فیلم سینمایی بیمادر به نویسندگی و کارگردانی مرتضی فاطمی دغدغهای را مطرح کرده که تاکنون کمتر کسی در سینمای ایران به آن پرداخته است. موضوع رحم اجارهای که چند سال است در کشور بهعنوان یکی از راههای درمان نازایی انجام میشود، مقولهای است که بدون توجه ویژه و دغدغهمندی فیلمساز نمیتوان انتظار راهیابی به سینما را از آن داشت. بیمادر سعی کرده نور را روی مسائل پیرامونی و پشت پرده چنین عملی بتاباند و آن چیزی را که در ظاهر دیده نمیشود، بیان دارد که البته کار قابل تقدیری است. اینکه علم پزشکی به اینجا رسیده است که نطفهای را در رحم کس دیگری بپروراند و زوجی را که توان به دنیا آوردن کودک خود را ندارند، صاحب فرزند خودشان کند شاید اتفاق هیجانانگیزی باشد که روزگاری غیرقابل باور مینمود و لذا از جنبهای خدمت بزرگی به بشریت است اما از آنجا که این اتفاق در بطن انسان بهعنوان موجودی پیچیده و چندبعدی رخ میدهد قضیه به همین سادگیها صورت نخواهد گرفت.
بیمادر درواقع به این نکته توجه میکند که در کنار آن زوج خرسند از بچهدارشدن، زنی وجود دارد و رحمی هست که کودک را 9 ماه در درون خود پرورش میدهد و قطعا روح و روان لطیف آن زن نیز درگیر آن کودک خواهد شد. تا همینجا و با همین یک جمله میتوان یافت که ماجرای تولد کودک در رحم دیگری به همین سادگیها اتفاق نخواهد افتاد. ما با پدرو مادری روبهرو هستیم که حالا کودکشان «به خواست خودشان» یک مادر دیگر پیدا میکند! و اینگونه بچهدار شدنشان چنان پیچیده میشود که دیگر بعید به نظر میرسد بتوانند از پسش برآیند. زنی که 9 ماه کودکی را در درون خود میپرورد علاوهبر جسمش، چنان روح و روانش با آن درگیر میشود که حالا میتواند تصمیمگیرنده نگهداری آن با وجود خطر مرگ خود باشد و تناقض بزرگ داستان همینجا شکل میگیرد. کسی تعیینکننده مرگ و زندگی کودک البته پیش از تولدش خواهد بود که ظاهرا صاحب و مادر او نیست. و چه کسی و چه چیزی این اختیار بزرگ را به او داده؟ اختیاری که مادر و پدر واقعی کودک نیز ندارند. ظاهرا اکوسیستم خلقت بههم ریخته و قوانین موجود توان حل این گره را ندارد.
با توجه به اینکه قصد این را ندارم که این متن داستان فیلم را لو بدهد، بیش از این از متن داستان استفاده نخواهم کرد اما نکته قابل توجه این است که وقتی علم دستاوردی مییابد هرچقدر هم شگرف باشد ممکن است توان مهار اثرات وضعی و ماهوی و حواشی آن را نداشته باشد. علم بشر تنها در عالم ماده رشد میکند و توان مقابله با تغییراتی را که در عالم معنا و روح و روان باعث میشود، نخواهد داشت. شخصیتهای فیلم بیمادر پس از روبهرویی با این مسائل و دست و پازدن برای حل آن، خسته و درمانده همگی مستاصلند و این تاییدی بر سطور نگاشته شده در بالاست. فیلمساز با نگاهی عمیق به پدیدههای نوین بشری ابعاد گوناگون آنها را در این فیلم مورد توجه قرار داده و تاحدود زیادی در بیان آن موفق است. اما به نظر نگارنده این توجه باید در کنار عنصری مهم به نام جذابیت قرار میگرفت تا هدف فیلم و تاثیرگذاری مناسب را باعث شود که فقدان آن از نقاط ضعف فیلم به حساب میآید. زبان فیلم تا حد مناسبی عامیانه نیست و قصد دارد دغدغههای متعدد فیلمساز را یکجا پوشش دهد که کمک خاصی به فیلم نمیکند. به نظر میرسد با یک فیلمساز نکتهسنج و ریزبین طرف هستیم و بیمادر بهعنوان تجربه نخست و در صورت تداوم فعالیت و ارتقای تکنیک، نوید آثار متفاوت و عمیقی را در آینده خواهد داد.
۰۱:۳۵ - ۱۴۰۲/۰۶/۱۹
کد خبر: 84466
نگاهی کوتاه به فیلم «بیمادر» ساخته نخستینِ سیدمرتضی فاطمی
درماندگی بشر پیشرو!
فیلم سینمایی بیمادر به نویسندگی و کارگردانی مرتضی فاطمی دغدغهای را مطرح کرده که تاکنون کمتر کسی در سینمای ایران به آن پرداخته است.
مرتبط ها