به گزارش «فرهیختگان»، پژوهشگاه رویان، موشکهای بالستیک، ادوات نظامی پیشرفته، ساخت وسایل مختلف نانویی و... تنها گوشهای از قدرت علمی ایران در حوزههای مختلف محسوب میشود، قدرتی که حالا دیگر نهتنها هیچ کشوری نمیتواند آن را کتمان کند، بلکه نظامهای رتبهبندی معتبر دنیا هم این مساله را تایید کردهاند و امروزه کشورمان به اذعان همین نظامها جزء پانزدهمین قدرت علمی هم از حیث تولید دانش و هم از لحاظ استناد به مقالات تولیدی اعضای هیاتعلمی و دانشجویان ایرانی است. موضوعی که دستاوردهای متنوعش را در بخشهای مختلف جامعه شاهد هستیم و در کنار آن، همین برتری علمی کشور بوده که جامعه را از بروز فاجعه در شرایط کرونایی نجات داده است. به عبارت دیگر این روزها که این ویروس نانومتری جان هزاران هزار انسان در دنیا را گرفته و زندگی میلیونها نفر را با خطر همراه کرده، تکیه بر داشتههای علمی دانشمندان ایرانی در حوزههای مختلف بوده که کشور را در شرایط تحریمی تا حد زیادی بیمه کرده است و علیرغم جلوگیری واردات تجهیزات پزشکی به کشورمان، بعد از گذشت بیش از 6 ماه از ظهور کروناویروس، بیمارستانهای کشور همچنان امکان ارائه خدمات پزشکی مرتبط با این بیماری را دارند. از سوی دیگر فعالیتهای پژوهشی جامعه آکادمیک کشور باعث شده تا نام ایران در بسیاری از حوزههای هایتک بهعنوان سرآمد آن رشته در جهان مطرح شود و طبیعتا دستاوردهایی را نیز برای عموم جامعه به همراه بیاورد. با این حال نمیتوان این مهم را نیز نادیده گرفت که شرایط تحریمی مشکلات عدیدهای را برای جامعه دانشگاهی کشور به همراه آورده و آنها را تا حد زیادی از دسترسی به تجهیزات روز آزمایشگاهی دور کرده است، موضوعی که قطعا در روند فعالیتهای پژوهشی دانشگاهیان بیتاثیر نبوده است. از سوی دیگر وجود مشکلات متعدد در حوزههای مختلف کشور باعث شده تا عموم جامعه تا حد زیادی در جریان پیشرفتهای علمی کشور قرار نگیرند، مسالهای که میطلبید هرچه سریعتر تدابیری برای رفع آن اندیشیده شود.
در گزارشهایی به سراغ روسای دانشگاههای بزرگ کشور رفتیم تا برایمان از مسیر طی شده جهت رسیدن به جایگاه پانزدهم جهانی بگویند و در کنار آن دلایل چرایی عدم لمس این قدرت توسط مردم را نیز بازگو کنند. در این شماره به سراغ محمدتقی احمدی، رئیس دانشگاه تربیت مدرس رفتیم تا به سوالاتمان پیرامون رشد علمی کشور، موانع پیش روی دانشگاهها در این مسیر، نقش اقتصاد در فعالیتهای پژوهشی و... بگوید که در ادامه میخوانید.
ایران از حیث نیروی انسانی محقق، توان ملی بسیار خوبی را دارد
قطعا رسیدن ایران به پله پانزدهم جهانی از حیث قدرت علمی نیازمند قرارگیری در مسیر رشد علمی بوده است، درباره مولفههای این مسیر صحبت کنید.
ما در ایجاد انگیزه برای نسل جوان محقق و دانشآموختگان دانشگاهها طی سالهای اخیر روند روبه رشد بسیار خوب و سریعی را داشتهایم. همچنین پشتیبانیهای خوب معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری را نیز در این زمینه شاهد بودیم و طبیعتا با این وضعیت رسیدن به چنین جایگاهی مسالهای طبیعی است، قطعا اگر شاهد تحریمها نبودیم یا شدت آنها کمتر بود، میتوانستیم شاهد افزایش چشمگیر جایگاه ایران در رتبهبندیهای جهانی باشیم؛ چراکه خوشبختانه نیروهای عظیمی را در این زمینه پرورش دادهایم که امروزه آنها به مرحله باروری رسیدهاند و میبینیم ایران امروز در رشتههای خاصی مانند علومزیستی، سلولهای بنیادی، هوافضا و... در دنیا سرشناس است، حتما این مسائل قابلتوجه است. از سوی دیگر رسیدن به چنین جایگاهی نشان میدهد که ما از لحاظ نیروی انسانی محقق، استعداد و توان ملی خوبی داریم و اگر درها برای این قشر باز شود، قطعا میتوانند کارهای درخشانی و خیرهکنندهای را در همه دنیا انجام دهند.
