عاطفه جعفری، خبرنگار گروه فرهنگ: «فرهیختگان» در نشستی با معاون فرهنگی وزیر ارشاد، یاسر احمدوند، بهصورت مصداقی از اعداد و ارقام هزینهکرد و درآمد نمایشگاه کتاب تهران پرسید و این مدیر فرهنگی با کلیگویی از پاسخگویی طفره رفت و بر درآمدزایی نمایشگاه کتاب تهران تاکید کرد. اما واقعیت امر این است که ابعاد و قوای تاثیرگذاری نمایشگاه کتاب تهران در نسبت با کل بازار نشر محدودتر از سالهای قبل شده است. بازار نشر چند 10 هزار میلیارد تومانی با انبوه ناشران خود دغدغهها و مسائلی دارد که برای برونرفت از آن نیازمند جریانسازی از سوی یک قوه عاقله و توانمند است. سوال این است که آیا نمایشگاه کتاب تهران این توانایی را دارد که نقش مهم هدایتگری را برای جریان نشر ایفا کند. در گزارش پیش رو مواردی را یادآور شدیم که نشان میدهد سیاست اقتصادی وزارت ارشاد، در نقاط مختلف تصمیمگیری و اجرا گرفتار مسائلی است که جریان حمایت از همه اهالی فرهنگ و هنر را منحرف میکند. در برخی از موارد شائبه تبعیض و دوگانگی در برخورد با هنرمندان حس میشود و گویی موضوع حمایت از فرهنگ تقلیلیافته به سلیقههای شخصیشده است؛ نتیجه چنین وضعیتی طبیعتا تناقضهای آشکاری است که در شیوههای اجرا قابل مشاهده است.
1.وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با سه رویکرد در حوزه نشرحضور دارد و فعالیت میکند؛ حمایتی، نظارتی و ترویجی. در حوزه حمایتی مهم است که دولت یارانههای حوزه نشر را چگونه هزینه کند. اما وقتی به جزئیات ورود میکنیم متوجه غلبه نگاه سلیقهای در برخورد با بخشهای مختلف نشر میشویم. بهعنوان نمونه به مدل تخصیص بنهای کتاب در نمایشگاه کتاب تهران نگاه کنید. اشاره ما بنهای ثبتنامی دانشجویان، طلاب و اساتید نیست بلکه بنهایی است که از طریق معاونت فرهنگی وزارت ارشاد در اختیار نهادها و سازمانها قرار میگیرد. بهطور طبیعی علاقهمندی این سازمانها به خرید بخش محدودی از آثار حوزه نشر است. برای درک این وضعیت میتوانید به آمار پرفروشهای نمایشگاه مجازی سیوپنجم کتاب نگاه کنید و تاثیر خاصهخرجی انبوه این بنها را در آمارها ببینید. پرطرفدارترین نویسندگان در بخش مجازی آثار محسن عباسیولدی است که هشت هزار و ۸۱۱ نسخه از این کتاب به فروش رسید. او رکورددار پرمخاطبترین پدیدآور بود. زمانی که آمار نمایشگاه کتاب مجازی منتشر شد، یکی از اشکالاتی که درمورد توزیع فروش مطرح شد این بود که پرفروشهای نمایشگاه مجازی نمیتواند قابل تعمیم به کل جامعه باشد؛ چون چراغ این نمایشگاه با بنهای خرید کتابی روشن شده که به نهادها اختصاص داده شده بود. البته دولتیها برای توجیه چنین وضعیتی ممکن است این را بگویند که همه دولتها برای آن چیزی که خودشان میخواهند، سیاستگذاری میکنند تا آن بخش از کتاب که برایش برنامهریزی دارند، بیشتر دیده شود. برخی کارشناسان حوزه نشر معتقدند که یارانهها معمولا ابزاری است در دست دولتها برای اینکه محبوبیت کسب کنند، حالا این محبوبیت برای هر دولت متفاوت میشود. یارانه به جای آنکه زیرساختها را نشانه بگیرد و مشکل مهمی را در این حوزه حل کند، فقط بخش کوچکی را نشانه میگیرد و با همان پیش میرود، مثل همین موضوع بنهایی که تشریح شد و حتی کسی به سراغ این نمیرود که این مساله را از بنیان حل کند.
