعایت اصول و حساسیتهای اسلامی در تبلیغات انتخاباتی کاندیداها: {نقل از مصباحیمقدم عضو و سخنگوی جامعه روحانیت در تشریح مواضع جامعه در قبال انتخابات سال 84}
«در دور اول انتخابات 84، جامعه روحانیت مبارز رسما از آقای هاشمی حمایت و دور دوم سکوت کرد، ... آقای مهدوی هم در دوره دوم از نوع رفتار {انتخاباتی} آقای هاشمی و طرفداران ایشان رنجیدهخاطر بود و همین موجب شد که به اکثریت نسبی در حمایت از ایشان نرسیم و البته از آقای احمدینژاد هم حمایت نکردیم.» (مصباحیمقدم، ۱۳۹۵)
نمونه ۲- همین رویکرد درخصوص مناظره معروفِ انتخابات سال ۸۸ {ایشان در محافل عمومی طرح بحث و اعلامنظر نکردند ولی ظاهرا این موضوع را بهجد در جمعهای خصوصی طرح و پیگیری کردهاند. نقل از مصباحیمقدم، عضو و سخنگوی جامعه روحانیت}
«در مناظرات انتخاباتی سال 88 نسبت به آقای ناطق هم بیحرمتی شد... البته بهصورت خصوصی آیتالله مهدویکنی نسبت به این واکنشها و رفتارها در نخستین جلسه واکنش نشان داد؛ حضوری و خصوصی هم به آقای احمدینژاد اعتراض کردند، اما بازتاب عمومی پیدا نکرد. اما اینکه چرا این تذکر هرگز رسانهای نشد شاید علتش این بود که اگر واکنش رسمی و عمومی اینچنینی نشان داده میشد، بر نتیجه انتخابات اثرگذار میشد.» (مصباحیمقدم، ۱۳۹۵)
۴- ب -۳ بازاریابی سیاسیِ بینالمللی
۹) تنشزدایی خارجی مبتنیبر مصالح انقلاب
موضع آیتالله مهدویکنی درخصوص سیاست خارجی: تنشزدایی مبتنیبر مصالح انقلاب و مدیریت دشمنان نظام: «در سیاست خارجی هم ما در آن موقع {دهه ۶۰} معتقد به تنشزدایی بودیم. ما میگفتیم که واقعا به نفع انقلاب است که تنشزدایی شود، چون در داخل و خارج دشمن مشغول توطئه است و به دنبال بهانه میگردد و از طرف دیگر ما گرفتار جنگ تحمیلی بودیم و دشمن از چندسو به ما حمله کرده بود. ما نباید به دشمنانمان مرتب بیفزاییم چه در موضعگیریها، چه در سخنرانیها و چه در برخوردها... . صحیح نیست که ما بیخود برای خود دشمن درست کنیم یا دشمن را تحریک کنیم. یعنی پا روی دم دشمن بگذاریم و او را تحریک کنیم.» (مهدویکنی، ۱۳۸۵: ۲۳۸)
۴-ج. نتیجهگیری و یافتهها: سیره آیتالله مهدویکنی رحمةاللهعلیه از چشمانداز بازاریابی سیاسی
در مجموع و با مرور مبانی اندیشهای استاد از یکسو و عمل و رفتار سیاسی ایشان از سوی دیگر از چشمانداز بازاریابی سیاسی و با لحاظ محورهای سهگانه دولت، انتخابات و سطح بینالملل در بازاریابی سیاسی، میتوان موارد و گزارههای زیر را در قالب جدولهای شماره ۱ و ۲ بخشی از سیره استاد در اینباره دانست:
منابع:
خمینی، روحالله (۱۳۶۴) صحیفه نور: مجموعه رهنمودهای امام خمینی، ج۱۵، گردآوری مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی. - تهران: وزارت ارشاد اسلامی
مصباحیمقدم، غلامرضا (۱۳۹۵) مصاحبه با ایسنا، ۱۳۹۵۰۶۱۲
مهدویکنی، محمدرضا (۱۳۸۵) خاطرات آیتالله مهدویکنی. تدوین غلامرضا خواجهسروی. - تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی. چاپ اول
مهدویکنی، محمدرضا (۱۳۹۰) مصاحبه با مجله پاسدار اسلام. بهنقل از خبرآنلاین: ۱۳۹۰۰۹۱۳
مهدویکنی، محمدرضا (۱۳۹۳). سیاست اخلاقی و اخلاق سیاسی؛ مجموعه خطبهها و سخنرانیهای آیتالله مهدویکنی در نمازجمعه تهران. گردآوری و تدوین نادر جعفری هفتخوانی. - تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق(ع)پایگاه الکترونیکی دفتر رهبری معظم انقلاب. به نشانی: http://farsi.khamenei.ir/others-report
برای مطالعه متن کامل مقاله رجوع کنید به: نشریه بازاریابی سیاسی، شماره ۲ (پاییز و زمستان ۹۶)
پینوشت:
سوره زمر، آیات 17 و 18: «پس بندگان مرا بشارت بده * همانهایی که به سخنان گوش فرا میدهند و بهترین آن را پیروی میکنند، اینانند که خدایشان هدایت کرده و هم اینانند خردمندان.»