به گزارش «فرهیختگان»، قصد گلایه از محدودیت در مطلوبیتها و علایق خودمان و انجام و عدم محدودیت در برگزاری مراسم و اقدامات بقیه ندارم. یعنی اساسا اعتقادی به این دوگانهسازیها ندارم چون برای کرونا تفاوتی نمیکند متعلق و منتسب به چه جریان فکری، عقیدتی و سیاسی هستیم و همه را با هم زمینگیر میکند. همه را در هر کجای دنیا که باشند، اگر رعایت نکنند و مراقبتهای شخصی و ملی صورت نگیرد مبتلا میکند و حتی جانشان را هم میگیرد. بنابراین همانطور که از ابتدا گفتیم و حالا چندماهی از آن ابتدا میگذرد، این بیماری، این ویروس کشنده، با هیچکس شوخی ندارد و اگر فعالانه با آن مواجه نشویم به حال و روزی دچار خواهیم شد که امروز هستیم و حتی اگر بازهم همین رویه را ادامه دهیم از این هم بدتر خواهد شد. خودم شخصا خجالت میکشم که برای بار نمیدانم چندم مجبور هستم بهجای مخابره خبر و تهیه گزارش از موفقیت نسبی در کنترل کرونا در کشور و کاهش تعداد مبتلایان و مرگومیرها، از ناتوانی در مواجهه با این بیماری هم ازسوی دولت و هم از طرف مردم بنویسم و همان حرفهای همیشگی را تکرار کنم. حرفهایی که امیدوارم اینبار، برخلاف آن چندین و چندبار گذشته دیده و شنیده و بهکار بسته شود. واقعا تحملپذیر نیست اینکه روزانه شاهد شنیدن خبر مرگ چندصد نفر از هموطنانمان باشیم. کسانی که خیلی از آنها ناگزیر به حضور در جامعه، تجمعات و مسائلی از این دست بودند و فکرش را نمیکردند که به این ویروس مبتلا شوند و حالا زیر خاک باشند. سخن را کوتاه میکنم و سراغ اصل مطلب میروم، اصل مطلبی که میتوان آن را اینطور خلاصه کرد: «کرونا در ایران و تحت سیاستهای ستاد ملی کرونا به ریاست رئیسجمهور هرگز مهار نشد و حتی به مرحله کنترل نسبی هم نرسید و روزبهروز شدیدتر و افسارگسیختهتر از قبل مبتلا میکند و کشته میگیرد.»
ضابطهگذاریها باید حاکمیتی و الزامی باشد
«آخرین مطلبی که میخواهم عرض کنم باز راجع به کرونا است که ما در همه صحبتهایمان مقید هستیم این قضیه را مطرح کنیم. اولا مجددا و برای چندمینبار از مسئولان ذیربط بهداشت و درمان، از پرستاران عزیز، از پزشکان عزیز، از کسانی که دستاندرکار این مسائل هستند، صمیمانه تشکر میکنیم. در این موج سوم که واقعا خطرناک هم هست، ابتلا و تلفات برای انسانی که نگاه میکند، خیلی دردآور است. باید از اینها تشکر کرد، [چرا] که اینها واقعا دارند فداکاری میکنند و کار میکنند. آنچه امروز میخواهم عرض کنم این است که ضابطهگذاریها باید حاکمیتی و الزامی باشد. البته این را من از مدتها پیش به مسئولان محترم، به رئیسجمهور محترم و به دیگران هم گفتهام که باید الزام بشود. یک مواردی هست که بعضی از فعالیتها باید تعطیل بشود، بعضی از سفرها باید ممنوع بشود. همچنان که ملاحظه کردید، سفر اربعین را مردم متدین و مومن ما پذیرفتند که گفتیم نروید به طرف مرز، نرفتند؛ این خیلی مهم است. در قضیه عزاداریها که ستاد ملی مبارزه با این بیماری ضابطه معین کرد، مردم مومن و متدین که پایبندند، ضابطه را دقیق رعایت کردند. این باید در زمینههای گوناگون تسری پیدا کند و اجباری و الزامی شود. جلوی بعضی از سفرها واقعا باید گرفته شود؛ گاهی بعضی از سفرها موجب میشود که شیوع، بیمحابا و بدون قابلیت کنترل انجام گیرد که واقعا مایه تاسف است. بنابراین، هم در زبان، هم در عمل، باید همه مراقبت کنند تا انشاءالله بتوانیم از این بیماری خلاص شویم و ملت بتواند انشاءالله خودش را آسوده کند از این ابتلای عظیمی که وجود دارد.» اینها بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در ارتباط تصویری با مراسم مشترک دانشآموختگی دانشگاههای افسری نیروهای مسلح در دانشگاه افسری امامعلی(ع) است.
