کد خبر: 87660

صنعت فرهنگ مداخله نظامی در خاورمیانه را چطور طبیعی‌سازی می‌کند؟

قاتل با گریم منجی

سینما وقتی ابزاری برای پیشبرد بعضی از راهبردهای کلان سیاسی باشد، می‌تواند آنچه را که در سر مردان سیاست می‌گذرد بازتاب دهد. برای همین است که با دیدن فیلم‌های هالیوودی، بسیاری از اوقات می‌توان تحولات سیاسی دنیا در آینده را حدس زد.

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ: پیشگویی هالیوود درباره آینده خاورمیانه چیست؟ اگر کسی سینمای آمریکا را با عینک مسائل ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک نگاه کند، در بعضی موارد به حدس‌های دقیقی از رویدادهای آینده دنیا خواهد رسید که نیل به آنها گاهی برای اساتید روابط بین‌الملل هم دشوار است. کارشناسان روابط بین‌الملل عمدتا از دو ناحیه ترس‌ها و تمایل‌ها به سمت یک‌سری جهت‌گیری‌های خاص می‌روند اما مگر سینما هم منبعث از هیجان و رویا و تمایلات سازندگان و مخاطبانش نیست؟ بله همین‌طور است اما سینما وقتی ابزاری برای پیشبرد بعضی از راهبردهای کلان سیاسی باشد، می‌تواند آنچه را که در سر مردان سیاست می‌گذرد بازتاب دهد. برای همین است که با دیدن فیلم‌های هالیوودی، بسیاری از اوقات می‌توان تحولات سیاسی دنیا در آینده را حدس زد.
پیش‌بینی‌های هالیوود از بعضی رویدادهای بزرگ جهانی کاملا به نظر می‌رساند که سناریست‌ها یا تهیه‌کنندگانش از لانگلی یا پنتاگون مشاوره گرفته‌اند و بهشان سرنخ‌های اصلی داده شده است. اگر به چند سال پیش برگردیم و خیلی از فیلم‌ها را مرور کنیم، خواهیم دید که رویدادهایی از قبیل تقابل نظامی روسیه با بلوک غرب یا برخورد نهایی بلوک غرب با چین را می‌شد به‌راحتی از میان فیلم‌های آمریکایی ردیابی کرد. خود روسیه و چین هم، چنین نسبتی با سینمایشان داشتند. از چند سال پیش تعداد فیلم‌های روسی با موضوع جنگ دوم جهانی و تقابل با فاشیست‌ها بسیار بالا رفته بود. چین هم فیلم‌های متعددی می‌ساخت که محتوایشان انواع تقابل، از جمله تقابل نظامی با آمریکا بود. حتی کره جنوبی فیلم‌های متعددی می‌سازد که منادی استراتژی نهایی حاکمان شبه‌جزیره است؛ یعنی اتحاد دوکره. و این چیزی است که بلوک غرب از آن خشنود نمی‌شود و فیلم «فرار از موگادیشو» که نماینده کره در مراسم اسکار بود، کاملا مورد بی‌مهری قرار گرفت. اما آیا می‌توان از روی فیلم‌های هالیوودی به آنچه که نقشه راه غربی‌ها برای آینده خاورمیانه است هم پی برد؟ برای چنین رهیافتی اول باید مطمئن شویم که آیا سیاستگذاران کلان آمریکا چشم‌انداز دقیقی برای آینده غرب آسیا یا به قول خودشان خاورمیانه دارند؛ درحالی‌که مشخص نیست کاملا چنین باشد.
تا به حال سناریوهای مختلفی که برای آینده این منطقه توسط غربی‌ها و در بعضی موارد کارشناسان رژیم‌صهیونیستی صورت‌بندی شده، به‌طور واضحی غلط از آب درآمده‌اند. در میان انبوه این آینده‌پژوهی‌ها، کاری که موسسه مطالعاتی وابسته به دانشگاه سیانس‌پو Sciences Po فرانسه انجام داد و در نوامبر ۲۰۰۸ منتشر کرد، یکی از نمونه‌های نسبتا دقیق‌تر است. در این متن از چرخش کشورهای عربی خلیج‌فارس به سمت چین تا تسلط ایران بر منطقه و از تغییر شکل جنگ‌ها و نقش‌آفرینی پهپاد و خودروهای سبک تا بحران آب، خیلی چیزها آمده است و حتی به رفتن حسنی مبارک و قذافی هم اشاره می‌شود اما اولین جملات این متن تحقیقی که نسبت به نمونه‌های مشابهش صدها پله دقیق‌تر است، آب پاکی را روی دست هرکسی می‌ریزد که فکر می‌کند می‌توان به‌راحتی در مورد این منطقه از جهان به پیشگویی دست زد: «پیش‌بینی بلندمدت و مطمئن از اوضاع خاورمیانه، مستلزم خیره شدن به یک گوی جادویی است که ما آن را نداریم. این چالش به دلیل ماهیت خاورمیانه، منطقه‌ای که با نوسانات زیاد و چرخش‌ها و تغییر جهت‌های چشمگیرش شناخته شده است، بزرگ‌تر هم می‌شود. مهم‌تر از آن، ما تردید داریم که آینده خاورمیانه به اندازه کافی قطعی باشد و هرکسی بتواند قاطعانه توصیف کند که در دو دهه آینده چگونه خواهد بود. علاوه‌بر این، ما اظهار می‌کنیم که شخصیت خاورمیانه در دو دهه آینده، هنوز می‌تواند تا حد زیادی توسط ساکنان آن و نیروهای خارجی که با هم یا به‌طور مستقل برای یک هدف مشترک یا در اهداف متقابل کار می‌کنند، شکل بگیرد. پیش‌بینی نتیجه چنین تعاملاتی عملا غیرممکن است.»
برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.

مرتبط ها