تحریمها دسترسی به تجهیزات بهروز آزمایشگاهی را برای دانشگاهها بهشدت دشوار کرده است
قطعا تحریمهای موجود حوزه علم و فناوری کشور را نیز بهشدت تحت تاثیر قرار داده است، با در نظر گرفتن این مولفه میتوانیم طی سالهای آتی جزء 10 کشور برتر علمی دنیا قرار بگیریم؟
در برخی رشتههای علوم پایه نیاز شدید به تجهیزات پیشرفته داریم و متاسفانه در شرایط تحریمی این تجهیزات آنطور که باید برای دانشگاهها و مراکز پژوهشی تامین نشده است، از این رو احتمال دارد ما در رشتههای علوم پایهای که مباحث مهمی را تا به امروز توانستهایم در آن انجام دهیم، به مرحله سختی برخورد کنیم که آن هم مربوط به بازسازی و نوسازی بسیاری از تجهیزات دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی است. با این حال قطعا اگر چنین مسیرهایی برای دانشگاهها باز شود میتوان امیدوار بود که جزء 10 کشور برتر دنیا از حیث علمی قرار بگیریم، اما اگر شرایط تحریمی با همین وضعیت ادامه پیدا کند یا حتی وضعیت سنگینی را شاهد باشیم، ممکن است در زمینههای فناوری و تکنولوژی بتوانیم پیشرفتهای خوبی را داشته باشیم، اما در حوزه پژوهشی و حرکت در مرز دانش شاید با محدودیتهایی روبهرو شویم.
مسائل مالی و نیاز به نوسازی تجهیزات آزمایشگاهی 2 تهدید پیش روی فعالیتهای پژوهشی است
امروزه بسیاری از روسای دانشگاهی محدودیت مالی را از اصلیترین دلیل کاهش فعالیتهای پژوهشی جامعه آکادمیک کشور میدانند، کمی درباره این مساله و دیگر مولفههای اثرگذار در این زمینه صحبت کنید.
متاسفانه محدودیتهای مالی یکی از حقیقتهای امروز جامعه دانشگاهی کشور است؛ چراکه با توجه به افزایش هزینهها و تورم و از سوی دیگر تا حدودی عدم تغییر بودجههای دانشگاهی و مراکز پژوهشی طی سالهای اخیر، بسیاری از دانشگاهها مجبور هستند تا بخش اعظمی از بودجه خود؛ یعنی حدود 80درصد از آن را صرف حقوق و دستمزد پرسنل و اعضای هیاتعلمی کنند و طبیعی است که دیگر نمیتوانند هزینههای پژوهشی مهمی که در ماموریتهایش وجود دارد را تامین کرده و بهطور کلی بودجههای پژوهشی روبه کاهش است. در کنار آن بحث نیاز به بازسازی و سرمایهگذاری جدی دولت در نوسازی تجهیزات آزمایشگاهی نیز مطرح است که طبیعتا این مولفه نیز از همان جنس دغدغههای بودجهای است که با رفع آن میتوان پشتوانه پژوهش علمی را برای آینده تامین کرد، در غیر این صورت ممکن است نتوانیم بدون وجود تجهیزات پیشرفته موردنیاز با دنیا رقابت کنیم. این دو مولفه که از جنس بودجهای است جزء تهدیدات حوزه پژوهش کشور است که باید برای رفع آنها فکر شود.
باید برای اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی برنامههای کلان اقتصادی وجود داشته باشد
قطعا نیروی انسانی بهویژه دانشجویان تحصیلات تکمیلی بهعنوان بازوان اصلی فعالیتهای پژوهشی در کشور بهشمار میروند، اما روند توسعه کمی این حوزه باعث بروز مشکلاتی هم برای این قشر و هم برای کشور شده است، کمی درباره تغییرات موردنیاز این حوزه توضیح دهید.