رهبری در چندماه اخیر فرمایشات و رهنمودهای مکرر و مشخصی در رابطه با بیماری کرونا و مدیریت شیوع این ویروس در کشور داشتند منتها در سخنان اخیر به یک نکته حائز اهمیتتر اشاره کردند و آنهم اینکه ضابطهگذاریها باید حمایتی و الزامی باشد. یعنی همان چیزی که بارها و به طرق مختلف هم ایشان و هم متخصصان و کارشناسان به آن اشاره کرده بودند اما خب تا بهامروز آنچه انتظار میرفته اجرایی نشده است. برای بهتر روشن شدن مساله بد نیست ابتدا وضعیت کشور و خصوصا پایتخت را از لحاظ همهگیری کرونا تشریح کنیم، بعد از آن به لزوم وجود چنین دیدگاهی خواهیم پرداخت، دیدگاهی که دست سیاستگذاران و تصمیمگیران، در راس آنها ستاد ملی کرونا را برای مواجهه با هر مشکلی باز میگذارد.
وضعیت تهران بحرانیتر از قرمز
برای تشریح وضعیت موجود بهتر است سراغ اظهارات مسئولان برویم. البته این وضعیت وخیم آنچنان عیان است که خیلی نیازی به خواندن اظهارات نیست، ولی برای جمعوجور کردن گزارش مجبوریم دوباره این اظهارات را مرور کنیم. علیرضا زالی، فرمانده ستاد مقابله با کرونا در تهران در تشریح وضعیت کرونا در پایتخت خاطرنشان کرد: «سهم بستری بیماران از مراجعهکنندگان به بخشهای بهداشتی و درمانی، عددی معادل ۱۰,۵درصد است و ۱۹درصد ازمجموع افراد بستری در بیمارستانها، در بخش مراقبت ویژه تحت درمان قرار گرفتهاند.
براساس شاخصها در تهران شاهد وضعیتی بحرانیتر از قرمز هستیم. بهنظر میرسد این پیک خیلی هولناکتر، عظیمتر و با دامنه عمیقتر از پیکهای قبلی باشد. پیشبینی میشود با افزایش تعداد بیماران بدحالتری نسبت به هفتههای گذشته روبهرو باشیم. تقریبا میتوان گفت وضعیت هیچ بیمار کرونایی در بیمارستان قابل پیشبینی نیست و ممکن است بیماری که امروز با حال عمومی خوب و وضعیت تنفسی مطلوب به بیمارستان مراجعه کرده است، فردا سرنوشت متفاوتی پیدا کند. اگر بین پیک اول و پیک دوم چند هفته فرصت ریکاوری وجود داشت، پیک دوم و سوم به یکدیگر وصل شد و ریکاوری صورت نگرفت. ما در حوزه درمان نیاز به تزریق نیروی انسانی جدید داریم. تاکنون حدودا 200 شهید از جامعه پزشکی داشتهایم.»
