به گزارش «فرهیختگان»، مقدمه مترجم: این مقاله حاوی نکات مهمی است. اول اینکه یادآوری میکند در مهار کرونا یا بیماریهای همهگیر، تنها نکات پزشکی مطرح نیست بلکه فناوریها و حساب احتمالات میتواند ترسها را به معقول و نامعقول تقسیم کند تا بر نگرانیها و احتمالهای بالاتر متمرکز شویم. البته تا جایی که نگارنده میداند هنوز برنامهای ایرانی مناسب گوشیهای هوشمند برای کمک به مردم در شرایط کرونایی نوشته نشده است اما نمونههای خارجی از چنین نرمافزارهایی در دسترس است و اشاره سینگر نیز به همانهاست. اینکه چرا نمونه ایرانی برای چنان نرمافزارهایی در کار نیست یا اینکه چرا همان نمونههای خارجی -که قابل ترجمه و به اصطلاح کُد-باز هستند- ترجمه نشدهاند یا اینکه چرا درخواستی برای چنین نرمافزارهایی از جانب عموم صاحبان ایرانی گوشیهای هوشمند در کار نیامده، سوال خوبی است و شاید تا حدی هم نشان میدهد که ما چندان گوشیهای هوشمند را بهعنوان وسیلهای برای رفع نیازهای ضروری درنظر نمیآوریم و شاید نشانهای از شأن و جایگاه تکنولوژی در میان ما نیز باشد. نکته مهم دیگر در این مطلب، ارج و جایگاه حریم خصوصی در نسبت با مصائب اقتصادی و حتی فردی است. مشخصا آزادی فردی و حریم خصوصی، امری مطلق نیست و «خیر برتر» نیز محسوب نمیشود گرچه تا حدی محترم است ولی مساله آنجاست که تا چه حد؟ ممکن است در تعیین آن حدود، با سینگر همنظر نباشیم اما درگیری فکر فلسفی-اخلاقی سینگر با مسائل انضمامی و مورد ابتلا، میتواند برای ما مفید باشد.
درباره نویسندگان:
پیتر سینگر پروفسور بیواتیکس در دانشگاه پرینستون و فیلسوف اخلاق استرالیایی است که کتابهایی از او به فارسی نیز ترجمه شده است. جوانا ماسل نیز پروفسور در زیستشناسی مبتنی بر تطور و تکامل (Evolutionary Biology) در دانشگاه آریزوناست.
اوایل ظهور کووید-۱۹، لزوم قرنطینه سختگیرانه و محدودیتهای کوتاهمدت، هزینه اندکی برای جلوگیری از [شیوع] آن بود. اکنون که این بیماری همهگیر بیش از ۲۶میلیون نفر را در ۲۱۳ کشور و سرزمین آلوده کرده است، ما باید راههای جدیدی برای کنترل آن بیابیم که نهفقط موثر بلکه کارآمد [و در حد کفایت] نیز باشند. برای اجتناب از تحمیل دشواری و آزار بیش از حد، باید افراد را -خصوصا کسانی را که به احتمال زیاد برای دیگران ایجاد خطر میکنند- بهقدر مقدور آماج دستورات و توصیههای ماندن-در-خانه قرار دهیم. این امر نهتنها به دنبال کردن تماسهای کسانی که آلوده شدهاند، بلکه به تشخیص این که کدام یک از تماسهای آنها به احتمال زیاد موجب آلودگی شده، نیاز دارد. در اینجا، تکنولوژی میتواند مددکار باشد. ما باید برنامههای (apps) جدیدی را با هم ترکیب کنیم تا افراد را از خطر ابتلا به عفونت، با روشهای جدید آزمایش (تست بیماری)، مطلع کنند، روشهایی که سریع، آسان و بهراحتی در دسترس باشند، [چیزی] مشابه تستهای بارداری. ردیابی تماس [افراد با یکدیگر] نمیتواند بدون آزمایشهایی با نتایج فوری کار کند، اما حتی اگر تستهای سریعتر بهاندازه تستهای فعلی دقیق نباشند [باز هم] میتوانند نتایج خوبی به بار آورند [یعنی سرعت نسبت به دقت در اولویت است]. برنامههای کاربردی نهتنها میتوانند گستره ردیابی تماس [فرد ناقل و مبتلا با دیگران] را [دقت و] بهبود بخشند، بلکه از همه مهمتر سرعت آن [ردیابی تماس] را نیز بالاتر خواهند برد.