2.میگویند کتاب گران است و البته حتما این گزاره درست است؛ گزارشی همین چند روز پیش از آمار نشر در فروردینماه 1403 منتشر شد که اثبات همین گرانی کتاب است؛ طبق این گزارش، ارزش ریالی کتابهای منتشرشده در فروردینماه، ۱۱ میلیارد و 62 میلیون و 571 هزار و90ریال بوده و میانگین قیمت کتاب نیز به ۱۷۰ هزار تومان رسیده است. این در حالی است که در فروردینماه سال گذشته میانگین قیمت کتاب ۸۱ هزار تومان بوده است، یعنی افزایش ۱۱۰ درصدی را در قیمتها در آستانه نمایشگاه کتاب تجربه میکنیم. میانگین قیمت کتاب نیز از صفحهای ۵۰۰ تومان به صفحهای هزار و ۲۰۰ تومان رسیده است! حالا وزارت ارشاد برای این گرانیها چه برنامهای داشته است؟ چه تسهیلاتی را در نظر گرفته است؟ یک زمانی در دولت گذشته وقتی قیمت کاغذ به جایی رسید که ناشران برای چاپ کتابهایشان دچار مشکل شدند و نمیتوانستند کتاب چاپ کنند، دولت به کمک آمد و براساس کاری که ناشر انجام میداد و تعداد کتابهایی که منتشر میکرد، کاغذ به ناشران داده شد و همین کار کمککننده بود تا ناشران کمی روی پای خودشان بایستند و بتوانند از آن تنگنا خودشان را عبور دهند. در ابتدای این دولت هم قرار بود تا این اتفاق بیفتد و چند ماهی هم انجام گرفت اما ادامهدار نبود، یعنی برای شرایطی که ناشران در وضعیت بدی قرار گرفتند، چارهای برایش نبود. البته به همان کاغذی که ابتدای حضور دولت بین برخی ناشران پخش شد هم باز اعتراض وجود داشت که فقط به عدهای قلیل این کاغذها داده شده و انگار برای همه ناشران فعال در این حوزه کاری انجام نگرفته بود! و البته این را هم باید گفت، که برخی ناشرانی که کاغذها را با ارز دولتی دریافت کردند آن را در بازار آزاد فروختند و کسی هم پیگیر این ماجرا نشد!
3.حمایت از سینما کارکرد تبلیغاتی بیشتری برای دولتها دارد و برای همین است که ما در این دولت آنقدر که دست دولت را در سرمایهگذاری در تولیدات سینمایی میبینیم، در ظاهر به نظر میرسد که در حوزه کتاب این موضوع دغدغه دولتمردان نیست. بارها از زبان مدیران فرهنگی شنیدیم که دولت برای سینما برنامهریزی دارد، نهادهای دولتی حضور پررنگی در جشنوارههای فیلم فجر داشتهاند و نمونهاش انبوه فیلمهایی است که با حمایتهای ارگانی ساخته شدند. اما واقعا چند درصد از این میزان حضور در حوزه کتاب دیده میشود. اگر حمایت و هدایتگری از سوی مدیران فرهنگی دیده میشود بیشتر معطوف به یک نگاه خاص و مسلط در سیاست فرهنگی است که سعی دارد در خلوت کارها را پیش ببرد.
4.شاید برای مدیران فرهنگی، کسب درآمد میلیاردی از بیلبوردهای تبلیغاتی نمایشگاه کتاب کفایت کند و پیش رویشان افق وسیعتری از اقتصاد نشر مطرح نباشد. اما این بخش از حوزه فرهنگ واجد ارزشهای مهم اقتصادی است که در دیگر نقاط دنیا به آن نگاه ویژهای دارند. درآمد جهانی صنعت کتاب در سال 2022، عددی حدود 79.6 میلیارد دلار بوده است؛ اما مطابق با پیشبینی درآمد صنعت کتاب از سال 2017 تا 2027 که 0.4درصد رشد مرکب سالانه را تخمین زده است، تا پایان سال 2023، این عدد به 82.3 میلیارد دلار خواهد رسید که این امر حکایت از رشد 2.7 میلیارد دلاری بازار کتاب در این سال دارد. با توجه به روند ترسیم شده تا سال 2027، پس از سال 2023، همواره شاهد افزایش درآمد صنعت کتاب خواهیم بود و در مدت چهار ساله 2024 تا 2027، مجموعاً 3.6 میلیارد دلار افزایش درآمد را شاهد هستیم. همچنین بررسی درآمد بازار کتاب -در بازه زمانی فوق- به تفکیک کتابهای چاپی و الکترونیک نشان میدهد که نسخههای چاپی با اختلاف زیادی اغلب سهم بازار را به خود اختصاص دادهاند، برای مثال در سال 2023، از بازار 82.3 میلیارد دلاری صنعت کتاب، 68.1 میلیارد دلار به کتابهای چاپی و 14.2 میلیارد دلار نیز به کتابهای الکترونیک تعلق دارد.