در موج اول اما پیک سوم کرونا هستیم
حمید سوری، استاد اپیدمیولوژی دانشگاه علومپزشکی شهیدبهشتی با اشاره به اینکه وضعیت شیوع کرونا به چالش پیچیدهای در جهان مبدل شده، اظهار کرد: «برخی کشورها با تدابیری که اتخاذ کردهاند در مهار این اپیدمی موفق بودهاند. درحالی که شیوع کرونا در ایران به مرحله خطرناکی رسیده، درحال حاضر وارد پیک سوم شدهایم. وضعیت کشور بهلحاظ گسترش اپیدمی، در شرایط بحرانی است. این نگرانی وجود دارد که تغییرات آماری همچنان ادامه داشته باشد، چراکه در اپیدمیها تغییرات حتی اگر هیچ اقدام مداخلهای انجام نشود، بهصورت طبیعی ایجاد میشود. ارائه راهکارهای موثرتر برای مهار بیماری را ازسوی سیاستگذاران و متولیان این حوزه الزامی است. ایران در موج اول کرونا و وارد پیک سوم بیماری شده است.»
با این وضعیت مرگومیرها افزایش خواهد یافت
محمدرضا ظفرقندی، رئیسکل سازمان نظام پزشکی با اشاره به اینکه بیماری کرونا یک بیماری جهانی است، گفت: «اما آمار مرگومیر میان مردم و کادر درمان در کشور قابلقبول نیست و این موضوع باید از پیش چارهاندیشی میشد. تذکرات کافی داده شد اما توجهی به آنها نشد. ابایی از گفتن این موضوع نداریم که کنترل بیماری باید به شکل فعال باشد که اگر انجام نشود مرگومیرها بیش از این افزایش خواهد داشت. در هیچ جای دنیا بدون برخورد فعال امکان کنترل ابتلا و مرگومیر وجود ندارد. برخی تصمیمات به شکل کارشناسی گرفته نشد مثل آنکه مدارس با شکل الزام حضوریبودن بازگشایی شدند یا پروتکلهایی اعلام شد که الزامی برای رعایت آن وجود نداشت. مگر میتوان در خیابانی چراغقرمز گذاشت و شاهد عبور و مرور افراد از آن بود؟ ما از اسفند خواهش کردیم که به فکر دنبال کردن بیماری باشیم. درمان کرونا در آیسییو امکانپذیر نیست. بلکه باید به فکر پیشگیری بود. علت مرگومیر بهصورت علمی کنترل شود و روشهای فعال برای کنترل بیماری در نظر بگیریم.»
29 هزار و 70 کشته کرونایی در 8 ماه
براساس آخرین آمار اعلامشده ازسوی وزارت بهداشت تا بهامروز مجموع بیماران کووید-۱۹ در کشور به ۵۰۸هزار و ۳۸۹نفر رسیده است. مجموع جانباختگان این بیماری هم به ۲۹هزار و ۷۰نفر رسید. ۴۵۷۰نفر از بیماران مبتلا به کووید-۱۹ در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند. استانهای تهران، اصفهان، قم، آذربایجانشرقی، خراسانجنوبی، سمنان، قزوین، لرستان، اردبیل، خوزستان، کرمانشاه، کهگیلویهوبویراحمد، گیلان، بوشهر، زنجان، ایلام، خراسانرضوی، مازندران، چهارمحالوبختیاری، البرز، آذربایجانغربی، مرکزی، کرمان، خراسانشمالی، همدان و یزد در وضعیت قرمز قرار دارند. استانهای کردستان، هرمزگان، فارس و گلستان نیز در وضعیت هشدار هستند. اینها یعنی حال ایران خوش نیست.
