به گزارش «فرهیختگان»،برنامههای تلویزیونی با موضوع سینما دایره وسیعی را از آموزشهای زیباییشناختی، تاریخ سینمایی و فنی گرفته تا مرور اخبار زرد مربوط به حواشی زندگی بازیگران در برمیگیرند. واضح است که در این میان تنها برنامههایی با محوریت نقد فیلم جدی گرفته میشوند. خود نقد فیلم هم که یکی از عناصر مهم در این نوع برنامههاست، از مرور خلاصه قصه فیلمها و امتیاز دادن به آنها و کمک به انتخاب کارهایی که مخاطبان میتوانند تماشا کنند گرفته تا تحلیلهای جدیتر که گاهی به منظومههای تئوریک میپیوندند، دایره وسیعی را شامل میشوند. به همه اینها میگویند نقد فیلم ولی همهشان بهواقع با هم یکی نیستند. بحثهای جدی درباره سینما همه این نوع بررسیها را لازم دارند. در بعضی از برنامهها از میان مخاطبان عام سینما یک هیات منصفه انتخاب میشود تا به آثار هر هفته رای بدهند. در بعضی برنامههای دیگر منتقدان روبهروی هم مینشینند و با فیلمها چالش جدی میکنند. برنامههایی هم داریم که به فنیترین تحلیلهای فرمی درخصوص سینما پرداختهاند و اینها طبیعتا سراغ اثری که بد و بیارزش میپندارند، نخواهند رفت. با اینکه در ایران تا بهحال برنامههای تلویزیونی متعددی درخصوص سینما تولیدشده، اکثر آنها یا با نمایش پشتصحنه فیلمها و گفتوگو با کارگردان و سایر عوامل پر شدهاند یا با نقد منتقدان. حتی باید به این هم اشاره کرد که اکثر این منتقدان از فن بیان مناسبی برخوردار نیستند؛ چه رسد به اینکه یک کاراکتر مشخص از خودشان در ذهن بیننده ایجاد کنند تا برای شنیدن حرفهایشان و پیگیری نظریاتشان کنجکاوی و هیجان بهوجود بیاید. البته اتفاقات جالبی هم در این برنامهسازیها رخ داده اما کافی و ادامهدار نبوده است. تلویزیون ایران نهتنها در زمینه برنامهسازی با موضوع سینما، قالبهای ابتکاری و مخصوص به خودش را ندارد، بلکه اکثر قالبهای جاافتاده در دنیا را هم تجربه نکرده است. در ادامه به چند نمونه از مشهورترین برنامههای تلویزیونی دنیا با موضوع سینما اشاره میشود که همه به زبان انگلیسی تهیه شدهاند. غیر از این نمونهها، برنامههای هفتگی متعددی با مدت زمان ۱۰ دقیقه تا نیمساعت هم بسیار ساخته میشوند و بعضی از آنها محبوبیت زیادی پیدا میکنند. در ضمن برنامههای موضوعی سینما، (مثلا برنامهای درباره سینمای کانتونی -چینیزبان- در کانادا و چیزهایی از این دست) هم فراوان ساخته شدهاند و همچنان میشوند. برنامههایی با موضوع بررسی فیلمهای یک ژانر بهخصوص، یک نگرش سیاسی ویژه و... هم بسیارند.
در فیلمها (At the Movies)
شاید محبوبترین و معروفترین تصویر از نقد شفاهی سینما در تلویزیون را راجر ایبرت با برنامه «در فیلمها» بههمراه جین سیسکل ارائه داده باشد. سیسکل در سال 1999 میلادی درگذشت و ایبرت را تنها گذاشت، اما او سریهای بعدی این برنامه را بهتنهایی ادامه داد، هرچند هنوز ترکیب طلایی این دونفر در هیچبرنامه دیگری تکرار نشده است. «پیشنمایشهای دزدکی حرکت کردن» در شبکه تلویزیونی PBS، اولین حضور تلویزیونی ایبرت و سیسکل در تلویزیون بهعنوان منتقد سینما بود و قالب دوگانهای که او بعدها با برنامه در فیلمها به اوج خود رساند، ابتدا در اینجا شکل گرفت. ایبرت و سیسکل از سال 1975 تا سال 1982 در این برنامه روبهروی هم قرار گرفتند و درباره فیلمها بحث کردند. پس از 1982، ایبرت و سیسکل از این برنامه رفتند اما پیشنمایشهای دزدکی حرکت کردن تا 1996 با منتقدانی دیگر کار خودش را ادامه داد. در 1982 برنامه «در سینما» با همان شبکه PBS روی آنتن رفت و ایبرت و سیسکل، دو منتقد شیکاگویی که در روزنامههای رقیب هم مینوشتند، یکسری بحثهای پینگپونگی را شکل دادند که در آنها حتی اگر هر دویشان از یک فیلم خوششان نمیآمد، بر سر اینکه از چه لحاظ خوششان نمیآید، با هم جر و بحثشان میشد. در پایان بررسیها، آنها به شکلی که پادشاهان به گلادیاتورها علامت میدادند، با انگشت شست رو به بالا فیلمها را تایید و با شست رو به پایین، آنها را مردود اعلام میکردند. لوگوی این برنامه تلویزیونی با شعار «شستها بالا، شستها پایین» به علامت تجاری آنها تبدیل شد و نقش مهمی در تعیین سرنوشت فیلمها از نظر اقتصادی و موفقیت یا شکستشان در گیشه داشت.
