مریم فضائلی، خبرنگار: اولین برخورد شما با یک اثر سینمایی چیست و نسبت شما با کاراکترها و قصههای یک فیلم سینمایی از کجا آغاز میشود؟ عکسها و اخبار آن را در رسانهها دنبال میکنید، آنونس و تیزرها را میبینید یا اینکه بیلبوردهای تبلیغاتی آن، شما را با یک اثر سینمایی آشنا میکند؟ واقعیت این است که همه آن چیزی که در پوشش تبلیغات یک اثر سینمایی انجام میشود برای معرفی و شناساندن ابتدایی یک اثر کارکرد دارد و با دیدن هر کدام از اقلام تبلیغاتی فقط میتوانید آن وجهی از یک کار سینمایی را ببینید که سازندگانش در اختیار شما قرار میدهند. مثل ایستادن کنار یک استخر آب و دست و پا زدن میماند اما یک چیزهایی است که به شما کمک میکند که به دل یک اثر سینمایی شیرجه بزنید و در محتوای آن عمیق شوید. مثل یک مجله سینمایی که از زوایای مختلف و با قلم کارشناسان خبره سینمایی، برای مشتاقان هنرهفتم، تولید محتوا میکند. یا یک مجله تصویری که قالب مرسومی از نقد سینما در قاب تلویزیون است. در سالهای گذشته، صداوسیما هم از این مدل برنامهها کم نداشته و نمونه مشهور آن برنامه سینمایی «هفت» است. تلویزیون در 15 سال گذشته انواع هفت داشته که به مجریکارشناسانش شناخته میشوند؛ هفت جیرانی، هفت افخمی، هفت گبرلو، هفت رشیدپور و حتی هفت لطیفی که هر کدام شکل و شمایل مختص خودشان در پرداخت و ورود به مساله سینما داشتند.
اما این برنامه هفت که همچنان برای خیلی از مخاطبان تلویزیون کنجکاوبرانگیز است، از کجا شروع شد و چگونه یک برند مهم در حوزه مجله تصویری سینما شد. اولین برنامهی هفت، اردیبهشتماه 1389 روی آنتن رفت. اوایل میگفتند این برنامه قرار است با ایده فرمی برنامهی نود، در قالب تولید محتوای سینمایی ساخته شود اما هرچه برنامه پیش رفت هویت و استقلال خودش را در نسبت با دیگر برنامههای تلویزیون پیدا کرد و خیلی زود محل بحثهای جدی بین اهالی سینما شد. بهخاطر همین بود که عنوان اولین مجله تصویری زنده تلویزیون در حوزه سینما را به دست آورد و واقعیتش هم همین بود چون پیش از آن مجلهای سینمایی به اندازه هفت نتوانسته بود که هم کارشناسان و اهالی سینما را درگیر کند و هم بتواند بخش وسیعی از مخاطب عمومی را با خود همراه سازد. فریدون جیرانی و مصاحبههایش با ستارههای سینما، مسعود فراستی و نقدهای تند و تیزش و جدلهایش با کارگردانهای سینما آرامآرام نهتنها باعث شهرت برنامه هفت شد بلکه جیرانی و فراستی را از ساحت رسانههای مکتوب به عرصه جدیدی از برنامهسازی تلویزیونی آورد که تا پیش از این تجربه نکرده بودند. جیرانی در ابتدای برنامه به عادت دوران نقدنویسی و روزنامهنگاریاش، سرمقاله یا یادداشتی را میخواند که نوشتههایش هم خودش محل بحثهای جدی در فضای رسانه میشد. بهار 1391، پایان دوران خوش جیرانی در برنامه هفت بود و او رفت تا اینکه سالها بعد در فضای مجازی تاکشوهایش را دنبال کند که هیچگاه نتوانست موفقیت دوران طلایی خودش در برنامه هفت را تکرار کند. با تمام شدن فصل اول، محمود گبرلو، مجری فصل دوم برنامه هفت شد. در این دوره از تنشهای فصل قبل خبری نبود و برای اهالی سینما، فصل محبوبتری حساب میشد. درمجموع میتوان گفت فصل دوم برنامه هفت در طول سالهای 91 تا 94 روندی آرام، خنثی و بیحاشیه را طی کرد و درتلاش بود در قامت یک رسانه بیطرف وقایع روز سینمای ایران را رصد کند. فصل سوم این برنامه با اجرای بهروز افخمی بعد از جیرانی، با یک ایده گفتمانی تازه روی آنتن رفت. برنامه متاثر از تجربههای سینمایی و دلمشغولیهای افخمی بود و به قول خودش