به گزارش «فرهیختگان»، تا سوم نوامبر 2020 دیگر چیزی نمانده است. سه ماه و 12 روز دیگر انتخابات ریاستجمهوری ایالاتمتحده برگزار و سرنوشت میهمان جدید کاخ سفید روشن میشود. اکنون که میدان رقابت بین دو کاندیدا بهشدت گرم و تهاجمی است، یک سوال اساسی برای ذهنهای کنجکاو پیش میآید و آن اینکه چه کسی پیروز ماجراست؛ دونالد ترامپ یا جو بایدن؟
با عملکرد سه سال و نیمه ترامپ که دیگر بین نخبگان سیاسی، دوستی در خارج و یاوری در داخل برای خود باقی نگذاشته، پاسخ به این سوال تقریبا روشن است: بایدن. اما بر پایه یک نوشتار آکادمیک و درخور شخصیت مخاطبان رفرنسخواه و منبعپسند فرهیخته، باید به یک نظرسنجی بسیار معتبر استناد کنیم. آژانس خبری «ایبیسینیوز» یکی از معتبرترین رسانهها و وبگاه نظرسنجی در این زمینه است. همان آژانسی که درست در همین زمانها یعنی جولای (تیرماه) 2016 در گرماگرم مبارزات انتخاباتی ترامپ و هیلاری کلینتون، در یک نظرسنجی دقیق میزان رایآوری کلینتون را 47 و ترامپ را 43 درصد اعلام کرد هرچند نتیجه انتخابات در رای الکترا دگرگون شد، اما از صندوق رای همان چیزی بیرون آمد که ایبیسینیوز پیشبینی کرده بود. باری. حالا همین منبع در روز یکشنبه 20 تیرماه تازهترین نظرسنجی خود را با پیشتازی 15درصدی بایدن نسبت به ترامپ علنی ساخت. بر پایه این گزارش که رسانههایی مانند واشنگتنپست و بلومبرگ نیز بدان استناد کردند، بایدن تاکنون توانسته محبوبیت خود را بین 55درصد از آمریکاییان گسترش دهد. درحالیکه ترامپ با داشتن تنها 40درصد در عمل، پایگاه رایدهندگان خود را از دست داده است. با این حساب، این جو بایدن است که در نخستین روز ژانویه 2021 از پلههای کاخ سفید بالا میرود و ترامپ را به کاسبی در بازار پرسود املاک باز میگرداند.
حالا نکته این است که پیروزی قریببهیقین بایدن در انتخابات پیشرو چه تاثیری بر بازار نفت دارد؟ حساسیتها از آنجا ناشی شد که ابررسانه «فوریس» که از سال 1917 در آمریکا به کار خبر و تحلیل اشتغال دارد، در 20 جولای (30 تیر) پرده از خبری تاملبرانگیز برکشید. این پایگاه خبری ناباورانه اعلام کرد که روسیه و عربستان در انتخابات پیشرو پشتسر بایدن ایستاده و پنهانی از او حمایت میکنند. اما راز حمایت روسیه و عربستان از جو بایدن در چیست؟
شک نیست که این راز را باید در اقتصاد بهشدت نفتی این دو کشور جستوجو کرد. 40درصد از درآمد ملی و بیش از نیمی از صادرات روسیه به نفت و گاز وابسته است. این وابستگی در عربستان در حد زندگی و مرگ است. بیش از 70درصد از صادرات عربستان را نفت تشکیل میدهد و حدود نیمی از تولید ناخالص داخلی آن نیز به نفت اختصاص دارد. بهعلاوه، 70درصد از شاغلان سعودی نیز در بخش نفت استخدام میشوند. از سوی دیگر، روسیه روزانه 11 میلیون و عربستان- صرفنظر از تعهدات اوپک- روزانه 10 میلیون بشکه نفت تولید میکنند. روزگار این ابرتولیدکنندگان نفت چندان بد نبود تا آنکه در ماه مارس، زمستان گذشته، بلای زمینی یا تقدیر آسمانی کرونا بر جهان و هرچه در او هست، نازل شد. کرونا که آمد، نفت از چشم مصرفکنندگان افتاد؛ قیمت به زیر صفر و منفی 40 دلار پرتاب شد. سهمناک بود؛ هواپیماها بر زمین نشسته بودند، اتومبیلها خاموش، جهان از حرکت ایستاده بود. این کرونا بود که نقش اهورایی یا آنسوی اهریمنی را بر خلایق باز میکرد.
در این میان، کشورهای نفتی آنچه در پیشروی خود میانگاشتند آمیزهای از هراس و سقوط بود. کشورها و شرکتهایی که قیمت افسانهای سهرقمی نفت در همین چند سال پیش، در2014 بر ابرهای آمال و آرزوها سوارشان کرده بود، حالا بین بودن یا نبودن طرح مساله میکردند تا آنکه بایدن آمد.