نام کامل این برنامه در ابتدا «در سینما با جین سیسکل و راجر ایبرت» بود که بعدها به «سیسکل و ایبرت و فیلمها» تبدیل شد و بعد از مرگ سیسکل در ۱۹۹۹ تغییر نام داد. در سپتامبر 2000، ستوننویس شیکاگو سانتایمز، ریچارد روپر بهعنوان میزبان همکار ثابت ایبرت شد و نام این نمایش به «در فیلمها با ایبرت و روپر» و بعدا «در فیلمها» تغییر یافت. آخرین برنامه تلویزیونی ایبرت در سال 2011 پخش شد و او در 2013 درگذشت.
تماشای فیلم (Moviewatch)
تماشای فیلم Moviewatch، از محبوبترین برنامههای نقد فیلم در تاریخ تلویزیون است که در سلیقهسازی برای مخاطب و کشف استعدادها و جریانات جدید سینمایی نقش مهمی داشت. تماشای فیلم، یک برنامه تلویزیونی با موضوع بررسی فیلمهای سینمایی بود که از کانال 4 انگلستان از سال 1993 تا 1998 و در 6 فصل پخش میشد. این برنامه در استودیو توسط جانی وان همراه با یک گزارشگر زن (لوری پیک در فصل اول، سالی گری در سریهای دوم و سوم و الکس مکلئود در سریهای چهارم تا ششم) اجرا و ضبط میشد. در این برنامه هرهفته چهارنفر از مردم عادی، چهار فیلمی را که قرار بود در آینده اکران شود، تماشا میکردند و سپس درمورد هر فیلم بهنوبه خود، همراه با جانی وان بحث میکردند. بهعبارتی آنها یک هیات منصفه از مخاطبان عام بودند. در ابتدای برنامه، جانی خلاصه داستانی از فیلمها را بیان میکرد و بعد به معرفی صمیمانه میهمانهایش، یعنی همان هیات منصفه میپرداخت. پس از آن کمکم بحث درباره فیلمها شروع میشد. همچنین مصاحبههایی با بازیگران و کارگردانان فیلمها پخش میشد و اخباری درباره فیلمهای آینده گزارش میشدند. داوران میهمان، به هر فیلم از یک تا 10، نمره میدادند. فیلمی که بیشترین امتیاز را در پایان هر برنامه کسب میکرد، بهعنوان فیلم هفته در برنامه «تماشای فیلم» اعلام میشد. درطول اجرای برنامه، تعداد بسیار کمی از فیلمها امتیاز کامل 10 از 10 را توسط هر چهار داور بهدست آوردند که مهمترین آنها فیلم «مالکومایکس» ساخته اسپایک لی بود. این برنامه منعکسکننده روند جریان اصلی و تجاری فیلم در دهه 90 میلادی بود، اما همچنین یکی از اولین نمایشهای تلویزیونی بود که از تارانتینو و جان واترز تمجید میکرد. وان بهترین همکاری را با خدمه استودیوی برنامه داشت و اجرای او در بین اعضای هیات منصفه و همینطور در مقابل میهمانانش بسیار دموکراتمآبانه بود. رفتار جانی وان طوری بود که مخاطبان برنامه باور کرده بودند او فیلم و میهمانانش را دوست داشت و میهمانان و مخاطبان را در درجه اول قرار میداد نه خودش را. به عبارتی او رویکردی کاملا برخلاف امثال راجر ایبرت و جین سیسکل داشت که با یک غرور کابویی سراغ فیلمها میرفتند. وان برخلاف همه مجریان برنامههای هنری هرگز خودش در مرکز نمایش نبود. او خودش را خیلی جدی نمیگرفت، بلکه بهراحتی اجازه میداد عشق به موضوع برنامه، درخشش پیدا کند. استعداد او این بود که با عموم مردم ارتباط خوبی برقرار کند و باعث شود آنها احساس ویژه بودن و مهم بودن داشته باشند.
