به گزارش «فرهیختگان»، استقلال درحالی به رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا اعزام شد که با استعفای فرهاد مجیدی کادر فنی این تیم نیز دگرگون شده و با سرمربیگری مجید نامجومطلق عازم قطر شد. این درحالی است که آبیپوشان درنهایت یک سفر پرحاشیه و ناموفق را پشت سر گذاشتند و حالا هم بعد از بازگشت به تهران حال و روز خوشی ندارند. درخصوص شرایط آبیپوشان در قطر و ماجراهای این سفر درجریان رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا دقایقی با دستیار نامجومطلق در این رقابتها صحبت کردیم. گفتوگوی «فرهیختگان» با شاهین صمدیان را در ادامه میخوانید.
از تصمیم نامجومطلق درخصوص استفاده از شما بهعنوان دستیار در لیگ قهرمانان آغاز کنیم. خیلی از پیشکسوتان استقلال به این ماجرا از این جهت انتقاد داشتند که این جایگاه را حق یک استقلالی میدانستند.
موردی در فوتبال ایران جا افتاده که بهنظر من ریشه و شکل درستی ندارد، مثلا الان پیروز قربانی بهعنوان یک استقلالی به کادر فنی سایپا اضافه شده، آن هم به این دلیل که ابراهیم صادقی تشخیص داده است قربانی بهعنوان دستیارش در این تیم به فعالیت بپردازد. آقای نامجومطلق هم به همین دلیل تشخیص دادند در آن مقطع با توجه به شرایطی که وجود داشت، من میتوانم به درد استقلال بخورم و بر همین اساس این پیشنهاد را به من دادند و بنده هم حاضر شدم بدون هیچ چشمداشتی در رقابتهای آسیایی با افتخار به نامجومطلق و استقلال کمک کنم که همین اتفاق هم افتاد و چیزی فراتر از این نبود. اگر پیشکسوتان استقلال چنین توقعی دارند با توجه به سابقه پوشیدن پیراهن این تیم به آنها حق میدهم. به هرحال در باشگاهی که یک بازیکن یک عمر برای آن زحمت کشیده جزء اولویتهایش باید باشد که از این عزیزان استفاده کند، هر مربی سلیقه، سبک و توانایی خاص خود را دارد، اما آنچه مسلم است با شناختی که آقای نامجومطلق داشتند از من خواستند به کادر استقلال اضافه شوم در غیر این صورت نه لابی بود و نه سفارش. شاید باورتان نشود وقتی بهزاد غلامپور تماس گرفت تا پیشنهاد مجید نامجومطلق را بدهد که بعدازظهر همان روز سر تمرین باشم، اصلا تهران نبودم و خیلی عجلهای از شمال به تهران آمدم تا به تیم اضافه شوم، چون اصلا از این ماجرا روحم هم خبر نداشت. باز هم تاکید میکنم روی شناختی که نامجومطلق داشت مرا انتخاب کرد و سفارش کسی نبودم، ضمن اینکه با توجه به شناختی که از آقامجید دارم اصلا فکر نمیکنم ایشان آدم توصیهپذیری باشد، کار خودش را میکند، چون از لحاظ فنی آدمی قوی بهشمار میرود و در مسائل انضباطی هم قدرتمند است و بههمین دلیل فکر نمیکنم اصولا آدم توصیهپذیری باشد، در هر صورت در آن تایم، زمان محدود بود و تیم در آستانه اعزام قرار داشت و باید بهسرعت کارها پیشمیرفت.
ظاهرا پدرتان جزء موسسان باشگاه تاج سابق بودند و انگار خودتان هم استقلالی هستید.