ردیابی تماسها، چه بهصورت دستی [یعنی بررسی غیر نرمافزاری در این باب که فرد ناقل و مبتلا در دوره نهفتگی و بیعلامتی بیماری با چهکسانی تماس داشته است] و چه با استفاده از برنامهها، را برای کسانی که نتیجه آزمایششان مثبت شده، قرنطینه [یعنی اجتناب] از تماس نزدیک را توصیه میکند. در ایالات متحده، قوانین صادر شده توسط مراکز کنترل و پیشگیری از بیماریها (CDC) میگوید که ۱۵دقیقه حضور در شش فوتی (یعنی در فاصله 1.8متری) یک فرد، در طول دوره عفونی، قرنطینهای ۱۴روزه را اقتضا میکند. تحت این قوانین، میتوانیم بهطور متوسط انتظار ۵۹ تماس نزدیک -بهازای هر فرد مبتلا- را داشته باشیم. این احتمال وجود دارد که 2 درصد از ساکنان ایالات متحده امروز به این بیماری مبتلا شده باشند که در این صورت «[2 درصد جمعیت ایالات متحده] ضربدر ۵۹ نفر» [آری، این تعداد از کسانی] که درحال حاضر در خانه [در قرنطینه] نیستند، [نیز] باید قرنطینه شوند.
اما ویروسها از قوانین سادهسازیشده CDC پیروی نمیکنند. شما با گذراندن 15دقیقه در فاصله 5 فوتی از فردی در اواخر دوره عفونی، در معرض خطر کمتری هستید تا اینکه در اوج دوره عفونی یک فرد مبتلا، هشت ساعت در فاصله هفت فوتی از او باشید.
در آریزونا، کووید واچ (Covid Watch) یک توسعهدهنده غیرانتفاعی نرمافزار متنباز [ساخت و توسعه] یک برنامه جدید را پیگیری میکند که بهجای تکرار قوانین CDC، بهدنبال تخمین دقیق خطر ابتلاست. این برنامه کاربردی، قرنطینه را تنها برای کسانی که بالاتر از سطح مشخصی از ریسک هستند توصیه میکند و کاملا خصوصی [یعنی نه با اعلام عمومی] به آنها میگوید که چه مدت در خانه بمانند و چه زمانی آزمایش بدهند.
هیچ چیز جادویی [و خاصی] در [دستور] ۱۴روز قرنطینه [شدن]، وجود ندارد. اگر شما پنج روز بعد از این که در معرض ویروس قرار گرفتید، علائم بیماری را نداشته باشید، خطر [مبتلا شدن دیگران از جانب] شما تقریبا نصف میشود. اگر نتیجه تست شما منفی شود، خطر [مبتلا کردن دیگران توسط] شما باز هم کاهش مییابد (البته به صفر نمیرسد)، اما کشورهایی که هرکسی قرنطینه شده است، [حتما] آزمایش داده است [و نتیجه آزمایشش مثبت شده است] از همان قانون ۱۴روزه [که] فسیل شده [و کهنه است] استفاده میکنند مانند کسانی که آزمایش نمیدهند. [یعنی در آن کشورها بین کسانی که آزمایش ندادهاند ولی در معرض ابتلا بودهاند و کسانی که آزمایش دادهاند و نتیجه آزمایششان مثبت بوده، فرقی نیست]. اگر بهجای آن، به مردم اجازه دهیم تا هنگامی که خطر [مبتلا شدن دیگران توسط] آنها کمتر از حدی آستانهای است، قرنطینه را ترک کنند، از آن [حساب احتمالات] برای تصمیمگیری درمورد اینکه چهکسی باید قرنطینه شود استفاده کرده و میتوانیم به ایمنی بیشتر و هزینه کمتر -برای افراد و اقتصاد- دست یابیم.
