عبدالحسین خسروپناه در یازدهمین نشست فقه حکومتی به نقد اظهارات سیدجواد علوی‌بروجردی پرداخت
این همه احکام جهاد و قضا و حدود و امر به معروف و... چه [می‌شود]؟ در این زمینه ها صدها کتاب نوشته شده [است]. با یک مصاحبه عرفی نمی توان اینها را نقد کرد.
  • ۱۳۹۹-۰۷-۱۴ - ۱۴:۴۷
  • 00
عبدالحسین خسروپناه در یازدهمین نشست فقه حکومتی به نقد اظهارات سیدجواد علوی‌بروجردی پرداخت
صدها کتاب با یک مصاحبه عرفی نقد نمی‌شود
صدها کتاب با یک مصاحبه عرفی نقد نمی‌شود

به گزارش «فرهیختگان»، حجت‌الاسلام و المسلمین دکتر عبدالحسین خسروپناه در یازدهمین نشست فقه حکومتی به نقد مطالب منقول از آیت‌الله سیدجواد علوی‌بروجردی پرداخت. پیش از این آقای علوی بروجردی طی بیاناتی وجود نظام اقتصادی را در اسلام نفی کرده و آن را شوخی دانسته بود.

در ابتدا باید ضمنا از آیت‌الله علوی‌بروجردی بابت باز کردن باب گفت‌و‌گو تشکر کنم و امیدوارم باب گفت‌و‌گوی حضوری رسانه‌ای فراهم شود.

اولا اینکه بگوییم اقتصاد دنیا بر سیره عقلا بنا شده، سخن دقیقی نیست. گمان رفته تنها یک سیره عقلا وجود دارد. [آیا] حداقل ایشان اقتصاد سوسیالیستی و کاپیستالیستی را قبول دارد یا نه؟ کدام سیره عقلاست؟ این نشان می‌دهد سیره عقلا در امور اجتماعی یکسان نیست. عقلانیت‌ها هم متصف به ایدئولوژی‌های مختلف هستند.
حتی نظریه‌های تجربی [نیز] مبتنی‌بر عقلانیت است. مثلا مگر [در باب شخصیت، تنها] یک نظریه شخصیت داریم؟ در باب شخصیت از سوی مازلو، فروید و... نظرات مختلفی وجود دارد. کدام سیره عقلاست؟ کدام مبتنی‌بر تجربه است؟ معلوم می‌شود تجربه عریان در اختیار محقق قرار نمی‌گیرد [بلکه تجربه هم همیشه] توأم با تفسیر خاصی است. پس امروزه [استناد به] عقلاء، بما هم عقلاء، در مسائل سیاسی و اجتماعی، رخت بربسته است. اینکه در گذشته بوده هم محل بحث است.
ثانیا؛ اسلام در مواضعی تابع سیره عقلاست اما این هم محل بحث است. این سیره در صورتی که ردعی نباشد حجیت دارد. بعد هم سیره یکی از حجج است. شارع یک وقتی تایید می‌کند، خیلی وقت‌ها هم ردع می‌کند، جایی هم نظر جدیدی می‌دهد. مثلا در مالکیت، شهید صدر خیلی دقیق بحث کرده است [و] هم مالکیت خصوصی را در حدودی قبول دارد هم عمومی و هم دولتی یا امامتی [را]. مالکیت انفال، اراضی موات و... مال امام است، فیء یا زمین‌هایی که مال کافران بوده و در جنگ دست مسلمانان رسیده در اینجا مطرح است. سوسیالیست‌ها مالکیت امامتی را قبول ندارند؛ چون امام را قبول ندارند. مالکیت دولتی را قبول می‌کنند. مثلا نظر اسلام در مورد آزادی اقتصادی متفاوت است. واقعا اهداف آزادی اسلام با لیبرالیست‌ها و سوسیالیست‌ها‌ یکی است؟ مکتب اقتصادی، یعنی اصول و اهداف [اقتصادی]. هدف اقتصاد اسلامی با آن اقتصادها یکی است؟ قطعا متفاوت است. همین حرمت کنز و ربا و... بر مکتب اقتصاد تاثیر می‌گذارد. نکته سوم اینکه اشاره کرده‌اند به کتاب مکاسب شیخ[انصاری]. استاد علوی‌بروجردی قطعا حضور ذهن دارند که کتاب مرحوم شیخ سه بخش است. در همین مکاسب وقتی بحث می‌کند، عقلانیت سرمایه‌داری را قبول دارد؟ شیخ در همین مکاسب خیلی مواقع حتی سیره متشرعه را [هم] قبول نمی‌کند چه برسد به عقلا [و] می‌گوید گرفتار تسامح و تساهل هستند.
عقلانیت سرمایه‌داری، حرمت معاملات آلات لهو و بحث‌های مختلفی که شیخ آورده را قبول دارد؟ تلقی کتب سرمایه‌داری از آزادی هم فرق می‌کند. این هم عقلانیت است اما عقلانیت مبتنی‌بر لیبرالیسم.
گفته‌اند 20 روایت داریم، بله، گاهی 20 روایت است اما این 20 ‌تا، 20 قاعده فقهی است. گاهی روایت را خیلی تنزل می‌دهیم. «المومنون عند شروطهم» قاعده است و بر صدها مساله می‌تواند تاثیرگذار باشد. قاعده ید، قاعده معاوضه، قاعده مبادله و... [هم قواعدی دیگرند].
نکته چهارم اینکه علم اقتصادی، یک علم نیست [بلکه] امرزه «علوم اقتصادی» داریم. یک بحث، فلسفه اقتصاد است که [در آن بحث از] مبانی هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی و... است. مبنای اقتصاد سرمایه‌داری نومینالیسم است. نمی‌توانید آن را بدون نومینالیسم بپذیرید. پذیرش آن یعنی نفی کلیات. [این مطلب] بحث فلسفی دقیقی در اقتصاد دارد. بحث دیگر حقوق اقتصادی و بایدها و نبایدها در اقتصاد است. با این نگاه خب [دیگر باید] کل مکاسب را کنار بگذارید [چون باید و نبایدها در این رشته است که تعیین می‌شود].
بحث دیگر «مکتب اقتصاد» است که اصول حاکم بر رفتار اقتصادی است. آزادی مشروط در اقتصاد اسلامی معنا دارد که شیخ[انصاری] هم گفته [است]. مالکیت سه‌گانه، نه دوگانه یا یک‌گانه. [همچنین در هر مکتب، ] عدالت اقتصادی [هم] تعریفش متفاوت است.
حالا یک بخش، بخش تجربی اقتصادی است که روابطی را در نظر می‌گیرد که در جای خودش هم برخی قبول دارند.
مگر شهید صدر می‌خواهد کل اقتصاد را نقلی کند؟ بحث علوم‌انسانی اسلامی را درست ببینیم. قیاس اقتصاد با فیزیک و شیمی قیاس مع‌الفارق است. ایشان [یعنی آقای علوی‌بروجردی] رسالت پیغمبر(ص) را محدود می‌کند به اخلاق. این همه احکام جهاد و قضا و حدود و امر به معروف و... چه [می‌شود]؟ در این زمینه‌ها صدها کتاب نوشته شده [است]. با یک مصاحبه عرفی نمی‌توان اینها را نقد کرد.

 * نویسنده: سیدحسین امامی، روزنامه‌نگار

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