به گزارش «فرهیختگان»، استفاده از مطالب خواندنی بهمنظور درمان بیماریهای جسمی و روانی کتابدرمانی نام دارد و بهعنوان رشته خاصی از کتابداری بیمارستانی و سازمانی بهشمار میرود. اصطلاح کتابدرمانی ترکیبی از واژههای یونانی بیبلوس به معنی کتابها و تراپیا بهمعنی درمان است. کتابدرمانی مفهوم جدیدی نیست، بر کتیبه سردر کتابخانه شهر باستانی تبس (در سواحل نیل) نوشته شده است: «شفاخانه روح». ارسطو معتقد بود ادبیات اثر درمانی دارد، همچنین رومیان باستان دریافته بودند میان خواندن و درمان ارتباط وجود دارد. نخستین همکاری بین کتابداری و روانپزشکی در بیمارستان مکلین در ویورلی ماساچوست آغاز شد. انجمن کتابداران آمریکا، یکی از نخستین سازمانهای حرفهای بود که فعالانه کتابداری را از طریق ایجاد کتابخانههایی در بیمارستانها یا موسسات، پیش از قرن بیستم، رواج داد. نوشتههای ای.کتلین جونز نخستین پیشینههای کتابداری هستند که با همکاری روانپزشک، نقشی موثر در درمان بیماران روانی از طریق کاربرد کتابها داشته است. اصطلاح کتابدرمانی به شکل فعلی در منابع چاپی، نخستینبار در یکی از مقالات ساموئل مک کورد کرادرز، در 1916 به کار رفت. گرچه پیش از این روانپزشکان ضمن استفاده از این فن، به ترتیب آن را «خوانشدرمانی» و پس از آن «مشاوره از طریق کتاب» نیز مینامیدند.
در ابتدای این قرن بسیاری از پزشکان [ خواندن]کتاب را برای حل مشکلات هیجانی بیماریهای روانی توصیه کردند. افراد برجستهای نظیر کارل و ویلیام منینگر، که هردو پزشک بودند، ضمن اینکه مطالعات پژوهشی بالینی را درباره اثربخشی اینگونه درمان در مطالعات پنجساله خود طی دهه 1930 هدایت کردند، کاربرد کتابدرمانی و رشد کتابخانه را در کلینیک منینگر نیز توسعه دادند. در حوزه تعلیموتربیت، آموزگاران، کاربرد کتابدرمانی را از دهه 1940 آغاز کردند. در طول دهه 1950 مطالعه گروهی به درمان افراد الکلی افزوده شد. در دهه 1960 کتابدرمانی در برخی زمینهها نظیر اعتیاد به موادمخدر، ترس، تغییرات نگرشی، بلوغ اخلاقی، مرگ و همه موارد استثنایی پیشرفت کرد. در 1961، بهعنوان یک واژه متعارف توسط «واژهنامه بینالمللی وبستر» پذیرفته شد. در دهه 1970 یکی از نخستین کلاسهای اصول نظری کتابدرمانی تدریس شد. از این زمان به بعد روانشناسان، مربیان تربیتی و صاحبان مشاغل مرتبط، به کتابدرمانی علاقهمند شدند تا جایی که طی دهها سال، مقالههای متعددی در این زمینه منتشر شد، اگرچه بسیاری از این مقالهها حاکی از عدماعتماد به این روش درمانی جدید بود، اما تمایل قطعی برای توسعه آن ابراز میشد. هیچ روش ویژهای برای کتابدرمانی تدوین نشده است.
تشکیل کتابخانه میتواند فراگیرترین بخش این فعالیت باشد. این کتابخانهها با کتابخانههای عمومی تفاوت دارند؛ زیرا هدفهای خاص را تعقیب میکنند. این دوره درمانی چیزی فراتر از اختصاص دادن یک کتاب خاص به فرد است. کتابدرمانی، دوره کنکاشی است که نیاز به طرحریزی دقیق دارد و در آن دوطرف (مددکار و مددجو) باید با کتابدرمانی موافق باشند. اگرچه نظرهای متعددی درباره مراحل کتابدرمانی وجود دارد، لیکن پنجمرحله بین همگان مشترک است: شناسایی، انتخاب نوشتار، ارائه و همانندسازی، پالایش (تخلیه هیجانی) و بصیرت. در طول دو مرحله اول، نیاز مددجو شناسایی شده و کتابهای مناسب براساس مسائل او انتخاب میشود؛ این انتخاب باید با آگاهی و مهارت صورت گیرد تا موجب ایجاد امید و احساس کاذب در مددجو نشود. تاکنون معیاری برای انتخاب کتاب با هدف درمانی تعیین نشده است، تنها گاهبهگاه کتابداران، پزشکان و سایرین مواردی از کاربرد ادبیات و متون نوشتاری را که مزایا و منافعی در درمان بیماران مورد معالجه آنها داشته است، ذکر کردهاند. مرحله همانندسازی، زمانی رخ میدهد که خواننده خود را با شخصیت یا شرایطی خاص در کتاب پیوند میدهد؛ در مرحله پالایش، مددجویان بهصورت شفاهی از طریق شرکت در بخشها ــ یا بهصورت نوشتاری یا شیوههای هنری نظیر اجرای نقش شخصیتها ــ به تخلیه هیجانی خود میپردازند؛ بصیرت، مرحلهای است که مددجو به فهم بهتری از شرایط خود، بعد از همانندسازی و پالایش میرسد.