قطعا باید برای اشتغال فارغالتحصیلان دانشگاهی برنامههای کلان اقتصاد ملی درنظر گرفته شود. بهطور مثال توسعه بخش خصوصی در این زمینه بسیار مهم است تا فارغالتحصیلان بتوانند در حوزه تخصصی خودشان بازار کار تخصصی را پیدا کرده و در شرکتهای معتبر بخش خصوصی مشغول به کار شوند. از سوی دیگر نباید فراموش کرد که بخش دولتی در این زمینه محدودیتهای زیادی دارد و از حیث توسعهای نیز چندان به صلاح نیست که شرکتهای دولتی توسعه زیادی پیدا کنند، اما برای توسعه بخش خصوصی نیز نیازمند اصلاحات ساختاری و افزایش اعتماد به بخش خصوصی هستیم. باید تسهیلات لازم برای صادرات و تجارت این بخش فراهم شود که البته همه این مباحث مربوط به خارج از فضای دانشگاهها قرار دارد. با این حال ما نیروی انسانی بسیار مستعد و حتی نسبت به متوسط دنیا استثنایی را در اختیار داریم، چراکه نیروهای جوان ما نهتنها صاحب انگیزه بوده، بلکه توانمند و بسیار باهوش هستند. همچنین برای نسل جوان ما پشتوانههای نسبتا خوبی نیز در حین تحصیل فراهم میشود تا اگر درخششی داشته باشند، شرایط رشد علمی برای آنها فراهم شود. بعد از فارغالتحصیلی نیز برخی از آنها اقدام به راهاندازی گروههای علمی و فناور کرده در مقابل برخی دیگر جذب سازمانها و ارگانهای خصوصی و دولتی میشوند. بهطور کلی ما نیروهای بسیار توانمندی داریم و حتی اگر تصور کنیم که 50 درصد این دانشجویان بعد از فارغالتحصیلی به کارهای علمی و فناوری خود ادامه دهند، قطعا میتوانند کشور را ارتقا دهند. از این رو قطعا کیفیت افراد بسیار مهم است و باید بگویم که ما فارغالتحصیلان بسیار کیفیای داریم که حتما میتوانند یک ذخیره مهم ملی محسوب شوند. با این حال نباید فراموش کرد که دولت باید پشتوانههای لازم برای این قشر را تامین کند تا 50 درصد دیگر نیز به راحتی بتوانند وارد بازار کار شوند، اما ما نخبگان قابل توجهی را داریم که میتوانند کارهای بزرگی را انجام دهند.
تصور میکنم که بخش زیادی از فارغالتحصیلان دانشگاهی ما نیز اقدام به مهاجرت میکنند، هرچند قطعا همین میزان هم نیز جای تاسف دارد، اما بخش اعظمی هم هستند که درحال انجام دادن کارهای ارزشمندی برای کشور هستند.
ساختارهای اقتصادی و اجتماعی جامعه ما از دانش جامعه آکادمیک بسیار عقبتر است
قرارگیری ایران در جایگاه پانزدهم جهانی از حیث استناد به مقالات تولیدی نشان از کاربردی شدن فعالیتهای پژوهشی توسط جامعه آکادمیک کشور دارد، اما هنوز بطن جامعه چنین تصوری را ندارد که دانشگاهها میتوانند برای حل مشکلات کشور راهکار علمی ارائه دهند، این موضوع از کجا نشات گرفته است؟
ساختارهای اقتصادی و اجتماعی جامعه ما از دانش دانشگاهها عقبتر است، در اصل جامعه دانشگاهی بهویژه دانشگاههای دولتی بزرگ و صاحبنام در حوزه تربیت انسانهای توانمند و موفقی که بتوانند ابتکارات علمی داشته باشند، در طول چند دهه گذشته موفق عمل کرده است، اما همین افراد در جامعه با نابسامانیهایی برای کسبوکارهای عالمانه و فناورانه روبهرو هستند. بهطور مثال وقتی میخواهند شرکتی را تاسیس کنند، بسیاری از شرایط جامعه و بروکراسی موجود مانع از موفقیت آنها میشوند. از سوی دیگر قوانین پشتیبان این افراد برای اینکه جامعه را مکلف کند که از دانش و مقررات فنی این افراد استفاده کند، طبیعتا نیازمند وجود یکسری قوانین هستیم که شاید در کلیت وجود داشته باشد، اما در حوزه اجرا آنطور که باید رعایت نمیشود. به عبارت دیگر ما امروزه بهترین مقررات علمی و فنی را در حوزه ساختمان داریم، اما قوانین پشتوانهای که در حوزه اجرا و زمان ساخت ساختمانها باید رعایت شود، یا وجود ندارد