کد خبر: 88807

الهه کولایی، عضو هیات‌علمی دانشگاه تهران؛

پوتین درباره خاورمیانه چطور فکر می‌کند؟

از پنجم اسفند ۱۴۰۰ (۲۴ فوریه ۲۰۲۲) یعنی روز حمله روسیه به اوکراین، هیچ روزی برای پوتین و روسیه به اندازه 7 اکتبر 2023 شیرین نبود. آنها حداقل 590 روز زیرفشار شبکه گسترده‌ای از دولت‌های غربی و رسانه‌هایشان بودند اما همه‌چیز در 7 صبح روز پانصد و نود و یکم جنگ تغییر کرد.

رابطه روسیه و رژیم‌صهیونیستی در سال‌های بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر از اهمیت روزافزونی برخوردار بوده است و ابعاد گوناگونی برای روسیه پیدا کرد. رژیم‌صهیونیستی می‌تواند فضا و مسیر بسیار مناسبی را برای دستیابی به فناوری‌های پیشرفته غربی فراهم کند و به کاهش مشکلات روسیه -که ریشه‌های بسیار عمیقی دارد- کمک کند. از این دیدگاه رابطه با رژیم‌صهیونیستی به‌عنوان مسیری برای انتقال فناوری پیشرفته به روسیه و بقیه جمهوری‌ها برآورد می‌شود. گروه‌ها و اقلیت‌های روس‌تبار و روس‌زبان با توجه به نقش تعیین‌کننده و موثری که در ساختارهای تجاری و اقتصادی رژیم‌صهیونیستی دارند، به گسترش و تحکیم این روابط بسیار کمک کردند. البته احزاب سیاسی و فعالیت‌های سیاسی اقلیت روس‌تبار و روس‌زبان را نباید فراموش کرد اما مساله اساسی کدورت‌هایی است که بعد از جنگ اوکراین بین روسیه و رژیم‌صهیونیستی ایجاد شد. بخشی از این وضعیت به دلیل موقعیت زلنسکی، رئیس‌جمهور یهودی اوکراین و نوع روابطی است که اوکراین با رژیم‌صهیونیستی پس از حمله نظامی روسیه به اوکراین تجربه می‌کند. مهاجرت‌های گسترده یهودیان از اوکراین به تل‌آویو و انتظار رهبران روسیه از رژیم‌صهیونیستی برای حمایت از مسکو و عدم پاسخ رژیم‌صهیونیستی به آن، منجر به شکل‌گیری تیرگی‌ در روابط دو کشور شد.
حالا که به مساله رقابت‌های قدرت‌های بزرگ و مساله انرژی اشاره شد، خوب است به نکته‌ای اشاره کنم. از آغاز قرن 21 از سال 2000 به بعد که پوتین قدرت را به دست گرفت، روسیه به صراحت راهبرد بهره‌برداری از اهرم انرژی در دیپلماسی خود را مطرح کرده است. روسیه برای اولین بار خودش را به عنوان «ابرقدرت انرژی» مطرح ‌کرد. امروز در غرب آسیا دولت‌های منطقه برای به دست آوردن سهم بالاتر از بازار انرژی به خصوص بازار گاز در جهان برنامه‌ریزی می‌کنند. ما نمی‌توانیم ارتباط این جنگ‌ها را با این نوع ملاحظات نادیده بگیریم.
از سوی دیگر در این رقابت‌ها موضوع سیاست‌های آمریکا و به ویژه نقشی که لابی صهیونیسم در آمریکا و هدایت سیاست‌های ایالات متحد دارد، بسیار قابل توجه است. در این زمینه مطالعه کتاب «جان مرشایمر» و «استیون والت» در زمینه نقش لابی صهیونیست در سیاست خارجی آمریکا، بسیار سودمند است؛ اینکه نقشی که ایالات متحده از بعد از فروپاشی اتحاد شوروی در نظام جهانی سعی کرده به شکل هژمونیک و یک‌جانبه سلسله‌مراتبی ایجاد کند، ارتباط مستقیمی با مساله انرژی و کنترل منابع انرژی پیدا می‌کند. ما در جنگ اوکراین به خوبی بهره‌برداری از این عامل را می‌بینیم. به نظرم در موضوع جنگ غزه هم نباید به این مساله بی‌توجه باشیم.

ادامه مطلب را می‌توانید اینجا بخوانید.

مرتبط ها