برای کودکان توسط کودکان (Rated K: For Kids by Kids)
«برای کودکان توسط کودکان» یک برنامه تلویزیونی بررسی فیلمهای آمریکایی بود که از سال 1986 تا 1988 درشبکه کابلی نیکلودئون (Nickelodeon) اجرا میشد. میزبانان اصلی مت نسپول، لاکمینی بسبرودا، مارک شاناهان و ربکا شوگر بودند. از دیگر میزبانان موج اول میتوان به جنیفر روزا، کیمانی بته و بن دیوید اشاره کرد. این برنامه، هر هفته، ترکیبی چرخشی از سه نوجوان بهعنوان میهمان داشت که نظرات خود را درمورد آخرین فیلمهای بلند سینمایی و گاهی اوقات آنچه جدیدا به ویدیوی خانگی آمده بود، ارائه میدادند. هر بازبینی فیلم توسط یک سیستم درجه نامهای ارزیابی میشد که امتیازهای A و C و G و... داشت. این سه میزبان کنار هم دور یک میز کوچک آبی رنگ و روی یک کاناپه صورتی منحنی با ستارههای چاپی سفید نشسته بودند.
ابتدا مقدمههایی که خلاصه داستان فیلمها بود، پخش میشد، اما بازبینیهایی که روی آنها انجام میشد، کاملا بداهه بود. این معمولا باعث تحریک بحث و داغ شدن بسیار زیاد آن بین میزبانها میشد. بهدلیل ماهیت و هدف این برنامه و سن و چشمانداز جوان مجریان بسیار بهندرت پیش میآمد که از فیلمهای دارای ردهبندی سنی R در آن میزبانی شود. این برنامه معمولا فقط درصورتی میزبان یک فیلم دارای درجه R میشد که موضوع آن فیلم بهنوعی برای مخاطبان جوان بهنظر میرسید، مثلا فیلم «ایستاده کنار من» در سال 1986 که در مورد چهار پسر جوان بود که برای یافتن یک جسد، یک پیادهروی یک روزه انجام میدهند. در سایر مواقع، این برنامه فیلمهایی را مرور میکرد که اگرچه دارای درجه R نبودند، اما در اولین نظر برای جوانها مطلوب یا جذاب بهچشم نمیآمدند. بهعنوان مثال درام میانسال جک لمون و جولی اندروز در سال 1986 با نام «زندگی همین است!» این یک نوع سلیقهسازی پیشرفته بود. در بعضی مواقع، اگر فیلمهای مناسب سن مخاطبان برنامه برای بررسی در هفته وجود نداشت، میزبانان به بحث درباره کارهای قدیمیتر که از قبل در VHS منتشر شده بودند، متوسل میشدند. مثلا در یک قسمت، یکی از بخشهای سهگانه به بحث درمورد آثار آلفرد هیچکاک اختصاص داشت یا مصاحبه روی صحنه با راجر ایبرت و جین سیسکل در یک برنامه دیگر.
هر قاب یک نقاشی (Every Frame a Painting)
مقاله ویدئویی، چه بهصورت مستقل تولید شود و چه بهصورت یک آیتم که تنها بخشی از برنامهای با موضوع سینماست، ازجمله جذابترین و آموزندهترین شکلهای بحث و بررسی درباره هنر فیلمسازی بهحساب میآید. ایدههای بصری را به هیچوجه نمیشود به همان خوبی که روی تصویر قابل توضیح هستند، توضیح داد. مقالههای تصویری از همین رو منبع خوبی برای افزایش سواد بصری، حتی برای مخاطبان عام و البته سردرآوردن از جزئیات هنری و فنی قاب و میزانسن و کمپوزیسیون و چیزهای مختلفی از این دست هستند. ترکیب صدا و تصویر و ارتباط تمام این عناصر با مضمون فیلم، از دیگر بخشهای مباحث فرمی هستند که معمولا در مقالات ویدئویی میشود خیلی خوب به آنها پرداخت. تابهحال در ایران مقالههای تصویری چشمگیری که بشود به آنها اشاره کرد نداشتیم و تنها میتوان از نمونههای خارجی مثال زد. «هر قاب یک نقاشی»، یکی از بهترین نمونههای چنین سبکی در دنیاست که جزء کارهای متاخر هم بهحساب میآید.