فشار حداکثری دولت حداقلی
داشتم اخبار و گزارشهایی را که چندماه پیش در رابطه با کرونا نوشته بودم مرور میکردم. یادم هست وقتی که نه تعداد ابتلاها این مقدار بالا بود و نه میزان مرگومیر، مردم بسیار بیشتر از این روزها مراقبتها را رعایت میکردند. در خانه نان میپختند و از عبورومرور غیرضروری در شهر اجتناب میکردند و خلاصه وضعیت خیلی بهتر از اینها بود. البته اینها هم عللی داشت که یکی از مهمترین آن علتها محدودیتهایی بود که ایجاد شده بود و مردم مجبور بودند در خانه بمانند. حالا اما وضعیت فرق کرده است، دولت یا بهتر بگویم ستاد ملی مقابله با کرونا منفعلتر از همیشه همان مسیر قبلی را ادامه میدهد و توجهی به این آمارهای ترسناک ابتلا و مرگومیر ندارد مردم هم که بیخیال مراقبتها شدهاند و توصیهها را جدی نمیگیرند. ما ماندهایم و کادر درمانی خستهای که به گواه آمار فقط در یک بیمارستان بیش از 200نفرشان به کرونا مبتلا شدهاند. اما برای رسیدن به وضعیت کنترلی و فائق آمدن به این شرایط بحرانی چه راهکاری داریم؟ وقتی نه دارویی برای درمان کرونا وجود دارد و نه واکسنی برای ایمنشدن در برابر ابتلا به آن، سیاستهای مقابلهای و رفتار مردم اصلیترین اقدامات برای گذر از وضع نامطلوب هستند. انتخاب روش ایمنی گلهای یا تودهای، مواجهه فعال و بیماریابی و قرنطینه صددرصدی روشها و راهکارهایی بودند که کشورها از همان ابتدا بهمنظور جلوگیری از شیوع کرونا اتخاذ کردند. مواجهه و بیماریابی فعال را میتوان بهعنوان بهترین روش و ایمنی گلهای را هم بهعنوان بدترین نوع مواجهه نامگذاری کرد. با این همه اما رویهای که در ایران شاهد آن هستیم بسیار شبیه مدل مواجهه ایمنی گلهای است. دولت و ستاد ملی مقابله با کرونا باوجود اختیارات فراوان و بهقول رهبر انقلاب حاکمیتی که دارند هیچ اهتمامی برای اتخاذ روشهای کارآمد ندارند و بدون کوچکترین محدودیت جدی با کرونا مواجه شدهاند. کسبوکارها به فعالیتهای خودشان ادامه میدهند. حملونقل عمومی با همان وضعیت اسفبار سابق مسافران را جابهجا میکند. ادارات پر از کارمندان و کارکنان هستند. مسافرتها بهراه است و مدارس هم که حضوری بازگشایی شدهاند. تشییع و مراسم مختلف هم که از سمتوسوی طبقه خاصی از جامعه ادامه دارد و کسی هم جرات انتقادکردن به آنها را ندارد.
من متخصص شناسایی روشهای مقابلهای و... نیستم اما براساس آنچه از متخصصان شنیدهام، این مدل مواجهه با همهگیریها همان مدل ایمنی تودهای است که بارها گفتهایم برای مقابله با کرونا نمیتوان از این روش استفاده کرد چراکه هم احتمال ابتلای دوباره افراد به این بیماری وجود دارد و هم اینکه تعداد زیادی از مبتلایان جان خودشان را از دست میدهند و عملا ایمنی صورت نمیگیرد. راه گذر از وضعیت موجود، تعطیلی حداکثری و ایجاد محدودیتهای سنگین خصوصا در مسافرتها و اجتماعات است. اما همان محافلی را هم که استانداری تهران خبر از تعطیلیشان داده بود، تعطیل نکردند. کافی است چرخی در شهر بزنید، رستورانها، کافهها و پاساژها همه پر از مراجعهکنندهاند و ویروس هم بهراحتی و با سرعت در حال انتشار است و در وضعیتی که فشار شیوع و مرگومیر ناشی از کرونا به حداکثر رسیده است، دولت حداقل اقدامات مفید را هم در مسیر کنترل این بیماری انجام نمیدهد.