دنبال شر میگشت. برنامه هفت با پخش زنده در ایام سیوچهارمین جشنواره فیلم فجر توانست دوباره مخاطبان این برنامه را با خود همراه کند. اما حاشیه و جنجال دست از سر برنامه برنمیداشت. در ایام سیوپنجمین جشنواره فیلم فجر، هر شب همانقدر که میزان بازخوردهای مثبت از جانب مخاطبان هفت بالا میرفت میزان اعتراضها از جانب مسئولان سینمایی و سینماگران هم شدت میگرفت. تاثیر این برنامه آنقدر در فضای جامعه و بین سینماییها زیاد بود که وحید جلیلوند در شب اختتامیه فیلم فجر خطاب به برنامه هفت گفت: «10 شب تلاش کردید من و محمدحسین مهدویان را مقابل هم قرار بدهید اما من او را در آغوش گرفتم امشب.» فصل چهارم این برنامه فصلی پرحاشیه از سمت مجریهایش بود. ابتدا قرار بود که مهران مدیری مجری این برنامه شود و بعد با هجمه زیادی که به او وارد شد از اجرا منصرف شد. اما درنهایت رضا رشیدپور در جایگاه مجری این برنامه را گرداند. فصلی که نه خبری از انتقادهای تیز بود و نه تحلیلهای عمیق. در فصل پنجم هم رویه تغییر چیزی جز افول این برنامه نداشت. در این فصل مرجعیت برنامه هفت از بین رفت؛ چراکه به جای حضور سینماییها دو منتقد باهم مناظره میکردند. هفت دیگر آن برنامهای نبود که شبهای جمعه تا دیروقت مخاطب را پای تلویزیون بنشاند. مخصوصا که در سال 1401، از شبکه سه به شبکه نمایش منتقل شد و فقط در 10 شب جشنواره پخش شد. سری جدید برنامه سینمایی هفت که از جمعه پانزدهم دی ماه روی آنتن شبکه نمایش رفت، بهطور عمده به سه بخش تقسیم میشود و هر بخش میهمانان مخصوص به خودش را دارد. در یکی از این بخشها بحثی موضوعی طرح میشود که با مسائل کلان سینمای ایران ارتباط دارد. بهطور مثال در این قسمت که جمعهشب از شبکه نمایش پخش شد میز موضوعی آن تحت عنوان اکران کمدی در سینمای ایران اجرا شد. اینکه چرا هیچ فیلمی خارج از ژانر کمدی نمیتواند در سینمای ایران پرفروش شود و مباحث مرتبط با مهندسی اکران در این بخش مورد گفتوگو قرار گرفتند و سه آیتم تحلیلی هم در این باره پخش شد. میهمانان این بخش مهدی فخیمزاده، فیلمساز و امیر قادری منتقد سینما بودند. در بخش دوم به یکی از فیلمهای روز سینمایی ایران پرداخته میشود که این هفته مربوط به «جنگل پرتقال» ساخته آرمان خوانساریان بود. سیدحمیدرضا قادری و امیر قادری بهعنوان منتقد در این بخش حضور داشتند و آیتمهای تحلیلی مربوط در این بخش هم روی آنتن رفتند. در بخش سوم به تحلیل یکی از فیلمهای سینمای جهان پرداخته میشود که این هفته به «قاتلین ماه گل» ساخته مارتین اسکورتیزی اختصاص داشت. رضا صدیق و جواد طوسی منتقدان این بخش از برنامه هفت بودند که در حقیقت بخش پایانی برنامه بود. یکی از تغییراتی که سری جدید برنامه هفت نسبت به چند سری اخیر آن داشته بازگشت به موضوعات روز سینمایی در ایران و جهان است. در سریهای قبل گاهی حتی دیده میشد که میز نقد این برنامه به گفتوگو درباره یکی از فیلمهای سیاه و سفید و کلاسیک خارجی اختصاص پیدا میکرد. گفتار و گفتوگوی تحلیلی بهخصوصی درباره مسائل روز سینمای ایران تولید نمیشد. حالا اما این برنامه به ریل اولیهاش بازگشته است.
۰۳:۲۳ - ۱۴۰۲/۱۰/۱۷
کد خبر: 92399
بهروز افخمی با هفت به تلویزیون میآید؛
تا هفت نشه، بازی نشه
واقعیت این است که همه آن چیزی که در پوشش تبلیغات یک اثر سینمایی انجام میشود برای معرفی و شناساندن ابتدایی یک اثر کارکرد دارد و با دیدن هر کدام از اقلام تبلیغاتی فقط میتوانید آن وجهی از یک کار سینمایی را ببینید که سازندگانش در اختیار شما قرار میدهند.
مرتبط ها