«هر قاب یک نقاشی» مجموعهای از 28 مقاله ویدئویی درمورد فرم فیلم، تدوین فیلم و فیلمبرداری است که توسط تیلور راموس و تونی ژو در بین سالهای 2014 تا 2016 تولید شده است. این برنامه اولینبار در یوتیوب منتشر شد، اما در ویمئو (Vimeo) هم منتشر شده است. اولین ویدئو 16 آوریل 2014 درباره بونگ جون- هو و فیلم «مادر» او (محصول 2009) منتشر شد و مقاله نهایی در 12 سپتامبر 2016 درمورد استفاده از صدای ارکسترال در جهان سینمایی مارول به انتشار رسید. سازندگان این برنامه بین سالهای 2014 و 2016 درمجموع 28 مقاله تصویری تولید کردند. آنها متن مقاله نهایی را دوم دسامبر 2017 در Medium منتشر کردند که هم بهعنوان خداحافظی منتشر میشد و هم توضیحی برای پایان مجموعه بود، همراه با مشاورهای برای مقالهنویسان تصویری در آینده. کوین بیلی، منتقد فیلم و مقالهنویس ویدئویی این مجموعه را تازهوارد برجسته صحنه مقاله ویدئویی در سال 2014 خواند. بسیاری از منتقدان، مقاله مربوط به جکی چان و کمدی اکشن را بهعنوان بهترین مقاله معرفی میکنند.
مدتی قبل از اتمام این برنامه، تونی ژو توضیح میداد که در سال 2013 او و راموس با این مشکل دستوپنجه نرم میکردند که چگونه میتوان ایدههای بصری را به افراد غیرمتخصص در امور بصری توضیح داد. از همینجا بود که ایده یک مجموعه ویدئویی برای توضیح مفاهیمی که آنها سعی در توضیحش داشتند، شکل گرفت. این دو نفر میگویند با مخاطبانشان درمورد برخی چیزها که یاد گرفتهاند، صحبت میکنند و همین برجستهترین ویژگی کانال یوتیوبی آنهاست. آنها ژورنالهای مکتوب را بایگانی کردند، برای تحقیق، بهجای گوگل به کتابخانه رفتند، ایدههای خود را آزمایش کردند و بهطور گستردهای بر استدلالهایی که در هر ویدئو ارائه دادند، تمرکز ویژه داشتند.
نمایش فیلم (The Film Show)
فیلم یا نمایش فیلم یک برنامه تلویزیونی با موضوع بررسی فیلمهای سینمایی بود که معمولا از بیبیسی وان پخش میشد و تقریبا قدیمیترین برنامه تلویزیونی دنیا با این موضوع و بادوامترینشان بود. عنوان برنامه هر سال تغییری جزئی میکرد تا سال پخش را در آن لحاظ کند و این مجموعه از سال 1971 تا 2018 با گذراندن چند تحول مهم و بزرگ، به کار خود ادامه داد. این برنامه برای اولینبار در 16نوامبر 1971 پخش شد اما فقط در منطقه جنوب شرقی انگلیس و سپس در سال 1972 در تمام مناطق انگلستان به نمایش درآمد. نمایش فیلم، برای اولینبار با اجرای چندین مجری ازجمله جوان باکوئل، فردریک رافائل، آیین جانستون و باری نورمن روی آنتن رفت. بالاخره باری نورمن در سال 1972 میزبان دائمی مجموعه شد و تا سال 1998 باقی ماند؛ البته بهجز چند ماه در سال 1982، زمانی که او مشغول پروژههای دیگر بود و آیین جانستون بهعنوان میزبان موقت جای او آمد. نورمن سرانجام پس از امضای قرارداد با BSkyB برنامه را ترک کرد و آخرین حضور او در اواخر ژوئن 1998 بود. باری نورمن در سال 2017 درگذشت. سپس نوبت به جاناتان راس رسید که از 1999 تا 2010 مجری ثابت برنامه باشد. با ترک برنامه توسط نورمن در 64 سالگی، گزارش شد که بیبیسی بهدنبال یک مجری جوان برای برنامه است و آنها راس را از لیست کوتاه پخش آزمایشی انتخاب کردند که شامل ماریلا فراوستروپ و جانی وان (مجری محبوب تماشای فیلم) هم بود. سرانجام یک جنجال اخلاقی در بیبیسی که به ساکسگیت معروف شد، کار راس با این برنامه را هم مشکل کرد و نهایتا در 2010 میلادی به آن پایان داد. از 2010 تا 2016 کلودیا وینکلمن مجری این برنامه بود و سپس به مدت دوسال اجرای کار بهصورت چرخشی درآمد. در دسامبر 2018، بیبیسی نمایش این برنامه را رها کرد و بهرغم اینکه روابطعمومی کار، وعده مجموعهای پیشرفتهتر را برای دوستداران فیلم داد، طرفداران هنوز از این تغییر دلگیر بودند. این برنامه که 47 سال روی آنتن رفته بود، قدیمیترین برنامه نقد فیلم در دنیا، با دوامترین آنها و مهمترین برنامه سینمایی تلویزیون انگلستان درمیان برنامههای پرتعدادش بود.
*نویسنده: میلاد جلیلزاده، روزنامهنگار