در این مرحله ممکن است مددجو قادر به دیدن انگیزههای پنهان اعمال خود یا قادر به کشف راههای جدیدی برای حل مجدد مسائل خود شود. این بینش، ابزاری است که به مددجو امکان کنترل شرایط و پیامدهای خاص را میدهد. فرد کتابدرمان ممکن است آموزگار مدرسه، کتابدار یا متخصص بهداشت روانی باشد. نکته مهم آن است که کتابدرمانی باید با ظرافت بسیار انجام شود و هرکسی نمیتواند عهدهدار اجرای آن باشد. هر فرد علاقهمند که دارای ویژگیهای ثبات و استواری شخصی و علاقه واقعی بهکار با دیگران بدون قدرتنمایی، تهدید، یا اخلاقگرایی باشد، میتوان برای این فرآیند توصیه کرد. بهعلاوه، کار با مراجع و متخصصان حوزههای مختلف نیز توصیه میشود، مانند گروهی که شامل کتابدار، مشاور یا روانشناس مدرسه است. این همکاری به توازن فرآیند کتابدرمانی کمک میکند، بهطوری که هیچکس مسئول نیست. درحال حاضر، کاربرد کتابدرمانی محدود به کتابداران و پزشکان در بیمارستانها و موسسات درمانی نمیشود. آموزگاران، روانشناسان، جامعهشناسان و مشاوران نیز اصول کتابدرمانی را بهکار میبرند. همچنین از آن در حوزههای جامعهشناسی روانی و زندگی اجتماعی هم استفاده میکنند، زیرا امروزه بهداشت روانی خارج از موسسات درمانی، بهعنوان مسالهای اجتماعی مطرح است. در این زمینه کتابدرمانی به مدارس، موسسات تأدیبی و موسسات بیماران کندذهن راه پیدا کرده است. در حوزه ادبیات کودکان نیز کمیتههایی از کتابداران که در زمینه کودکان فعالیت دارند، بهطور مستمر فهرست کتابهایی را که در شرایط ویژه و خاص کاربرد دارند، گردآوری و تهیه میکنند.
عطف / کرخه از زبان امیریان
«این کتاب شیرین و ساده، زندگی و احساس و جهتگیریهای بسیجی را به خوبی تشریح میکند. نویسنده که خود یک بسیجی با همه بار فرهنگی این کلمه است، با بیان بعضی از جزئیات به ظاهر کماهمیت، آن امر مهم را تصویر و ترسیم کرده است. با اینکه جوانی کمسن و سال است، بسی پختهتر از عمر خود مینویسد و میاندیشد. گاه در نقل حوادث، تسلسل طبیعی و منطقی رعایت نشده است. باری، این یکی از کتابهای خیلی خوب در مجموعه خاطرههاست.»
این جملات را رهبر معظم انقلاب درباره کتاب «خداحافظ کرخه» اثر داوود امیریان گفتهاند. این کتاب داستانی براساس خاطرات و زندگی بسیجیان هشت سال دفاع مقدس است که حال و هوا و افکار و اندیشههای بسیجی آن زمان را به خوبی منعکس میکند. هرفصل کتاب به موضوعی خاص میپردازد و بهطور سلسلهوار داستانها پشتسر هم میآیند و یک داستان واحد را میسازند. ماجراها از جریان اعزام به جنگ شروع میشود و سپس به اردوگاه، حملات و عملیاتها میرسد و به بازگشت به خانه ختم میشود. کتاب را انتشارات سوره مهر منتشر کرده است.