مواجهه فانتزی دولت با کرونا
البته اینکه بگوییم ستاد ملی مقابله با کرونا هیچ کاری نمیکند و نکرده، بیانصافی است. تعطیلی یکهفتهای پایتخت! فاصلهگذاری هوشمند! و طرح ماسک از در خانه و جریمه افرادی که ماسک نمیزنند اهم اقداماتی بود که ستاد ملی مقابله با کرونا برای کنترل شیوع کرونا اتخاذ کرد. اقداماتی که هرکدام از آنها اگر قرار بود اثرگذاری داشته باشند، وضعیت تعداد موارد ابتلا و مرگومیر اینطور نبود که هر روز رکورد جدیدی را در وخامت اوضاع جابهجا و ثبت کنیم. از فاصلهگذاری هوشمند که حقیقتا چیزی یادمان نیست، اینکه قرار بود چه باشد و چه شد، از تعطیلی یکهفتهای هم حرفی نمیزنم، اینکه بیماریای که حدود دو هفته فقط دوره نهفتگی دارد چطور ممکن است در یک هفته زنجیره ابتلایش قطع شود، خارج از فهم و دانستههای نگارنده است. در رابطه با جریمه هم که اگر امکانش بود چندتا از آن لطیفههایی که ساخته شده را اینجا مینوشتم تا فانتزیبودن این مدل مواجهه بهخوبی برای همه روشن شود. همین الان اگر سرم را از پنجره بیرون بگیرم میتوان در چند ثانیه چندده نفر را ببینم که ماسک بهصورت ندارند، جریمهای هم در کار نیست و اگر هم باشد کدامیک از این افراد حاضرند جریمه پرداخت کنند؟ خلاصه اینکه ستاد ملی مقابله با کرونا باوجود قدرت و اثرگذاری حداکثری که دارد و بتوارگی که برای خودش ساخته، جز اینکه توپ وضعیت وخیم فعلی را به زمین مردم بیندازد و آنها را مقصر وضعیت موجود جلوه بدهد و از این راهکارهای فانتزی برای مواجهه ارائه کند، خروجی قابلتوجه دیگری نداشته است. این یعنی عالیترین سطح تصمیمگیری در این وضعیت خطرناک، درک درست و همت کافی جهت سامان بخشیدن به شرایط را ندارد و اگر 100 اختیار حاکمیتی و ملی دیگر هم به آن بدهیم، در بر همین پاشنه خواهد چرخید.
مدیران شهری هم که در دنیای خودشان سیر میکنند
اینجا بد نیست از آخرین اقدامات مدیران شهری پایتخت هم حرفی بزنیم. در روزهایی که مردم از سروکله هم در مترو و اتوبوس بالا میروند، خود مدیران شهری از وضعیت بحرانی و حتی فرابحرانی وضعیت حملونقل در پایتخت صحبت میکنند. اهم اقدامات مدیران شهری همچون سهسال پیش از این محدود به نامگذاری خیابانها و بوستانها و میادین است. روز گذشته اعضای شورای اسلامی شهر تهران بررسی تغییر نام معابر را در دستورکار قرار دادند و محمدجواد حقشناس در قرائت این تصمیمات گفت: «تغییر نام ۲۳معبر در جلسه ۴۷ کمیته نامگذاری مورد بررسی قرار گرفت که حالا برای تصویب نهایی آن را به صحن شورای شهر آوردیم.» در پایان جلسه اعضای شورای اسلامی شهر تهران بدون بیان موافقت یا مخالفت با ۱۴رای موافق به تغییر نام این ۲۳معبر رای مثبت دادند. خلاصه اینکه وضعیت عجیبی است. دوست ندارم اسم این وضعیت را بیدولتی بگذارم اما آنقدر همهچیز در همه حوزهها عجیب و بههم ریخته بهنظر میرسد که ذهنم نمیتواند تفکیکی بین شرایط وجود دولت و عدم وجود آن قائل شود. یعنی نمیتوانم بهطور همزمان این بلبشوی موجود را با حضور و وجود دولت هضم کنم. اگر واقعیت این است چطور کشورهایی که بهمراتب از ما وضعیت بدتری را تجربه کردند و روزانه هزاران کشته داشتند حالا به تعداد کمتر از انگشتان یک دست تلفات میدهند و ما رکورد میشکنیم؟ وقتی از ابتدا با اذن رهبری اختیارات حاکمیتی و ملی برای ضابطهگذاریها در مواجهه با کرونا به ستاد ملی کرونا داده شده است چرا از این اختیار بهصورت حداکثری استفاده نمیشود و حداقل در بحث تعطیلیها و محدودیت در مسافرتها و... جدیت کافی دیده نمیشود؟ خدا میداند.
* نویسنده: ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه