کد خبر: 86008

حمله مقاومت به سرزمین‌های اشغالی؛ ضربه غیرقابل ترمیم برای صهیونیست‌ها

چرا اوضاع به قبل 7 صبح 7 اکتبر برنمی‌گردد؟

شنبه هفت صبح هفتم اکتبر؛ همه چیز با هم فرو ریخت. «طوفان الاقصی» از زمین، آسمان و دریا بر سر صهیونیست‌ها فرود آمد. آنها که به هلاکت رسیدند هیچ، ولی آنها که توانستند از این طوفان «فعلا» جان سالم به‌در ببرند، آرزویی جز بازگشت به پیش از هفت صبح هفتم اکتبر ندارند.

سیدمهدی طالبی، خبرنگار گروه جهان‌شهر: شنبه هفت صبح هفتم اکتبر؛ همه چیز با هم فرو ریخت. «طوفان الاقصی» از زمین، آسمان و دریا بر سر صهیونیست‌ها فرود آمد. آنها که به هلاکت رسیدند هیچ، ولی آنها که توانستند از این طوفان «فعلا» جان سالم به‌در ببرند، آرزویی جز بازگشت به پیش از هفت صبح هفتم اکتبر ندارند. ساعاتی که پنج هزار موشک و راکت بر سر سرزمین‌های اشغالی فرود آمد و از 80 نقطه، 20 شهرک و 11 پایگاه نظامی ارتش صهیونیستی مورد هجوم قرار گرفتند. هنوز تمام ابعاد این عملیات غافلگیرانه افشا نشده اما منابعی صحبت از همکاری برخی نیروهای صهیونیست با مقاومت و حتی یک «حمله سایبری» قدرتمند می‌کنند. تا لحظه نگارش این گزارش، صهیونیست‌ها به‌صورت بی‌هدف مناطق مسکونی را هدف قرار می‌دهند و غیرنظامیان و به‌ویژه زنان و کودکان را به شهادت می‌رسانند تا شاید بمب‌های چند صد کیلویی بتواند آبروی رفته را به آنها بازگرداند. شنبه هفت صبح هفتم اکتبر رژیمی که مدعی پنجمین ارتش قدرتمند جهان بود از یک گروه شبه‌نظامی فاقد تسلیحات پیشرفته چنین ضربه‌ای خورد. جدا از ضربه سخت اولیه که مبتنی‌بر اصل غافلگیری بود، ناتوانی رژیم در اخذ یک تصمیم رو به جلو، وضعیت را برای بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم‌صهیونیستی و کابینه‌اش بغرنج‌تر از قبل کرده است. تنها ابزار آنها حملات‌ کور هوایی است؛ حملاتی که اگر قرار بود نتیجه دهد، در این دو دهه می‌داد.
شنبه هفت صبح هفتم اکتبر، حماس حمله را آغاز کرد و بلافاصله پس از آن، اتاق عملیات مشترک گروه‌های مقاومت شکل گرفت و جهاد اسلامی و سایر گروه‌ها نیز به آن پیوستند. عملیات آفندی چنان پرسرعت اجرا شد که فلسطینی‌ها تا 20 کیلومتر نفوذ کردند. در‌حال‌حاضر هنوز نوار مرزی در دست مقاومت است؛ درست مثل ابتکار عمل. کسی نمی‌داند مقاومت چه نقشه‌ای در سر دارد و همین هم بزرگ‌ترین مانع برای صهیونیست‌ها شده است. آنها بیش از هر چیز از گسترش جبهه‌های جنگ هراس دارند. اینکه دومین جبهه در کجا و چه زمانی فعال خواهد شد، نامعلوم است اما احتمالا پرهزینه‌ترین آن متعلق به کرانه باختری و سرزمین‌های 1948 است. رژیم از درون در‌حال زوال است و نمی‌داند چه تصمیمی بگیرد که معنای آن ریختن بنزین بر آتش نباشد.
شنبه هفت صبح هفتم اکتبر؛ توازن قوا در فلسطین به‌هم ریخت. حالا مقاومت تهدید می‌کند اگر بخواهید مردم غزه آواره شوند، جمعیت عسقلان را آواره می‌کنیم و سپس سراغ شهرهای بعدی می‌رویم. گردان‌های القسام امروز با ارسال پیامکی به تلفن‌های همراه ساکنان صهیونیست شهر اشغالی عسقلان، از آنها خواسته بود که تا ساعت پنج عصر به‌وقت قدس، شهر را ترک کنند. ساعاتی بعد عسقلان هدف حملات هوایی قرار گرفت. برخی منابع فلسطینی از نفوذ کماندوهای مقاومت از دریا به این شهر خبر داده‌اند. از صبح شنبه، دیگر سامانه گنبدآهنین و جنگنده‌های آمریکایی سرنوشت جنگ را رقم نمی‌زنند. صهیونیست‌ها برای این زخم عمیق باید چاره دیگری بیندیشند. این زخم دهن باز کرده، بخیه زدنی نیست و روز‌به‌روز بیشتر دهان باز می‌کند؛ آنقدر که در حداقلی‌ترین حالت نتانیاهو و کابینه‌اش را هم خواهد خورد.
خسارات رژیم در جنگ کنونی فلسطین از جهات مختلقی قابل‌ترمیم نیست. این مساله بیش از آنکه نشان‌دهنده ناتوانی اجرایی رژیم در ترمیم باشد، به مساله از بین رفتن «زمینه» و حتی «فرصت» ترمیم مرتبط است. صهیونیست‌ها اگر بخواهند شهرک‌های اطراف غزه را بازسازی کنند، به‌دشواری می‌توانند بار دیگر ساکنان قبلی را راضی به حضور مجدد در این شهرک‌ها و حتی شهرک‌های اطراف آن کنند. بدتر از آن حتی احتمال دارد صهیونیست‌ها قادر به اعاده کنترل خود بر این مناطق نباشند. این موضوع البته معطوف به این مناطق نیست و تکرار آن در شمال سرزمین‌های اشغالی هم دور از تصور نخواهد بود. بر این اساس بازگشت زمان به عقب حتی با شدیدترین جنگ ممکن میسر نیست.

برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.

مرتبط ها