گلچین / رشادتهای یاسمی
رشید یاسمی، شاعر، نویسنده، مورخ و استاد دانشگاه تهران بود که آثار بسیار مفیدی از خود به جای گذاشت. کتاب مقالهها و رسالهها شامل مجموعهای از مقالهها و رسالههای ایشان است که در زمینه پژوهشهای ایرانی، نقد ادبی و تاریخ و فلسفه نوشته و اغلب در دهه ۱۳۲۰ منتشر شدهاند و اکنون دسترسی به آنها آسان نیست. برخی موضوعات این مقالهها عبارتند از: چیستی علم تاریخ و نحوه نگارش آن، دو رساله به زبان پهلوی، نقد و بررسی آثار شاعرانی چون فردوسی، سعدی، نظامی، نسبت روشنفکران و ادبیات معاصر و تعلیم و تربیت در ایران. «تتبع و انتقاد احوال و آثار سلمان ساوجی» نیز یکی از رسالههای مفصل و مهم این مجموعه است.
ایرج افشار درباره رشید یاسِمی مینویسد: «رشید یاسمی را بارها دیده بودم. مردی خوشسخن و سخندان بود. با مصاحب خویش سخن به مهر و لطف میگفت. چهرهای سرخگون و خوشایند داشت. برای زندگی رنج بسیار برد. ناچار تن خویش را فرسود. کارهایی را که در زمینههای مختلف ادب و تاریخ به انجام رسانید برای زمان خود گرانقدر بود و تازگی داشت. پارهای از آثار او نیز تا سالیان دراز باارزش خواهد بود. سادهتر آنکه در بسیاری از کارهای ادبی راهبر آیندگان و چراغی فراراه اخلاف خویش بود. عمری رنج برد و جان فرسود و البته نامش در تاریخ ادب ایران ثبت خواهد ماند.»
قصهخوانی / یوسای تکرارنشدنی
رمان «سور بز» اثر ماریو بارگاس یوسا، یکی از مهمترین رماننویسان و مقالهنویسان معاصر آمریکای جنوبی و از معتبرترین نویسندگان نسل خود است. یوسا که نویسنده کتابهای بزرگی مانند: سوربز، جنگ آخرالزمان، سالهای سگی، گفتوگو در کاتدرال و... است، در سال ۲۰۱۰ برنده جایزه نوبل ادبیات شد. موسسه نوبل در وصف آثار او چنین نوشته است: «برای نمایش ساختار قدرت و تصویرهای بُرنده از مقاومتها، شورشها و شکستهای فردی.»
سوربز یکی از بهترینهای رمانهای یوساست که خود او درباره آن میگوید: «فکر نوشتن این رمان از سال ۱۹۷۵ در سرم بود و 6 سال قبل نوشتنش را شروع کردم. اما زمانی دراز در این فکر بودم و هرچه را که درباره تروخیو، درباره سیویک سال حکومت او بر جمهوری دومینیکن پیدا میکردم، میخواندم. به دومینیکن رفتم و بایگانیها را بررسی کردم. بهخصوص روزنامهها و مجلههای آن دوران را – اینها منابع بسیار خوبی بودند.
بهراستی باورنکردنی بود که مردم دومینیکن در آن ایام چه نوع روزنامههایی میخواندند. همچنین با خیلی از افراد گفتوگو کردم.» نشر علم سوربز را با ترجمه عبدالله کوثری چاپ کرده است.
گلاب و گل / آوازهای آزادیور برای ذوالجناح
هوشنگ آزادیور شاعر، مترجم و مستندساز ایرانی بود. آزادیور دانشآموخته مدرسه عالی سینما بود. «گلقالی» از آثار او در مقام یک مستندساز است. او از شاعران شعر دیگر و از ویراستاران موسسه انتشارات فرانکلین بود. نخستین مجموعه شعر او در سال ۱۳۵۰ با نام «پنج آواز برای ذوالجناح» منتشر شد. بیشتر شهرت آزادیور در شعر، به دلیل همراهی او با جریان «شعر دیگر» و امضای بیانیه «شعر حجم» در سال ۱۳۴۸ با همراهی دیگر شاعرانی چون یدالله رویایی، پرویز اسلامپور و بهرام اردبیلی بود. آزادیور درباره جریان «شعر دیگر» گفته بود: «جریان «شعر دیگر» حاصل جمعشدن ما گرد یکدیگر بود، جمعی که اساسنامه نداشت و به دنبال اساسنامه هم نبود.» پنج آواز برای ذوالجناح، مجموعه شعری است که عنوان آن از درونمایهای آیینی خبر میدهد.