یا رعایت نمیشود؛ قطعا وجود این نابسامانی به فارغالتحصیلان دانشگاهی تا حدودی ناامیدی میدهد چراکه میبینند جامعه طبق همان مسیر قبلی خود ادامه میدهد و در عمل چه به صورت قانونی و چه به صورت تشویقی، اقدامی برای تغییر در جامعه صورت نمیگیرد. البته در برهههای خاص شاهد اتفاقی نیز بودهایم، بهطور مثال تصور کنید زمانی که زلزله شدیدی رخ میدهد، تا مدتها جامعه خودش را متعهد دانسته که در ساخت ساختمانها باید مقررات ضدزلزله رعایت شود و همین اتفاقات باعث شده تا شکوفایی را در برخی حوزههای مقرراتی و آییننامهای شاهد باشیم. اما این مسیر در حوزههای جامعه وجود ندارد؛ چراکه در حوزه انرژی میبینیم که در جامعه ما اتلاف انرژی زیادی صورت میگیرد درحالی که مدتهاست در دنیا روشهای ابتکاری خوبی برای صرفهجویی انرژی وجود دارد و علیرغم اینکه ما دانش این کار را نیز در داخل کشور داریم، اما سازوکار اقتصاد انرژی کشور این پشتوانه را فراهم نمیکند که همه مردم به مصرف بهینه انرژی موظف شوند، از این رو نیاز داریم به افرادی که حاضر به فعالیت در حوزه صرفهجویی انرژی هستند، تسهیلات خاص ارائه شود یا در مقابل جریمههایی نیز برای کسانی که انرژی را اسراف میکنند، اجرایی شود. نباید فراموش کرد که همه این مقررات خارج از دانشگاه است و در سیستمهای اقتصادی و اجتماعی باید به صورت کلان توسط دولت برای آن برنامهریزی شود، البته برای همه این موارد راهکار علمی وجود دارد.
برای اثرگذاری فعالیتهای پارکهای علم و فناوری باید بخش خصوصی وارد میدان شود
خوشبختانه چند سالی میشود که دانشگاهها ورود جدی به حوزه پارکهای علم و فناوری، مراکز رشد و... داشتهاند، این مسیر چقدر میتواند در رشد علمی کشور اثرگذار باشد؟
مسیر راهاندازی مراکز رشد، پارکهای علم و فناوری و معاونتهای پژوهش و فناوری دانشگاهها تقریبا درحال نزدیک شدن به حالت تثبیت شدهای است و فارغالتحصیلان دانشگاهی این مسیر را میبینند که پیش روی آنها قرار دارد و میتوانند از طریق شرکتهای فناور، دانشبنیان، گروههای رشد و... وارد بازار کسبوکار علمی و حل مشکلات جامعه شوند. البته باید طی 3 سال اول فارغالتحصیلان با هدایت پارکهای علم و فناوری و بالطبع دانشگاهها پشتیبانی شوند، اما در مرحله بعدی لازم است تا سرمایهگذاریهای ریسکپذیر و شرکتهای بزرگی که توانایی سرمایهگذاری در حوزه دانشهای جدید را دارند، وارد عمل شوند و ریسک این قبیل سرمایهگذاریها را نیز قبول کنند، درحالی که متاسفانه هنوز تا حدودی در این حوزه عقب هستیم؛ چراکه بسیاری از گروههای بزرگ سرمایهگذار ترجیح میدهند در بورس، مستغلات، مسکن و... اقدام به سرمایهگذاری کنند، درحالی که قطعا سرمایهگذاری در حوزه دانشبنیان اثرات بسیار خوبی را برای آن شرکتها و در مجموع کشور به همراه خواهد داشت. بهطور مثال امروزه شرکتهایی را داریم که تولید دستگاه ونتیلاتور را در حد محدود انجام میدهند، اما قطعا نیازمند یک سرمایهگذاری بالا در این زمینه هستیم تا علیرغم تولید کلان این محصول، زمینه صادرات آن نیز فراهم شود، اما درحال حاضر فرهنگ این مساله در حد 15 درصد در جامعه ما رشد داشته است، درحالی که باید دولت تسهیلاتی را برای سرمایهگذاریهای این چنینی فراهم کند تا فارغالتحصیلان نهتنها بتوانند تولیدات اندک خود را به مرحله انبوهسازی برسانند، بلکه بعد از مدتی بتوانند بهعنوان یک شرکت بزرگ دائمی به فعالیت خود ادامه دهند. به عبارت دیگر باید دولت و بهطور کلی حاکمیت برای سرمایهگذاریهای بخش نهایی تسهیلاتی را فراهم کند و حتی میتوان بحث خیرین را نیز به این امر گره زد.
* نویسنده: زهرا رمضانی، روزنامهنگار