درست است. مرحوم پدرم از سال ۱۳۲۴ که این تیم تشکیل شد بازیکن آن در تیم دوچرخهسواران بود و بعد هم که این تیم به اسم تاج تغییر نام پیدا کرد تا سال ۱۳۳۳ که پدر من در آبادان و در بازی مقابل نفت آبادان پایش شکست برای تاج بازی میکرد و این یعنی حدود ۹ سال پیراهن این تیم را بهتن داشت. بعد از آن سال هم دیگر نتوانست بازی کند، چون پایش در آبادان بهشدت مصدوم و مجبور شد فوتبال را کنار بگذارد اما تا زمان انقلاب با پیشکسوتان استقلال یا همان تاج سابق بود. اتفاقا عکسها و تصاویر جالبی از پدرم با پیراهن تاج در آلبوم خاطرات داریم که در آن عکسها بزرگان فوتبال ازجمله پدرم حضور دارند، او هم مثل من بیحاشیه بود و از قدیم خودش را برجسته نمیکرد.
قبل از اینکه به حاشیههای سفر قطر بپردازیم، اگر فقط بخواهید به یک عامل بهعنوان ناکامی استقلال در آسیا و بهویژه در دیدار با پاختاکور اشاره کنید، آن عامل چیست؟
تفاوت استقلال و پاختاکور را در یک کلمه و آن هم مقایسه ساختار دو باشگاه میدانم. شما مصاحبه بعد از بازی مربی تیم ازبکستانی را ببینید که میگوید ما دوسال برای چنین مسابقاتی کار میکردیم، یعنی آنها در این دوسال ثبات، بازیکن، پول، قرارداد، امکانات و همهچیز داشتند، در حالی که بازیکنان استقلال ۵ روز قبل از این رقابتها دوباره دور هم جمع شدند، یعنی بعد از فینال جام حذفی اگر بخواهیم مشکلات حاشیهای و حرف و حدیثها و استعفای فرهاد مجیدی را کنار بگذاریم، جمع شدن تمامی بازیکنان برای تمرین در کشور قطر اتفاق افتاد. بهجز علی کریمی که خودش تنهایی به قطر رفت، تیم ما در دونوبت جداگانه عازم قطر شد، یعنی تیم به این کشور سفر کرد و تازه چندنفر دیگر بعد از اعزام اول، راهی قطر شدند و جالب اینکه اگر الوحده از دور رقابتها کنار نمیکشید با ناآمادگی کامل بازی میکردیم، چون ۱۵ نفر از اعضای تیم که ما هم دربینشان بودیم، تازه یک روز قبل از این دیدار به دوحه رسید و حتی علی کریمی این بازی را از دست میداد. بهنظرم ساختار بهترین مقایسه بین دو تیم استقلال و پاختاکور باشد.
از برنامه دوساله پاختاکورها برای این رقابتها درحالی صحبت کردید که بهنظر میرسد استقلالیها هم از دوماه قبل تمام تلاش خود را کردند تا هرچه را رشتهاند خودشان در آستانه لیگ قهرمانان آسیا پنبه کنند.
ازبکها ساختاری را طراحی کردهاند که در درازمدت موفق باشند و همهچیز در این ساختار گنجانده شده است؛ از ثبات گرفته تا مسائل مالی. اما برای استقلال به این شکل نبوده، البته باید بگویم خود ما ترجیح میدادیم بهجای پاختاکور در این مرحله به یک تیم عربی برخورد کنیم، چون این یک واقعیت است که سطح ازبکها از ما بالاتر بود و اعتقاد داشتیم اگر پاختاکور را ببریم تا فینال میرویم.