ذوالجناح در عنوان این مجموعه، حاوی پیام است؛ پیامی که مخاطب را در مواجهه با شعر آیینی قرار میدهد. شعر آزادیور، فارغ از تصورات شایع و مرسوم پیرامون شعر آیینی عمل کرده است؛ به این صورت که در این مجموعه با گزارش موبهمو، آه و زاری و سوگواری آشکار مواجه نیستیم. بهعبارتی دیگر آزادیور در این مجموعه مرثیهسرایی نمیکند. برخورد او کاملا آوانگارد، پیشرو و متفاوت بوده است.
معرفت / شمسالمغرب
نویسنده قبلا کتاب کمحجمی در پنجاهویک صفحه و به همین نام نوشته بود. این کتاب گسترشیافته همان کتاب است. استاد حکیمی با ادبیات زیبایی که حد مشترک تمام آثار ایشان است درباره میلاد، شمایل، غیبت، بشارتهای آن حضرت در کتب پیشینیان، اهل سنت، شیعه، قرآن و اثبات وجودش از نظر علوم عقلی، علوم تجربی، فلسفه تربیتی، بررسی واژه انتظار سخن گفته است. این کتاب با عنوان «شمسالمغرب» به عربی ترجمه شده است.
کتاب «خورشید مغرب» در تبیین غیبت حضرت ولیعصر(عج) و ابعاد گوناگون این حرکت و با هدف روشنساختن ابعاد گوناگون غیبت امامزمان(عج) و وظایف منتظران واقعی در این زمان، به رشته تحریر درآمده است.
مولف این کتاب میکوشد ضمن طرح ابعاد گوناگونی از زندگی امام زمان(عج) چون تولد، غیبت و طول عمر ایشان، گفتههای ادیان پیشین و نیز دیدگاههای کتابهای مسلمانان را درباره منجی عالم بشریت بررسی کند. این نوشتار قصد دارد مفهوم متعالی و مسئولیتساز «انتظار» را در زمان غیبت توضیح دهد، که پس از مطالعه آن میتوان علاوهبر کسب اطلاعاتی در زمینه، زندگی امام زمان(عج) قبل و در زمان غیبت، به مسئولیتهای اجتماعی و بایدهای دینی یک منتظر حقیقی حضرت قائم(عج) پی برد.
از هر دری / یک کتاب سخت اما خواندنی
نشر مولی کتاب «عنقا مغرب فیختمالاولیا و شمسالمغرب» اثر شیخ اکبر محیالدین ابنعربی و ترجمه و حواشی امیرحسین اللهیاری را با شمارگان ۵۲۰ نسخه، ۱۹۶ صفحه و بهای ۶۵ هزار تومان منتشر کرد. کتاب براساس نسخه احمد سیدشریف بهنساوی، بازرس کل دعوت و تبلیغات دینی الازهر مصر، عضو هیاتعلمی و انجمن ادبا ترجمه شده است. این کتاب یکی از دشوارترین متون ابنعربی است که سالها رنگ ترجمه کامل را به خود ندیده بود. برای درک بهتر متن، مترجم در پیشگفتار دوم کتاب یک دوره حکمت اسلامی از منظر ابنعربی را به زبانی ساده برای مخاطبان شرح داده است. انتهای کتاب نیز متن اصلی نسخه بهنساوی درج شده است. شیخ اکبر «عنقای مغرب» را در اثبات مهدویت نوشته است. برخی شاخههای اهل سنت به مساله مهدویت معتقد هستند، اما مهدویت در نظر آنها به معنای ادامه حضور جسمانی امام عصر نیست. یعنی خداوند پایان ولایت را تضمین کرده است، اما نه به معنای در قید حیات ماندن امام از چند قرن پیش. ابنعربی اما بهعنوان یک سنی مالکیمذهب اعتقاد دارد که مهدویت هم به معنای مورد قبول اهل سنت رخ میدهد و هم به معنای ادامه حضور جسمانی آخرین امام است. بنابراین او هم به اثبات عقاید شیعه در این مقوله میپردازد و هم ایده اهلسنت در این موضوع را طرح میکند. او در شرح مفهوم ولایت آن را به دوگونه ولایت عامه و ولایت خاصه تقسیم میکند. به باور او ولایت خاصه جزئیه در وجود حضرت مهدی(عج) منحصر است و ولایت عامه کلیه در حضرت مسیح(ع) تمام میشود.
* نویسنده: پیمان طالبی، روزنامهنگار