حد آستانهای قرنطینه میتواند به محل زندگی شما بستگی داشته باشد. استرالیا و نیوزیلند موارد [ابتلای] نسبتا کمی دارند و قصد دارند در کوتاهترین زمان ممکن [در آمار ابتلایشان] به صفر نیل کنند. آنها میتوانند حد آستانهای سختگیرانهتری داشته باشند [تا آنجا که مثلا] حتی افرادی را که کمتر از 15دقیقه در معرض تماس بودهاند در قرنطینه قرار داده و یا چندین نتیجه آزمایش منفی [را شرط کنند] یا [برای به صفر نیل کردن، به] قرنطینه طولانیتر پس از مواجهه خطرناکتر نیاز داشته باشند.
در کشورهایی که بیشتر توسط ویروس مورد حمله قرار گرفتهاند، بسیاری از توصیههای قرنطینه نهتنها میتواند باعث آسیب اقتصادی و روانی بیش از حد شود، بلکه حمایت عمومی مورد نیاز برای موثر بودن قوانین را [نیز] تضعیف میکند.
هر زمان که به تکنولوژی ردیابی تماس [افراد با ناقل بیماری] اشاره میشود، افراد نگرانیهایی را درمورد «حریم خصوصی» ابراز میکنند. برنامههای (apps) جدیدی که از چارچوب گوگل-اپل استفاده میکنند باید این نگرانی را رفع کنند، زیرا آنها راهی ابداع کردهاند تا به شما در باب خطر درز اطلاعاتتان -بدون آنکه مطلع و متوجه باشید- هشدار دهند و بگویند چهکسی رخصت دیدن تلفن شما را دارد [یعنی مشخص است که به چه برنامههایی اجازه دسترسی به اطلاعاتتان را میدهید و اگر بنا باشد نگرانیها راجعبه حریم خصوصی، رفع شود، بسترهای گوگل و اپل میتوانند با مشخص کردن محدوده دسترسیها از تعدی به حریم خصوصی افراد بدون اطلاع آنها جلوگیری کنند]. نگرانی ما درمورد شرکتهایی همچون اپل متفاوت است. از آنجا که تشخیص اینکه چه کسی کاربران را در معرض خطر [ابتلا] قرار داده، برای کاربران مشکلساز است، نسخههای متوالی رابط برنامهنویسی نرمافزارها (API) که توسط اپل و گوگل کنترل میشود، حداکثر مدتزمان قابل ثبت تماس [تماسی که میتواند منجر به انتقال شود] را محدود کرده و نیز میزان اطلاعات موجود برای سنجش آلودگی را مقید و محدود کردهاند. این امر توانایی برنامههای کاربردی را برای تشخیص بین تماسهای با ریسک پایین و بالا، کاهش میدهد.
این اولویتهای رهزن و گمراهکننده، صدمات ممکن [و نه قطعی] و محدود به حریم خصوصی را در جایگاهی بالاتر از هدف -یعنی نیاز به توصیههای قرنطینهشدن و انجام کارهای با اولویت بالاتر- قرار میدهند. یک الزام اخلاقی برای محدود کردن آسیبهای قرنطینه و همچنین جلوگیری از گسترش ویروس وجود دارد که اگر بهطور موثر بررسی نشود باعث مرگ صدها هزار نفر و طولانی شدن قرنطینه -با تمام سختیهایی که برای میلیاردها نفر به بار میآورد- میشود. اگر قرنطینه بهطور بیرویه توصیه شود و درنتیجه موافقت با آن کاهش یابد، چنین نتایجی محتملتر میشود.
در یک پاندمی که بهسرعت درحال گسترش است، ما باید آماده تغییر سریع قوانین مطابق با شرایط بومی، آخرین شواهد اپیدمیولوژیک، و توسعه فناوریهای جدید باشیم که به ما کمک میکنند تا شیوع و گسترش ویروس را کاهش دهیم. متخصصان بهداشت عمومی که بهدقت به قوانین منسوخ پایبند هستند، یا مانند سوئیس، آنها را به قانون تبدیل میکنند، در مسیر تکنولوژیهای جدیدی قرار دارند که میتوانند به ما کمک کنند تا رویکردی منعطفتر داشته باشیم. با تمرکز بر کسانی که بیشترین خطر [در] گسترش ویروس را دارند، میتوانیم آسیب کمتری وارد کرده و بیماری همهگیر را بهطور موثرتری مهار کنیم.
* نویسندگان: پیتر سینگر و جوانا ماسل، مترجم: علیرضا خباززادهرضایی