سعادتمند بعد از بازگشت تیم به تهران دست به افشاگری زد و از قلیان کشیدن و شب زندهداری برخی بازیکنان صحبت کرد. ماجرا چه بود؟
ما بهعنوان مربی درکنار بچهها بودیم و اصلا چنین مواردی را به این شکل که مطرح شده، ندیدیم. ما تا روز آخر نه قلیان دیدیم و نه شنیدیم کسی استفاده کند. البته ما چمدانها را بازرسی نمیکنیم و مدام هم به اتاقها سرک نمیکشیم که ببینیم بچهها چه کار میکنند. هرچند بارها بهصورت لحظهای مراجعه کردیم و چیزی جز گپوگفت در بین بازیکنان ندیدیم، اصلا و به هیچعنوان نمیشد تماموقت بچهها را چک کرد، درخصوص مسائلی که درباره صرف صبحانه مطرح شد، باید بگویم بهخاطر کرونا صبحانه عوامل تمامی تیمها بهصورت پکیج و بستهبندی پشت در اتاق در ساعت مقرر قرار میگرفت، یعنی ما حتی اجازه نداشتیم برای صبحانه دور هم جمع شویم، به همین دلیل یک بازیکن تا ساعت ۱۰ میخوابید و یک بازیکن دیگر تا ساعت 10.5، اما اینکه همه فکر کنند در اردوی استقلال همه تا چهار صبح بیدار بودند و برخی قلیان میکشیدند، اصلا چنین نبود که به این شدت مطرح شده است، حالا بهطور مثال ممکن است یک بازیکن از تهران با خودش قلیان آورده باشد که آن هم نه ما دیدیم و نه شنیدیم. ما مدام با بازیکنان در ارتباط بودیم و تقریبا آنها را بهعنوان مربی زیرنظر داشتیم و مدام با آنان در تماس بودیم. این مسائل مثل شبزندهداریها و تا ظهر خوابیدنها شاید بهصورت موردی بوده و یک نفر هم تا ساعت دو شب در اتاقش بیدار مانده باشد، اما اینکه کل تیم به این شکل باشد اصلا اینطور نبود.
حالا که سعادتمند از مدیرعاملی برکنار شده، اینطور میگویید یا اگر او هنوز هم مدیرعامل استقلال بود باز هم این صحبتها را مطرح میکردید؟
خیر، اینطور نیست، چون باید واقعیت را گفت. من همیشه حقیقت را میگویم و به این کار ندارم جملهای که میگویند برای آینده کاریام درست است یا خیر و اصلا این چیزها را مدنظر قرار نمیدهم.
بعد هم در زمان برگشتن به ایران، در فرودگاه دوحه انگار یک درگیری بین سیدحسین حسینی و پزشک تیم بهوجود آمد.
آن هم درگیری به آن شکل حاد که فکر میکنید نبود، بلکه اختلاف نظری بین حسینی و دکتر ستوده وجود داشت، چون واقعا حسینی در دیدار با پاختاکور درد داشت و از دقیقه ۲۰ از کادرفنی درخواست میکرد او را تعویض کنند و حتی بین دو نیمه هم گفت دندهام آسیبدیده و درد دارم و دوباره تقاضا کرد او را تعویض کنیم، اما واقعا کسی را نداشتیم که جایگزین کنیم و به همیندلیل با درد تا پایان بازی به حضورش ادامه داد. در این بین انگار دکتر ستوده گفته بود حسینی مشکلی نداشته، درحالیکه واقعا او مشکل داشته و حتی سه بار درطول بازی قصد تعویض دروازهبان استقلال را داشتیم که در هرصورت این کار را انجام ندادیم. بالاخره نیاز بود او بازی کند و نمیشد تعویضش کرد. استقلال در این بازیها تیم بیبضاعتی بود و در تعویضها خیلی دستمان بسته بود، برای همین یک لحظه در فرودگاه صدای آنها بالا رفت، اما بلافاصله این دو نفر را از هم جدا کردند و با حضور پلیس قطر در عرض ۳۰ ثانیه آرامش برقرار شد و داستان بهپایان رسید و خیلی زود جمعوجور شد.