بایدن در ابتدا چیز زیادی درباره نفت نگفته بود اما آنقدر روشن ساخته بود که درراستای سیاست هوای پاک و محیطزیست، دنبالهرو سیاستهای نفتی ترامپ نخواهد بود. سیاستهایی که ظرفیت تولید نفت آمریکا را از 9 میلیون بشکه در روز به 13 میلیون بشکه رساند. سیاستهایی که درست در ماه مارس گذشته، پیش از شیوع کرونا، آمریکا را از یک واردکننده خالص، به یک صادرکننده خالص نفت بدل ساخته بود. ترامپ که با حمایت شرکتهای عظیم نفتی از پرمیان تا داکوتا و نیومکزیک و وایومینگ بر اریکه ریاست نشسته بود، بر این سیاست خویش بسی میبالید. اما بایدن خود را در مسیری جز این معرفی کرد. سیاستهای نفتی بایدن در آغاز مبارزات با قاطعیت روشن نبود ولی آنقدری بود که روسیه و عربستان را پشتسر خود قرار دهد.
ماجرا وقتی روشنی تمام و کمال یافت که در 14 جولای (24 تیر) بایدن از برنامه جامع اقتصادی خود رونمایی کرد. چنانکه لسآنجلستایمز برای ما تشریح میکند، جو بایدن برای آنکه تنها مزیت نسبی ترامپ را که موفقیت اقتصادی خوانده میشد از او بازستاند، یک برنامه تهاجمی اقتصادی ارائه کرد که قله برآمده آن در زمینه نفت و انرژی است. در این برنامه جامع و تهاجمی، بایدن 775 میلیارد دلار برای سیستم مراقبت از شهروندان که شامل سالمندان، کودکان، بیماران، معلولان و حتی بخش مهدکودک میشود، با قول ایجاد سه میلیون شغل درنظر میگیرد. بهعلاوه، 700 میلیارد دلار برای تجدید حیات در بخش تولید اختصاص میدهد.
اما قله برآمده برنامههای اقتصادی او در بخش ایجاد زیرساختهای انرژیهای تجدیدپذیر است. بایدن برای این قسمت دو تریلیون دلار اعتبار تخصیص میدهد. برنامه اقتصادی رونماییشده بایدن بر مبارزه با گرم شدن زمین، هدایت تلاشهای دولت برای گسترش انرژیهای پاک و تلاشهای اقلیمی تمرکز دارد. او متعهد شد که در دوره اول ریاست خود برای رسیدن به این اهداف دو تریلیون دلار سرمایهگذاری کند. برحسب اعلام او، این سرمایهگذاری در بخشهای راهآهن پرسرعت، ساخت اتومبیلهای برقی، افزایش استفاده از انرژی بادی، خورشیدی و سایر فناوریهای تجدیدپذیر برای تولید برق انجام خواهد شد.
طبق برنامه بایدن، ایالاتمتحده تا سال 2035 بهطور کامل به استفاده از نفت، زغالسنگ و سایر انرژیهای فسیلی برای تولید برق پایان میدهد و تا سال 2050 انتشار گازهای گلخانهای را به صفر میرساند. بایدن همچنین تاکید کرد که در سرزمینهای فدرال اجازه حفاریهای جدید نفت یا گاز را نمیدهد و ضمن مسدود کردن چاههای متروکه، مالیات سنگینی بر بخش کربن وضع میکند.
خب، این برنامهها تا همینجا نشان میدهد که برنامههای جو بایدن در بخش نفت و انرژی تا چه حد بلندپروازانه و برای تولیدکنندگان نفت آمریکایی محدودکننده است. بهروشنی معلوم است که از این پس هرساله شاهد کاهش تولید نفت آمریکا خواهیم بود. وضع مالیات سنگین بر شرکتهای نفتی و جلوگیری از اکتشاف و حفاریهای جدید و حرکت بهسوی انرژیهای پاک و تجدیدپذیر در فرهنگ نفت یک معنا بیشتر ندارد و آن افزایش قیمت نفت است.
بیهوده نیست که صندوق پوشش ریسک آمریکا در 12 جولای (22 تیر) دست به یک پیشبینی حیرتانگیز زد. مدیر ارشد این صندوق سرمایهگذاری گفت قیمت نفت خام میتواند تا سال 2025 بهراحتی به 150 دلار در هر بشکه برسد. مدیر جیپی مورگان حتی رسیدن قیمت نفت به بشکهای 100 دلار را طی دو سال آینده کاملا محتمل میداند. البته ناگفته نماند که دلیل منطقی آنها برای این پیشبینی خوشایند به تاثیرات کرونا بر کاهش سرمایهگذاریهای نفتی بهویژه در بخش تولید و توسعه استوار است. آنها این تحلیلها را دو روز قبل از رونمایی شدن برنامههای جو بایدن در بخش نفت و انرژی مطرح کردند. حالا که دنیای نفت و انرژی با برنامههای بایدن هم مواجه شده، میزان قطعیت پیشبینیهای افزایش قیمت نفت به اعداد سهرقمی، روشنی بیشتری مییابد.
حالا یک سوال اساسی برای ما در ایران مطرح میشود و آن اینکه پیروزی جو بایدن و بهتبع آن افزایش چشمگیر بهای نفت چه تاثیری برای ایران دارد؟ اصولا برنامه اعلامشده بایدن درمورد ایران چیست؟ این سوال البته بسیار مهمی است که در نوشتاری دیگر به نظر فرهیختگان ارجمند خواهیم رساند.
* نویسنده: علی آهنگر، پژوهشگر حوزه نفت و انرژی