زینب مرزوقی، خبرنگار گروه نقد روز: مدتی است که با توجه به تعداد بالای ورود همسایگان افغانستانی به کشورمان، در فضای مجازی و فضای رسانهای با یک موج افغانستانیستیزی عجیبی روبهرو هستیم. شاید این چند وقت اخیر هم دیدهاید که در فضای مجازی کمپینهایی مانند «من یک ایرانی هستم و درخواست خروج مهاجران افغانستانی را دارم» یا «من یک ایرانی هستم و نژادپرستی علیه افغانستانیها را محکوم میکنم» به راه افتاده بود. در این بین هم افرادی بودند که در فضای مجازی، روایتهایی از رفتارهای هنجارشکن و ناخوشایند از اتباع افغانستانی منتشر کردند و درمقابل هم گروهی از حسن برخورد و رفتارهای انساندوستانه این همسایگان شرقی روایتهایی را منتشر کردند تا با روایتها و خردهروایتهایشان، پاسخ جریان مقابل را بدهند. در این بین نیز برخی رسانهها به دنبال این جریان به اشتباه حرکت کردند و سعی داشتند تا ماهیشان را از این آب گلآلود بگیرند.
بسیاری از مهاجران افغانستانی وقتی میخواهند از ما ایرانیان صحبت کنند از لفظ «برادران و خواهران انصار ایرانی» استفاده میکنند. درست همان لفظی که در تاریخ از مردم مدینه پس از ورود مهاجران مکه به مدینه استفاده میشود. بنا داشتم تا خطوط ابتدایی و مقدمه این گزارش را از قرابتهای فرهنگی ما ایرانیها و افغانستانیها بنویسم. از زبان مشترک، ریشههای مشترک و برادری تاریخی این دو ملت.
در دوسال اخیر با توجه به قدرت گرفتن طالبان، در مدتزمان کمی شاهد مهاجرت وسیع و پرجمعیت افغانستانیها به داخل ایران بودهایم و حضور آنها را به شکل دستهای و گروهی در تصاویر متعدد، بسیار دیدهایم. حضور این مهاجران در شهرهایی مانند تهران، قم و کاشان زیاد شده است. یعنی از طریق مرزهای شرقی کشور تعداد بیشتری افغانستانی(چه قانونی و چه غیرقانونی) به کشورمان وارد شدند. از آنجایی که مهاجران افغانستانی اجازه حضور در اکثر استانهای کشورمان را ندارند برای همین اغلب پس از ورود و مهاجرت به کشورمان در شهرها و مناطق امن و معینشده مانند جنوب تهران، قم، مشهد یا کاشان حضور مییابند. از اینرو برای ساکنان پایتخت و شهرهایی که مهاجران افغانستانی در آن حضور دارند، این ذهنیت به وجود آمده که تعداد مهاجران افغانستانی چند برابر بیشتر از قبل شده است. بدیهی است وقتی ما بهعنوان قانونگذار، سیاستی را اتخاذ کنیم که اتباع بیگانه اجازه پراکنده شدن در سطح کشورمان را نداشته باشند، با ورود یک موج معمولی از اتباع بیگانه این تصور کاذب در میان مردم ما به وجود خواهد که تعداد اتباع واردشده از آنچه که مشاهده یا اعلام میکنیم، چند برابر بیشتر است؛ چراکه سیاست ما در جاگیری و ساماندهی اتباع، متمرکز کردنشان در نقاط مشخص بوده است.
سال 58 که حکومت شوروی در افغانستان و بهنفع حکومت کمونیستی افغانستان مداخله کرد، اولین سیل مهاجرتی را از سوی افغانستان به ایران شاهد بودیم. نگاه سیاستمداران ما در دهه 60 سیاست درهای باز بود و پذیرای نزدیک به یکمیلیون افغانستانی بودیم. موج دوم با حضور طالبان در ابتدای دهه 70 اتفاق افتاد و دوباره ما شاهد یک هجوم جمعیت از افغانستان بهسمت ایران بودیم. موج سوم مهاجرتی نیز در حمله آمریکا به افغانستان در ابتدای دهه 80 رخ داد و آخرین موج مهاجرتی که از قضا در این سالها بسیار طولانی بود پس از برقراری و استقرار حکومت طالبان از نیمه اول سال 1400 است. در این موج تا سال گذشته نزدیک به یک تا 1.5 میلیون مهاجر افغانستانی وارد کشورمان شدند و تقریبا چنین تعدادی هم به پاکستان مهاجرت کردند.