بهجز این موارد دیگر حاشیه در قطر وجود نداشت؟
خیر، هیچحاشیه دیگری نبود و با آرامش کامل کار را پیش میبردیم. ما کاری که توانستیم برای این بچهها درطول حدود دو هفتهای که در قطر بودیم انجام دهیم، فقط این بود که به آنها شخصیت بدهیم و آرامش را حاکم کنیم، چون کار دیگری از دستمان بر نمیآمد. نمیشد تمرین خاصی انجام داد یا فشار زیادی به بازیکنان آورد. ما فقط میخواستیم آرامش را حاکم کنیم که همین موضوع هم بود. از لحاظ نظم و انضباط و حضور در برنامههای تیم همه منظم و مرتب سر موقع حضور پیدا کردند و خود آقای نامجومطلق هم به بچهها شخصیت میداد و رفتار مناسبی داشت.
در این بین با توجه به شرایط و انسجام پرسپولیس برخی از هواداران استقلال حتی از شکست این تیم مقابل پاختاکور استقبال کردند، چون اعتقاد داشتند اگر این تیم در یکچهارم نهایی به پرسپولیس برخورد میکرد احتمال موفقیتش کمتر بود!
خیر، اینطور نیست، چون بازی استقلال و پرسپولیس هیچربطی به شرایط بدنی و وضعیت جدول ندارد و شما بهتر از من میدانید که اگر بهطور مثال یک تیم 6 بازی قبلی را هم باخته باشد، دلیلی بر این نمیشود که جلوی حریفش هم در این دیدار بازی را ببازد، دربی همیشه شرایط خاص خودش را دارد و ما فقط به این فکر میکردیم که اگر از سد پاختاکور به سلامت بگذریم تا فینال پیش میرویم.
البته پرسپولیسیها برای رقیب خود یعنی استقلالیها کری خواندند و گفتند ما انتقام شما را از پاختاکور گرفتیم!
در هرصورت حضور یا عدم حضور ماشاریپوف در میدان در ترکیب پاختاکور خیلی تاثیرگذار بود و بهطور مثال خود ما بهصورت ویژهای روی این بازیکن کار کرده بودیم. این بازیکن قدرتمند و خلاق، بهترین بازیکن پاختاکور بود و بهنظرم اخراج او در دقایق ابتدایی بازی و 10 نفره شدن تیم ازبکستانی درنتیجه پایانی که برای پرسپولیس بهدست آمد، بسیار موثر بود!
نامجومطلق جزء گزینههای سرمربیگری استقلال برای فصل آینده محسوب میشود. نظرتان در این مورد چیست؟
از روزی که برگشتیم با آقامجید تماس نداشتم و هیچ خبر خاصی هم ندارم، اما به اعتقاد من مجید نامجومطلق تمام فاکتورهایی را که باید سرمربی استقلال داشته باشد در خود دارد؛ از بحث کسوت و بازی در این تیم و تجربهاش گرفته تا مسائل فنی و شخصیتی. البته این حرفها را نمیزنم که فکر کنید میخواهم دستیار شوم و اصلا قرار نیست با او کار را ادامه بدهم، چون چیزی مطرح نشده، اما به اعتقاد من یکی از بهترین گزینههای سرمربیگری استقلال خود مجید نامجومطلق است که بتواند این تیم را از این وضعیت در بیاورد، چون هم تجربه دارد و هم سابقه حضور در استقلال و هم از لحاظ فنی شرایط خوبی دارد و فکر میکنم اگر به او یک سال وقت بدهند یا حداقل نیم فصل زمان بدهند میتوان تاثیرات مثبت حضورش را در این باشگاه دید. اگر از من هم بخواهد با افتخار کمکش میکنم، هرچند هیچتوقعی ندارم و نه برنامهریزی خاصی داشتم و نه لابی کردم. همین دوهفته هم با افتخار در خدمت استقلال بودم و دوباره زندگیم را ادامه میدهم و به کارم میچسبم، اگر پیشنهادی باشد با کمال میل میپذیرم و اگر هم نباشد دعاگو هستم تا استقلال برسد به جایگاهی که همه مردم و هواداران خوشحال شوند.
* نویسنده: محمدرضا حاجیعبدالرزاق، روزنامهنگار